از شخصيت فاطمه سخن گفتن ،
بسيار دشوار است.
فاطمه، يک زن بود ، آنچنان كه اسلام میخواهد كه زن باشد .🌱
#لبیک_یا_خامنه_ای
#یابنالحسنـ
دِلـيگِرِفتہوچِشمـيبہراه
دارَممَن
نَخواهبـيتوبِمآنَم،گُناهدارَممَن:)
🌿🌺﷽🌿🌺
مومن هستیم یا مسلمان ظاهری؟؟
- بعضیها به حدی بدبخت هستند که چیزهایی را که طرف مقابل هیچ نقشی در داشتنِ آن ندارد، به رخش میکشند؛ مثل زشتی، کچلی، مریضی. اینها به طرف مقابل خود می گویند: مادرت اینطوری و پدرت آن طوری است. اینها چه ربطی به این بنده خدا دارد؟ یا می گویند چرا جهیزیه ات اینطوری بود؟ جهیزیه دختر به دختر ربطی ندارد. جهیزیه دختر را یک کس دیگری تهیه میکند و خود دختر نقشی ندارد. یا می گویند برادرت معتاد است. یا سواد پایین او را به رخش میکشند. به خاطر این نیش و کنایهها مدتها و سالها باید شخص در جهنم بماند. پس در واقع هر چیزی که نفس را فشار میدهد، یا تو به وسیله آن، به نفس کس دیگری فشار میدهی، برای خودت تولید فشار قبر و عذاب قبر میکنی.
✅ توجه کنید در کنار مؤمن، همه راحت هستند و امنیت دارند. برای همین است که میگویند مؤمن مثل عسل شیرین است. چون کسی از او فشار نمیبیند. خودش هم نمیگذارد به خودش فشار وارد شود.پس هر کسی که ظاهر مذهبی داشت مؤمن نیست، مومن را از نشانه های رفتاری و اخلاقیش بشناسید نه از ظاهرش.
#پای_درس_استاد_شجاعی
🔴 ماجرای اولین درگیری سردار سلیمانی با پلیس در ۲۰ سالگی
🔹 محرم سال ۵۵ اولین درگیری با پلیس را تجربه کردم، روز عاشورا بود که معمولاً در این وقت به امامزاده سید حسین در جوپار (شهری ییلاقی در بخش مرکزی شهرستان کرمان) میرفتیم، برای سر زدن به دوستم به هتل کسری آمده بودم، هوا گرم بود و هر دو ما از پنجره ساختمان پایین را نگاه میکردیم.
🔹 آن طرف خیابان در مقابل ما شهرداری و شهربانی کرمان بود، دختر جوانی با سرِ برهنه و موهای کاملاً بلند در پیاده رو در حال حرکت بود که در آن روزها یک امر طبیعی بود، در پیاده رو یک پاسبان شهربانی به او جسارتی کرد، این عمل زشت او در روز عاشورا برآشفته ام کرد، بدون توجه به عواقب آن تصمیم به برخورد با او گرفتم.
🔹 به سرعت با دوستم از پله های هتل پایین آمدم، آنقدر عصبانی بودم که عواقب این حمله برایم هیچ اهمیتی نداشت، با چند ضربه کاراته او را نقش بر زمین کردم، خون از بینی اش فواره زد! پلیس راهنمایی سوت زد، دو پاسبان به سمت ما دویدند، با همان سرعت فرار کردم و به ساختمان هتل پناه بردم، زیر یکی از تخت ها دراز کشیدم. تعداد زیادی پاسبان به هتل هجوم آوردند، قریب دو ساعت همه جا را گشتند اما نتوانستند مرا پیدا کنند.
🔹 زدن پاسبان شهربانی مغرورم کرده بود، حالا دیگر از چیزی نمی ترسیدم...»
❤️تو خندیدی و چشمانت
ز یادم بُرد رفتن را
من از لبخنـدت آموختم
ز این دنیا گذشتن را..❤️
پ،ن؛
فرمانده که شما باشی نیروی صفر بودن آرزو میشه واسه همه
خوش به حال بچه هایی که لیاقت سربازی شمارو داشتن..
