🍁 فراق مادر(سبک عجب رسمیه)
#مادر
#ترحیم_خوانی
چه رسمی داره-دو روزه دنیا
میره عزیزت-میشی تو تنها
خزان گل را- بدیده بینی
گل است و مادر-میون گلها
ای مهربانم-آرام جانم-کجایی مادر-کجایی مادر
به زیر پایت-بهشته مادر
خدا بنامت-نوشته مادر
گذار قدم را-به روی چشمم
دل تو با رحم-سرشته مادر
ای مهربانم-آرام جانم-کجایی مادر-کجایی مادر
سخته خدایا-داغ جدایی
گوشه نشینم-از بینوایی
گویم به ناله-آه از جدایی
مادر خوبم-به گو کجایی
ای مهربانم-آرام جانم-کجایی مادر-کجایی مادر
گل بهارم-برگرد بخونه
غمت ز قلبم-کشد زبونه
چو طفل این دل-برای مادر
زند شراره-گیرد بهانه
ای مهربانم-آرام جانم-کجایی مادر-کجایی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
روضه ختم مادر
وای از جدایی از غم سرایی
تنها شدم من مادر کجایی
یک دل پر غم / یک خانه ماتم/مونده برا من
بعد از تو مادر / ماندم چه تنها/ تنهاتر از پیش / در بین مردم
بعد از تو مادر با ناله هر شب / گیرم سراغت/ مادر خوبم
⏪ کیا مادر ندارن / کیا صورت مادر اشونو بخاک گذاشتن / اونی که طعم بی مادری کشیده / صورت مادر رو روخاک گذاشته/ امروز بیا ناله بزن / اشک چشتو هدیه کن به روح مادر / بخدا تو عالم هیچ کسی جای مادر رو برات نمیگیره/ مادر سنگ صبوره دختره / هر وقت دختر غم ها رو دلش سنگینی میکنه کنار مادر میشینه با مادر درد دل میکنه
✅ آخ گل گلخونه ام بودی تو مادر
✅ چراغ خونه ام بودی تو مادر
✅ زنم بوسه به عکس دلربایت
✅ آی بریزم اشک و اشکم از برایت
✅ کجا رفتی عزیزم ای جون مادر
✅ آی چقدر خون جگر باید بریزم
ای مادر ....
⬅️ عزیرم جاتو خالی جاتو خالی
⬅️ گل گشته خزونم جاتو خالی
⬅️ ز هجرونت دلی غمناک دارم
⬅️آی به دل داغ گلی درخاک دارم
⏪⏪ هر مادری از دنیا بره دوستان فایلا آشناها جمع میشن / نازنین بدن مادر رو غسل میدن / کفن میکنند/این بدن رو احترام میکنند/ تشییع میکنند
اما میخوای ناله بزنی بگو یا زهرا.....
من یه مادر غریبی میشناسم تو مدینه /تو دل شب علی داره بدن زهراشو غریبانه غسل میده
◼️اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته
◼️ آخ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش
◼️ بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته
الی آخر......
☑️زهرا رو غسل داد / یکی یکی بندای کفن رو می بنده / آی حاجت دارا دلش نیومد بند آخرو ببنده /آی اونایی که مادر از دست دادید/ نمیدونم لحظه جون دادن مادر بودی یا نه / نمی دونم لحظه ی آخر چطور با مادر خداحافظی کردی
علی یه طرف کفنو رو هم می آورد / هی برمیگشت یه نگاهی به صورت زهرا //میدونی چی میگفت//
💟 آخ شب دامادیم کی باورم بود
💟 که من روزی عزادار تو باشم
⏪⏪کی باورم میشد خودم غسلت بدم / خودم کفنت کنم /خودم بدنتو تشییع کنم
⚫️کجا خاکش کنم امشب خدایا
⚫️ چگونه من بشویم جسم زهرا
⚫️ رمق دیگر ندارم که گذارم
⚫️ به روی دوش خود تابوت زهرا
آی اونایی که مادر از دست دادید//یادت میاد// اون لحظه ای که میخوان بدن مادر رو بردارند یکی جلو جنازه صدا میزد // بلند بگو لااله الا الله // آی مریض دارا / گرفتارا / اون دل شب تو مدینه کسی نبود بلند بگه لا اله الا الله / بدن زهرا رو غریبانه می بردن/ قربون آون دختری که دنبال جنازه مادر میدوید......
