eitaa logo
مباحث تربیتی
235 دنبال‌کننده
4 عکس
27 ویدیو
1 فایل
نظام تربیتی سوالات تربیتی منابع تربیتی تربیت کودک و بالغ
مشاهده در ایتا
دانلود
مباحث تربیتی
🌿🌿تفكر در انسان‏ 👈براى اين تفكر به تدبرهايى نياز دارم. من ديروز و امروز و فردايم را مطالعه مى‏كنم.
🌿 اين حاكم با چه خصوصيات وويژگى ‏هايى همراه است و مهم اين كه در كجا مى ‏توانيم بايستيم كه سُر نخوريم و زمين نيفتيم. اين هستى، اين ماده و اين انرژى واين قانون ‏ها همه نيازمند هستند و همه محكوم هستند و در نتيجه اين‏ها جاى پاى محكمى نيستند. 👈قانون ‏ها، تنظيم كننده و كنترل كننده و قانونگذار را نشان مى‏ دهند. درست است كه يك ماشين با چند قانون در جريان است. اما اين قانون‏ ها خود حاكمى را نشان مى ‏دهند كه آن‏ها را تنظيم كرده و به جريان انداخته است. اين‏ها همه محكوم هستند و حاكمى را نشان مى‏دهند و اين حاكم ويژگى ‏هايى دارد: 1- بى‏ مانندى: او مثل اتم مثل انرژى مثل قانون‏ها نيست. اگر مثل اين‏ها بود، مثل همين‏ ها محكوم مى ‏شد. 2- بى ‏نيازى: او به آفريده ‏ها و آفريدگار و زمان و مكان و حتى به خودش نياز ندارد. اگر او نيازى مى ‏داشت، محكوم مى‏ بود و حاكمى مى‏ خواست. 3- نامحدودى: او حدى ندارد، نه در قدرت و علمش و نه در وجودش. نمى‏ توانيم بگوييم فقط اين‏جاست، بيرون است يا در درون، اين جاست يا آن‏جا؛ چون محدود، به دو چيز نياز دارد، به حدود و مرزهايى و به محدود كنننده و مرزبانى. و نتيجه ‏ى نامحدودى احاطه است و نتيجه‏ ى احاطه، حضور و آگاهى و علم. 4- يگانگى: او از تركيب و اجزائى برخوردار نيست، او هم يكى است و هم يگانه. من يكى هستم اما يگانه نيستم. او هم واحد است و هم احد.
مباحث تربیتی
🌿🌿تفكر در انسان‏ 👈براى اين تفكر به تدبرهايى نياز دارم. من ديروز و امروز و فردايم را مطالعه مى‏كنم.
🌿ولى او خصوصيات ديگرى هم دارد كه عشق او را در دل‏ها بزرگ مى ‏كند: 1- او زيباست كه زيبايى آفريده ‏ى اوست. حُسنْ آن دارد كه يوسف آفريد. 2- او كامل است و نقصى و نيازى ندارد. و انسان، عاشق زيبايى و كمال است. 3- او دهنده است نه گيرنده. او بخشنده و رحمان است، اما ديگران مصرف كننده هستند. او نيازهاى مرا از پيش تهيه كرده، حتى نفت چراغ من را و سوزن خياطى ‏ام را. 4- او مهربان است و بخشندگى ‏هاى او از روى عادت و يا سياست‏ نيست. مسئوليت و سازندگى، ص: 147
مباحث تربیتی
🌿🌿تفكر در انسان‏ 👈براى اين تفكر به تدبرهايى نياز دارم. من ديروز و امروز و فردايم را مطالعه مى‏كنم.
🌿او از من به من نزديك‏تر است و از من به من مهربان‏تر و از من به من آگاه ‏تر است. او در ميان من و دلم فاصله است. او مرا با خودم آشتى داد و مرا با خودم آشنا كرد. 5- او بهترين دوست است كه مى‏ دهد و نمى ‏گيرد و پرورش هم مى‏ دهد و من هم محتاج انس و دوستى هستم. با اين شناخت ‏ها هم او را مى‏ يابم و هم به او دل مى ‏بندم كه من دلداده زيبايى و كمال و اسير محبت و احسان و محتاج دوست و رفيق هستم. 👈با اين تدبر و تفكرها، به شناخت خودم و فقرم و ضعفم و عجزم و جهلم و محكوميتم مى‏ رسم و با اين شناخت‏ ها به حاكم و ربّم مى‏ رسم؛ او كه مرا آفريد و بى‏ نيازم كرد و قدرتم داد و حكمت در سرم ريخت.