#سردار_دلها..💔😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امید و حسن ظن به خدا مسیر زندگیت را تغییر می دهد
#به_خداوند_اعتماد_کنیم.
#استادپناهیان
17.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میگفت:
هیچنصرتیبرایامامزمان
بالاترازخودسازینیست:)🌱
#عاشقانه_شهدا
💖 زندگی با ایشان ، زندگی راحتی نبود !
سخت بود ، ولی به سختی اش می ارزید !
خیلی وقت نمی کرد که در خانه کنار من و بچه هایش باشد ، ولی همان وقت کمی هم که پیش ما بود ، وجودش به ما آرامش می داد !
مهربانی اش ، ایمان اش و قدرشناسی اش !👌
💖 یک روز جمعه صبح دیدم پایین شلوارش را تا کرده زده بالا ، آستین هایش را هم !
پرسیدم :
حاج آقا!
چرا این طوری کرده ای ؟
رفت طرف آشپزخانه .
گفت :
به خاطر خدا و برای کمک به شما !
رفت توی آشپزخانه و وضو گرفت و بعد هم شروع کرد به جمع و جور کردن !
رفتم که نگذارم ، در را رویم بست و گفت :
خانم !
بروید بیرون !
مزاحم نشوید !
پشت در التماس می کردم :
حاج آقا !
شما رو به خدا بیا بیرون !
من نارحت می شوم !
خجالت می کشم !
شما را به خدا بیا بیرون !😰
می گفت : چیزی نیست .
الان تمام می شود ، می آیم بیرون !
آشپزخانه را مرتب کرد ،
ظرف ها را چید سرجایشان ،
روی اجاق گاز را مرتب کرد ،
بعد شلنگ انداخت و کف آشپزخانه را شست !
آشپزخانه مثل دسته ی گل شده بود .😊
#شهید_صیاد_شیرازی
آقایون، یادتونه که حضرت امام فرمودند: بروید صیاد بشوید...😉☝
یادمان باشد
گناه
که کردیم
آن را به حساب جوانی نگذاریم،
میشود جوانی کرد
به عشق مهدی
و
بہ شهادت رسید
فدای مهدی
#شهیدمحسنحججی
دلخوشم⇣
به"شفاعتت"رفیق🙂
کاش پیش «مادرمان» آبرو✨
داریِ من بـی آبرو کنی...💔
#داداشمحسن
#شهیدمحسنحججی
دلتنگے . .
یادگارزیبایۍست
ازدوستداشتنعزیزے
آنزمانکہیادشهست
ولۍخودشنیست . . !💔"
#شهید_محسن_حججی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فاطمهِصداممیلرزه . . .💔
#فاطمیهِ . . !
حواستان هست ؛
اینها استخوانهای آن شهیدیست
که پای امام زمان خود ایستاد
مبادا جا بمانیم .....
#تفحص
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
مهم نیست چند سالته
مهم نیست چقد وقت داری؛
امام علی علیه السلام میفرمایند
یجوری زندگی کن
که هم انگار اخرین روز عمرته
هم بینهایت سال عمر میکنی!
یعنی مدام بساز و دل نبند
مدام تلاش کن و نا امید و غره نشو :))
🌹به علامه طباطبایی گـفتند: چه کنیم که امام رضا نزد خدا واسطه شود؟ گفت: بروید حرم و بگوئید: بفاطمه، بفاطمه، بفاطمه. سـه بار آقا را به فاطمه(س) قسم بدهید، امام دعایت را مستجاب میکند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥💠هرکس حرفی بزند
میگن تضعیف نظام است
کدام نظام؟
▪️سلمان از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل میکند:
روز قیامت خداوند به فاطمه سلام الله علیها میفرماید:
از من بخواه تا به تو عطا ڪنم و آرزو ڪن تا راضی ات ڪنم!
حضرت زهرا سلاماللهعلیها عرض میڪند:
" إِلَهِي أَنْتَ الْمُنَى وَ فَوْقَ الْمُنَى أَسْأَلُكَ أَنْ لَا تُعَذِّبَ مُحِبِّي وَ مُحِبِّي عِتْرَتِي بِالنَّارِ..."