⏪⏪ بدن زهرا رو درون خانه ی قبر گذاشت / سنگای لحد چید/ خاکارو ریخت/ علی نشست کنار مزار زهرا / علی ناله زد / دیدن دلش قرار نمیگیره / علی گریه کرد / دیدن دلش آروم نشد / یه وقت دیدن امیرالمومنین خم شد صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت /هی میگه فاطمه غریبم / فاطمه مظلومم//دلت اینجاست // دلتو ببرم کربلا....
هر گریزی خواستید بزنید
اگه اون شب تو مدینه امیرالمومنین صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت / ناله زد....آی حسینیا آی کربلاییا ابی عبدالله تو کربلا صورت به صورت علی اکبر گذاشت / هی از سوز جگر صدا میزد //ولدی علی//........
#مادر #ترحیم_خوانی
.
#مادر #پدر #ترحیم_خوانی
مناسب دکلمه
به آه سینه ی در این مزار گریه کنید
کنار قبر من بی قرار گریه کنید
تمام زندگی من شبیه پاییز است
بر این خزان بدون بهار گریه کنید
بر آنکه خسته از این بی وفایی دنیاست
به زخم خورده از این روزگار گریه کنید
به اشک حسرت این باغبان به گوشه باغ
ز داغ بلبل در لاله زار گریه کنید
امان از این غم دوری امان از این غربت
به ناله های شب انتظار گریه کنید
شب جدایی شمع و گل است و پروانه
از این جدایی و از هجر یار گریه کنید
هنوز هم جگر اهل گریه می سوزد
به اشک غصه در این شام تار گریه کنید
حسین کریمی نیا
منبع اشعار کتاب
نیم از عالم خاک
.
#پدر #ترحیم_خوانی #ترکی
#_پدر_
مجلس #چهلم پدر
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمان یا رحیم
بو دنیانون وفاسی هیچ یوخومیش
یامان گونی خوش گونلردن چوخومیش
آباد ائله قبر ائوینی ای دل غافل
هرقدر که آباد اولا ویراندی بودنیا
آی یالان دنیا....امان امان آی بی وفا دنیا
وفاسی یوخ بودنیانون یالاندی
کهنه دنیا هله...هله قالاندی
عاقبت باشلاری داشه چالان دنیادی
به یاد مهربان آتا....قبر ائوینه سفره ائلین آتا
اما بو رسمیدی آتا سفره گئدنده بالالارون چاغیرار
سسلر آی بالاروم سیزی آللهه تاپشوردوم
اما....امان او ساعتدن کی بالالار
گله لربابانین تابوتین یاپوشا لار
وای اولحظه دن کی بالالار گوره او سفری کی....بابا گئدیر....دای بو سفردن گلمیه جک
به یاد بابای سفرکرده
آتا ائوین چراغیدی........آتا ائوین دایاقیدی
آتالارا حرمت ائدون......بش اون گونون قوناقیدی
آی آتاسی اولانلار گئدون دولانون آتایزون باشینا
به یاد او ساعتی که بو مهربان بابا ائوده بالالارون چراغیدی
چهل روزه به سر افسر ندارم...آمان آیروقدان ...فغان آیروقدان
چهل روزه که تاج سرندارم....قرخ گون اولدی ائویمیزون چراغی سونوب....قرخ گوندی بابانین سسی گلمیر
چهل روزه پدر رفته زدستم
قرخ گوندی بابانین یئری ائوده بوش قالوب
اما آتاسیز لیق چتین درد اولار
الا کی قیزی اولسا
قیزه گران درد اولار باباسی ئولسه
بخصوص اگر قیز ائولر ائوینده اولسا
