eitaa logo
تربیت دینی کودک و نوجوان
20.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
846 ویدیو
1.5هزار فایل
✅انواع روش های تربیت دینی 1️⃣ آشنایی با اصول و روشهای تربیت کودک و نوجوان؛ 2️⃣ چگونگی رفتار با نوجوانان و کودکان؛ 3️⃣ چگونگی تربیت دینی کودک و نوجوان و...؛ 💯زیر نظر اساتید و مربیان با تجربه عرصه ی تربیت کودک و نوجوان ارتباط با ادمین : @Mostafa_m_p
مشاهده در ایتا
دانلود
تاثیر مثبت تشویق بر کودک کودکان به دنبال آن هستند تا مورد تشویق والدین خود قرار گیرند که برای اعتماد به نفس آنان ضروری است اما تشویق بیش از حد یا عدم توجه به آن می‌تواند باعث شود تا کودکان به توقعات و انتظارات غیر معقولی رو آورند و احساس ناامنی داشته باشند. در حقیقت نتایج تحقیق انجام شده در دانشگاه دولتی اوهایو نشان می‌دهد کودکانی که والدینشان در سنین پایین به آنان بیش از حد بها می‌دهند در دوره‌های بعدی زندگی‌شان به خود شیفتگی دچار می‌شوند. بنابراین باید پشتکار و پیروزی و موفقیت‌های کودکان مورد تشویق قرار گیرد اما در صورتیکه کودک واقعا در برخی امور بهترین عملکرد را نداشته باشند با او صادق باشید به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
روحیه مشارکتی را در کودکتان تقویت کنید به کودکانتان آموزش دهید تا روحیه مشارکتی و جمعی داشته باشند. یکی از بهترین روش‌ها برای تقویت حس اعتماد به نفس در کودکان بدون آنکه دچار فخر فروشی شوند این است که یاد بگیرند چگونه باید در هر شرایطی بتوانند روحیه تیمی داشته باشند. حتی اگر کودکتان آخرین امتیاز بازی را بدست آورد و به نتیجه برد دست پیدا کند باید او را مطمئن سازید که نمی‌توانست بدون مشارکت تیمی آن‌ را به سرانجام برساند. به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
داستان کودکانه :زندگی فاطمه زهرا سلام الله علیها بعد از مدتی انتظار صدای زیبای دختری بهشتی از خانه بلند شد. پدر و مادر از دیدن نوزاد بسیار شاد و خوشحال شدند. حضرت محمد (ص) به امر خدا نام دخترش را فاطمه به معنی جدا شده از بدیها نهاد.خداوند مهربان تا آن روز و بعد از آن چنین دختر پاک و درستکاری را به هیچکس هدیه نداده بود. حتی فرشته های آسمان نیز برای دیدن فاطمه (ع) به زمین می آمدند و از صحبت کردن با او لذت می بردند.دشمنان پیامبر (ص) با شنیدن خبر تولد حضرت فاطمه (ع) خوشحال شدند و ایشان را آزار داده ، می گفتند: تو ابتر هستی! یعنی پسری نداری که نسل تو ادامه پیدا کند و دیگر کسی نیست که بعد از تو مردم را به دین اسلام دعوت کند.اما خداوند یکتا برای اینکه مقام و بزرگی حضرت فاطمه (ع) را نشان بدهد؛ سوره ی کوثر را بر حضرت محمد (ص) نازل کرد و از آن حضرت خواست که قربانی کند و شاد باشد.در این سوره مبارک پروردگار عالمیان به رسولش فرمود: « نسل تو از همین دختر پاک ادامه پیدا می کند.» پیغمبر هم راضی به امر خداوند بود ودخترش را بسیار دوست می داشت؛همیشه او را در غوش می گرفت و می بوسید و می گفت: « فاطمه بوی بهشت می دهد.حضرت فاطمه (ع) چهره ای نورانی داشت و برای پدر و مادرش دختری خوب و مهربان بود. او زندگی سختی داشت. در کودکی مادر عزیزش خدیجه ی فداکار را از دست داد. خدیجه (ع) در تمام زندگی اش با پیامبر همیشه یار و غمخوار ایشان بود. و هنگامی که مردم بت پرست آن حضرت را مورد اذیت و آزار قرار می دادند با روی خوش به پیامبر گرامی اسلام امیدواری می داد. اما بعد از خدیجه (ع) تنها یار و همراه پیامبر (ص) حضرت فاطمه (ع) بود. وقتی بت پرستان نادان در کوچه و بازار به سوی حضرت محمد (ص) سنگ پرتاب می کردند و به روی مبارک ایشان خاک می ریختند فاطمه (ع) با ناراحتی در حالی که اشک در چشمان نازنینش جمع می شد سر و روی پدر را پاک می کرد و مانند یک مادر از ایشان مراقبت می کرد.