فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضیا میگن آدم بچه کمتر داشته باشه، بیشتر به تربیتش میرسه!
استاد قرائتی پاسخ میدهند
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یـٰااَبوتراب
دوستدارمباعلیهمسایهباشمتاابد
درنجــفگممیشوم دیگرمراپیدامکن
#یکشنبه_های_علوی💚
چقدر دلمون پر کشید برای خانه ی پدری ...برای ایوان نجف ..برای به آغوش کشیدن انگورهای ضریح مولا جان مون 🕊💔🥺
اللهم ارزقنا.. 🤲
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌹@tarigh3
شهادت هدف نیـســت...
هدف اینه کـه عَلَم اسلام رو
بــه اسم #امـٰام_زمان «عج» بالا ببریــد
حالا اگـه وسط این راه شهـید شـدید
فدای سرِ اسلـٰام!
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🕊
هدیه به روح مطهر شون صلوات 🌷
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌹@tarigh3
راه #شهادت بسته میشه ... 🥺❤️🩹
#شهيد_محمدهادی_ذوالفقاری
🌹@tarigh3
🍇یه روزایی هست
🌿آدم اینقدر حالش خوبه
🍇که هیچ اتفاقی نمیتونه
🌿حال خوبشو خراب ڪنه
🍇از این روزا
🌿واسه همتون آرزو میڪنم
🌸حـال دلتــون خـوب
🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اختراع جالب در تظاهرات ضد صهیونیستی روز گذشته در پاریس!
#طوفان_الاقصی
میخوای بدونی چرا هنوز حبِّ علی «ع» و بچههاش توی سینته الحمدالله ؟
- احیاناً فاطمیه وسط روضهها
به حضرت زهرا «س» نگفتی مادر؟ 💔😭
#مادرم 💔
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ نودونه درگیریها خونه به خونه بود،.. سختی کارم همین بود که هنوز م
🕌رمـــــان
#دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ صدویک
شاید هم حس میکرد حال همه را بهم ریخته..که دیگر منتظر پاسخ کسی نشد، با خداحافظی ساده ای از اتاق بیرون رفت..
و من هنوز تشنه چشمانش بودم که دنبالش دویدم.😢🏃♀ روی ایوان تا کفشش را میپوشید، با بیقراری پرسیدم
_چرا باید بریم؟😥😢
قامتش راست شد، با نگاهش روی صورتم گشت..
و اینبار شیطنتی در کار نبود که رک و راست پاسخ داد
_زینب جان! شرایط اونجوری که من فکر میکردم نشد. مجبورشدم تو این خونه تنهات بذارم، ولی حالا...😊
که صدای مصطفی خلوتمان را به هم زد
_شما اگه میخواید خواهرتون رو ببرید، ما مزاحمتون نمیشیم.😊
به سمت مصطفی چرخیدم، چشمانش سرد و ساکت به چهره ابوالفضل مانده و از سرخی صورتش حرارت احساسش پیدا بود...
ابوالفضل قدمی را که به سمت پله های ایوان رفته بود به طرف او برگشت و با دلخوری پرسید
_یعنی دیگه نمیخوای کمکم کنی؟😕😒
مصطفی لحظه ای نگاهش به سمت چشمان منتظرم کشیده شد..
و در همان یک لحظه دیدم ترس رفتنم دلش را زیر و رو کرده که صدایش پیش برادرم شکست
_وقتی خواهرتون رو ببرید زینبیه پیش خودتون، دیگه به من نیازی ندارید!😕
و انگار دست ابوالفضل را رد میکرد تا پای دل مرا پیش بکشد بلکه حرفی از آمدنش بزنم...
و ابوالفضل دستش را خوانده بود که رو به من دستور داد
_زینب جان یه لحظه برو تو اتاق!😊
لحنش به حدی محکم بود که خماری خیالم از چشمان مصطفی پرید و من ساکت به اتاق برگشتم...😔
مادر مصطفی هنوز در حیرت حرف ابوالفضل مانده...
و هیچ حسی حریف مهربانی اش نمیشد.. که رو به من خواهش کرد
_دخترم به برادرت بگو افطار بمونه!😊
و من مات رفتار ابوالفضل..
ادامه دارد....
🌸نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🌹@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ صدویک شاید هم حس میکرد حال همه را بهم ریخته..که دیگر منتظر پاسخ
🕌رمـــــان
#دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ صدودو
مات رفتار ابوالفضل دور خودم میچرخیدم که مصطفی وارد شد...
انگار در تمام این اتاق فقط چشمان مرا میدید که تنها نگاهم میکرد و با همین نگاه، چشمانم از نفس افتاد..
و او یک جمله از دهان دلش پرید
_من پا پس نکشیدم، تا هر جا لازم باشه باهاتون میام!
کلماتش مبهم بود..
و خودش میدانست آتش عشقم چطور به دامن دلش افتاده که شبنم شرم روی پیشانی اش نم زد..