خدایا تو آرزوے منی و فراتر از آرزوے من!
از تو میخواهم دوستداران من و دوستداران عترت من را به آتش عذاب نڪنی!
خداوند میفرماید:
به عزت و جلالم و جایگاه بلندم قسم، دوهزار سال پیش از خلقت آسمانها و زمین
با خود عهد ڪردهام ڪه محبان تو و محبان عترت تو را عذاب نڪنم!
🌺🍃
🍃
هرروز صبح با این مدل شکر گذاری خودتونو تبدیل کنین به یک مغناطیس بزرگ جذب ثروت❣شادی و معنویت ✨✨
اگه بتونین صداتونو ضبط کنید و بشنوید که خیلیییی عااااااالیه👌🌹👌
خدایاشکرت❣که بزرگ و مهربونی
خدایاشکرت❣که بخشنده ای
خدایاشکرت❣قدرتمندی
خدایاشکرت❣که زنده ام
خدایاشکرت❣که تورو دارم
خدایاشکرت❣که سالمم
خدایاشکرت❣که دوستم داری
خدایاشکرت❣که مرا بخشیدی
خدایاشکرت❣که به زندگیم انگیزه دادی
خدایاشکرت❣که به زندگیم عشق دادی
خدایاشکرت❣برای امنیت زندگیم
خدایاشکرت❣برای آسایش زندگیم
خدایاشکرت❣برای آرامش زندگیم
خدایاشکرت❣که به زندگیم هدف دادی
خدایاشکرت❣بابت زندگی خوب الانم
خدایاشکرت❣برای کودک درونم
خدایاشکرت❣ برای اعضای بدنم
خدایاشکرت❣برای خنده هام
خدایاشکرت❣برای گریه هام
خدایاشکرت ❣برای حق انتخاب امروزم
خدایاشکرت❣برای توان مشورت کردنم
خدایاشکرت❣برای توان تغییر دادنم
خدایاشکرت❣برای سقف بالای سرم
خدایاشکرت❣برای خانواده خوبم
خدایاشکرت❣برای دوستای خوبم
خدایاشکرت❣برای کار و همکاران خوبم
خدایاشکرت❣برای همسایگان خوبم
خدایاشکرت❣برای خبرهای خوب
خدایاشکرت❣برای نعمت آگاهی
خدایاشکرت❣برای زنده بودنم
خدایاشکرت❣برای عشق درونم
خدایاشکرت❣برای نفس کشیدنم
خدایاشکرت❣برای تحصیلاتم
خدایاشکرت❣شخصیت خوبم
خدایاشکرت❣برای خوشبخت بودنم
خدایاشکرت❣برای روابط سالمم
خدایا سپاسگزارتم و عاشقانه دوستت دارم❤️❤️❤️
بهترین چیزی که در زندگی میتوان از آن حرف زد
نگهداشتن یکدیگر است.
میگویند عشق بهترین سرمایهگذاری است. هرچه بیشتر بدهی بیشتر به تو برمیگردد.
12.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#منبرهای_دلنشین
سخنرانی
نگاه غضبآلود آیتالله بهجت رحمت الله علیه به یک طلبه
😔😔😔
میگویند در دل هر اناری، یک دانهی بهشتیست...
اما ما که هیچوقت نمیفهمیم بین آن همه دانه کدامش آن دانهی خاصِ بهشتیست...
به همین دلیل، همیشه میگویند یک انار را تا دانهی آخر کامل بخورید...
حالا هم... این مسیر خدمت و بندگی و جهاد تبیین، مثل دانههای انار میماند...
ما نمیدانیم که کی، کجا، کدام یکی از این مأموریت ها و تلاشهایمان قرار هست آن دانه بهشتی باشد که ما را به زلال رضایت خدا میرساند!...
برای همین هم باید دانههای بهشتی انار وظایفمان را سفت بچسبیم که یکی از آنها هم از دستمان نرود...