به همین خاطر رسول اکم همیشه به دخترش می فرمود «ام ابیها» یعنی فاطمه جان تو مثل مادرم هستی. حضرت فاطمه (ع) پاک ترین زن دنیا بود. او در نوجوانی با بهترین مرد که حضرت علی (ع) بود ازدواج کرد و زندگی ساده و زیبایی را با هم آغاز کردند. پیامبر (ص) هم از دیدن آنها شاد و خوشحال می شد و خدا را شکر می کرد.حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (ع) همیشه یار و یاور پیغمبر بوده و در کنار ایشان به حمایت از او مشغول بودند. پروردگار به این زوج مبارک چهار فرزند پاک و با ایمان داد: امام حسن (ع)، امام حسین (ع) ، امام حسین (ع) حضرت زینب (ع) و ام کلثوم . حضرت فاطمه (ع) و امام علی (ع) به همراه‌فرزندانشان اهل بیت پیامبر هستند به همین علت محبت آنها همیشه در دل های مسلمانان وجود دارد. رسول خدا هنگام بازگشت از هر سفری ابتدا به خانه ی دخترش می رفت و از دیدار او بسیار شاد می شد. حضرت فاطمه (ع) هیچ وقت کسی را ناراحت نکرد و با همه مهربان و خوش رفتار بود. پیامبر در مورد ایشان همیشه می گفت: « خدایا با دوستان فاطمه دوست و با دشمنانش دشمن باش.»چند ماه پس از درگذشت پیامبر خدا به دلیل حوادث تلخ و ناگوار ی که در جامعه اسلامی آن زمان اتفاق افتاد اهل بیت پیامبر اکرم تلخی های زیادی را تحمل کردند و این اتفاقات تلخ موجب صدماتی بر وجود مبارک تنها دختر پیامبر گردید. ایشان بر اثر همان صدمات ایشان به شهادت رسیدند. حضرت فاطمه (ع) بانویی بهشتی بود. او در طول عمر کوتاهش سختی های زیادی را تحمل کرد اما هیچ وقت امید و ایمانش را از دست نداد و همیشه با صبر و آرامش از پروردگار بزرگ یاری می خواست. دختر پیامبر همیشه مهربان و درستکار بود. محبت آن بانوی بزرگواری در دلهای ماست و تمام مسلمانان او را دوست دارند.حضرت محمد (ص) همیشه می فرمود: « فاطمه پاره ی تن من است.» درس به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
داستان کودکانه :زندگی فاطمه زهرا سلام الله علیها بعد از مدتی انتظار صدای زیبای دختری بهشتی از خانه بلند شد. پدر و مادر از دیدن نوزاد بسیار شاد و خوشحال شدند. حضرت محمد (ص) به امر خدا نام دخترش را فاطمه به معنی جدا شده از بدیها نهاد.خداوند مهربان تا آن روز و بعد از آن چنین دختر پاک و درستکاری را به هیچکس هدیه نداده بود. حتی فرشته های آسمان نیز برای دیدن فاطمه (ع) به زمین می آمدند و از صحبت کردن با او لذت می بردند.دشمنان پیامبر (ص) با شنیدن خبر تولد حضرت فاطمه (ع) خوشحال شدند و ایشان را آزار داده ، می گفتند: تو ابتر هستی! یعنی پسری نداری که نسل تو ادامه پیدا کند و دیگر کسی نیست که بعد از تو مردم را به دین اسلام دعوت کند.اما خداوند یکتا برای اینکه مقام و بزرگی حضرت فاطمه (ع) را نشان بدهد؛ سوره ی کوثر را بر حضرت محمد (ص) نازل کرد و از آن حضرت خواست که قربانی کند و شاد باشد.در این سوره مبارک پروردگار عالمیان به رسولش فرمود: « نسل تو از همین دختر پاک ادامه پیدا می کند.» پیغمبر هم راضی به امر خداوند بود ودخترش را بسیار دوست می داشت؛همیشه او را در غوش می گرفت و می بوسید و می گفت: « فاطمه بوی بهشت می دهد.