و پاسخ تعجب مادرش را با همان صدای گرفته داد
_انشاءالله هر وقت برادرشون گفتن میریم زینبیه.😔😒
و پیش از آنکه زینبیه به آرامش برسد،😥 فتنه سوریه طوری به هم پیچید که انبار باروت داریا یک شبه منفجر شد...😨😱
ارتش آزاد هنوز وارد شهر نشده..
و تکفیری هایی که از قبل در داریا لانه کرده بودند، با اسلحه به جان مردم افتادند...😰😑😢
مصطفی در حرم حضرت سکینه(س) بود و صدای تیراندازی از تمام شهر شنیده میشد...😨😨
ابوالفضل مرتب تماس میگرفت..😥📲
هر چه سریعتر از داریا خارج شویم، اما خیابان های داریا همه میدان جنگ شده و مردم به حرم حضرت سکینه(س) پناه میبردند...👥👥🏃♂🏃♂
مسیر خانه تا حرم طولانی بود...
و مصطفی میترسید تا برسد دیر شده باشد که سیدحسن🌷 را دنبال ما فرستاد...🚗
صورت خندان و مهربان این جوان_شیعه،از وحشت هجوم تکفیری ها به شهر، دیگر نمیخندید...
و التماسمان میکرد زودتر آماده حرکت
شویم...😥
خیابانهای داریا را به سرعت می پیمود💨🚗 و هر لحظه باید به مصطفی حساب پس میداد...📲
چقدر تا حرم مانده و تماس آخر را نیمه رها کرد..
که در پیچ خیابان، سه نفر 😈😈😈مسلّح راهمان را بستند...😱😰😨😭
تمام تنم از ترس سِر شده بود،...😰😰😰😭😭😭
ادامه دارد....
🌸 نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🌹@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ صدودو مات رفتار ابوالفضل دور خودم میچرخیدم که مصطفی وارد شد...
🕌رمـــــان
#دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ صدوسه
تمام تنم از ترس سِر شده بود،..😨😭
مادر مصطفی دستم را محکم گرفته و به خدا التماس میکرد این امانت را حفظ کند...🤲😥
سیدحسن به سرعت دنده عقب گرفت..
و آنها نمیخواستند این طعمه به همین راحتی از دستشان برود که هر چهار چرخ را به گلوله بستند...😱😰😭
ماشین به ضرب کف آسفالت خیابان خورد و قلب من از جا کنده شد که دیگر پای فرارمان بسته شده بود... 😰😰😭😭😭
چشمم به مردان مسلّحی که به سمتمان میآمدند، مانده و فقط ناله مادر مصطفی را میشنیدم که خدا را صدا میزد..
و سیدحسن وحشتزده سفارش میکرد
_خواهرم! فقط صحبت نکنید، از لهجهتون میفهمن سوری نیستید!😥
و دیگر فرصت نشد وصیتش را تمام کند که یکی با اسلحه به شیشه سمت سیدحسن کوبید..😰
و دیگری وحشیانه در را باز کرد.😰😰😰😰
نگاه مهربانش از آینه التماسم میکرد حرفی نزنم..
و آنها طوری پیراهنش را کشیدند که تا روی شانه پاره شده و با صورت زمین خورد...😰😰😭😭😭😭
دیگر او را نمیدیدم و فقط لگد وحشیانه تکفیری ها را میدیدم که به پیکرش می کوبیدند. و او حتی به اندازه یک نفس، ناله نمیزد...
من در آغوش مادر مصطفی نفسم بند آمده😰😰😰😰 و رحمی به دل این
حیوانات نبود که با عربده درِ عقب را باز کردند،..
بازویش را با تمام قدرت کشیدند و نمیدیدند زانوانش حریف سرعت آنها نمیشود.. که روی زمین بدن سنگینش را
میکشیدند و او از درد و وحشت ضجه میزد....😰😰😭😭😭
کار دلم از وحشت گذشته بود..
که مرگم را به چشم میدیدم و حس میکردم قلبم از شدت تپش در حال متلاشی شدن است...
وحشت زده خودم را به سمت دیگر ماشین میکشیدم و باورم نمیشد اسیر این تروریست ها شده باشم...😱😱😰😰😰😰
که تمام تنم...
ادامه دارد....
