گفتگوی عاشقانه امام حسین و حضرت عباس (ع) حاج میثم مطیعی و کربلایی سید رضا نریمانی_۲۰۲۳_۰۲_۲۲_۱۹_۴۲_۲۳_۷۸۶.mp3
16.49M
•°💕💐
گفتگوی عاشقانه امام حسین علیه السلام با حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
سید رضا نریمانی
حاج میثم مطیعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خط دلت و مشغول نگه ندار
خدا باهات کار داره 💚
وفاداری و شیدایی، علمداری و سقــایی
ندارنداین صفتها جزتو دیگر هیچ مصداقی..
🦋🦋🦋
*سوریها به او میگفتند شهید ابوالفضلی*
🍃«حامد جانباز شده... اسیر شده... شهید شده... چون قابل شناسایی نیست شما را میبرند سوریه».
خبر ماجرا اینطوری به خانواده حامد رسید؛همینقدر متفاوت... همینقدر سردرگم... همین شد که از همان ابتدا ته دلشان لرزید. حرف و حدیثها درباره حامد زیاد بود، تا اینکه به آنها اطلاع دادند برای رسیدگی به وضعیت حامد، باید به سوریه بروند و این شد اولین دیدار پدر و پسر بعد از حمله تکفیریها به او: «وقتی به من گفتند که باید خودت به سوریه بروی، فهمیدم که وضع حامد خیلی حاد است، حس پدریام میگفت که شرایط خوبی ندارد اما جزئیاتش را نمیدانستم».😔
جعفر جوانی، وقتی به سوریه رسید، بالای پلکان هواپیما ایستاد و از همان جا به چهار طرف چرخید و به حضرت زینب(س) سلام کرد وگفت: «من نمیدانم حرم مطهرت کدام سمت است، اما خانم این را شنیدم که در آخرین وداع اباعبدالله شما خیلی بیتابی میکردید، حضرت اباعبدلله دستش را گذاشت روی سینه شما و شما آرام گرفتید، شما را به مادرتان قسم میدهم که این آرامش را به قلب من هم برسانید💓😭 چون من هم می خواهم بروم بالای سر پسر مجروحم...».
پدر حامد این را گفت و رفت بیمارستان و رسید بالای سر حامد؛ دید که حامد چشمهایش را، دستهایش را همانجا در لاذقیه جا گذاشته... دید تن پسرش پر از ترکش است: «بعد از آن هرکسی از ایران زنگ میزد و از من میپرسید وضعیت حامد چطور است، میگفتم برو مقتل حضرت ابوالفضل را بخوان».😭😭❤🔥
جانبازی حامد اما یک خاطره قدیمی را در ذهن پدر زنده کرد، یاد روزهایی افتاد که *حامد میگفت: «دوست دارم مثل حضرت عباس(ع) از خواهرش دفاع کنم».*
*حالا حامد هم، دستهایش را داده بود، تا بال دربیاورد و بپرد سمت آسمان...* 🕊
همان دستهایی که قطع شدنشان او را در سوریه و بین غیرایرانیها معروف کرده بود به شهید ابوالفضلی: «آنجا مدافعان حرم اسم مستعار دارند، وقتی ما در بیمارستانهای سوریه دنبالش میگشتیم و میگفتیم حامد جوانی، کسی او را نمیشناخت اما *میگفتند یک ایرانی داریم که مثل حضرت ابوالفضل شهید شده...»* 🥀🌷🕊
شهیدی که نقاشی نحوه ی شهادت خودش را قبل از شهادت کشیده بود.. عاشق حضرت ابالفضل بود و آرزو داشت مثل ایشون شهید بشه و به این آرزو رسید..🌹🌱🌹
#شهید_حامد_جوانی
#شهید_ابالفضلی
هدیه روح مطهرشون ۵ شاخه گل صلوات🌷🌷🌷🌷🌷