🌼مهلت ندادن عزرائیل 🌼
حضرت عیسی (علیه السلام) با مادرش مریم (سلام الله علیها) در کوهی به عبادت خدا مشغول بودند، و روزها را روزه می گرفتند. غذایشان از گیاهان کوه بود که عیسی (علیه السلام) تهیه می نمود. یک روز نزدیک غروب شد، عیسی (علیه السلام) مادرش را تنها گذاشت و برای به دست آوردن سبزیجات کوهی، رفت، هنگام افطار فرا رسید، مریم (سلام الله علیها) برخاست تا نماز بخواند، ناگاه عزرائیل نزد مریم (سلام الله علیها) آمد و بر او سلام کرد، مریم پرسید: تو کیستی که در اول شب بر من سلام کردی و با دیدن تو، بیمناک شدم؟.
عزرائیل گفت: من فرشته مرگ هستم.
مریم پرسید: برای چه به اینجا آمده ای؟
عزرائیل گفت: برای قبض روح تو آمده ام.
مریم گفت: چند دقیقه به من مهلت بده تا پسرم نزد من بیاید
عزرائیل گفت: مهلتی در کار نیست، و آنگاه روح مریم (سلام الله علیها) را قبض نمود.
عیسی (علیه السلام) وقتی نزد مادر آمد، نگاه کرد که مادرش بر زمین افتاده است، تصور کرد که مادرش خوابیده است، مدتی توقف کرد، دی مادرش بیدار نشد و وقت افطار گذشته است، صدا زد ای مادر برخیز! افطار کن.
ندائی از بالای سرش شنید که مادرت از دنیا رفته و خداوند در مورد وفات مادرت به تو پاداش می دهد.
عیسی (علیه السلام) با دلی سوخته، به تجهیز جنازه مادر پرداخت و او را به خاک سپرد و، غمگین بر سر تربتش نشست و گریه می کرد و به یاد مادر گفتاری جانسوز می گفت، در این هنگام ندائی شنید، سرش را بلند کرد، مادرش را در بهشت (برزخی) که در کاخی از یاقوت سرخ بود دید گفت: ای مادرم! از دوری تو سخت اندوهگین هستم.
مریم (سلام الله علیها) فرمود: پسرم، خدا را مونس خود کن تا اندوهت برطرف گردد.
عیسی (علیه السلام) گفت: مادر جان با زبان گرسنه و روزه از دنیا رفتی.
مریم (سلام الله علیها) فرمود: خداوند گواراترین غذا که نظیر نداشت به من خورانید.
عیسی (علیه السلام) گفت: ای مادر! آیا هیچ آرزو داری؟
مریم (سلام الله علیها) گفت: آرزو دارم یک بار دیگر به دنیا باز گردم، تا یک روز و یک شب را به نماز برآورم، ای پسر اکنون که در دنیا هستی و مرگ به سراغت نیامده است، هر چه می توانی توشه راه آخرت را (با انجام اعمال نیک) از دنیا برگیر
📚 منهاج الشارعین - منهج 13، ص 591
🌷رعایت ۵ کلمه دنیا وآخرت رابهشت میکند:
🌷۱.فکر:
وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِيٓ أَصْحَابِ السَّعِيرِ (١٠)ملک
🌷۲.صبر:
إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوٓا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَآئِزُونَ (١١١)مومنون
🌷۳.اعتمادبه خدا:
إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (٩٩)نحل
🌷۴.مهربانی:
وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ (٣٤)فصلت
🌷۵.سخاوت:
مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَآءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (٢٦١)بقره
🍁🍂🍁🍂
#اين_متن_عاليه 👇🏻
به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان!»
شیطان لبخند زد.
پرسیدم: «چرا میخندی؟»
پاسخ داد: «از حماقت تو خندهام میگیرد.»
پرسیدم: «مگر چه کردهام؟»
گفت: «مرا لعنت میکنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکردهام.»
با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین میخورم؟!»
جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکردهای. نفس تو هنوز وحشی است. او تو را زمین میزند.»
پرسیدم: «پس تو چه کارهای؟!»
پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز.»👌🏻👏🏻
💠بزرگترین کانال سخنان امام علی ونهج البلاغه
هدایت شده از اشعار صلوات ودعای پایان مجلس
#استادفاطمینیا:
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
⭕️علت خیلے از مشڪلاتے ڪه ما تو خونههامون داریم، درگیریها، بداخلاقیها، عصبانیتها، بے حوصلگیها، غرغرها، دل شڪستنها و ...