حضرت فاطمه (ع) چهره ای نورانی داشت و برای پدر و مادرش دختری خوب و مهربان بود. او زندگی سختی داشت. در کودکی مادر عزیزش خدیجه ی فداکار را از دست داد. خدیجه (ع) در تمام زندگی اش با پیامبر همیشه یار و غمخوار ایشان بود. و هنگامی که مردم بت پرست آن حضرت را مورد اذیت و آزار قرار می دادند با روی خوش به پیامبر گرامی اسلام امیدواری می داد. اما بعد از خدیجه (ع) تنها یار و همراه پیامبر (ص) حضرت فاطمه (ع) بود. وقتی بت پرستان نادان در کوچه و بازار به سوی حضرت محمد (ص) سنگ پرتاب می کردند و به روی مبارک ایشان خاک می ریختند فاطمه (ع) با ناراحتی در حالی که اشک در چشمان نازنینش جمع می شد سر و روی پدر را پاک می کرد و مانند یک مادر از ایشان مراقبت می کرد.به همین خاطر رسول اکم همیشه به دخترش می فرمود «ام ابیها» یعنی فاطمه جان تو مثل مادرم هستی. حضرت فاطمه (ع) پاک ترین زن دنیا بود. او در نوجوانی با بهترین مرد که حضرت علی (ع) بود ازدواج کرد و زندگی ساده و زیبایی را با هم آغاز کردند. پیامبر (ص) هم از دیدن آنها شاد و خوشحال می شد و خدا را شکر می کرد.حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (ع) همیشه یار و یاور پیغمبر بوده و در کنار ایشان به حمایت از او مشغول بودند. پروردگار به این زوج مبارک چهار فرزند پاک و با ایمان داد: امام حسن (ع)، امام حسین (ع) ، امام حسین (ع) حضرت زینب (ع) و ام کلثوم . حضرت فاطمه (ع) و امام علی (ع) به همراه‌فرزندانشان اهل بیت پیامبر هستند به همین علت محبت آنها همیشه در دل های مسلمانان وجود دارد. رسول خدا هنگام بازگشت از هر سفری ابتدا به خانه ی دخترش می رفت و از دیدار او بسیار شاد می شد. حضرت فاطمه (ع) هیچ وقت کسی را ناراحت نکرد و با همه مهربان و خوش رفتار بود. پیامبر در مورد ایشان همیشه می گفت: « خدایا با دوستان فاطمه دوست و با دشمنانش دشمن باش.»چند ماه پس از درگذشت پیامبر خدا به دلیل حوادث تلخ و ناگوار ی که در جامعه اسلامی آن زمان اتفاق افتاد اهل بیت پیامبر اکرم تلخی های زیادی را تحمل کردند و این اتفاقات تلخ موجب صدماتی بر وجود مبارک تنها دختر پیامبر گردید. ایشان بر اثر همان صدمات ایشان به شهادت رسیدند. حضرت فاطمه (ع) بانویی بهشتی بود. او در طول عمر کوتاهش سختی های زیادی را تحمل کرد اما هیچ وقت امید و ایمانش را از دست نداد و همیشه با صبر و آرامش از پروردگار بزرگ یاری می خواست. دختر پیامبر همیشه مهربان و درستکار بود. محبت آن بانوی بزرگواری در دلهای ماست و تمام مسلمانان او را دوست دارند.حضرت محمد (ص) همیشه می فرمود: « فاطمه پاره ی تن من است.» درس به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
🔰چرا کودکان نه نمی گویند؟ بیشتر والدین با خود فکر می‌کنند چرا کودکان ما در هنگام نیاز نمی‌توانند نه بگویند و به شدت نگران این موضوع هستند. این امر دلایل گوناگونی دارد که در ادامه آن را برای شما ذکر کرده ایم. 1⃣ترس از دست دادن موقعیت خود ترس از کوچک و ناتوان دیده شدن میل به عدم رنجش و ناراحت کردن دیگران 2⃣عدم اعتماد به نفس 3⃣عدم عزت نفس 3⃣ترس از تنبیه شدن به دلیل نه گفتن برای کودک خوب به نظر رسیدن فکر می‌کند با نه گفتن بی ادب شمرده می شوند 4⃣آموزش غلط والدین و معلمان تنبیه شدن در هنگام نه گفتن تشویق شدن در زمان بله گفتن بد دانستن حاضر جوابی و نه گفتن ادامه دارد⚪️☑️ به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
🆔فواید نه گفتن کودکان 🛑مهارت نه گفتن کودکان به صورت کاملا به جا و درست، فایده های بسیار زیادی برای والدین و خودشان دارد‌. که ما چند نمونه از آنها را برای شما بیان کردیم. 🛑مصون ماندن از خطرات گوناگون رد پیشنهادات نابه جای دوستان و آشنایان مانند سیگار کشیدن مظلوم واقع نشدن 🛑افزایش اعتماد و عزت نفس اهمیت به ارزش ها و باور های خودش داشتن انواع ارتباطات موثر مورد اهمیت و مشورت قرار گرفتن 🛑افزایش احساس ارزشمندی به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
