معرفی شهید مدافع حرم:
🌷بسیجی پاسدار امیر سیاوشی🌷
تکاور نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
تاریخ تولد: ۱۳۶۷/۳/۱۵
محل تولد: تهران
وضعیت تاهل: متاهل
تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۹/۲۹ (مصادف با شهادت امام حسن عسگری «ع»)
تاریخ رجعت پیکر: ۱۳۹۴/۱۰/۶
محل شهادت: سوریه، حلب
محل دفن: آستان مقدس امامزاده علی اکبر چیذر
شخصیت مورد علاقه: رهبر معظم سید علی خامنهای
شهید مورد علاقه: شهید سید احمد پلارک
مداح مورد علاقه: حاج محمود کریمی
تکیه کلام: یا علی مدد
دو بیتی مورد علاقه:
شکر خدا که در پناه حسین ایم
عالم از این خوبتر پناه ندارد
۲۰ روز دیگر عروسی امیر بود که پرکشید🕊🥀
شهید امیر سیاوشی شاه عنایتی دو سال با همسرش ریحانه قرقانی عقد کرده بودند عشق و علاقه بین این دو آن قدر زیاد بود که همه آرزوها و برنامههای چند سال آینده زندگی شان را با هم چیده بودند. قرار بود اگر پسردار شدند اسمش محمدطاها باشد و دخترشان را نازنین زهرا بگذارند.
امیر مثل خیلی از تازه دامادها عاشق زن و زندگیاش بود، اما درست در زمانی که میخواستند زندگی مشترکشان را زیر یک سقف آغاز کنند، همه داشتههای دنیایی را رها کرد و در اعزام به سوریه شهید شد.
💞روایتی از زندگی عاشقانه شهید امیر سیاوشی از زبان همسرش ریحانه قرقانی:
من انتخاب خود شهید بودم. در محله من را دیده و پسندیده بود. هر دو ساکن محله چیذر بودیم. یک محله سنتی و مذهبی. این محله از قبل انقلاب هم همین طور بود. مردمش زمان انقلاب، انقلابی بودند و زمان جنگ هم رزمنده. امیرم متولد ۱۵ خرداد سال ۱۳۶۷بود، به قول خودش روز قیام خونین مردم علیه طاغوت به دنیا آمده بود. همسرم بعد از سه سال تحقیق پیشنهاد ازدواجش را با خانواده من مطرح کرد.
امیر خادم امامزاده علی اکبر چیذر بود و من را هم در آستان امامزاده دیده بود. من و امیر در تاریخ ۱۳خرداد ماه ۱۳۹۲با هم عقد کردیم. دو سال و نیم عقد بودیم و تازه قرار بود زندگیمان را شروع کنیم که به شهادت رسید. یعنی قبل از آغاز زندگی مشترکمان آسمانی شد.
من و امیر قرار گذاشته بودیم بدون مراسم و تشریفات، بعد از یک سفر مشهد و زیارت امام غریب زندگیمان را شروع کنیم. یک زندگی ساده به رسم و سبک زندگی شهدا. همیشه میگفتیم کیفیت بهتر از کمیت است و آرامش در زندگی از هر نعمتی بالاتر است.
#شهید_امیر_سیاوشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادرمرتضی جاوید شهید غواص
َ
☘بیشتر ما این گونه آموزش دیده ایم که مدام در پی چیز بعدی و بعدی و بعدی باشیم.
اما اگر در طی مسیر ، خودمان را از خوشحالی محروم کنیم، اگر خود را متقاعد سازیم که شادی ما فقط در مقصد مطلوبمان وجود دارد، در چرخه پایان ناپذیر خواستن و انتظار کشیدن، انتظار کشیدن و خواستن گرفتار می شویم.
هنگامی که برای خوشحال بودن، برای تجربه نشاط، خوشی، شور و شوق یا موفقیت در انتظار «آن روز که ...» هستیم، در توهمی زندگی می کنیم که موجب دلمردگی مان می شود و توان لذت بردن از زندگی کنونی را از ما می گیرد. فکر کردن درباره آینده و تعیین هدف، هیچ اشکالی ندارد.
در واقع به نظر من این کارها برای رسیدن به توان کامل خود، ضروری هستند.
اما زندگی کردن در رویای «آن روز که ...» زندگی واقعی یعنی همین زندگی جاری ما را متوقف می کند.🍀🍃
🌹♥️
1_929417681.mp3
8.08M
عجباحساسنابۍبود
خوابِڪربلاٺ...🥀
من ماندم با همه بیتابیام💔
ما هر شب با هم بیرون میرفتیم. اگر نمیتوانست شب بیاید یا هیئت داشت، حتماً ناهار به دیدن من میآمد و با هم ناهار میخوردیم. یک روز با هم بیرون رفتیم. در راه بودیم که امیر گفت میخواهد به هند برود و این سفر یکباره پیش آمده است. در اصل میخواست به سوریه برود و نمیخواست به من بگوید که قرار است کجا برود. با هم رفتیم تا با ماشین کمی بگردیم. دراین میان من بودم و امیر و همه داشتهام که حالا داشت به سفر کاری میرفتدراین میان من بودم و امیر و همه داشتهام که حالا داشت به سفر کاری میرفت و من بودم با همه بیتابی زنانهام.
همسر شهید بودن، یک حس ویژه است❤️🔥
انگار شهادت را بیشتر از من دوست داشت😭😭
#شهیدامیرسیاوشی
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حتما ببینید👌👌
شهید امیر سیاوشی سفارش کرده بود به مهمانان جشن عروسی شان گفته شود بدون چادر به مراسم نیایند⭕️
همین طور در وصیت نامه ی کوتاهش نوشته بود:
❌راضی نیستم کسی در تشییع جنازه ام
بدون چادر بیاید!❌
#شهید_امیر_سیاوشی
¦→🌤•••
خدایا...♥️
ازتومیخواهمچادرمراآنچنان
باچـادرخاڪیجدهےسادات
پیونـدبزنیڪہاگر . . .
- جآنازتنـمرَوَد
چادرازسرمنرود!(:🦋