eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
656 دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
7هزار ویدیو
47 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
ما را از چوب خدا🌺🍃 ترساندند ولی!! به بوسه خدا امیدوارمان نکردند درحالیکه خداوند کلامش را با "الرحمن و الرحیم" آغاز می‌کند بارش بوسه های بی منت خدا را برایتان آرزومندم🌺🍃
روح الله خدمت حضرت آقا رفته بود. از قرار آقا به روح الله فرمود : چه قد رعنایی داری ، بچه کجا هستی؟ روح الله هم گفت : بچه آمل هستم. بعد حضرت آقا به سر روح الله دستی می کشند و می‌گویند: «دانه بلند مازندران!» ☺️
یه ضرب المثل روسی میگه؛ بشکه ی خالی بلندترین صدا رو ایجاد میکنه ... تفسیرش اینکه هیاهو و ادعای زیاد؛ نشانه خالی بودنه ! حکایت خیلی هاست ...
نامشان‌دردنیاشهید است ودرآخرت‌شفیع بھ‌امیدشفاعت‌شان سالروز پرواز خونین بالهای مدافع حرم 🕊شهادت شهید مدافع حرم علی منیعات 🕊شهادت شهید مدافع حرم رحمان بهرامی 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات فَرَجَهُمْ
خیلی اصرارداشت که برود، یک روز آمد و گفت : مادر جان شما پنج پسر داری، بالاخره باید زکات و خمس این بچه ها را بدهی، سوال من از شما این است که فردای محشر اگر حضرت زهرا (س) از شما بپرسد شما که چند پسر داشتی چرا یکی را برای دفاع از حرم دخترم نفرستادی چه جوابی داری؟ با همین جملات و حرف‏ها دل من را به دست آورد و رضایتم را جلب کرد.. 👈 مادر شهید عبدالله باقری
💫 شهید صدرزاده با بیان اینکه حاج حسین نماز اول وقتش را در هیچ شرایطی ترک نمی کرد گفت: یک روز در جاده ای بین دو منطقه جنگی در حرکت بودیم، جاده خطرناک و زیر آتش دشمن بود، ناگهان حسین که پشت فرمان بود کنار جاده ایستاد پرسیدم چی شده؟ گفت وقت نماز است. گفتم حاجی خطرناکه، گفت من با خداوند متعال وعده کردم که نمازم را اول وقت بخوانم. همرزم سردار شهید بادپا گفت: زمانی که متوجه می شدم حاج حسین می خواهد نماز شب بخواند خودم را به خواب می زدم و او را در حال نماز خواندن نگاه می کردم. خاطره شهید صدرزاده از شهید حاج حسین بادپا
✨﷽✨ 👇 🔹مردی در میانسالی روی به پسر خود کرد و گفت: پسرم! حسرتی در دل دارم و ترسی از آینده! 🔸پسر پرسید: آن چیست؟ 🔹پدر گفت: ترس دارم آیا وقتی من به سن پیری رسیدم تو نیز مرا مراقب خواهی بود؟ 🔸پسر سکوت کرد. 🔹مادر در این هنگام روی به پدر کرد و گفت: تو را چه سِزد به عمر پسر خود چنین امیدوار شوی؟ 🔸به کسی تکیه کن که یقین داری هرگز نخواهد مُرد و اگر تو پیر و ناتوان شوی در او پیری و ناتوانی برای مراقبت از تو راهی ندارد.
جاویدالاثر شهید یوسف سجودی 🌸 آخرین شام را که داشتیم با هم می‌خوردیم، سر سفره از من پرسید: اگه شهید بشم، چی کار می‌کنی؟ گفتم: منم مثل بقیه همسران شهدا، مگه اونا چی کار می‌کنن؟ خدا به هممون صبر می‌ده. گفت: امکانش هست مثل فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مفقود بشم و جنازم برنگرده. خندیدم و گفتم: این جوری اجرش بیشتره، خدا یه صوابی هم واسه چشم انتظاری‌مون می‌نویسه.☑️ ✍️خاطرات مریم غنی‌زاده همسر (برگرفته از کتاب زندگی یعنی همین)
🌿🔶 هر روز شاهد معجزاتش در این زندگی هستیم. هر روز می‌میراند و زنده می‌کند. هربار که درختی شکوفه می‌زند، گلی می‌روید، قطره‌ای می‌بارد، نوزادی متولد می‌شود، شاهد زنده کردن دگر باره‌ایم. 🌿🔶 ✨ وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ (شعرا/۸۱)
کاش خنثی کردنِ نفس را هم یادمان می دادند! 🌷
هر موقع پیش بی‌ بی غر می‌زدم، می‌گفت: خب‌ حالا تو هم! چرخِ‌روزگار که از رو دلت رد نشده انقدر آه و ناله می‌کنی مادر جان! اگه رد شده باشه هم نباید غصه بخوری! دل مثل میوه‌ست همه‌‌جورش قشنگه: شکسته‌ش قشنگه، خشکش قشنگه، لِـهِش قشنگه، پودرش قشنگه. مهم اینه که دل می‌تونه جای خدا باشه.