آتا ائوینه گئدنده بیر آیری عالمیلن گئدر آتا ائوینه
آخه مشکله دوشنده ائله دییر کاش بابام گلیدی....کاش قارداشیم گلیدی
اورگیزی ائله بوردان دولاندوراجاقام کربلا چولونه
اوزمانیکی عاشورا گونی قتل وغارت توکندی
او غملی زینب آتا سی ئولن بالالاری
اوغلی ئولن ننه لری ییقدی بیر یاری یانموش خیمیه
بیر باخدی صولا بیر ساغا
ائله بیردن سسلدی یا علی المرتضی آتا جان هاردا سان
مشکلده قاموشام
دئدی بیر قوشا بنزیرم بابا ....اوچانمورام سینیب پریم
کیمه دئیوم بودردیمی که تا ائده دوا بابا
لایلای بابا۲
قیز بابانی گوزل اوخشار
اوخشاما اززبان دختر مرحوم ⏬⏬⏬
قیزیل گول دن اولدی...آچیلدی خرمن اولدی...آیرولوخ مندن اولمادی آی بابا
آیرولوق سندن اولدی
لایلای بابا۲
ای قبره نیسگیلی گئدن لایلای بابا۲
غم غصه لردن دینجلن لایلای بابا۲
سندن اوزولدی ال بابا
بیرده یوخوما گل بابا
شعر پایان مجلس⏬⏬⏬
عاقبت زین دارفانی پرکشیدم یاحسین
عشق تو مهرعلی درسینه دارم یاحسین
من دراین وادی غریبم جان زهرا مادرت
هرشب جمعه گذرکن برمزارم یاحسین
.
#مادر #ترحیم_خوانی #روضه
#روضه_ختم_مادر
ترحیم نامه |اشعار در مقام مادر
#گریز چهارم برای روضه مادر -( آرام گریه کردن فرزندان علی در تشییع جنازه مادر )
اهای مردم همه ی شما شاهد بودید که توی تشییع جنازه مادرشون، این فرزندان مادر از دست داده، چطور با صدای بلند ناله و ضجه می زدند مادر مادر می گفتند، دوستان این فرزندان هر کدام از بچه های مادر از دست داده رو مراقبت می کردند، همه سرسلامتی می دادند، ولی مدینه توی تشییع جنازه مادر سادات امیر المؤمنین به فرزندان خودش می گفت: فرزندان من؛ مبادا بلند بلند گریه کنید که این مردم مدینه از خواب بیدار شوند و از تشییع جنازه مادرتون خبردار شوند.
چقدر سخته کسی مادر از دست بده و نتونه بلند بلند گریه کنه، ای نانجیب مردم مدینه چکار کرده بودید که زهرا به علی وصیت کرد که یا علی: مرا شبانه غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار...
من نمی دونم دیگه فاطمه اذیتی برای مردم مدینه نداشت آی نانجیب مردم مدینه مگه چه هیزم تری فاطمه یا باباش رسول خدا به شما فروخته بودند که حتی نذاشتید توی عزای باباش هم گریه کنه؛ که رفتید به امیر المؤمنین گفتید : به فاطمه بگو یا شب گریه کنه یا روز، خدا لعنتتون کنه آی نانجیب مردم...
فضه کنیز حضرت زهرا می گوید: پس از چند روزی که رسول خدا از دنیا رفته بود، حضرت زهرا شبانه روز گریه می کردند، بزرگان و پیرمردان مدینه نزد امیرالمؤمنین آمدند و گفتند: یا اباالحسن! فاطمه شب و روز گریه می کند، هیچ یک از ما نمی تواند شب ها راحت بخوابد و روزها نیز آسایش در کسب و کار و درآد نداریم، از تو می خواهیم از فاطمه درواست کنی که یا شب گریه کند یا روز.
