بچه رو دیدی؟!
سه چهار سالش مثلا!
دستاشو که باز میکنه ...
زل که میزنه به چشمات و بغل میخواد
بغلش که نگیری ...
اول لب و لوچه اش کج و ماوج میشه...
یچی میدوعه تو گلوش ...
زور زورکی قورتش میده ...
کف دستاشو باز و بسته میکنه ...
خودشو رو پنجه پاش میکشه...
اگه پشتتو کنی ...
یه نمه پلکاش خیس میشه ...
سماجت میکنه ...
اشکش صاف میاد لب مژه اش...
که به یه پلک زدنش بنده!
یحتمل دیدی دیگه ؟!
خودشو میکشه جلو... گوشه شلوارتو میگیره ...نگاه مبهوت و شفاشو میشونه تو چشمات! انگاری باور نمیکنه نمیخوای بغلش کنی ...
اگه فقط یه قدم ازش فاصله بگیری ...
اون گوشه لباست از مشتش بیرون بیاد...
یه چند لحظه گنگ نگاهت میکنه...
پُقی میزنه زیر گریه ...
اولین چیزیم که بین هق هقش میپرسه اینه : دوسم نداری؟!
یه همچین حالی...
انگاری تازه باورمون شده...
واقعیِ واقعی نمیخوان بغلمون کنن ...
آقا ... دوسمون نداری ؟!
🍃شهیدی که واسطه ی ازدواج دونفر شد...
🌺یه جوون طلبه ای رفت خواستگاری جوابش کردن دلش میگیره از طریق یکی از دوستاش میره خادم الشهدا میشه ، ..... نمیدونم چطوری اما با یه شهیدی به نام عبدالرحمان رحمانیان جهرمی آشناش میکنن...بهش میگن این شهید حاجت میده ( این مال جنوب کشوره ، اون مال غرب کشور ) تو دلش با این شهید عبدالرحمان نجوا میکنه ...( خوش به حال کسایی که متوسل به شهدا میشن . شهدایی که خدا فرمود : دیه شون من خدا هستم ....
بعد که برمیگرده دختره نظرش عوض میشه.پسره میگه من یه طلبه ی ساده هستم فقط تو این دو هفته رفتم راهیان نور ، خادم الشهدا شدم، یه خورده آفتاب سوخته شدم برگشتم. هیچ امکاناتی به مالم اضافه نشده است. چی شد که تو به ازدواج با من راضی شدی؟
دختره باگریه میگه: چند شب پیش، یه جوان خوش سیما و نورانی، با لباس خاکی به خوابم اومد. گفت: من شهید عبدالرحمان رحمانیان هستم. اهل جهرمم گلزار شهدای رضوان خاک هستم.
یکی از خدام ما به من رو زده و به من متوسل شده است.
من عبدالرحمان زندگیتون رو تضمین میکنم...
من امروز به حرمت حرف شهید راضی میشم که با من ازدواج کنی...
شهید عبدالرحمان رحمانیان❤️
🌷یادش با ذکر #صلوات
#رفیق_شهید
روی لبـخندت مڪث ڪن ..
چند ثانیہ فقـط بیا جاے مـن و زل بـزن به خـودت ..
میبینے
عجیـب #دیوانه مے ڪند آدم را ...
خوش به حال زلیخا
عاشق شد و خدا رو پیدا کرد
ما هم عاشق میشیم
ولی خدا رو گم میکنیم...
پِیِ کدام نخود سياه بفرستم دلم را ؟!
وقتی فقط بهانه
حرم
را گرفته است ؟!
حسين جان
هوای دو نفره نه چتر می خواهد و نه باران!
فقط يک حرم می خواهد و زائری خسته !
دلتنگم...
بعضی وقتا حس میکنم
دلم داره میترکه
دلم تنگه
خیلی تنگه
یه چیزی بده آروم شم...
دلتنگی
قرص نمیخواد
#فقط_خدا_رو_میخواد
صدا کردنت سخت نیست
من سختش کردہام
اَدْعوکَ يا سيدی بِلِسان قَد اَخرَسَه ذَنبُه
می خوانمت ای آقای من
به زبانی كه گناہ لالش كرد...
#سلام_آقا
صبحت بخیر🌸
5ca5d1f2463260de0db56685_5095136575421052943.mp3
3.31M
🔶سخنرانی بسیار زیبا و شنیدنی در مورد⬇️⬇️
🔴 #عظمت_روز_عرفه
🌸#استاد_عالی
از آدمهایِ مذهبی نه
اما از مذهبینماها بترسید
آنان به درجهای رسیدند که مطمئن هستند
هرکاری بکنند اشکالی ندارد
چون فکر میکنند با عبادت کردن جبرانش میکنند..
4_5839354458089195716.pdf
12.61M
💠 متن دعای #عرفه
اگر کتاب دعا ندارید اینم فایل متنی دعای عرفه.
البته تو تلویزیونم زیر نویس میکنن.
#حتما دعا را با ترجمه اش بخونید ؛ مضامین بسیار عالی دارد
🌟 پشیمان نمیشید 🌟
خود این دعا نوعی #عبرت_نامه هست
دعای عرفه رو بخونید تا ببینید عاشق معشوق به چه کسی میگن
وإلا این دوستی های مجازی عاشقو معشوقی نیست بلکه نوعی بیماریست .