🛑اهمیت آموزش نه گفتن به کودکان 🔰کودکان ما باید بتوانند به خوبی یاد بگیرد که به در جای درست خود به خوبی بتوانند از حق خود دفاع کرده و نه بگویند. البته باید دقت کنیم که این مهارت بدین معنا نیست که کودک ما در هر شرایطی نه بگوید و به این موضوع عادت کند. چون آن زمان است که به بچه ای لجباز و حرف گوش نکن تبدیل می‌شود. اهمیت آموزش مهارت نه گفتن کودکان به این دلیل است که‌ آن را در مدارس یاد نمی گیرند. 🔰در واقع این پدر و مادر هستند که باید برای داشتن فرزندی سلامت از نظر روحی و جسمی این مهارت را به صورت کاملا جدی به کودک خود آموزش دهند. دقت کنید که اگر کودک ما بتواند به راحتی در مقابل درخواست های غیرمنطقی و نادرست دیگران نه بگوید. در آینده و هنگام بزرگسالی هم به فردی تبدیل خواهد شد که اگر کسی از او خواسته ایی داشته باشد و آن در خواست با ارزش ها و توانایی او در تضاد باشد، به آسانی آن را رد می‌کند. به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
زمانی که اراده کنی و تصمیم به حرکت بگیری تمام قدرت ها با تو هماهنگ میشوند تا تو را به مقصد برسانند 💪با قدرت شروع کن نترس لاتحزن...ان الله معنا 😊 به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
🛑عوامل گرایش جوانان به فرهنگ بیگانه 🔰 عدم شناخت صحیح فرهنگ غرب برخی چنین می پندارند که در پس نظم موجود در غرب ارزشی نهفته است، حال آنکه با دقت در زندگی غربی می بینیم که چنین نیست. نظام اسلامی حقوق بسیاری برای مردم قایل است. اسلام سفارش های بسیاری دارد مبنی بر اینکه نباید حق دیگران از بین برود. ارزش های بسیاری در پس رعایت همین قوانین راهنمایی و رانندگی ما قرار دارد; از جمله حق الناس. اما در غرب چنین ارزش هایی مطرح نیست; نظم موجود متأثر از پولی است که هم از مردم می گیرند و هم صرف این کار می شود; برخی قوانین وضع می شود، فناوری به کار گرفته می شود و به تبع آن، رعایت قوانین. ولی نکته حایز اهیمت این است که برخی تصور می کنند واقعاً جامعه غربی یک جامعه ارزشمند است; یعنی یک سلسله ارزش های اخلاقی، معنوی و دینی باعث می شود که مردم قوانین را مراعات کنند، اما چنین نیست. مردم غرب تافته جدابافته نیستند و اصالتاً با ما تفاوت ندارند; مثلا این گونه نیست که آنها اهل صداقت باشند و ما نباشیم و یا در آنها صافی باشد و در ما آلودگی. همین ها هم که به عنوان نمونه ذکر می کنند مربوط به عوامل نظارتی است که به اینجا منجر شده. برای مثال، در فروشگاه ها به ظاهر کسی ناظر اعمال مراجعه کنندگان نیست، ولی دوربین های مخفی و عوامل غیرمحسوس وجود دارند که اگر کسی مرتکب خلافی شود، برخوردهای شدیدی با او می کنند; افراد مطمئن هستند که تحت مراقبتند و کسانی ناظر آنهایند. یا مثلا، برخورد خوب همراه با روی باز و تبسّم صاحبان مغازه ها با خریداران به این خاطر است که در آنجا پیدا کردن کار بسیار سخت است; اگر کسی کار پیدا کند، شغلی به دست آورد، آن را از موفقیت های بزرگ خودش می داند; چون در آنجا رقابت شدیدی برای به دست آوردن کار وجود دارد. به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