🍃مظلوم عالم دراین که تو مظلومی،‌ شکی نیست. باید به دنبال ظالم گشت. این که دشمنان تو ظالم هستند،‌ شکی نیست، باید دید که آیا ما هم در جمع ظالمان به تو هستیم یا نه. خدا کند که در جمع ظالمان به تو نباشیم. کسی که به تو ظلم کند، عاقبت بخیر از دنیا نمی‌رود. 💫شبت بخیر مظلوم عالم!🌙
می گفت: تو یه گودال شهید‌ پیدا کردیم هر‌ چی خاک بیرون‌ میریختیم انگار دوباره بر می گشت و تمومی نداشت.. اذان شد گفتیم بریم فردا‌ برگردیم شب خواب جوونی رو دیدم گفت: دوست دارم‌ گمنام بمونم، بیلت رو بردار‌ و‌ ببر...
وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ قصص/۸۸ و با خدای یکتا خدای دیگری مخوان. یه وقتا یادمون میره این خداست که همه ی گره ها رو باز میکنه... 🍃
ای رویائ ترین رویائ من! کمی درنگ کن. تا ستاره های واژگانم را به تو هدیه کنم، تا با تو هم آغوش شوند، چون بهشت جز آغوش پر مهر تو نیست. بگذار دستت را در دستانم بگیرم، به آرامی بفشارم از سر مهر، با تو هم قدم و هم نفس شوم زیر نم نم باران، تا خیس شوم از شوق با تو بودن و بخوانم ترانه ی لذت با تو بودن را!
ای جاان ❤️😂
میگن روزی یکی میاد محضرِ امام رضا که آقا برایِ حل مشکلاتِ من و خانوادم دعا کنید، امام رضا میگن تو گمان میکنی که من دعا نکردم؟! امام رضا که تعجبِ اون فرد رو می‌بینند میگن، اعمال شما از خداوند و ائمه مخفی نیست..! رفقا امام زمان هم از نسل همین حضراتن؛ حتی قبل از اینکه ما گرفتاری هامون رو به زبون بیاریم، ازش خبر دارن .. پس چرا درد و دلامون رو پیششون نمیبریم و چرا نمیریم درِ خونه امامِ زمان رو بزنیم؟! باید بدونیم که سر رشته یِ تمامِ امورات به دستِ حضرت حجت هست ...
خدایا خطاهای فرزند آدم را به خدایی خودت ببخش
خوش دارم هیچکس مرا نشناسد ! هیچکس از غم ها و دردهایم آگاهی نداشته باشد .. هیچکس به من توجه نکند جز خـدا ، کسی را نداشته باشم ...
: شخصی به قصد تحقیر کردن،                        ""مورچه ای ""را با انگشت فشار داد.                مورچه خندید و گفت: ای انسان نباش!    که تو در قبرت برای من وعده غذایی بیش نیستی. "" در اوج قدرت مرد باش "" دنیا دار مکافات است.
🔴 امام زمان علیه‌السلام دنبال این تیپ آدم هاست. 🔵 حاج عزت الله مومنی(ره): 🔹می خواهید رمز کار را به شما بگویم؟ برای خدا و در راه خدا کار "نسنجیده و بی توقع" انجام بده. دست کسی رو بگیر پول رهن کسی رو بده به کسی محبتی بکن خودت رو بشکن غرور خود را زیر پا بگذار اتاقی به کسی ، عروس و دامادی، خانواده نیازمندی، بده و پول نگیر یا نصف بگیر غذایی بده 🔻ننشین زیر و روی کار را در بیار نمی خواهد همه جوانب کار را بررسی کنی و نفع و ضررت را بسنجی عمل کن آره بابا جان، این رمز کار است. 🌕 اگر این طور آدمی باشی، خودشان به سراغ شما خواهند آمد. امام زمان علیه السلام دنبال این تیپ آدم هاست....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟 🔹 الهی و ربی و مولای! این کمترین ذره که در مقابلت ایستاده، بنده‌ای ضعیف و سراپا تقصیر است و تنها امیدش در ایستادن مقابل حریمت و طلب کردن از بارگاه خداییت، لطف و کرم و احسان خود توست؛ کرامتی که پایان ندارد و دوای دردهای بندگان توست! 🌟 🔹
بیمار توام کاش که تجویز کنی آمدنت را..♥️ 🌤اللهم عجل لولیک الفرج 🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸️با اينكه خودم لياقتش را ندارم، اما ايمان دارم حتی اگر تَهِ‏دلى هم با امام زمان عجل‎الله‎تعالی‎فرجه حرف بزنيد و به زبان نياوريد، او مى‏فهمد. آنقدر خدا به او قدرت داده، همين جا كه شما مى‏گوييد، هم مى‏فهمد، هم جوابتان را مى‏دهد و ورق عوض مى‏شود. اگر خداى ناكرده تا اینجا، تاريكيهايى در زندگى بوده، با همین [تصمیم بر نوکری] از همين جا عوض می شود. (علامه مصباح یزدی) ۱۳۷۵/۱۰/۰۵
