eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
656 دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
6.9هزار ویدیو
46 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟢 نشانه های قبولی روزه (۱) 🔻قرآن در باب روزه مى‏ گويد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ ( بقره/ 183 )‏ : اى مردم باايمان، براى شما روزه فرض شده است همچنان كه براى پيشينيان شما فرض شده بود، 🔻چرا؟ قرآن فلسفه را هم ذكر مى‏ كند: لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ : ‏ براى اينكه در شما روح تقوا و ملكه تقوا پيدا بشود. ملكه تقوا يعنى چه؟ يعنى‏ تسلط بر نفس. 🔻تسلط بر نفس همان است كه امام صادق(ع) فرمود: ربوبيت (الْعُبُوديّةُ جوهَرَةٌ كُنْهُهَا الرُّبوبيَّة) 🔻پس اگر ما ماه رمضانى را گذرانديم، شبهاى احيايى را گذرانديم، روزه‏ هاى متوالى را گذرانديم و بعد از ماه رمضان‏ در دل خودمان احساس كرديم كه بر شهوات خودمان بيش از پيش از ماه رمضان‏ مسلّط هستيم، بر عصبانيت خودمان از سابق بيشتر مسلّط هستيم، بر چشم خودمان بيشتر مسلّط هستيم، بر زبان خودمان بيشتر مسلّط هستيم، بر اعضا و جوارح خودمان بيشتر مسلّط هستيم و بالاخره بر نفس خودمان بيشتر مسلّط هستيم و مى‏ توانيم جلو نفس امّاره را بگيريم، اين علامت قبولى روزه ماست. (ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آزادى معنوى)، ج‏23، ص: 474-473- با ویرایش جزئی -
┅⊰༻▫️💠 چه خوب است که از همان اول ماه رمضان، نگران آخر آن باشیم تا پس از پایان یافتنش، کمتر حسرت فرصت‌های از دست رفته را بخوریم! یعنی از ابتدا نگاه به اوج ضیافت رمضان داشته باشیم تا از بالاترین مراتب آن بیشتر بهره ببریم. 📚 کتاب شهر خدا؛ حجت الاسلام پناهیان؛ ص ۸۱
•••❈❂🌼🍃 از جزء بیست و نهم قرآن کریم: یادمون باشه همیشه حرف حق رو بگیم؛ حتی اگه توی اقلیّت بودیم. 🌼 سوره قلم، آیه ۲۸
•••❈❂🌼🍃 از جزء بیست و نهم قرآن کریم: یادمون باشه ملاک عمل پیش خدا، کیفیته، نه کمیّت. مهم اینه کارامون خالصانه برای خدا باشه، حتی اگه کم بود. 🌼 سوره ملک، آیه ۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیکر شهیدی که با صحبت‌های همسرش اشک ریخت! همسر شهید مرتضی عطایی می‌گوید: وقتی بهش گفتم سلام خوبی؟ دلمون برات تنگ شده بود، یهو رَگِ چشمش سبز شد و... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‎‎‌‌‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اندک اندک میرود از دیده مـاهِ مهربان هرکه جامانده بیاید، میرود دامن کشان روزهای آخرین مهمانــی پروردگـار بالحُسَین میگویم و اَلعفو را در پُشت آن 🌷الهی بالحُسَین اَلعفو خدایا مرا به حسینت ببخش 🌷اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَهَ 🌷الْحُسَیْنِ(ع)یَوْمَ الورود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مےگفت: انقلاب ڪارمند نمےخواد آدمِ جــهادے مےخواد... یڪے ڪه نیت و هدفــش از ڪار ڪــردن صرفا ڪسب درآمد نباشـه فرقِ حاج قاسـم با همڪارهاش توےهمیــن بود...
💌 سفارش می‌کنم مثل گذشته بدهکار به انقلاب و نظام باشی نه طلبکار. قانع باش در مقابل کمبودها یا کم‎مهری‌ها صبر داشته باش و مراقب باش فضاسازان تو را ناسپاس نکنند، عشق به ولایت فقیه و اطاعت کامل از ایشان سعادتمندی دنیا و آخرت را دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀روایت شهادت حاج حسین بادپا از زبان شهید مصطفی صدرزاده ♦️شهادت: ۳۱فروردین۱۳۹۴ 🇮🇷مکتب حاج قاسم "استان کرمان"
🔷دلنوشته شهید سلیمانی برای شهید حسین بادپا: 💠من هر شب دعایت میکنم و تو دعایم کن. اگر رفتی مرا یادت نرود. قول دادی، سلام مرا به یونس، حسین، حاج احمد، میرحسینی، همه و همه را سلام برسان. بگو: معرفت هم حدی دارد به آنها بگو : غریبم با روح و جان خسته غروبه وقت پرواز با بال شکسته کبوترها رفته اند من در دام صیاد خدایا... کی شود از دام خود گردم آزاد دوستت دارم برادرت قاسم سلیمانی ۱۳۹۲/۱۲/۱۲ 🇮🇷مکتب حاج قاسم "استان کرمان"
‏ممنون هستیم از همسر عزیزمان، دختران نازنین و همه بانوان عفیف جامعه که با حجاب قشنگ شون شهرمون رو پر از عطر ایمان می‌کنند. 🇮🇷 قدردان زنان با ایمان جامعه باشیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداح_جواد‌مقدم_۲۰۲۲_۰۵_۰۱_۲۰_۰۵_۵۴_۳۶۹.mp3
6.17M
خداحافظ ای سفره‌ی سبز افطار دعای سحر با چشای گوهر بار...💔
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
#رمان 💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_پنجاه_و_دوم گفت دلم برات تنگ شده.. تا برسد فرودگاه چن
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 می‌گفتم:(( حیف که نوشته‌ها را جمع نمی‌کنی وگرنه وقتی شهید بشی توی قد و قواره آوینی شناخته می‌شوی))😉 با کلمات خیلی خوب بازی می‌کرد.. هر دفعه بین وسایل شخصی دوتا عکس های من را با خودش می‌برد.. یکی پرسنلی یکی را هم خودش گرفته و چاپ می کرد... در ماموریت آخری با گوشی عکس از عکس ها می‌گرفت و با تلگرام می فرستاد. می گفتم :((چرا برای خودم فرستادی؟؟)) می گفت :((می‌خوام رو گوشی هم عکست رو داشته باشم))☺️ هر موقع به مقدمه یا بد موقع پیام می‌داد می‌فهمیدم سرش شلوغ است. گوشی از دستم جدا نمی‌شد بیست و چهارساعته نگاهم روی صفحه‌اش بود😢 مثل معتادها هرچند دقیقه یک‌بار تلگرام رو نگاه می‌کردم ببینم وصل شده است یا نه.. زیاد از من عکس و فیلم می‌گرفت.. خیلی هایش را که اصلاً متوجه نمی‌شدم یک‌دفعه برایم می‌فرستاد... عکس سفرهایمان را می‌فرستاد که یادش بخیر پارسال همین موقع😍 فکر این‌که برای چه کاری رفته است مرا آرام و دوری را برایم تحمل‌پذیر می‌کرد. گاهی به او می‌گفتم شاید تو و دیگران فکر می کنین من الان خونه پدرم هستم و خیلی هم خوش می‌گذره ولی این طور نیست هیجا خونه خود آدم نمی‌شود....😔 هیچ‌وقت از کارش نمی‌گفت در خانه‌ام همین‌طور خیلی که سماجت می‌کردم چیزهایی می‌گفت ولی سفارش می‌کرد به کسی چیزی نگو حتی به پدر و مادرت.. البته بعدا رگ خوابش دستم آمد کلک سوار کردم.. بعد از اینکه اطلاعات را لو می‌داد خودم را طبیعی جلوه می‌دادم و متوجه نمی‌شد 😄 با این ترفند خیلی از چیزها دستم می آمد.. حتی در مهمانی‌هایی که با خانواده‌های همکارانش دور هم بودیم ، بازم لام تا کام حرفی نمی‌زدم .. می‌دانست هر یک کلمه درج کنم ، سریع به گوش هم می‌رسد و تهش برمی گردد به خودم. کار حضرت فیل بود این حرف ها را در دلم بند کنم ، اما به سختی اش می ارزید. ✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
#رمان 💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_پنجاه_و_سوم می‌گفتم:(( حیف که نوشته‌ها را جمع نمی‌کنی و