حضرت فرمودند: بسیار خوب اقدام خواهم کرد، امیر المؤمنین نزد فاطمه آمدند ،حضرت با دیدن امیرالمؤمنین کمی آرام گرفتند، امیر المؤمنین فرمودند: مردم مدینه از من خواسته-اند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز؛ حضرت فاطمه فرمودند: یا علی؛ من مدت زیادی در بین آن ها نخواهم ماند و به همین زودی از بین آن ها خواهم رفت به خدا سوگند که نه شب آرام می گیرم و نه روز تا به پدرم رسول الله ملحق شوم.
سپس امیر المؤمنین برای فاطمه به دور از شهر مدینه اتاقی به نام بیت الاحزان را بنا کردند و حضرت زهرا همراه با حسن و حسین روز به آن جا می رفتند و به گریه و عزاداری می-پرداختند.
آری این جا در مدینه امیر المؤمنین برای فاطمه سرپناهی بنا کرد تا بتواند برای پدرش رسول الله گریه کند اما کربلا بدن بی سر و قطعه قطعه و غرق به خون حسین سه روز و سه شب روی خاک گرم کربلاروی زمین بود بدون حتی یک سر پناه و هر کس که می خواست بالای سر او گریه و زاری کند با تازیانه از او دلجویی می شد...
ترجمه فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد ، ص ۵۶۹
ترجمه بیت الاحزان، ص ۲۲۴
#پدر #ترحیم_خوانی #دفتری
فلک از کف ربودی پدرم را
شرار غم زدی این پیکرم را
گلمرا ای فلک بردی ز دستم
به هجران تو ای بابا نشستم
چو شمعی سوزم و سازم هماره
ندارم از فراقت راه چاره
عزیز جان من بابا کجایی
چرا کردی زما بابا جدایی
مرا با خون دل تو پروری
برایم رنج و زحمت ها کشیدی
نخواهی رفت از این قلب زارم
خدا داند زداغت داغدارم
دعای خیر کن بابا برایم
که هم درمانده ام هم بی قرارم
پدرجان سینه ای بی تاب دارم
به یادت دیدهٔ پر آب دارم
بیا بار دیگر در خانه بابا
دلی از غصه چون خوناب دارم
⬅️حرف دل دختراشو امروز برات بخونم بگو بابا...
ز آن نالم که بابا در برم نیست
صفا و سایهٔ او بر سرم نیست
یادش بخیر روزایی که بابا داشتم،سایه بابا بالا سرم بود،
ای عزیز بابا...
مرا گر دولت عالم ببخشند
برابر با نگاه پدرم نیست
⏪همه عالم باشند اما تو نیستی بابا، دلم تنگه،ای بابا...
آخ چرا از من جدای جون بابا
ز تو نایدصدای جون بابا
بابا...
گره افتاده در کارم پس از تو
بگو با من کجای جون بابا
⬅️همیشه هر وقت سختی داشتم کنارت نشستم، دلخوشیم بود بابا دارم،
ای بابا بابا..
ببین بی تو دلم را غم گرفته
به درد ما دوایی جون بابا
آخ منو این جای خالی وامصیبت
چنین آشفته حالی وامصیبت
چه باید کرد و با داغ تو بابا
بگو با من کجای جون بابا
⬅️ بگم آی مردم دستتون درد نکنه، همه اومدین بدن نازنین بابا را غسل دادین، تشریح کردین، وقتی بدن بابا رو میبردن یکی بلند صدا میزد به عزت و شرف لا اله الا الله، آی مردم بلند بگید لا اله الا الله،
همه پشت سر جنازه بابا می گفتن لا اله الا الله
اما می خوام یه جمله بگم نالشو بزنیُ اشک بریزی برا غربت امیرالمومنین،
می خوام بگم ای کاش این جمعیت می اومدن کوفه،
شام غریبان امیرالمومنین،
اون دل شبی که علی را تشییع کردند کسی نگفت بلند بگو لا اله الا الله امیرالمومنین غریبه امیرالمومنین مظلومه
امروز برای غربت علی گریه کن،
امروز برای غربت علی ناله بزن،
⬅️⬅️ بمیرم صدا زد حسنم بابا حسینم بابا، نیمه شب غسلم بدین نیمه شبب کفن کنید، نیمه شب تشییع کنید،
کدوم بابایی رو سراغ دارین که نیمه شب غسل بِدن، نیمه شب کفن کنند،
میگه دیدم امیرالمومنین رو دارن غسل میدن، ابی عبدالله آب میریزه، امام حسن بدن بابا رو غسل میده
( حیدر غریب براش گریه کن اموات فیض ببرن روح این پدر سر سفره امیرالمومنین مهمان باشه )
یه وقت دیدن امیرالمومنین به اذن خدا خودش داره شونه به شونه میشه،
همه برا علی گریه میکردن اما دیدن یه خانمی گوشه ای ایستاده اشک میریزه،
هی زیر لب میگه بابا بابا بابا بابا
( دختر بابا رو خیر دوست داره مخصوصا که باباش غریب باشه مخصوصا اگه بابامش مظلوم باشه...
