eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
656 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
7.1هزار ویدیو
47 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂‌ مگیل / ۱۵ داستان طنز اثر ناصر مطلق ✾࿐༅◉○◉༅࿐✾ نمی دانم چند ساعت اما بعد از مدتی بیدار می‌شوم. زمین مثل گهواره زیر پایم این سو و آن سو می رود. مگیل که می‌شنود، زیر پانچو تکان می‌خورد. معلوم است که باز چند خمپاره سرگردان از راه رسیده اند. خدا خدا می‌کنم نترسد و رم نکند. بوی باروت میرساند که درست حدس زده ام. باز به خواب می‌رویم. بار دوم که بیدار میشوم از شدت سرما و سنگینی پانچوست. کم مانده است که زیر برف مدفون شویم. برفها را به کناری میریزم و دوباره می‌خوابیم. به همت حاج صفر خدابیامرز و وسایل تدارکات جای خوبی برای خودمان درست کرده ایم و خواب در این جای نه چندان گرم اما نرم می‌چسبد. بار سوم از شدت دردی که در انگشتان دستم می‌پیچید از خواب بیدار می‌شوم. دیگر خوابم نمی‌برد. سرما به حد اعلا رسیده است. حدسم این است که باید صبح زود باشد. اگر این ساعت در قرارگاه بودیم باید برای صبحگاه آماده می‌شدیم؛ با نوحهٔ همیشگی برادر آهنگران از توی بساط حاج صفر یک باند کشی پیدا می‌کنم و آن را به دستم می‌بندم. حین بستن جای گاز مگیل این نوحه را برای خودم زمزمه می‌کنم نوحه ای که رمضان آن را تغییر داده بود. زائران علاف نباشید، کربلا رفتن محال است! مژده می آید ز جبهه، خصم در حال فرار است به خوابی که آن شب دیده ام فکر می‌کنم. چه خواب عجیبی بود. برای چند لحظه به استقبال آینده میروم. خواب دیده ام که پیر شده ام. با تعدادی از بچه های گردان که آنها هم همگی پیر و فرتوت هستند با عصا و کلاه شاپو توی پارک نشسته ایم و داریم از خاطرات جنگ تعریف می‌کنیم. با صدای لرزان و سرفه های آن چنانی ناگهان می‌بینم که مگیل رفته است وسط چمن‌ها و دارد علف‌های پارک را می‌خورد و باغبان از دور در سوتش می‌دمد و فریاد میزند: «جلوی این حیوان را بگیرید. من عصایم را بلند می‌کنم و به طرفداری از مگیل با باغبان درگیر می‌شوم. می‌گویم خجالت بکش او قاطر زمان جنگ است. به اندازه ده تای تو به این مملکت خدمت کرده است. باغبان که گوشش از این حرفها پُر است. شلنگ آب را برداشته و به جان مگیل افتاده است. او با شلنگ و من با عصاء دعوا می‌کنیم. درست در همین زمان است که از خواب می‌پرم. دست می‌کشم و سروگردن مگیل را لمس می‌کنم. هنوز چه خواب عجیبی! تیک عصبی اش قطع نشده.   🌹@tarigh3
مولاجانم 🌱ای نسخه پایانیِ دست خداوند هر درد درمان می شود وقتی بیایی... 🌱 دل ها شده بازار سردی از عواطف دل ها بهاران می شود وقتی بیایی... تعجیل در فرج مولایمان صلوات🌷 شبتون‌مهدوی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸شب چه زیباست 💫سکوتش ، آرامشش 🌸ستارگانش ، آسمانش 💫وچه زیبـاتر خلوت باتو 🌸که به آرامش میرسم ✨خـدایـا... 🌸زیبایی مـاه و 💫ستارگان و آرامش 🌸شب را نصیب 💫دوستان و عزیزانم بگردان 🌸شبتـون زیبا و در پناه خدا 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟🌿 ای خدای مهربان! ای پروردگار رحیم! به من و ضعف‌هایم رحم کن. به من و ناتوانی‌هایم رحم کن. به من و نقص‌هایم رحم کن. به من و بیچارگی‌هایم رحم کن. بر من رحم کن و در آغوش رحمت خویش جایم بده تا در آرامشِ با تو بودن بیارامم. 🌹@tarigh3 .
ای پاک و نجیب مثل باران، برگرد ای روشنی کلبۀ احزان برگرد... یعقوب امیدش همه پیراهن توست ای یوسف گمگشتۀ کنعان برگرد... صبحتون مهدوی💚 🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام آقا ببین در کنج قلبم عشق و شورم را گره بستم به آن صحن و سرا قلب صبورم را پذیرا باش هـــر روز از منِ دلتنــگ دلداده را زیارتنــامهٔ صبح و ســـلام از راهِ دورم را 💚اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْـنِ 💚وَ عَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْـنِ 💚وَ عَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْـنِ 💚وَ عَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْـنِ صبحتون حسینی ❤️ 🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ما اولین دفعه است که تجربه‌ی بندگی داریم، ولی او قرن‌هاست که خداست.🦋 🌹@tarigh3