🌸 نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🌹@tarigh3
•••
قصہ از همون جایۍ شروع شد که رفیق
شدیم تـو روضہ ت ✨
سر بند رو سر همدیگہ بستیمو شدیم عبد فاطمه ات :)
#رفاقت_تاشهادت
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌹@tarigh3
سلام و عرض ادب و احترام وشب بخیر خدمت تک تک همسنگران گرانقدر🌺
انشاءالله هر روز قسمتی از خطبه فدکیه را در کانال قرار خواهیم داد.😊
و امیدوارم که مورد توجه شما قرار بگیرد🙏
◾️محورهای اصلی خطبه فدکیه◾️
🌹این خطبه غرّا و کم نظیر در حقیقت از هفت بخش تشکیل می شود که هر کدام هدف روشنی را تعقیب می کند:
1️⃣ تحلیل فشرده و عمیقی پیرامون مسأله توحید و صفات پروردگار و اسمای حسنی و هدف آفرینش است. «اَلْحَمْدُ للهِ عَلی ما اَنْعَمَ وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلی ما اَلْهَمَ...»▪️
2⃣ مقام والای پیامبر(ص) و مسؤولیت ها و ویژگی ها و اهداف او مورد بحث قرار گرفته. «وَ اَشْهَدُ اَنَّ اَبِی مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اخْتارَهُ...»▪️
3⃣ از اهمیّت قرآن مجید و عمق تعلیمات اسلام، فلسفه احکام و پند و اندرزهایی در این رابطه سخن می گوید. «ثُمَّ الْتَفَتَتْ عَلَیْهَا السَّلامُ اِلی اَهْلِ الْمَجْلِسِ...»▪️
4⃣ بانوی اسلام ضمن معرفی خویش، خدمات پدرش رسول الله(ص) را به این امت بازگو می کند، و بیان گذشته نزدیک جاهلی آنها و مقایسه با وضعشان بعد از اسلام. «ثُمَّ قالَتْ : اَیُّهَا النّاسُ! اعْلَمُوا اَنِّی فاطِمَةُ...»▪️
5⃣ حوادث بعد از رحلت پیامبر(ص) و حرکت و تلاش منافقین را برای محو اسلام بازگو کرده است. «فَلَمَّا اخْتارَ اللهُ لِنَبِیِّهِ (ص) دارَ اَنْبِیائِهِ وَ...»▪️
6⃣ از غصب فدک و بهانه های واهی که در این زمینه داشتند، و پاسخ به این بهانه ها سخن می گوید.«ثُمَّ لَمْ تَلْبَثُوا اِلاّ رَیْثَ (اِلی رَیْثَ) اَنْ تَسْکُنَ ...»▪️
7️⃣ به عنوان یک اتمام حجت از گروه انصار و اصحاب راستین پیامبر(ص) استمداد می کند و گفتار خود را با تهدید به عذاب الهی پایان می دهد. «ثُمَّ رَمَتْ بِطَرْفِها نَحْوَ الاَنصارِ...»▪️
#فاطمیه
🌹@tarigh3
🔹️🦋🔹️
💎خطبه فدکیه حضرت زهرا
سلاماللهعلیها
۱- قسمت اول ...
🔹️هنگامی که ابوبکر و عمر تصمیم گرفتند فدک را از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بگیرند و این خبر به ایشان رسید،
لباس به تن کرده و چادر بر سر نهاد و با گروهی از زنان فامیل و خدمتکاران خود به سوی مسجد روانه شد در حالیکه چادرش به زمین کشیده میشد.
🔹️در حالیکه راه رفتن او همانند راه رفتن پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) بود بر ابوبکر که در میان عدهای از مهاجرین و انصار و غیر آنان نشسته بود وارد شد، بین او و دیگران پردهای آویختند،
آنگاه نالهای جانسوز از دل برآورد که همه مردم به گریه افتادند و مجلس و مسجد به سختی به جنبش درآمد.
🔹️سپس لحظهای سکوت کرد تا همهمه مردم خاموش و گریه آنان ساکت شد و جوش و خروش ایشان آرام یافت، آنگاه کلامش را با حمد و ثنای الهی آغاز فرمود و درود بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرستاد،
در اینجا دوباره صدای گریه مردم برخاست، وقتی سکوت برقرار شد، کلام خویش را دنبال کرد و فرمود:
🔹️حمد و سپاس خدای را برآنچه ارزانی داشت، و شکر او را در آنچه الهام فرمود، و ثنا و شکر بر او بر آنچه پیش فرستاد،
از نعمتهای فراوانی که خلق فرمود و عطایای گستردهای که اعطا کرد، و منّتهای بیشماری که ارزانی داشت، نهایت آن از پاداش فراتر، و دامنه آن تا ابد از ادراک دورتر است،
🔹️و مردمان را فراخواند، تا با شکرگذاری آنها نعمتها را زیاده گرداند، و با گستردگی آنها مردم را به سپاسگزاری خود متوجّه ساخت، و با دعوت نمودن به این نعمتها آنها را دو چندان کرد ...
#خطبه_فدکیه
🌹@tarigh3
نماهنگ _ کلمینی.mp3
3.64M
🏴نوحه
🥀کَلِّمینی(با من حرف بزن)
زبانِ حالِ دلِ شکسته مولا علی علیه السلام...💔
آجرک الله یا صاحب الزمان🖤
🎙مهدی رسولی
🏴اللهمعجللولیکالفرج
🌹@tarigh3
شك ندارم که حسین هم با دعاے مادرش
صاحب کرب وبلا، ارباب عالم مےشود
صلی الله علیک یا مولای
یااباعبدالله الحسین (ع)
و صلیاللهعلیکیا مولاتی
یا فاطمه الزهرا(س)🖤
#فاطمیه
شب تون فاطمی ✨
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
مولاجانم
🌱ای ابر دل گرفته ی بی آسمان بیا
باران بی ملاحظه ی ناگهان بیا...
🌱چشمت بلای جان و تو از جان عزیزتر
ای جان فدای چشم تو با قصد جان بیا...
تعجیل در فرج مولایمان صلوات🌷
🌤اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
.