هی زیر لب میگفت....
بابای خوبم بابای مظلومم
⬅️ بابای خوب و مهربون
⬅️حرفامو از چشام بخون
⬅️من التماست می کنم
⬅️یه شب دیگه پیشم بمون2
اما بدن علی رو شبانه غسل دادن،
شبانه کفن کردن، شبانه تشییع کردن،
⬅️می خوام بگم یا امیر المومنین آقاجان،
قربون غربتت برم علی جان
بدن شما رو توی پنج جامه کفن کردن،
تو تابوت گذاشتن،
جلوی تابوت میکائیل گرفت، جبرئیل گرفت، عقب تابوت ابی عبدالله امام حسن گرفتن،
آقا جان اگه نیمه شبم بود، شما را تشریح کردن...
اما آی حسینیا...
میخوای دلتو ببرم کربلا نالشو بزنی..
آی کربلائیا بمیرم برا اون بدنی که...
رو خاک گرم کربلا تشییع کردند..
اما تشییع جنازه اش ویژه بود...
ده نفر نعل تازه زدن به اسب ها..
رو بدن نازنین ابی عبدالله تاختند
الهی نبینی داغ برادرتو،...
الهی سایه داداشت بالا سرت باشه...
مگه میشه خواهر بدن برادرشو نشناسه.....
یه خواهر دل سوختهای اومد گودی قتلگاه...
این شمشیر شکسته ها روکنار زد...
نیزه شکسته هارو کنار زد...
هی میگفت...
▪️ گلی گم کرده ام میجویم او را
▪️ به هر گل میرسم میبویم اورا
▪️گل من یک نشانی در بدن داشت
▪️یکی پیراهن کهنه به تن داشت
🔺 حسینم به کجایی
🔻 که مُردم زجدایی
هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله ع صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن یا حسین.....
🔹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔹
.
#پدر #ترحیم_خوانی #دفتری
فلک از کف ربودی پدرم را
شرار غم زدی این پیکرم را
گلمرا ای فلک بردی ز دستم
به هجران تو ای بابا نشستم
چو شمعی سوزم و سازم هماره
ندارم از فراقت راه چاره
عزیز جان من بابا کجایی
چرا کردی زما بابا جدایی
مرا با خون دل تو پروری
برایم رنج و زحمت ها کشیدی
نخواهی رفت از این قلب زارم
خدا داند زداغت داغدارم
دعای خیر کن بابا برایم
که هم درمانده ام هم بی قرارم
پدرجان سینه ای بی تاب دارم
به یادت دیدهٔ پر آب دارم
بیا بار دیگر در خانه بابا
دلی از غصه چون خوناب دارم
⬅️حرف دل دختراشو امروز برات بخونم بگو بابا...
ز آن نالم که بابا در برم نیست
صفا و سایهٔ او بر سرم نیست
یادش بخیر روزایی که بابا داشتم،سایه بابا بالا سرم بود،
ای عزیز بابا...