🌿با شناخت زيبايى و محبت او به عشق او مى‏ رسم و اين معشوق را با بُت ‏هاى ديگر و محبوب ‏هاى ديگر، با نفس و خلق و دنيا و شيطان مى‏ سنجم و از آن‏ها آزاد مى ‏شوم. هنگامى كه يافتم او از من به من نزديك‏تر است، ديگر نمى ‏توانم از او جدا شوم، حتى اگر خودم را از دست بدهم. آخر من بى او با خودم چه كنم؟ در حالى كه بى‏ خودم با او هستم و با انتخاب و در انتخابم ادامه مى ‏يابم؛ كه هر كس در انتخابش زنده است. 👈من با تفكر به شناخت خودم و در نتيجه به شناخت ربّم و در نتيجه به عشق او مى‏ رسم (ايمان). و اين عشق و ايمان مرا به اطاعت و عمل مى ‏كشاند (تقوا).
🌿باز اين عشق مرا از عشق ‏هاى كوچك‏تر آزاد مى ‏كند و از اسارت ‏ها رها مى ‏سازد (زهد). و هنگامى كه يافتم داده‏ ها ملاك افتخار نيست‏ (1)و هنگامى‏ كه يافتم داده‏ ها بازدهى مى‏ خواهند و از هر كس به اندازه ‏ى سرمايه ‏اش سود مى‏ گيرند (2)و هنگامى كه يافتم كه هنگام پاداش، نسبت‏ ها را در نظر مى ‏آورند(3)، و هنگامى كه يافتم حتى نسبت ‏ها و سعى‏ ها را و عمل ‏ها را با هدف مى ‏سنجند(4)، در اين هنگام ‏ها به رضا و خشنودى مى ‏رسم و در هر كلاسى درسم را مى ‏خوانم؛ چون دو پا براى رشد ما هست: بهره‏ بردارى براى حق در هنگام دارايى ‏ها (شكر) و به پاى باطل نچسبيدن در هنگام ندارى ‏ها (صبر). (1)انَّ اكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ اتْقيكُم‏\E( حجرات، 13). (2) لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً الَّا ما آتيها\E( طلاق، 7). (3)لَيْسَ لِلْانْسانِ الّا ما سَعى‏\E( نجم، 39). (4)انَّما الْاعْمالُ بِالنِّيّاتِ. تهذيب الاحكام، ج 1، ص 83
🌿با رشد و آگاهى و معرفت به حيرت مى‏ رسم؛ چون هنگامى كه رابطه‏ ها و نيازهاى گوناگون و خاصيت‏ هاى بى‏ شمار را مى‏ يابم، در تصميم مى‏ مانم و در سنجش لنگ مى ‏شوم و با اين حيرت به تفويض مى‏رسم و با يك قدرت و حكمت برتر زد و بند مى ‏كنم و او را به وكالت مى ‏گيرم. اين هشت مرحله كه هر كدام ديگرى را به دنبال مى ‏كشد، نظام اخلاقى اسلام‏ را تشكيل مى ‏دهد. و اين نظام هماهنگ و مرتبط است كه مى‏ تواند احكام اخلاقى اسلام را به دوش بگيرد. و مى ‏تواند تمام بدى ‏ها را بخشكاند و تمام خوبى ‏ها را شكوفا كند: 1- تفكر 2- شناخت خودم و ربّم 3- عشق و ايمان 4- اطاعت و تقوا 5- آزادى و زهد 6- رضا 7- حيرت 8- تفويض.