هاۍ و هوۍ مرا نگاه مڪن پول خردم سر و صدا دارم ظاهرم از ریا اِبا دارم باطنم ادعا ، اَدا دارم هر چه دارد کریــــــم مال گداست😭... هر چه دارم من از شما دارم ...🖐🏼💔 پیش مردم مرا خراب نڪن به همه گفته ام ٺ‌ُ را دارم . . . صبحتون حسینی 🌙♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❖ ای آنکه دوای دردمندان دانی راز دل زار مستمندان دانی حال دل خویش را چه گویم با تو ناگفته تو خود هزار چندان دانی یا رب مکن از لطف پریشان ما را هرچند که هست جرم و عصیان ما را ذات تو غنی بوده و ما محتاجیم محتاج به غیر خود مگردان ما را ای خالق خلق رهنمایی بفرست بر بندۀ بینوا، نوایی بفرست کار من بیچاره گره در گره است رحمی بکن و گره‌گشایی بفرست یارب به کرم بر من درویش نگر در من منگر در کرم خویش نگر هرچند نیم لایق بخشایش تو بر حال من خستۀ دل‌ریش نگر یارب تو چنان کن که پریشان نشوم محتاج برادران و خویشان ‌نشوم بی‌منت خلق خود مرا روزی ده تا از در تو بر درِ ایشان نشوم یارب ز قناعتم توانگر گردان وز نور یقین دلم منور گردان روزیِّ من سوختۀ سرگردان بی‌منّت مخلوق میسَّر گردان یارب تو به فضل، مشکلم آسان کن از فضل و کرم درد مرا درمان کن بر من منگر که بی‌کس و بی‌هنرم هرچیز که لایق تو باشد آن کن ای جملۀ بی‌کسان عالم را کس یک جو کرمت تمام عالم را بس من بی‌کسم و تو بی‌کسان را یاری یارب تو به فریاد منِ بی‌کس رس غمناکم و از کوی تو با غم نروم جز شاد و امیدوار و خرم نروم از درگه همچون تو کریمی هرگز نومید کسی نرفت و، من هم نروم
حکیم گفت: من سیصدسال با داروهای مختلف مردم را مداوا کردم و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم که هیچ دارویی بهتر ازمحبت نیست تا فرصت هست به یکدیگر محبت کنیم🌸
بچه كه بوديم . وقتي لباس ميخريديم تا روز عيد، هر روز تنمون ميكرديم و جلوي آيينه خودمون و نگاه ميكرديم وميگفتيم آخ كه مثل ماه شديم، بعد مامان از اون اتاق بغلي داد ميزد كه: در بيار اون لباساتو فقط همين يه دست رو داريا. ولي خب ميدونستيم كه مامان تابستوني، پاييزي يه دست ديگه هم خريده و واسمون گذاشته كنار.روز اول فروردين اون لباس قشنگا رو ميپوشيديم و دست زير چونه به حباب هايي كه از دهن ماهي ميومد بيرون نگاه ميكرديم، بابامون هم يادمون داده بود كه قرآن رو وا كنيم و چند آيه ازش بخونيم كه سال تحويلمون نوراني بشه. همه جمع ميشديم و دوربينمون كه فقط ٣٦ تا عكس ميتونست بگيره رو ميذاشتيم رو تايمر و اين ميشد عكس ِسالمون. همه ميرفتيم خونه بزرگايي كه الان نداريمشون و ازشون عيدي ميگرفتيم، بعد ميفهميديم كه "في" عيدي امسال چقدره. مامان هامونم عيدي ها رو ازمون ميگرفتن تا مثلا جمع كنن، ولي بعدا ميديديم كه همون پول نو ها رو به بچه هاي فاميل ميدن!تا سيزدهم شاد بوديم، عيدمون عيد بود، پيك شادي مون تا روز آخر سفيد ميموند اما بازم دلمون خوش بود. اما انگار چند ساله عيد فقط واسمون حكم اينو داره كه تاريخ بالاي سر برگ تقويممون يه دونه زياد تر بشه. لباس دو ماه پيشمون رو بپوشيم با كسي رفت و آمدي نداشتيم كه ديده باشه، ماهي نخريم، ميميره، سبزه نكاريم، ميخشكه. واسه فاميل هاي دور هم كه تبريك خشك و خالي ميفرستيم اما با كلي استيكر قلب و بوس كه نكنه ذوقِ نداشته مون رو بفهمن! بعد هم كلي خدا خدا كنيم كه برگرديم سر كار و دانشگاه چون حوصله مون سر رفته. اون روزا، كه زيادم دور نيست، عيد همه چيزمون نو ميشد، روحمون، جسممون، لباسامون، پولمون حتي و مهم تر از همه سالمون. اون موقع ها اگه وضعمون خوب نبود اما لااقل ذوق و بوسه و عشقمون واقعي بود ... اون موقع ها ...