🛑عوامل گریزی نسل نوجوان ،جوان 🔆الف. غفلت، جهل و عدم تفکر جوانان درباره دین جوان از نظر شناختی، دارای تفکر انتزاعی است و از نظر ذهنی به حداکثر کارآیی هوش می رسد. در این دوره، گرایش جوانان به «فلسفه زندگی»، آنان را به سوی مسائل اخلاقی، سیاسی و مذهبی سوق می دهد. جوانان تلاش می کنند هویت مذهبی خود را شکل دهند، اما به دلایل گوناگون ممکن است در فرایند هویت یابی مذهبی با بحران مذهبی مواجه شوند و نتوانند این هویت را خوب تشخیص دهند; در نتیجه، دچار سردرگمی و در نهایت، حالت بی رغبتی و گریز از دین شوند. یکی از علل این بحران، ناهمخوانی سطح شناختی جوان با سطح معارف دینی است که به او ارائه می شود. جوان به دلیل توانمندی های ذهنی خود، دین صرفاً تقلیدی را برنمی تابد. او باورهای دینی را که از دوران کودکی به صورت تقلیدی به او القا شده، کنار می زند و می خواهد دینی را بپذیرد که با سطح تفکر او متناسب باشد. اما بسیاری از اوقات آنچه به عنوان دین به او عرضه می شود برایش قانع کننده نیست. از سوی دیگر، جوان می خواهد همه آموزه های دینی را با عقل خود بسنجد. او فکر می کند اگر آموزه های دینی در قالب های فکری او بگنجد صحیح است، وگرنه درست نیست و باید کنار گذاشته شود. این عوامل موجب می شود هویت دینی جوان به خوبی شکل نگیرد و دچار بحران شناختی نسبت به این آموزه ها شود و راه نجات از این بحران را گریز از دین بداند! قرآن نیز یکی از علل عمده گرایش به کفر و بی ایمانی را جهل و ضعف معرفتی انسان ها می داند. حضرت نوح(علیه السلام)به قوم خود می فرماید:(وَلَـکِنِّیَ أَرَاکُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ)(هود: 29); شما را مردمانی ناآگاه می بینم. امیر مؤمنان(علیه السلام) نیز درباره علت کفر می فرماید: «لو ان العباد حین جهلوا وقفوا، لم یکفروا و لم یضلوا»;اگر مردم در موارد ناآگاهی درنگ و تأمّل می کردند، هرگز به کفر و گم راهی نمی گراییدند. بنابراین، یکی از علل روان شناختی دین گریزی در همه انسان ها، به ویژه جوانان، ضعف معرفتی و عدم تفکر درباره دین است. علت دیگر این بی رغبتی و گریز از دین برداشت های غلط و نادرست از معارف دینی می باشد. بسیاری از اوقات، دین مساوی با معنویتْ لحاظ شده و در حد یک نیاز معنوی صرف بدان نگریسته می شود. سپس چنین نتیجه گیری می گردد که نیاز به معنویت، فقط ویژه مواقع سختی و بحران های شدید است و دین نقش اساسی در زندگی روزمرّه انسان ندارد. این دیدگاه ساده انگارانه و کاهش گرایانه نسبت به معارف دینی، به تدریج باعث حذف دین از زندگی انسان می شود. جوانی که در جستوجوی فلسفه زندگی است، اگر احساس کند دین در معنادهی و جهت بخشی به زندگی او تأثیر مثبتی ندارد به تدریج آن را کنار می گذارد و چه بسا آن را امری زاید و دست و پاگیر انگاشته، از آن گریزان می شود. 🔆ب. تهاجم سازمان یافته فرهنگی دشمن دشمن برای دور ساختن جوانان از دین، از انواع راه ها و شیوه ها استفاده می کند و به هر ترفندی دست می زند. در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود: 💢 تضعیف باورها و اعتقادات دینی: جوانان آینده سازان کشورند و اگر خوب تربیت شوند و باورهای دینی را در قلب پاک خویش بپرورانند، هادیان جامعه خواهند بود. شور و نشاط جوانان وقتی با فرهنگ پاک و پویای اسلام عجین شد، آن گاه به بار خواهد نشست و همگان از ثمرات آن بهره مند خواهند گردید. دشمنان اسلام این نکته را خوب می دانند، از این رو، «باورهای اسلامی» را مورد هجمه قرار می دهند و می کوشند از هر طریق اعتقادات مذهبی را در وجود جوانان سست و کم رنگ کنند; زیرا با وجود فرهنگ اسلامی ـ که با فطرت بی آلایش جوانان سازگار است ـ جای هیچ نفوذی برای فرهنگ بیگانه نیست. مقام معظّم رهبری از این توطئه شوم چنین نقاب برمی گیرند: یکی از راه های تهاجم فرهنگی این بود که سعی کنند جوانان مؤمن را از پای بندی های متعصبانه به ایمان ـ که همان چیزی است که یک تمدن را نگه می دارد ـ دشمنان می خواهند جوانان از دین اسلام منصرف کنند. به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