مرا گر دولت عالم ببخشند
برابر با نگاه پدرم نیست
⏪همه عالم باشند اما تو نیستی بابا، دلم تنگه،ای بابا...
آخ چرا از من جدای جون بابا
ز تو نایدصدای جون بابا
بابا...
گره افتاده در کارم پس از تو
بگو با من کجای جون بابا
⬅️همیشه هر وقت سختی داشتم کنارت نشستم، دلخوشیم بود بابا دارم،
ای بابا بابا..
ببین بی تو دلم را غم گرفته
به درد ما دوایی جون بابا
آخ منو این جای خالی وامصیبت
چنین آشفته حالی وامصیبت
چه باید کرد و با داغ تو بابا
بگو با من کجای جون بابا
⬅️ بگم آی مردم دستتون درد نکنه، همه اومدین بدن نازنین بابا را غسل دادین، تشریح کردین، وقتی بدن بابا رو میبردن یکی بلند صدا میزد به عزت و شرف لا اله الا الله، آی مردم بلند بگید لا اله الا الله،
همه پشت سر جنازه بابا می گفتن لا اله الا الله
اما می خوام یه جمله بگم نالشو بزنیُ اشک بریزی برا غربت امیرالمومنین،
می خوام بگم ای کاش این جمعیت می اومدن کوفه،
شام غریبان امیرالمومنین،
اون دل شبی که علی را تشییع کردند کسی نگفت بلند بگو لا اله الا الله امیرالمومنین غریبه امیرالمومنین مظلومه
امروز برای غربت علی گریه کن،
امروز برای غربت علی ناله بزن،
⬅️⬅️ بمیرم صدا زد حسنم بابا حسینم بابا، نیمه شب غسلم بدین نیمه شبب کفن کنید، نیمه شب تشییع کنید،
کدوم بابایی رو سراغ دارین که نیمه شب غسل بِدن، نیمه شب کفن کنند،
میگه دیدم امیرالمومنین رو دارن غسل میدن، ابی عبدالله آب میریزه، امام حسن بدن بابا رو غسل میده
( حیدر غریب براش گریه کن اموات فیض ببرن روح این پدر سر سفره امیرالمومنین مهمان باشه )
یه وقت دیدن امیرالمومنین به اذن خدا خودش داره شونه به شونه میشه،
همه برا علی گریه میکردن اما دیدن یه خانمی گوشه ای ایستاده اشک میریزه،
هی زیر لب میگه بابا بابا بابا بابا
( دختر بابا رو خیر دوست داره مخصوصا که باباش غریب باشه مخصوصا اگه بابامش مظلوم باشه...
هی زیر لب میگفت....
بابای خوبم بابای مظلومم
⬅️ بابای خوب و مهربون
⬅️حرفامو از چشام بخون
⬅️من التماست می کنم
⬅️یه شب دیگه پیشم بمون2
اما بدن علی رو شبانه غسل دادن،
شبانه کفن کردن، شبانه تشییع کردن،
⬅️می خوام بگم یا امیر المومنین آقاجان،
قربون غربتت برم علی جان
بدن شما رو توی پنج جامه کفن کردن،
تو تابوت گذاشتن،
جلوی تابوت میکائیل گرفت، جبرئیل گرفت، عقب تابوت ابی عبدالله امام حسن گرفتن،
آقا جان اگه نیمه شبم بود، شما را تشریح کردن...
اما آی حسینیا...
میخوای دلتو ببرم کربلا نالشو بزنی..
آی کربلائیا بمیرم برا اون بدنی که...
رو خاک گرم کربلا تشییع کردند..
اما تشییع جنازه اش ویژه بود...
ده نفر نعل تازه زدن به اسب ها..
رو بدن نازنین ابی عبدالله تاختند
الهی نبینی داغ برادرتو،...
الهی سایه داداشت بالا سرت باشه...
مگه میشه خواهر بدن برادرشو نشناسه.....
یه خواهر دل سوختهای اومد گودی قتلگاه...
این شمشیر شکسته ها روکنار زد...
نیزه شکسته هارو کنار زد...
هی میگفت...
▪️ گلی گم کرده ام میجویم او را
▪️ به هر گل میرسم میبویم اورا
▪️گل من یک نشانی در بدن داشت
▪️یکی پیراهن کهنه به تن داشت
🔺 حسینم به کجایی
🔻 که مُردم زجدایی
هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله ع صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن یا حسین.....
🔹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔹
.
.
# مادر
#ترحیم_خوانی #مجلس_مادر
اشکای حسرت میریزه از دوتا چشمای ترم
بادله پرخون میخونم ازغم داغه مادرم
دوری تومادرمن خیلی میده من وعذاب
حس میکنم دنیا شده یکباره رو سرم خراب
دردای بی توبودنم دیگه تمومی نداره
شبانه روز داره غمت سربه سرمن میذاره
یادم نمیره واسه من مصیبت وبلا دیدی
برا بزرگ کردن من چه سختی هایی کشیدی
تونباشی و بی تو من زنده بمونم چه سودی
کاشکی به جات می مردم و تو توی این دنیا بودی
حالا تو رفتی و منم عکس تو رو هی میبوسم
انقده گریه میکنم تا پای مرگ و ببوسم
#مجیدمرادزاده
.
#ترحیم_خوانی #برادر
#دشتی
ببار ای دیده اشک غم ز یاری
که کارم گشته هردم بی قراری
ببین نای سخن گفتن ندارم
دگر شب میل بر خفتن ندارم
بریزد کوه زآه سینه سوزم
نباشد فرق و در شب یا که روزم
از آن ساعت که رفتی از برِ من
زکف رفته همی تاج سرِ من
دو چشمم بر در است شاید بیائی
امان و داد زتو ناید صدائی
دگر من همنشین آه و دردم
ببین از داغ تو لبریز دردم
شده عکسِ به دیوار مونس من
که باشد تا شود فریاد رسِ من
تورا دست اجل از ما گرفته
آخ برادر در گور تنگ مأوا گرفته
گل کاشانه ام جانم فدایت
امید خانه ام جانم فدایت
زجا برخیز برادر دل نوازم
کنار قبر تو منزل بسازم
شب هرجمعه آیم بر مزارت
کنم اشک دوچشمانم نثارت
(صفا) آه جگر سوزت مراکشت
که داغ ماتمت بشکست مرا پشت
#فرزند #جوان
#ترحیم_خوانی
داغ فرزند
قصه مرگ تورا ناگه شنیدن زود بود
در عزایت جامه اندرتن دریدن زودبود
آخر ای جان پسر،ای میوهٔ قلب پدر
در دیارِ نیستی منزل خریدن زودبود
اشک حسرت ازدوچشم مادرت هرصبح وشام
ازغم هجرره ماهت چکیدن زودبود
جان شیرین ترزجانت ازجفای روزگار
درشباب زندگی برلب رسیدن زودبود
مادربیچاره ات دائم کند آه وفغان
بهراوداغ غم مرگ تودیدن زودبو د
دیده بشگابابرادرهای خودبرگوسخن
نطق توخاموش ازگفتوشنیدن زودبود
بی کس وتنهاوبی یاور دراین کنج لحد
دورازاهل وعیالت آ میدن زودبود
شاعرژولیده
گذشت عمر
#پندیات
#ترحیم_خوانی
نیمه شب همدم من دیده ی گریان من است
ناله ی مرغ شب از حال پریشان من است
در همه عمر دمی خاطر من شاد نبود
گریه انگیز تر از مهر من آبان من است
خنده ها بر لب من بود و کس آگاه نشد
زین همه درد خموشانه که بر جان من است
به بهارم نرسیدی به خزانم بنگر
که به مویم اثر از برف زمستان من است
غافل از حق شدم و قافله ی عمر گذشت
ناله ام زمزمه ی روح پشیمان من است
گر به سرچشمه ی توحید رسم جاویدم
ورنه هر لحظه ی من نقطه ی پایان من است
در بر عشق بسی دم زدم از رتبت عقل
گفت خاموش که او طفل دبستان من است
شادروان مهدی سهیلی
#روضـــه مجلس #جوان
#ترحیم_خوانی
توسل به #علی_اکبر (ع)
پنهان به زیر خاک شد قد رسای تو
غمگین مباش در دل ما هست همیشه جای تو
زین مرگ ناگهانیت ای نازنین بدان
بیگانه سوخت تا چه رسد اشنای تو
داغ اولاد جوان میشکند پشت پدر
وای بر مرده جوان و ز حال مادر
این چراغیست که خاموش نگردد هرگز
داغ اولاد فراموش نگردد هرگز
بزار چند کلمه از زبان مادر داغدیده بخوانم
میدونم داغ دیدی نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم ولی باید بگم
الان غریبه .............(روز ...ماه ..سال )
که صدای مهربانت را نشنیده مادر
الان غریبه ......که روی ماهت رو ندیده مادر
عزیز دلم دلم برات تنگ شده هر وقت دلم بگیره میام کنار قبرت میشینم اشک غریبی میریزم میگم عزیز دلم (اسم جوان ) من مادرم طاقت دوریتو ندارم هر طرف رو نگاه میکنم صدای مهربانت رو نمیشنوم
یه روزایی دل مادرای داغ دیده غم داره بخدا مادری که داغ جوان دیده باشه نیاز به خوندن نداره
گل ببینه یاد جوانش میفته دادماد ببینه یاد جوانش میفته حالا اگر دلت شکسته اشکاتو آمیخته کن با اشکای امام حسین ع دلتو ببر کربلا بریم کنار خیمه ابا عبدلله چه خبره
لشكر دارند به هم میگن:حسین زمین خورده، حسین زمین خورده
رو جسم اكبر اُفتاده، انگاری كه مُرده، انگاری كه مُرده
یه وقت دیدند یه خانم داره میدوه، هی به سرو سینه میكوبه، هی میگه: خدا بی برادر شدم، خدا عزیز برادرم رو كشتند، اومد از پشت سر شونه های ابی عبدالله رو گرفت، حسین پا میشی یا نه؟ از مادرم یاد گرفتم، اگه الان بلند نشی گیسوانم رو پریشان میكنم. بلند شد ابی عبدالله شروع كرد حرف زدن
پاشو ببین شكستم
داره می لرزه دستم
بعد یه عمر آخرش
خودم چشات و بستم
یه وقت ابی عبدالله به خودش اومد گفت:عجب توقعی از بچه ام دارم
نظم تنت به هم ریخت
فَـقَـطَّـعوهُ بِـالسُّیـوف اِربـاً اِربـا
نظم تنت به هم ریخت
چه خاكی شد بر سرم
ببین دارن می خندند
به اشكای خواهرم
خون ریخت روی صورت عقاب(اسب علی اكبر)، عقاب نفهمید كجا داره میره، یه عده زن های جراح آورده بودند،انتهای خیمه های لشكر دشمن كارشون بخیه بود.
زن های لشكر عدو، خدایی نامردند، خدایی نامردند
دور تن یوسف من، هلهله می كردند، هلهله می كردند
گرگ های كوفه كردند، بچه ام رو تیكه تیكه
خونه دل از دو چشمم، میرزه چیكه چیكه
هر كی صدای من رو میشنوه،به چشماش التماس كنه، چند قطره اشك، هدیه كنید، به روح همه انبیاء،اولیاء، هدیه كنید به روح خانم زهرا سلام الله علیها، هدیه كنید به روح همه ی گذشتگان از شیعیان و محبین امیرالمؤمنین علیه السلام، پدرها، مادرها، اونایی كه این روضه رو شنیدند، گریه كردند، گریوندند:سر علی رو گذاشت رو زانوش، دلش آرام نگرفت، سر علی رو چسباند به سینه اش، دلش قرار نگرفت.آی مردم چه كرد؟سر رو گذاشت روی خاك های گرم كربلا، خم شد صورت رو صورت علی، حسین......