اینه ڪه #فرشتههاتوخونهموننیستن.
تو خونهمون پر نمیزنن...
ذڪر نمیگن...
🌿 خونهاے ڪه توش پُر فرشته باشه میشه خود بهشت.
🌾 پر از لطف و صفا و شادے و یاد خدا.
حالا چیڪار ڪنیم ڪه فرشتهها مهمون خونهمون بشن ⁉️
چه ڪارایے نڪنیم ڪه فرشتهها رو پَر ندیم ⁉️
✅ #حدیثڪسا زیاد بخونیم.
✅سعے ڪنیم #نمازها تا جاے ممڪن اول وقت باشه.
✅ #نمازقضا داشتن خیلے اثر بدے داره.
✅چیز نجس تو خونه نگه نداریم. همه جاے خونهمون همیشه پاڪِ پاک باشه.
✅ #دادنزنیم.حتے با صداے بلند هم حرف نزنیم #فرشتهها از خونهاے ڪه توش با صداے بلند صحبت بشه میرن. ❌
✅حرف زشت و غیبت و دروغ و مسخره ڪردن و اینا هم ڪه مشخصه.
✅سعے ڪنیم طهارت چشم و گوش و زبان و شڪممون رو تا جاے ممڪن تو خونه حفظ ڪنیم.
✅ وقتے وارد خونه میشیم با صداے واضح #سلام ڪنیم. حتے اگه هیچ ڪس نیست.
#پدر یعنی
پدر یعنی تلاش و کوشش و کار
پدر یعنی که غیرت عزم بسیار
پدر یعنی سپر در زندگانی
فدا کرده برای ما جوانی
پدر یعنی ستون کوه شهامت
خدای بخشش و جود و کرامت
پدر یعنی تمام خانواده
که او سستی به کارش ره نداده
پدر یعنی محبت مهربانی
بود مهرش به عالم جاودانی
پدر یعنی صلابت بردباری
شرافت استقامت پایداری
پدر یعنی گلستان باغ و بستان
صفا گرمی پناهی در زمستان
پدر یعنی که دنیا دلنوازی
اُبهت افتخار و سرفرازی
پدر یعنی که با او بی نیازی
کند بر مشکل ما چاره سازی
پدر یعنی غم فرزند خوردن
ملامت ها کشیدن رنج بردن
پدر یعنی چراغ خانه داری
صفای محفل و کاشانه داری
پدر یعنی که بی یاور نمانی
ز چشمانش حدیث عشق خوانی
پدر یعنی دوای غصه و غم
به زخم دل بنازم اوست مرهم
پدر یعنی که چتر سایه گستر
از او هرگز نباشد یارِ بهتر
پدر یعنی که پشتت گرم باشد
که زیر سر ز بودش نرم باشد
پدر یعنی که اسرار تو داند
همیشه پشت تو محکم بماند
پدر یعنی که لطفش بیکران است
حمایت می کند تا پای جان است
پدر یعنی نفس در خانه داری
کنارش امنیت جانانه داری
پدر یعنی فشار و زحمت کار
اسیر زندگی باشد گرفتار
پدر یعنی محبت بی نهایت
به سختی ها بود حامی برایت
پدر یعنی دلش دریا و طوفان
بود ساحل پناه امن انسان
پدر از تو نخواهد جز محبت
خودش باشد برادر باب رحمت
پدریعنی که زحمت کار وهی کار
کنون درخانه رنجوراست و بیمار
پدر یعنی عصا عینک مریضی
مبادا آبرویش را بریزی
پدر یعنی نگاهش بر در اکنون
دلش از هجر تو گردیده پر خون
پدر یعنی پسر دختر کنارش
روا باشد که برداری تو بارش
پدر یعنی غروب است و زمانی
ترا گفتم که قدرش را بدانی
پدر یعنی مزار و سوگواری
بود عکسش به قابی یادگاری
پدریعنی زهجرش غصه خوردن
به حمدی یاد او همواره بردن
خداوندا نگه دار آنکه دارد
که همت بهر یاریش گمارد
پدر یعنی قرار (بیقراری)
برایت غصه دارم چون نداری
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
🍃هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم او را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می کنند.
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شادی ارواح_طیبه شهدا_صلوات