مقام معظّم رهبری، به زیبایی تمام دوران جوانی را به تصویر می کشند: جوانی، یک پدیده درخشان و یک فصل بی بدیل و بی نظیر از زندگی هر انسانی است. جوان در دوره جوانی، بخصوص در آغاز جوانی، تمایلات و انگیزه هایی دارد: اولا، چون در حال تکوین هویت جدید خود است، مایل است شخصیت جدید او به رسمیت شناخته بشود; که غالباً این اتفاق نمی افتد و پدر و مادرها جوان را در هویت و شخصیت جدید او گویا به رسمیت نمی شناسند. ثانیاً، جوان احساسات و انگیزه هایی دارد; رشد جسمانی و روحی دارد; به دنیای تازه ای قدم گذاشته است که غالباً دور و بری ها، خانواده، کسان، افراد در جامعه، از این دنیای جدید بی خبر و بی اطلاع می مانند، یا به آن بی اعتنایی می کنند; لذا جوان احساس تنهایی و غربت می کند. ثالثاً، جوان در دوره جوانی، چه اوایل بلوغ و چه بعدها، با مجهولات زیادی روبه رو می شود; مسائل جدیدی برای او مطرح می شود که سؤال انگیز است; در ذهن او شبهه ها و استفهام هایی به وجود می آید که مایل است به این شبهه ها و سؤال ها و استفهام ها پاسخ داده بشود. رابعاً، جوان احساس می کند در وجود او انرژی های متراکمی وجود دارد; توانایی هایی را در خود احساس می کند; هم از لحاظ جسمانی، هم از لحاظ فکری و ذهنی. خامساً، جوان برای اولین بار با دنیای بزرگی در دوره جوانی مواجه می شود که این دنیا را تجربه نکرده و از این دنیا چیزهای زیادی نمی داند; بسیاری از حوادث زندگی برای او پیش می آید که تکلیف خودش را در مقابل آنها نمی داند; احساس می کند که احتیاج به راهنمایی و کمک فکری دارد. از بیانات مقام معظّم رهبری در دیدار با جوانان، اول اردیبهشت 1379 به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
🔰ایجاد محبت اهل بیت علیهم السلام در قلب کودکان و ایجاد محبت اهل بیت علیهم السلام در قلب کودکان و نوجوانان افرادی که وابستگی معنوی داشته و به مظاهر دینی و گفتار و رفتار ائمه اطهار علیهم السلام دلبسته باشند، زمینه بهتری برای تربیت صحیح و کسب سجایای اخلاقی و انسانی دارند. آنان که پای بند روش های مذهبی و عامل به احکام دینی هستند به مراتب کمتر در معرض انحراف و کارهای خلاف و خصلت های ناپسند، آلودگی های اخلاقی قرار می گیرند. بنابراین ایجاد و تقویت ایمان و عشق اهل بیت علیهم السلام در دل های کودکان و نوجوانان می تواند، زمینه تربیت را در وجود آنان شکوفا نموده و از انحرافات و کجروی ها باز دارد. اگر این عشق و محبت در دل های نسل نو عمیق و ریشه دار باشد، در هدایت صحیح و تربیت مطلوب نقش بسزایی خواهد داشت. در مقابل با سست شدن ایمان در وجود آنان و گسسته شدن ارتباط قلبی را ائمه اطهار علیهم السلام، آنان آسیب پذیرترین قشر جامعه در برابر فسادهای اخلاقی و انحرافات اجتماعی خواهند بود. ما عشق به اهل بیت علیهم السلام را از دیدگاه پیشوای دوم در این فراز و ایمان مذهبی را در فراز بعدی مطرح می کنیم. حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در تربیت افراد بر ایجاد عشق و محبت اهل بیت علیهم السلام توجه خاصی داشته و از فرصت های بدست آمده در این مورد کمال استفاده را می نمود. # محبت‌عشق‌به‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan