eitaa logo
ترحیم خوانی
2.9هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
698 ویدیو
33 فایل
استفاده از مطالب کانال بااهدای صلوات به روح پدرومادرم کانال ترحیم خوانی👇 🍁🍁🍁 @tarhim_khaniy ارتباط با مدیران کانال 👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ امام رضا علیه السلام: روز مباهله، مزیت و ویژگی خاصی است که هیچ کس در آن ویژگی بر اهل بیت علیهم السلام سبقت نگرفته است. ✳️ چهارشنبه 24 ماه ذی الحجه، روز عيد مباهله مبارک و تهنیت باد. 🔹همچنین این روز بزرگ مقارن است با: ✅ سالروز بخشش انگشتر در رکوع توسط امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام و نزول آیه شریفه ولایت"انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا... و هم راکعون"(آیه ۵۵ مائده) ✅ و سالروز نزول آیه تطهیر و صدور حدیث شریف کساء در جریان مباهله ✅ و سالروز نزول سوره مبارکه انسان (هل اتی) در شان پنج تن آل عبا علیهم السلام 🔹 اعمال عید مباهله ۱-غسل ۲-دورکعت نماز مثل نماز عید غدیر ۳-خواندن دعای مباهله ۴-هفتاد بار استغفار ۵-صدقه دادن ۶-زیارت امیرالمومنین علی علیه السلام ۷-زیارت جامعه کبیره.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سه غم آمد به جانم هر سه یکبار غریبی و اسیری و غم یار غریبی و اسیری چاره داره غم یار و غم یار و غم یار بابا طاهر ای کاش که جای آرمیدن بودی یا این ره دور را رسیدن بودی کاش از پی صد هزار سال، از دل خاک چون سبزه، امید بردمیدن بودی شعر در مورد عزیز از دست رفته افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد وز دست اجل، بسی جگرها خون شد افسوس که نامه جوانی، طی شد وان تازه بهار زندگی، دی شد شعر در مورد عزیز از دست رفته بودی تا دلم تنها نبود تا اسیر غصه فردا نبود کاش بودی تا فقط باور کنی بی تو هرگز زندگی زیبا نبود شعر در مورد عزیزان از دست رفته تو بودی نوگل گلخانه ما سفر کردی تو از کاشانه ما همانند پرستوهای عاشق خودت رفتی، غمت در خانه ما شعری درباره عزیز از دست رفته بود که بار دگر بشنوم صدای تو را؟ ببینم آن رخ زیبای دلگشای تو را کی‌ام مجال کنار تو دست خواهد داد که غرق بوسه کنم، باز دست و پای تو را دل گرفته من کی چو غنچه باز شود؟ مگر صبا برساند به من هوای تو را شعر درباره ی عزیز از دست رفته مرگ تو را چو داد گردون خبرم خبرت نیست که یک باره چه آمد به سرم کاش با قیمت جان، عمر تو می‌شد ممکن تا دهم جانی و از بهر تو عمری بخرم شعر در باره عزیز از دست رفته جهانا بی‌وفایی‌ها نمودی دمی با دل‌شکسته‌ها نبودی عزیزی از عزیزان را ربودی غم عالم به قلب ما فزودی شعر درمورد عزیز از دست رفته نابهنگام اجل، فرصت بودن بگرفت بلبلی را ز چمن، حین سرودن بگرفت مهر تو، حک شده در قلب همه یارانت کی توان خاطر تو، تا دم ماندن بگرفت شعر درباره عزیز از دست رفته رفتی و از رفتنت قلبم شکست دیده و دل از غمت در خون نشست شعر در وصف عزیز از دست رفته از یاد تو یک نفس دلم غافل نیست هر چند که جز حسرت دل حاصل نیست از شوق تو می‌سوزم، ولی سازم، چون آن دل که به شوق تو نسوزد، دل نیست شعری در وصف عزیز از دست رفته این دو روز عمر در ناکامی و حیرت به سر شد لحظه‌ها در ماتم و افسردگی‌ها سربه‌سر شد در جوانی سوخت ما را غنچه نشکفته دل در بهاران نیز، دل از عشق خوبان دربه‌در شد شعری در وصف عزیزان از دست رفته آن یار شفیق و مهربان رفت آن گوهر ناب خوش‌بیان رفت آن سید مرتضی، از این جمع در ماه حسین از این جهان رفت در ماتم و سوک و فرقت یار طاقت ز کفم، تاب و توان رفت قصه درد تو را به که باید گفتن؟ ناله شام و سحر، را به که باید گفتن؟ روزها رفت و غم از سینه ما پاک نشد این غم دیرگذر، را به که باید گفتن؟ هر که آمد به جهان، اهل فنا خواهد بود آنکه پاینده و باقیست، خدا خواهد بود جهان ساقی، فلک ساغر، اجل می خلایق جرعه نوش مجلس وی شعری در وصف برادر از دست رفته چندی است آسمان دلم وا نمی‌شود یک غم نشسته روی دلم پا نمی‌شود احساس می‌کنم که دگر خاطرات تو کنج خیال خسته‌ی من جا نمی‌شود شعر در مورد برادر از دست رفته تا ابد جای تو در دیده ماست سال‌ها گر گذرد یاد تو در سینه ماست به پاس آن همه مهر و وفایت حقیر است این محبت‌ها برایت شعر عزیز از دست رفته خرم آن روز کز این منزل ویران بروم راحت جان طلبم وز پی جانان بروم گر چه دانم که به جایی نبرد راه، غریب من به بوی سر آن زلف پریشان بروم شعر عزیزان از دست رفته بود سرتاسر عمرش به زبان نام خدا همدمش حضرت زهرا و شفیع او رضا اشعار عزیز از دست رفته تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم آهسته ز دوری تو فریاد کنم وقت است که دست از این دهان بردارم از دست غمت هزار بیداد کنم شعر بیاد عزیز از دست رفته سایه‌اش همچون پناهی بود و رفت شانه‌هایش تکیه گاهی بود و رفت شادی ما بود دیدار رخش شادی ما یک نگاهی بود و رفت
جانسوز_حضرت ابوالفضل علیه السلام حجت الاسلام میرزامحمدی یه شعری گفت مصرع آخرش بدین مضمون بود که ابی عبدالله هم به عباس پناه برد،بلافاصله پشیمون شد،عجب جسارتی کردم،اون امامه،اشرف مخلوقات عالمه،خوابش برد سیدالشهدا(ع)درعالم رویا به او فرمود:نه"درست گفتی،بنویس: یوم استجار به الهدی ،به خدا منم عاشورا به عباس پناه بردم،حسین ... دست گداییتو بیار بالا بذار ببینه،دست نداره اما دستگیر همه ی عالمه* یا ابالفضل زدست تو شفا میخواهم به علاج دل پر درددوا میخواهم *هرکی اومده دردشو آورده،دردمنده دوا میخواد،شفا میخواد بسم الله،دست گداییشو بالا بیاره صدا بزنه: یاابالفضل ... سکینه بچه ها رو جمع کرد اگه بدونید عموم چقدر باوفاست،اگه بدونید عموم چقدر شجاعه،اگه بگه آب میارم حتما میاره کسی حرف از عطش برلب نیاره؛بچه ها دستاشونو بالا بردن،همه دارن دعا میکنن عمو برگرده،اما یه وقت ببینند یکی صدا زد:" اخا ادرک اخاک" یاابالفضل ...* راه من ازکثرت دشمن ز هرسو بسته بود2 داغ ها پی درپی وغم ها به هم پیوسته بود بس که ازمیدان درون خیمه آوردم شهید بود سرتاپای من خونین وزینب خسته بود *بعضی بدنا هنوز جون داشت ابی عبدالله آورد توخیمه دارالحرب،اینا کنار عمه ها جون دادن* هر شهیدی شاهکاری داشت در اینجا ولی کارهایت ای برادر جان همه برجسته بود تابه سوی خیمه برگردی مگر بامشک آب جام در دستش،رقیه منتظر بنشسته بود حسین ... *دنبال یه بهانه میگشت،بره میدان از امامش دفاع کنه،چندبار آمد اجازه گرفت عرض کرد:"یا سیدی ومولای لقد ضاق صدری"سینم دیگه سنگینی میکنه یه جوری میگی واغربتا" یادته تو تشییع جنازه امام حسن؛همه رو به یه امیدی نگه داشتم این جا تلافی کنم،تو مدینه هم که نبودم از مادرت دفاع کنم" شب آخر عمر بابامون علی هم که یادته خود بابا به همه ی ما سفارشاتی کرد اما وقتی خواهرم آمد گفت:بابا دلم میخواد یه دونه از برادرا رو کفیل من قرار بدی تو هی خیره خیره نگاه کردی اما من دلم میخواست زینب منو انتخاب کنه بابامون صدا زد من عباسم بیام،زینبم اومد فرمود:دخترم دلت میخواد عباس رو کفیلت کنم؟