eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
656 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
7.1هزار ویدیو
47 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ آیت الله شاه آبادی (ره): آن چیزی که ارزش دارد مقام قرب پروردگار است و ایـن مقام قُرب محقق نمی شود مگر از طریق خانم حضرت زهرا "سلام الله علیها" ‌
متنی بسیار زیبا از پرفسور سمیعی👌 مغزِ کوچک و دهانِ بزرگ میلِ ترکیبیِ بالایی دارند کلماتی که از دهانِ شمابیرون می آید ویترینِ فروشگاهِ شعورِ شماست پس وای بر جمعی که لب را بی تامل وا کنند چرا که کم داشتن و زیاد گفتن مثلِ نداشتن و زیادخرج کردن است 💕💕💕
همه تو فاطمیه زندگیشون کامل میشه .. فرمودن : مں حاجت یک سالم رو تو فاطمیه می گیریم .. دعای مادرِ که میسازه دنیامونو..!
حضرت آیت‌الله بهجت(ره) به توسل به حضرت زهرا(علیهاالسلام) تأکید می‌کردند و می‌فرمودند: «هرکسی که گرفتار است و مشکل دارد، چاره‌اش این است که متوسل شود به زهرای مرضیه»
خدایا! لعنت کن کسی را که بر دو پهلوی فاطمه علیها السلام می زند به طوری که فرزندش را سقط می کند. «قال أمیرالمؤمنین علیه السلام: اللهمّ العنهم بکلّ جنین أسقطوه و ضلع دقّوه و صکّ مزّقوه» امیرالمؤمنین علیه السلام در قنوت نماز چنین دعا می کرد: خدایا! بخاطر جنینی که سقط کردند و پهلویی که شکستند و سَنَدی که پاره کردند آنان را لعنت کن.
وقتی حضرت مادر در بستر بودن و آفتاب وجودشون در حال غروب بود از اسماء مقداری اب طلب کردن حضرت با اون آب وضو گرفتن و بسترشون رو به سمت قبله برگردوندن😭 در بسترشون اروم دراز کشیدن چشم های اسماء و فضه از گریه سرخ شد همینکه امیرالمومنین از در وارد شدن به بالین حضرت مادر آمدن و از رنگ چهره شون متوجه شدن چند لحظه بیشتر زنده نمیمونن مادر چشم هاشونو باز کرد امام علی رو دیدن گفتن تو هستی یاعلی؟ امام علی گفتن آری همسر مهربانم حضرت فاطمه فرمودن میخواهم از تو بپرسم در این چند سال که با تو به سر برده ام زنی وفادار راستگو و پاکدامن بوده ام؟ امیرالمومنین باصدای گریه الود گفتن پناه برخدا مقام تو دانش تو نفس پاک و روح تو مقدس تر و شریف تر از آنست که درباره تو این سخنان به میان آید و در رفتار و کردارت در خانه ام جای هیچگونه سرزنشی نبوده و نخواهد بود
رعب و وحشتى كه مهاجمين سقيفه پشت درِ خانه به راه انداخته بودند، و فريادهاى بلند و بى ادبانه اى كه سر داده بودند و قصد ورود اجبارى به خانه را داشتند، مى توانست به تنهايى باعث سقط محسن شود.
فريادِ «آتش مى زنيم»، و صداى بر زمين انداختن هيزم، و چيدن آنها با خار مغيلان كنار ديوار و درِ خانه و آتش زدن آنها، و دود و شعله هايى كه از زير در و بالاى ديوار خانه ديده مى شد، هر خانم باردارى را نگران مى كرد و به وحشت مى انداخت.
اكنون بانويى پشت در آمده كه از يك سو رحلت پدر مهربانى چون پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بار عظيمى از غم بر قلب او نشانده، و از سوى ديگر جفاى مردم در حق شوهر مظلومش دل او را سخت آزرده است. و احساس مى كند مهاجمين قصد ورود به خانه را دارند و در وضعيت فوق العاده خطرناكى قرار گرفته است. لذا با تمام وجود در را گرفته تا باز نشود.
آتش به چوب در گرفته و شعله ها به صورت او اصابت مى كند. در صاف نيست! چوبهاى ناهموار دارد، ميخ دارد، داغ شده است! بانويى كه محسن عليه السلام همراه اوست چگونه بايد مواظب فرزندش باشد؟!در را با لگد مى شكنند و صداى وحشتناكى ايجاد مى شود، و در به روى بانو مى افتد. درياى عصمت و حيا با مهاجمين بى حيا رو به رو مى شود. بر دستش تازيانه مى زنند تا در را رها كند.
در با ميخش و با ناهمواريش سينه را مى شكافد و خون جارى مى كند. استخوان پهلو از درون مى شكند و خون جارى مى شود! لابد اينها براى كشتن فرزندى كه كنار اين پهلو و سينه به تلاطم افتاده كم است؟!
حمله كنندگان سقيفه يك نفر نيستند. دستور خود را هم از پيش گرفته اند. آن سيلى كه گوشواره را مى شكند، تازيانه اى كه بازو را سياه مى كند، و بر سر و كتفِ بانو مى خورد و بى محابا از هر سو فرود مى آيد و خون جارى مى كند