شاید همین کاری که همین حالا و همین لحظه برایش مبعوث شدهایم همان دانه خاص انار بهشتی باشد...👌
#فاطمیه #لبیک_یا_خامنه_ای
🔶🔶🔶 دوستت دارم فقط همین
روزی زنی به شوهرش گفت امروز مقاله ای خواندم در یک مجله برای بهبود رابطه زناشویی حاضری امتحانش کنیم؟! مرد گفت: بله حتما.
زن گفت در مقاله نوشته بود: هر کدام ما یک لیست جداگانه از چیزهایی که دوست نداریم طرف مقابل انجام دهد یا تغیراتی که دوست داریم در همسرمان رخ دهد تهیه کنیم و بعد از یک روز فکر کردن و اصلاح آن روز بعد آن را به همسرمان بدهیم.
شوهرش با لبخند پاسخ مثبت داد و کاغذی برداشت و به اتاق نشیمن رفت و زن هم به اتاق خواب رفت و شروع به نوشتن کرد
صبح روز بعد هنگام خوردن صبحانه زن به همسرش گفت حاضری شروع کنیم؟ و سپس گفت من اول شروع کنم؟ شوهرش گفت باشه شما شروع کن.
زن چند ورق کاغذ درآورد که لیست بلندبالایی در آنها نوشته بود و شروع به خواندن کرد:
عزیزم من دوست ندارم شما...و همینطور ادامه داد از کارهای کوچک و بزرگی که همسرش انجام می دهد و او را اذیت می کند.
مرد سکوت کرده بود و همسرش همچنان لیستی از تغییراتی که باید شوهرش در خود ایجاد می کرد را میخواند تا اینکه زن احساس کرد همسرش ناراحت شده است و پرسید: عزیزم دوست داری ادامه بدم؟ مرد گفت: اشکالی نداره عزیزم شما ادامه بده!
بالاخره لیست زن تمام شد و به شوهرش گفت: حالا تو شروع کن.
مرد کاغذی از جیبش درآورد و گفت: دیروز خیلی فکر کردم و از خودم پرسیدم که دوست دارم چه تغییراتی در تو ایجاد کنم. هر چقدر فکر کردم حتی یک چیز هم به ذهنم نرسید چون تو رو همینجور که هستی قبول کرده ام! سپس کاغذ را که سفید سفید بود به زنش نشان داد و ادامه داد از نظر من تو در نقص هایت کاملا بی نقصی!
زن بغض کرده بود و شوهرش ادامه داد من تو را با تمام نقاط مثبت و منفی که داری قبول کرده ام.
من کل این مجموعه رو دوست دارم و من واقعا عاشقتم. همین
زن کاغذهایی که نوشته بود مچاله کرد و خود را محکم به آغوش همسرش انداخت.
به یاد بیاورید چگونه عاشق همسرتان شدید؟
اگر او را بخاطر اینکه شوخی می کرد و آدم پرحرف و شادی بود دوست داشتید پس چرا حالا دوست دارید او زیپ دهانش را بکشد؟
اگر آدم ساکت و قوی و جدی بود و بخاطر این موضوع عاشقش شدید چرا حالا می خواهید او پرحرف و شوخ طبع باشد؟
اگر بخاطر گذشت و مهربانیش عاشق او شدید پس چگونه اکنون اورا بخاطر دل رحمیش سرزنش می کنید؟
دست از مقایسه بردارید:
قابل توجه متاهلین عزیز...
«««آویزه گوشمان باشد....
هيچ کدام از انهايي که همسرت را با انها مقايسه
مي کني ، هنوز با تو زندگي نکرده اند تا نقاط
ضعفشان را هم ببيني ....!!!!
از دور همه در زندگيشان قهرمانند ......
اما نه ...!!!!!!
قهرمان واقعي کسي است که با
خوشي و نا خوشي ، عاشقانه در کنارت
زندگي مي کند ......
قهرمان زندگيت را عاشقانه باور کن!!!🔶🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون تعارف با خانواده شهید حسن مختارزاده
پدر شهید: این روزها برخی مدافع محاربان شدهاند و میخواهند جای جلاد و شهید را عوض کنند. از خدا میخواهم اینها به خودشان بیایند و واقعیت را ببینند.