به نام خداوندبخشنده ومهربان
ای رسول بدان بندگانم که اسراف برنفس خودکردندبگو:هرگزازرحمت خداناامیدنباشندالبته خداهمه گناهان راچون توبه کننخواهدبخشیدکه اوخدای بسیارآمرزنده ومهربان است .
سوره مبارکه زمر آیه ۵۳🌹🍃
حضرت علی علیه السلام درودخدابراوبادفرمودند:
داوری باگمان برافرادمورداطمینان،دورازعدالت است .
نهج البلاغه حکمت ۲۱۱🌹🍃
حضرت علی علیه السلام درودخدابراوبادفرمودند:آدمی راقناعت برای دولتمندی،وخوش خلقی برای فراوانی نعمتهاکافی است .
نهج البلاغه حکمت ۲۲۰🌹🍃
🔖داستان علامه مجلسی و زن بدکاره
♦️علامه محمّد تقی مجلسی در امر به معروف و نهی از منکر مردی شدید، دلسوز، دلسوخته و برافروخته بود.
🔷به هرجا قدم می گذاشت، به هرکس که می رسید و هر موضوعی را می دید، از امر به معروف و نهی از منکر دست برنمی داشت و در این زمینه از هیچ کس پروا نداشت و از ملامت، ملامت کنندگان ترس و اضطراب و رنجی به خود راه نمی داد.
چندین بار به سردسته اوباش و اشرار محلّی برخورد و عاشقانه و جانانه وی و همراهانش را نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر کرد.
▪️آنان از برخورد مولا محمّد تقی سخت آزرده و آشفته بودند، برای ساکت نمودن وی نقشه ای طرح کردند و آن این بود که یکی از مریدان مخلص او را وادار کردند که در شب جمعه او را به مهمانی دعوت کند، ولی از افشای داستان خودداری نماید که خانه در آن شب بدون صاحب خانه باید در اختیار اوباش باشد، و اگر افشای سرّ کند به بلای سخت دچار گردد، صاحب خانه ترسو برای شب جمعه از آن مرد بزرگ الهی دعوت کرد و خود از خانه رفت.
🔶علامه مجلسی به دعوت آن مرد مؤمن به آن خانه آمد، اما صاحب خانه را ندید، جلسه از اشرار و سردسته آنان تشکیل شده بود، علامه مجلسی متوجه شد که نقشه ای برای او کشیده شده، از نقشه خبر نداشت
ولی نقشه این بود که چون مجلس آراسته شد، زنی عشوه گر و مطربه با روی باز و لباس رقص وارد مجلس شود و با زدن و کوبیدن آلات موسیقی به رقص مشغول شود، آن گاه یکی از اوباش ، مردم محلّه را خبر کند تا بیایند وضع آن روحانی را ببینند، چون مردم بیایند آبرویش برود و زبانش از امر به معروف و نهی از منکر بسته شود!!
🔶مجلس آماده شد، ناگهان زن وارد گشت و با خواندن این شعر شروع به رقصیدن کرد:
♦️ در کوی نیکنامان ما را گذر ندادند♦️
♦️گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را♦️
چون آن مرد وارسته و آن عبد خالص و آن منور به نور معرفت آن اوضاع را مشاهده کرد با دلی سوخته و چشمی گریان به وجود مقدس حضرت حق خداوند متعال روی آورد و عرضه داشت:
▪️گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را
ناگهان دیدند آن زن پرده اطاق را از جا کند و بر خود پیچید و به خاک افتاد و به یا رب یا رب مشغول شد و در مقام توبه و انابه برآمد و به دنبال او همه اوباش سر به خاک گذاشته و به درگاه دوست نالیدند و همه آنان به دست آن مرد الهی توبه کردند و از صلحای زمان شدند!
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمد
🔴 الحمدلله خبر رسیده که #حزب_الله_لبنان همان دیشب انتقام شهدا را از #ترکیه خبیث گرفته و در یک عملیات چند ده نفر(۹۰ نفر) از نیروهای ترکی را به درک واصل کرده.
متاسفانه اردوغان یک انسان نان به نرخ روز خور و مذبذب و بیمبناست. حاضر شده بخاطر رشوه کلان پازل رژیم صهیونیستی و آمریکاییها را تکمیل کنه. ولی کور خونده. سیاستهای اربابش آمریکا در سوریه به گل نشست خودش که دیگه هیچی نیست!
شیپور پیروزی #جبهه_مقاومت خیلی وقت است دراومده؛ گوشهای اینجماعت کر است و طمعکارند وگرنه فریب آمریکاییها را نمیخوردن!
من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم
از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم!
همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس
من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم!
رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم!
همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم!
سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست
من از بی مهری این ابرهای تار میترسم!
تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم
از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم!
طبیبم داده پیغامم بیا دارویت آماده است
از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم!
شنیدم روز وشب از دیده ات خون جگر ریزد
من از بیماری آن دیده خونبار میترسم!
به وقت ترس و تنهایی،تو هستی تکیه گاه من
مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم!
دلت بشکسته از من،لکن ای دلدار رحمی کن
که از نفرین و عاق والدین بسیار میترسم!
هزاران بار من رفتم،ولي شرمنده برگشتم
ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم!
🌹در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که میماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه اش داد تا بخورد.
همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض. او همینکه به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید. صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری. او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید! همسایه اول هرروز میشنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را میکوبد. با هر ضربه و هر صدا که میشنید نگرانی و ترسش بیشتر میشد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه میکردند فکر میکرد. کم کم نگرانی و ترس همه ی وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شبها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه ی همسایه میشنید دلهره اش بیشتر میشد و تشویش سراسر وجودش را میگرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده میشد برای او ضربه ای بود که در نظرش سم را مهلک تر میکرد. روز سوم خبر رسید که مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود!!
🔻این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست. کرونا یا هر بیماری دیگری مادامیکه روحیه ی ما شاداب و سرزنده باشد قوی نیست. خیلی ها مغلوب استرس و نگرانی میشوند تا خود بیماری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️متاسفانه در بندرعباس شایعه شده بود تعدادی مبتلا به کرونا رو از قم اوردن و تو یه این درمانگاه بستری کردن، یه عده هم رفتن درمانگاه رو آتش زدن 😐
🔻اینکه چجوری باور کردن بیماران قم رو آوردن بندرعباس بماند ولی یکی بالاخره باید با این شایعه سازها برخورد کنه، این وظیفه دولت نیست؟ وزیر ارتباطات داره چیکار میکنه!؟
توصیه امام خامنه ای برای رفع بلای کرونا و دیگر بلاها
سلام عليكم
به آقايان و خانواده های ایشان توصیه شود:
مداومت بر دعای مبارک نور داشته باشند و قرائت آن را به مؤمنین هم توصیه کنند.
همچنین برای رفع و دفع بلا یک فقره زیارت عاشورا همه اعم از زن و مرد نیابتاً از نرجس خاتون سلام الله عليها والده ماجده حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف بخوانند و آن خاتون را نزد فرزند بزرگوارش شفیع قرار دهند که آن حضرت شفاعت نماید تا بلا از دوستان حضرت رفع و دفع شود.
دعای شریف عظم البلاء نیز فراموش نشود. صدقه هم که معلوم است.
این مطالب توسط یکی از مسئولین که خدمت حضرت آقا رسیده بودند بیان شده است.
مطلب موثق است
دوستان اگر مایل بودند. انتشار دهند