هرسال...
میآمد درِ خانهی محبوبش...
خرجِ سالش را میگرفت و میرفت!
آن روز اما...
بیخبر از همهجا...
وقتی دَر زد...
و خدمتکار آمد...
نهتنها محبوبش را ندید؛
که از همان راهی که آمده بود، برگشت!
جویایِ حضرت عباس شده بود و...
خادمِ خانه گفت که: عباسِ این خانه را...
در کربلا کشتند!
کنیز که به داخل خانه رفت...
بانوی خانه پرسوجو کرده بود که...
قضیه از چهقرار است و...
او هم تعریف کرده بود!
میگویند:
اُمُّ البَنین(سلاماللهعلیها)...
چادر سَر کرده...
داخل کوچه رفته...
و کارِ سائل را مثل هرسال...
که عباس...
خواستهاش را اجابت میکرده...
راه انداخته!
و شاید فرموده باشد:
عباس نیست؛ مادرش که هست!
آخرِ سال است آقا!
ما آمدهایم دَرِ خانهتان...
صدقهای...
عنایتی...
گوشهچشمی به ما کنید!
محتاجِ محبت شماییم آقا!
|9⃣| (فرازهایی از وصیتنامهی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی)
●خدایا! امیدوارم به حرمت حضور در حرم اولیائت مرا ببخشی...
🔅خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور میکند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم میلرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازکتر است و از شمشیر بُرندهتر؛ اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذاردهام دورِ خانهات چرخیدهام و در حرم اولیائت در بینالحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدنها و خزیدنها و به حُرمت آن حریمها، آنها را ببخشی.
#حاج_قاسم
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
✨️🇮🇷
مےگویند:
ڪربلاقسمٺنیستدعوتاست
خدایا…"!
مݩمعنےقسمتودعوت
رانمےدانم!اماتومعنےطاقت
رامےدانمگرنھ؟!
دلمنلڪزدهبراےڪربلاےارباب💔"!
#اللهم_ارزقنا_حرم
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
باید حسین دم بزند از فضائلت
وقتی حسینی است تمام خصائلت
تعبیرهای ما همه محدود و نارساست
در شرح بیکرانی اوصاف کاملت
ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام مبارک باد🌹
#علمدارکربلا
🍃موعود خدا
و باز هم جمعۀ دیگری آمد و رفت و خبری از تو نیامد. به سرعتِ جمعههایی که میآیند و میروند، حادثهها یکی یکی میآیند و میروند و هر حادثه به اندازهای که ظلم را به تصویر میکشد، عطش عدالت را در دل مردمان بیپناه بیشتر میکند. حادثهها هر اندازه تلخ؛ اما در پشت چهرۀ دهشتناکشان گویی خبری خوش با خود دارند. صدای پای حادثهها به ما میگویند، شاید ظهور تو هم نزدیک باشد.
💫شبت بخیر موعود خدا!🌙
🌟🔹
تنها تو را آرزو میکنم
وقتی دستهای قنوتم از عرش معلای تو کوتاه است
و نفسِ گناهم، زبان عبادتم را بسته
و فقط چشمهایم، در عطش نور، میان تاریکی دنیا، به کورسوی امید تو خیره مانده است
تنها تورا آرزو میکنم.
ای روشنای آرزوها!
🌟🔹
#سلام_امام_زمانم💕
جانم فدای نام تو يا صاحب الزمان
قـربان آن مقام تو يا صاحب الزمان
جان ميدهم بخاطر يکلحظهديدنت
دلعاشقِ سلامِ تو يا صاحب الزمان
#ماه_شعبان
#میلاد_حضرت_عباس
حسین جانم
هر جراحت که دلم داشت به مرهم بِه شد
داغ دوری ست که جز وصل تو درمانش نیست...
ای راز نگهدار دل زار کجایی؟!
ای ماه مناجات شب تار کجایی؟!
صحرای غمت پر شده از قافلهی عشق
ای قـافله را قـافله سالار کجایی؟!
♡♡اللهم عجـل لولیـڪ الفـرج♡♡
#صلی_الله_علیک_یا_قمر_بنی_هاشم_یا_عباس
میخواست نشان دهد
ادب را
یک روز پس از برادر آمد...😍
#آقاجانم
سیدی العباس
یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ لى کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ (ع)
#باب_الحوائج✨💐
#میلاد_حضرت_عباس(ع)✨💐
#مبارڪـباد✨💐
انتظار؛ مسیری است؛
از حسین(ع) تا فرزند قائم او!
قلبی که با محبت حسین علیهالسلام، نبض میگیرد؛
در وفاداری به قائمِ آخرین قیام الهی،
به بلوغ میرسد!
حسین علیهالسلام، نبض حیات و کشتی نجات منتظرانِ امام زمان (عج) 💚
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
ابوفاضل شدی چون مادرت امالفضائل شد
جز آن مادر چنین طفلی نزاده مادرِ دنیا
صلی الله علیک یا قمر بنی هاشم یا ابالفضل العباس
#میلاد_قمر_بنی_هاشم
كربلايی حسين طاهری_محرم1401 - شب نهم -شور -رونق زندگیم اباالفضل-1660551764.mp3
14.91M
بزرگتر من تویی آقا از اول بچگیم ابلفضل ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد با سعادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و روز جانباز مبارک🌸
مداحی_آنلاین_یه_قلب_مبتلا_تو_این.mp3
6.26M
💘 یه قلب مبتلا تو این سینه است
❣ مریضم و دوام ابالفضل
حاج محمود کریمی 🌹
#میلاد_حضرت_عباس
#ماه_شعبان
┄═🌼💠🌷💠🌸💠🌼═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز جانباز مبارک ...
شربتبریزهای ایستگاههای صلواتیِ ماه شعبان، شبِ چهارم گریه میکنند. من این گریهها را چند سال است زیر نظر دارم. دست خودشان نیست. توی دودِ اسفند و دودِ ماشین و موتورهایی که ایستادهاند، من اشکهایشان را زیاد دیدهام. همهشان شبیهِ هم یک جوری که هیچکس نفهمد اشک پاک میکنند، جوری که انگار دارند عرق پیشانی را با ساعد برمیدارند. شب چهارم، موقع شکستن یخها، وقتی شربتها تگری میشوند، همین که رهگذرها میگویند اجرتان با صاحبِ امشب، گریه میکنند، ولی آرام.
وقتی روز سوم غروب میشود، وقتی تازه شب چهارم رسیده، دیدهام که شربتبریزها پارچ برمیدارند میآیند این طرف خیابان که هیچ کس از قلم نیفتد. وقتی بچهها میگویند: «عمو، میشه یکی دیگه بریزی؟!» ، بعضی وقتها بلند هقهق میکنند. بعد میروند یک لیوان بزرگتر پیدا میکنند تا بچه خوشحالتر بشود.
ما رهگذرها، همیشه عجله داریم؛ شربت میخوریم و زود میرویم و نمیبینیم خودشان حواسشان جمع بوده به یاد آن شرمندگی، آن تشنگی بزرگ هیچ شربت نخوردند...
#میلاد_حضرت_عباس 🎊