#عشق_بین_خدایتعالی_و_بنده
#عرفه، طلیعهی محرم است؛
و تا غروبِ عرفه، فرصتِ طلوع داریم
طلوعی از جنسِ حسین علیهالسلام
که دیگر حتی در گودالِ قتلگاه هم، رنگ غروب ندید و خورشید نیزهها شد
"حسین یکتا"
تو این روز عزیز اعضاء و خادم کانال طریق الشهدا رو از دعای خیرتون بی نصیب نذارید🌹🌹🌹🌹🌹
رفقا...
دعای #عرفه رو وابسته به حال نکنید!!!
حتی معنی دعا رو قبلش مطالعه کنید.
دعا یک گفت وگوی منطقیه پس از سر عقلانیت هم میشه اشک ریخت!!!
اِلهى کَیفَ تَکِلُنى وَ قَد تَکَفَّلتَ لى وَ کَیفَ اُضامُ وَاَنتَ النّاصِرُلى
خدايا چگونه مرا وا مینهى
در صورتى که عهده دار من شده ای؟
و چگونه مورد ستم واقع شوم
و حال آنکه تو يار منى؟
قسمتی از دعای عرفه
#مسلم دلش رو گذاشت تو مشت #حسین و رفت کوفه دیگه دلی نداشت که تو غربت کوفه بگیره
یا تنگ بشه ...
#السلام_علی_سفیر_الحسین
#یا_مسلم_ابن_عقیل
رفیق هی نگو من گناهکارم منو قبول نمیکنه...
روم نمیشه با #خدا حرف بزنم
به قول استاد دولابی
تو مخلوقِ خدایی...
حرف بزنین
درد و دل کنید باهاش...
خدا منتظره...
🍃شادی روح شهدا ، امام شهدا ، اموات جمع حاضر و همه مومنین هدیه کنیم ؛ ذکر 14 #صلوات و یک فاتحه..
❓وقتی میدونی خطا کردی و میخای بری پیش کسی و طلب بخشش کنی، چطوری میری ؟
🔴 طلبکارانه میری یا سر به زیر و با خجالت و شرمندگی ؟
اره؟
🔔 ببین خدا ی عمر به تو نعمت داد ولی آیا قدر دونستی ؟
یا
✨تا ی چیزی خواستی و نداد گفتی تمومه! دیگه نماز نمیخونم دیگه حجاب بی حجاب و.... دوس داشتی از بندگیش رها شی اما #خدا،
خدای تو بود، رهات نکرد....هنوزم هست ☺️
👌امروز در خونهی خدا رو بزن با روی خجالتزده با حال پشیمونی با صدای لرزون.....
✅ اونایی که مثل من وضعشون خرابه و میدونن بد کردن، میخوام بهشون بگم👇
👈امروز که میری در خونه ی خدا
با گردن کج برو، دعا و مناجاتت رو با دل و جونت بخون
💖فک کن یک تویی و یک خدای تو و تمام
😍 اون وقت حس میکنی خدا داره بهت نگاه میکنه حرفاتو میشنوه ، حضورشو حس میکنی...
❤️ پس زیبا با خدای خودت مناجات کن
🍃 با عشق ، دعا رو بخون
🍃 ببین داری چی بهش میگی
🍃 بذار شرمندگی توی چشمات پیدا باشه
🍃 از در خونهش دست پر برمیگردونه تو رو ...
دوست خوبم یقین کن😉
🍃عرفه رو دریاب
💔از همهتون التماس دعا داريم...
وَفَدَینَهُ بِذِبحٍ عَظِیمٍ...
جانم فدای آن حاجی که از سفر بیت الله
به سفر الی الله رفت!
تا در کربلا قربانی هایش را تقدیم کند...
😭😭😭😭😭
مداحی آنلاین - دوباره آمده ام - مهدی رسولی.mp3
4.46M
🍃دوباره آمده ام گرچه دیر برگشتم
🥀ولی شبیه گدا سر به زیر برگشتم
🎤حاج #مهدی_رسولی
🌷 #التماس_دعای_فراوان...
🌹روز نهم ذی حجه اتفاق مهمی رخ داده که از فضائل منحصر به فرد امیر المومنین علیه السلام محسوب میشه ،
اتفاقی که کمتر بهش پرداخته میشه :
ماجرای سدّ ابواب (بستن درب ها)
▪️مسجد النبی طوری ساخته شده بود که خانه اصحاب در اطراف قرار داشت و از هر خانه دربی به مسجد باز می شد ، بعد از مدتی پیامبر صلی الله علیه وآله دستور دادند تمام درب ها بسته شود به جز درب خانه امیرالمومنین علیه السلام، این دستور مورد اعتراض بعضی از جمله عباس عموی پیامبر قرار گرفت که عموی خود را از مسجد بیرون کردی ولی پسرعمویت را خیر !
⬅️ پیامبر جواب دادند:
ما اَخرَجتُک ولا اَسکَنتُه ولکن الله اسکَنَه !
من تو را از مسجد بیرون نکردم وعلی را در آن ساکن نکردم بلکه این دستور خدا بود.
▪️در بعضی منابع آمده عمر درخواست کرد که دریچه ای از خانه او به مسجد باز باشد تا داخل مسجد را ببیند ، پیامبر فرمودند: خیر ، حتی به اندازه یک انگشت !
ابوبکر درخواست کرد پنجره ای برای او باقی بماند ، پیامبر فرمودند : خیر ، حتی به اندازه سرِ سوزنی!
عثمان هم همین درخواست را داشت که همین جواب را شنید.