آره بابا" این همه سال دلم میخواست تلافی کنم اجازه نداد ابی عبدالله بغلش کرد"فرمود:"انت صاحب لوائی"تو پرچمدار منی ... اگه پرچمدار زمین بخوره یعنی دیگه تمامه،تا تو هستی بچه ها دلشون خوشه* ای دل خوشی حرم منو تنها نذار پا رو دلم نذار،زینبو تنها نذار یه وقت دید یه دختری خسته،خرامان خرامان داره راه میاد یه مشکی رو هم داره دنبال خودش رو زمین میکشه،نگاه کرد دید سکینه ست، خوشحال شد،آخه این دختر یه جوری با بابا حرف میزد که هروقت هر خواسته ای داشت ابی عبدالله نه نمیگفت،خیلیم عموشو دوست داره میدونه آرزوی عموش چیه،تااومد جلو گفت:بابا بگو عمو بره آب بیاره،اینجا دیگه حسین نتونست بهونه ای بیاره؛صدا زد برادرم اگه میخوای بری،برو اما"فاطلب لهولاء الاطفال الماء" فقط برو آب بیار،خوشحال شد،مشکو به دوش انداخت تا سوار شد چهار هزارنفر محاصرش کردن،فقط این جوری بگم اگر یک دهم این تیرها به عباس خورده باشه دیگه بسه،اگه فقط چهارصد نفر تیر بهش بزنند دیگه چیزی نمیمونه از این بدن" وارد شریعه شد،همه دارن فرار میکنند،مشکشو پر آب کرد،سوار شد مسیرشو عوض کرد،گفت:از نخلستون میام زودتر برسم،راه امن تریه،کربلا رفته باشی بهت نشون میدم باب الفرات که وارد حرم عباس شدی اونجا همون جاییه که زمین گیرش کردند داره برمیگرده چه کردند؟نمیگم،فقط همین قدر بگم دست در بدن نداشت" مشکو به دندان گرفت،تا تیر به مشک زدند سینه ی عباس هم نمایان شد،یه تیر به سینش زدند اما هنوز دوام داره،چه کردند؟یا صاحب الزمان!اینجا نمیدونم حرمله بودیانه؟هر جاسپیدی میدید با تیرسه شعبه میزد،سپیدی چشم عباس رو اینجا نشونه گرفت"سفیدی گلوی علی اصغر هم اونجا نشونه گرفت،یه سپیدی هم عصر عاشورا نشانه گرفت؛همینکه ابی عبدالله قدری خواست استراحت کنه،تیری به پیشانی حسین زدن خون سر و صورتش رو گرفت؛این لباساشو بالا زد خون هارو پاک کنه سپیدی قلب حسین نمایان شد ... خدا لعنتت کنه،یه جوری تیر میزد دیگه نمیشد تیرو از مقابل در آورد،تا تیرو به چشم عباس زد،دست نداشت این تیرو دربیاره،این سر رو گذاشت مقابل زانوهاش بلکه بتونه با نوک زانوها این تیرو دربیاره کلاه خود از سر عباس افتاد"اینجا دیگه با عمود آهن زدند" حسین ... دیگه نتونست خودشو رو اسب نگه داره،بابا اگه کسی بخواد از بالای بلندی به زمین بیفته اول دستاشو سپر میکنه،اما این آقا دست در بدن نداشت تا عمود رو زدن با همون تیری که به چشمش رفته بود چنان با صورت به زمین افتاد ..
پدرم بی تو دراین فصل بهاران چه کنم روی گل بی گل دیدار تو ای جان چه کنم چمن وگل همع در سایه سروندوکنون من بی سرو دراین موسم جانان چه کنم بعدتو بر گل وگلزار چگونه نگرم بی نگاهت مهربان نرگس بستان چه کنم بعد ازاین گر دل من بهر توبنمود هوس گر نیایم به مزار تو پدر جان چه کنم
محرم اسرار غمها مادر است            همصدا باگفته ما ،مادر است همچو خورشیدجهانتاب است اوبهترازخورشیدرخشامادراست در بر فرزند خود ازجان ودل    انکه بیداراست شبهامادراست انکه باصبروتوانی بی شمار                       میکند با ما مدارا مادراست همچنان دریای عرفان است او                   قبله حاجات دلها مادراست #مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5793978961830611426.mp3
2.38M
‌ 🌿✨ احترام به والدین و عقوبت عاق والدین شدن
🌻حاجت بزرگی دارید اینگونه بخوانید🌻 👌زیارت عاشورا بسیار پرفضیلت و سراسر نور است. و حاجت های بزرگ را برآورده می‌کند مرحوم آقای قاضی رحمه الله علیه برای حوائج چله عاشورا میگرفتند ✍️اگر شما مومنین خواستید این چله عاشورا را بگیرید با روش امام هادی علیه السلام انجام بدهید وآن صد لعن و صد سلام بسیار کوتاه خواهد بود 💫زیارت عاشورا به روش امام هادی علیه السلام💫 💐زیارت عاشورا را بخوانید، 👈به صدلعن و صد سلام رسیدید این‌گونه عمل کنید: يك بار لعن را -اللهم العن اول ظالم...- مي خوانيد و جمله ي پاياني آن؛ "اللهم العنهم جميعا" را صد مرتبه تكرار مي كنيد 👌 و سلام را كه يك بار میخوانید ، فقط "السلام علَي الْحسين و عليٰ عليِّ بنِ الحسين و علی اولاد الحسین و عليٰ اصحاب الحسين" را صد مرتبه تكرار میكنيد سند روایت: 📚شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشورا ⁉️این روش زیارت عاشورا به همه شیعیان نشر حد اکثری دهید 🍁با منتشر کردن در ثواب ان شریک باشید