انتقاد هم، مثل بارون باید آنقدر نرم باشه تا بدون خراب کردن ریشه های اون فرد موجب‌ #رشد اون بشه...

حاج اسماعیل دولابی میگفت: وقتی از‌ ته دل به خدا‌ بگویی خدایا‌ من غیر‌ از‌ تو‌ کسی را‌ ندارم... خدا‌ غیور‌ است و خواسته ات را‌ اجابت می کند

بیاین امتحان کنیم ضرر‌ نداره که... #هاااااان؟؟!!

از زخم زبون های مردم ناراحت نباش! اینها همون هایی هستن که به آسمون و هوای بارونی‌ میگن : خراب...

گاهی آنقدر خسته میشوم از...یک کلام مختصر ومفید،از "دنیا"!که حتی توان بر زبان آوردن دلیل خستگی هایم را هم ندارم... اما میدانم این خاصیت دنیاست!طبیعت دنیاست که خسته ات کند،زمین گیرت کند!دلت را به هر طریقی،به هر دلیلی درمیان چنگالش بفشارد واز تو اعتراف بگیرد که نمیتوانی!! آنقدر میشکند دلت را،آنقدر خودش ومسائل در حاشیه اش را در زندگیت پر رنگ میکند تاهم اسیر شوی هم غافل...! سرت را آنقدر ماهرانه گرم میکند که وقتی بالت رامیبندد شاید اصلا متوجه هم نمیشوی!! حالا دیگر هی!!! وقتی باشد به خودت بیایی وبه فکر باز کردن بال های دربندت بیفتی یانه!! اصلا دیگر اراده ای داشته باشی یانه!! حالی برایت مانده باشد یانه!! اما،پس بهترین را چیست؟! بهترین راه این است که چشم وگوشت راباز کنی وعاشق شوی!!! همیشه پیشگیری بهتر از درمان است! اگر"چشم وگوشت"را وا کردی و"عاشق"شدی،دیگر ادامه راه برعهده"عشق"است!! چشم وگوشت را میبندد!!!اما اینبار به روی دنیا!! یعنی همانی که باید بشود! یعنی اینکه عاقلت میکند ونمیگذارد بازیچه دست دنیا شوی! این کلام شریف امیر المومنین را یادت میدهد که"دنیا خوابی است که اگر آنرا باور کنی پشیمان میشوی!" بیایید ماهم عاشق شویم! عاشق همان "راهی"که پیروان حسین بن علی(ع)،به آن دل بستند... همان راهی که سربازان آخرالزمانی امام زمان(عج)،برایش جنگیدند... عاشق همان راهی که شهدا برایش،جنگیدند و شهید شدند... پس"عاشق"شویم قبل از آنکه"غافل"شویم... قبل ازآنکه مهره بازی دنیا شویم،در آخرهم مهره ای سوخته!!...

🌹فرعون دلقکی داشت که از کارها و سخنان او لذت می برد و می خندید . روزی به در قصر فرعون آمد تا داخل شود ، مردی را دید که لباسهای ژنده بر تن ، عبایی کهنه بر دوش و عصایی بر دست دارد . پرسید : تو کیستی ؟ گفت : من پیامبر خدا موسایم که از طرف خداوند برای دعوت فرعون به توحید آمده ام . دلقک از همانجا بازگشت ، لباسی شبیه لباس موسی پوشیده و عصایی هم به دست گرفت ، نزد فرعون آمد . از باب مسخره و استهزاء تقلید سخن گفتن حضرت موسی (ع ) کرد . آن جناب از کار او بسیار خشمگین شد . هنگامی که زمان کیفر فرعون و غرق شدن او رسید و خداوند او را بالشکرش در رود نیل غرق ساخت ، آن مرد تقلیدگر را نجات داد . موسی عرض کرد : پروردگارا ! چه شد که این مرد را غرق نکردی ، با این که مرا اذیت کرد ؟ خطاب رسید : ای موسی ! من عذاب نمی کنم کسی را که به دوستانم شبیه شود ، اگر چه بر خلاف آنها باشد.

مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِن قَلبَينِ فِی جَوفِهِ خداوند برای هیچ کس دو قلب در درونش قرار نداده است..! احزاب/۴

فهمیدی یعنی چی؟ یعنی هر کسی جز خدا رو توش راه بدی حالت بد میشه! میبازی... تهش به این نتیجه میرسی که اشتباه کردم دوست داشتنامونم باید خدایی باشه

رسم‌عاشق نیست با یک‌ دل دو دلبر داشتن یا ز جانان یا ز جان بایست دل برداشتن

تاکی از نقل‌کرامت‌های مردان بایدت عشوه ها همچون زنان در زیر چادر داشتن ازکرامت عار آید مرد راکانصاف نیست دیده از معشوق بر بستن .به زیور داشتن گرچه گاهی از پی بوجهل جهلان لازمست ماه را جوزا نمودن سنگ را زر داشتن عمرو را حاصل چه از نقل‌کرامت‌های زید جز که بر نقصان ذات خویش محضر داشتن