🌿تفكر در استعدادها با شناخت استعدادها و سرمايه ‏هاى انسانى به كار او پى مى ‏بريم و از نقش او آگاه مى ‏شويم. و در نتيجه به شناخت دنيا مى ‏رسيم چون دنيا كارگاه ماست. اكنون بايد ببينيم سرمايه‏ هاى من با چه كارى هماهنگ است. نه استعداهاى من با خوشى هماهنگ است و نه وضع كارگاه من با اين كار مى ‏خواند. از آن‏جا كه من بيشتر از بزغاله ‏ها سرمايه دارم، كار من هم ناچار زيادتر از بزغاله ‏هاست. من براى شناخت هدف و شناخت نقش خودم، بايد به خودم باز گردم. براى شناخت يك اتاق و اين كه براى چه كارى ساخته شده، بايد به خود اتاق بازگردم. همان طور كه از وسايل يك اتاق مى ‏توانم بفهمم كه آن چه اتاقى است، اتاق خواب است يا عمل يا نشيمن، همين طور از استعدادها و نيروهايى كه در درون انسان نهفته، مى ‏توانم بفهمم كه كار او چيست و براى چيست؟ پس كار انسان با شناخت استعدادهايش مشخص مى ‏شود. اكنون مى‏ پرسم استعدادهاى انسان را چگونه مى‏ توان شناخت؟ براى شناخت استعدادهاى انسان و سرمايه‏ هاى او، دو راه وجود دارد: 1- نيازها؛ چون هر نيازى نمايانگر استعدادهايى است. 2- مقايسه با ساير جاندارها. وقتى سرمايه ‏ى من زيادتر از بزغاله‏ هاست، چگونه مى‏ توانم به كار بزغاله قانع شوم و در همان سطح ‏بمانم؟
🌿تفكر در مقدار استعدادها با تفكر در مقدار استعدادها، مى‏ يابيم كه انسان چقدر ادامه دارد و در نتيجه هستى تا كجا گسترده مى‏ شود. ما از مقدار نفتى كه در چراغ است، مى‏ توانيم حدود روشن بودنش را حدس بزنيم و از مقدار سوختى كه در ماشين است، حدود حركت آن را و ... ما از استعدادهاى اضافى جنين در شكم مادر، كشف مى ‏كنيم كه او براى نُه ماه نيست و براى اين محدوده نيست؛ چون او در آن‏جا بدست و پا و ... كارى ندارد. در آن محدوده به بيش از جفت، نياز نيست. در نتيجه ما از استعدادهاى عظيم انسان كشف مى‏ كنيم كه براى اين محدوده ‏ى هفتاد ساله نيست؛ چون بيش از اين حرف‏ها سرمايه دارد.
🌿با اين تفكر، عظمت استعدادهاى او را مى ‏يابيم و به كار عظيم او مى ‏رسيم كه رفاه نيست و خوشى نيست، بلكه رشد و خوبى است، كه خوشى با خوبى تفاوت دارد. دارو براى مريض خوب است اما خوش نيست.
🌿در سوره روم آمده: «أَوَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا فِى أَنفُسِهِم مَّا خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُما إِلَّا بِالْحَقّ وَ أَجَلٍ». تفكر در خود به معناى تفكر پنهان در دل و آهسته در خويش نيست، بلكه انفس متعلق به تفكر و مورد و وعاء تفكر است، كه 👈👈آدمى از قدر خويش، به خدا و 👈از استمرار خويش، به معاد و 👈به ارتباط هاى خويش و به وحى راه مى ‏يابد و كتاب را بالحق درك مى ‏كند.
🌿در سوره آل عمران آمده: «... وَ يَتَفَكَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ‏ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»؛ آنها وقتى در هستى و در خلقت آسمان‏ها و زمين تفكر مى ‏كنند، به اين نتيجه مى ‏رسند كه تو اينها را بى ‏هدف نيافريده ‏اى، اينها باطل و پوچ نيستند و به بن‏بست نمى ‏رسند. در نتيجه از آنجا كه اين هستى، جهت و نظم و قانون دارد خواه ‏وناخواه درگيرى با اين قانون‏ها رنج و صدمه دارد، كوبيدن و كوبيده شدن دارد. «فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»؛ پس تو ما را از اين رنج‏ها نگهدار باش.
🌿وقتى كه ما جهان را راه مى ‏ديديم، اين راه به مقصدى منتهى مى‏شد؛ «وَ يَتَفَكَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ‏ هذا باطِلًا». 👈با تفكر در هستى، استمرار هستى، كه از آن جمله انسان بود به دست مى ‏آمد و با 👈تفكر در نظام هستى، هدف‏دارى هستى به دست مى ‏آمد. در نتيجه اين نظام، باطل و بى ‏هدف‏ نبود.