#داستانک
🔺حکایتی از پیر پالان دوز
💠✨ یک روز شیخ بهائی در بازار قدم میزد و پیر مردی را دید که مشغول دوختن پالان پاره مردم بود و از این راه امرارمعاش میکرد.
شیخ دلش به حال پیرمرد سوخت و جلو رفت وگفت : سلام سپس دستش را به پالان پیرمرد زد و بلافاصله از طرف غیب , پالان پیرمرد پر شد از سکه های اشرفی. 😍
پیرمرد وقتی این حرکت شیخ را دید ناراحت شد و فریاد زد چکار کردی؟
💠✨ یالا سکه ها را بردار که به درد من نمیخورد.
شیخ گفت : من نمی توانم سکه ها را غیب کنم.
پیرمرد چوب دستی خود را به پالان زد و سکه ها غیب شدند و رو به شیخ گفت تو که نمی توانی غیب کنی چرا ظاهر میکنی؟ شیخ بهائی فهمید پیرمرد صاحب علم و کمالات بسیار است.
پیرپالان دوز سپس رو به شیخ می کند و می گوید: "دلت را کیمیا کن!" کما اینکه خدای رحمان در حدیث قدسی
می فرماید : " یا عبدی اطعنی اجعلک مثلی انا اقول کن فیکون انت تقول کن فیکون"
💎✨" بنده من مرا اطاعت کن تا تو را مانند خود کنم. من می گویم باش پس بوجود می آید تو هم می گویی باش پس می شود."
💠✨ سرانجام عالم ربانی، محمد عارف عباسی در سال 985 ه. ق جان به جانان تسلیم نمود. مقبرهی این عارف بزرگ جنب حرم رضوی در مشهد مقدس واقع و در شمال شرقی حرم مطهر، واقع در ابتدای خیابان نواب صفوی (پایین خیابان)، زیارتگاه بسیاری از شیفتگان اهل بیت عصمت و طهارت میباشد.
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفقا برا پدر مادرشون دعا کنید که خدا صبرشون بده واقعا سخته 😭😭😭😭😭😭
گاهی اوقات بعضی حرف ها ...
درسته از زبان یکی دیگه ست اما یقین دارم حرف خدا به من بوده...
Narimani-10_6010115533075121331.mp3
3.5M
السلام علیک که دلتنگم...
ای بمیرم که مایه ی ننگم... 😔
برخی که خیلی گناه دارند میگویند:
یعنی خدا من را می بخشد؟!
آنها نمی دانند وقتی به این حال می رسند یعنی اینکه بخشیده می شوند.
حاج اسماعیل دولابی
#خدایا_نذار_از_دستت_بدیم...
فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ
خدایا، ما زمين های باران نديده ایم، هرجور که بباری دوستت داريم
قصص/۲۴
خیلی حال میده یه بچه خوشگل دنیا بیاری، تو کودکی همه جا از ادبش و تو بزرگی از اخلاق و صفا و صمیمیتش حرف بزنن ...
به سنین جوانی که رسید وقتی نگاش کنی دلت بره...
خوشگل ، خوشتیپ ، آقا، ولی از همه اینا باحال تر می دونی چیه؟!
اینه که وقتی بعد چندین سال چشم انتظاری استخونای پسر خوشتیپت رو بیارن، کفن رو بگیری سمت آسمون و آروم بگی :
اللهم تقبل منا هذا القلیل ...
#کجای_کاریم ؟!
صبح شد
ظهر شد
غروب شد
شب شد...
نمی خواهی که برگردی ؟!
إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ التَّوَّابینَ
بقره/۲۲۲
#خدا_از_بنده_اش_انتظار_بازگشت_دارد ...
......وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ...
نساء/۱۵۰
خودمونی ترجمه کنیم میشه این:
وقتی به یه جبهه واحد میرسن، میگن:
اینو قبول دارم...! اونو قبول ندارم...!
10.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 برای مردان حفاظت
سالروز عملیات والفجر ۸ و روز حفاظت