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 می گفت:((افغانستانیا شیعه واقعی هستن!)) و از مردانگی هایشان تعریف می کرد😍 از لابه لای صحبت هایش دستگیرم می شد پاکستانی ها وعراقی ها خیلی دوستش دارند.. برایش نامه نوشته بودند وعطر وانگشتر وتسبیح بهش هدیه داده بودند.. خودش هم اگر در محرم وصفر ماموریت می رفت ، یک عالمه کتیبه وپرچم واین طور چیزها می خرید و می برد. می گفت:((حتی سنی هاهم اونجا باما عزاداری می کنن!)) یا می گفت:((من عربی خوندم و اونا بامن سینه زدن!)) جو هیئت خیلی بهش چسبیده بود. از این روحیه اش خیلی خوشم می آمد که در هر موقعیتی برای خودش هیئت راه می انداخت. کم می خوابید ، من هم شب ها بیدار بودم. اگر می دانستم مثلا برای کاری رفته ، تا برگردد بیدار می ماندم تا از نتیجه کارش مطلع شوم... وقتی می گفت:((می خواهیم بریم کاری بکنیم و برگردیم))‌ می دانستم که یعنی در تدارک عملیات هستند😬 زمانی که برای عملیات می رفتند ، پیش می آمد تا۴۸ ساعت هیچ ارتباط وخبری نداشتم. یک دفعه که دیر انلاین شد ، شاکی شدم که: ((چرا در دسترس نیستی؟دلم هزار راه رفت!)) نوشت:((گیر افتاده بودم!))👌 بعداز شهادتش فهمیدم منظورش این بوده که در محاصره افتادیم. فکر می کردم لنگ لوازم شده است.. یادم نمی رود که نوشت: ((تایم من با تایم هیئت رفتن تو یکی شده. اون جا رفتی برای ما دعاکن!))🖤 گاهی که سرش خلوت می شد ، طولانی هم باهم چت می کردیم.. ✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭😭 لحظه های آخرماه مبارک رمضان.. 🎤آیت‌الله مجتبی تهرانی ✍ اشکی بریزیم و التماسی کنیم که : 🤲 االلَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِيمَا مَضَي مِنْه فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ !😭😭
🌸سحـــر بیست و نهــم خداحـافـظ؛ نزدیکــترین رفیـق خداحـافـظ؛ آرام تــرین اَنیـــس خداحـافـظ؛ عاشق ترین همــراه ❄️الحمداللّــه برای هر الماسی که به چشمانمان بخشیدی. الحمداللّــه برای هر بوسه ای که در سجاده سحر، و ضیافت افطــار، مهمانمان کرده ای! الحمدللّــه برای دور همی های شبانه ای که، ما را از سرتاسر زمیــن، فقــط بصرفِ جرعه ای عشــق، دور هم جمع کردی. و مــا سی سحـ💫ـر، دست در دست هم، مهمانِ آغوشی بودیم، که به اندازه همه ی اهل زمین، جا دارد! الحمداللّــه برای رفاقتهایی که، از پسِ فرسنگها فاصله، فقط و فقط در دایره ی محبت تـــو، آغاز شــد و قرار است تا آسمانــت طــــول بکشــد. 💢خداحافظ های پر از پــرواز خداحافظ پر از اُمیـــــد خداحافظ دردِ دل های عاشقانه ی سحــر راستــی رفیــ🤝ـق! آیا ما سفره ی دیگــری از تو را تجربـه خواهیم کرد؟ نمیدانیم؛ به کداممــان، فرصتِ درآغـوش کشیدنِ دوباره ات را خــواهند داد؟ اما یقین بدان؛ از تو عــزیزتر، ثانیه هایی در گذر زمان، سراغ نداریــم! ✨به خُـــدایی می سپاریمَــت که تو را مایه ی سبکبالی دلهای آشفته مان آفـــرید! ✨به دست همان دلبری می سپاریمت، که تمنّــای دلهایمان را برای سرکشیدنِ جرعه های دیگرت، می داند و می بیند! خداحافـ✋ـظ رمضـان دعایمان کن، تا دست در دست هم... برای درآغوش کشیدنِ دوباره ات، آماده شویم! دعایمان کن... تا آمدنِ دوباره ات، راهِ آسمــان را گُــم نکنیم. اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج
•••❈❂🌼🍃 از جزء بیست و نهم قرآن کریم: یادمون باشه به خاطر رفاه زن و بچه و جلب رضايت دوست و آشنا، خودمون رو جهنمى نكنيم. چون اون دنیا، هيچ کدومشون به داد ما نمى‌رسن. 🌼 سوره معارج، آیه ۱۱-۱۲
🌷 مرحوم سیدعلی (ره) : هيچ‏ گاه پس از نمازهاى واجب خود ، ‏ حضرت صدّيقه (صلوات الله عليها) را ترک ننماييد ؛ زيرا اين تسبيحات‏ ، يكى از انواع شمرده شده است. 📒 مهر تابناک ، ص ۲۳۴ 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