- سلام می دهم از بام خانه سمت حرم
- ببخش نوکرتان را بضاعتش این است!
حسین جااااانم ♥️
انسان شناسی ۲۵٠.mp3
12.06M
#انسان_شناسی ۲۵۰
#رهبری
#استاد_شجاعی
☜ در حرکت به سمت تکامل انسانی،
چه در پیشرفتهای شما،
و چه در عقبگردهای شما،
میزان اعمال خیر
یا میزان گناهان شما نیست که تعیین کننده است!
✦ میزان پیشرفت
یا عقب افتادنهای شما را
فاکتور مهمِ دیگری است که تعیین میکند.
[-اَللّهُمَّأَنْتَثِقَتيفيكُلَّكَرْب-]
خداوندا
توتکیهگاهمنیدرهراندوه :)🌿
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
-
توضمانتنکنی درشب قبرم چهکنم؟
بارعصیان مراجز توکسی ضامن نیست💛!
-ارباب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
🌻💛"عشق یعنی ضربان حرم
اسم مرتضی علی تو اذان حرم"
#یکشنبهعلوی🌱
••🥀☁️••
#شهیدانه
اجرکسانیاستکهدرزندگی خود
مدامدرحآلدرگیری بانفسندو زمانی که
نفسسرکشخود را رامنمودند،
خداوندبهمزد این جهاداکبـر،شهادت را
روزیآنهاخواهدکرد . .(:
#شهیدمحمدمهدیلطفی🍃
.
#پندانه
ڪسۍ ڪہ نگران زندگیش باشہ
نگران عاقبتش باشہ
حتما نمازش رو میخونہ
ببین؟!
حتۍ اگہ گناهم میڪنۍ بازم نمازتو بخون
حتۍ اگہ حوصلہ ام نداشتیا بازم بخون
نمازتو ترڪ نڪن:/
جدۍ میگم
همین نماز یہ روز نجاتت میدھ
نماز بخون قبل از اینڪہ براٺ نماز بخونن'😟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌱
#استورے🌿°•📲
#روزشمار_غدیر
♦آقا رسول الله صلوات الله علیه
می فرمایند:
ای مردم! فرزندان خود را بامحک محبت علی بیازمایید.
.
°•🌱
۲۱خردادماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم
#شهید_حیدر_جلیلوند ( #محراب) گرامی باد.🥀
🍁ولادت: ۶۵/۹/۲۶
🌹شهادت: ۹۶/۳/۲۱
🕊محل شهادت: سوریه، حماه، اثریا
🍁نحوه شهادت: اصابت گلوله مستقیم به سر
.
آرامشی که خونهی پدربزرگ و مادربزرگ داره ، اصلا قابل وصف نیست ... آدم میتونه کنج خونهی قدیمیشون بشینه و دلشو پر بده تا بره به سمتِ هرجا و کنار هرکسی که دلتنگشه بشینه .
آدم میتونه خونهی بابابزرگ، چشم هاشو روی هم بزاره و خیالبافی کنه و از درخت آرزوها هر میوه ای رو که میخواد بچینه . کاش سایهی این دو تا فرشتهی مهربون همیشه بالای سرِ آدم بمونه .
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد قسمت 37 تا نیمه های شب من و حمید گل گفتیم و گل شنیدیم عادت کرده
🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸🌱
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد
قسمت 38
دوا بنما دوای بی دوا را
برای روزهای آخر سال که همه جا پر از تنگ های ماهی قرمز و سفره های
هفت سین می شود بیش از حال و
هوای سال تحویل یادآور خاطره های قشنگ سفرهای راهيان نور است
از دوم دبیرستان که برای اولین بار پای به مناطق جنوب باز شد ،
دوست داشتم هر سال شهدا من را دعوت کنند تا مهمانان باشم از
اولین سفر راهيان نور بدجور شهدا
من را نمک گیر کرده بودند.
با اینکه در آن سفر من و دوستان
خیلی شلوغ کردیم اکر برنامه های کاروان را می پیچاندیم و بیشتر
در حال و هوای شوخی ها و شیطنت خودمان بودیم ولی جاذبه ای که خاک شهید و این سفر داشت باعث می شد
هر ساله اواخر اسفند من بیشتر از سال تحویل ذوق سفر راهیان نور را داشته باشم.
به خاطر کنکور دو سال اردوی جنوب نرفته بودم خیلی دوست داشتم امسال هر طور شده بروم همان لحظه ای که تاریخ اعزام کاروان دانشگاه به اردوی جنوب قطعی شد به حمید پیام دادم، دوست داشتم با هم به عنوان خادم به اردو برویم ،جواب داد: اجازه بده کارامو بررسی کنم آخر سال سخته مرخصی بگیرم بعد از ظهر با مامان میآییم خونتون هم ننه رو ببینیم هم خبر میدم اومدنم جوره یا نه.
نماز مغرب را که خواندم متوجه شدم
ننه مثل همیشه دست هایش را بلند کرده و سر سجاده برای همه دعا
می کند ،جلو تر رفتم و گفتم :
ننه دو ساله که جور نمیشه
برم اردو ،دعا کن امسال قسمتم شه ،
ننه اخمی کرد و گفت: می بینی حمید آنقدر تو رو دوست داره کجا
می خوای بری؟
گفتم: خودمم سخته بدون حمید بخوام برم ،برای همین بهش گفتم مرخصی
بگیره با هم بریم.
تازه سفره شام را جمعه کرده بودیم که حمید زنگ خانه را زد،همراه عمه آمده بوداز در که وارد شد چهره اش خبر
می داد که جور نشده مرخصی بگیرد،
به آنها رفتن من هم زیاد راضی نبود از بس به من وابسته شده بود تحمل این چند روز سفر را نداشت.
من و عمه و مادرم رفتیم داخل اتاق که کنار ننه باشیم وسایل اتاق را مرتب
می کردم، لباس ها را از چمدان ها
پایین ریخته بودم یک روسری سبز چشمم را گرفت به عمه گفتم: عمه جان این روسری رو سر کن فکر کنم خیلی به شما بیاد، روسری را سر کرد حدسم درست بود گفتم: عالی شد ساخته شده برای شما
عمه قبول نمی کرد گفت: وقتی رفتید زیارت به عنوان سوغات بدین به بقیه ،من روسری زیاد دارم ،حمید را صدا کردم تا عمه را با این روسری ببیند مادرم آن قدر اصرار کرد تا عمه پذیرفت.
ادامه دارد....
#شهیدحمیدسیاهکالی
🍃شیرینی روزگار
عاشقان صادق تو سختیهای کمرشکن روزگار را به جان میخرند تا تو را به دست بیاورند ولی کسانی که از عشق جز ادعا بهرهای ندارند، تو را میخواهند تا سختیها را از آنها دور کنی.
عاشقان صادقت، در مستی عشق تو شکرانۀ سختیهای روزگار را به جا میآورند، مدعیان عشقت اما تو را به باد گلایه میگیرند اگر بار سختیهایشان سنگین شود.
این عشق با صداقت چه متاع گرانبهایی است و ما بیبهره از آن! ما را بینصیب رها نکن از این عشق بیمثال!
شبت بخیر شیرینی روزگار!
🌙✨
فرازی از #وصیت_نامه #شهید_حیدر_جلیلوند :
همسرم از تو میخواهم در نبود من صبوری کنی و از مادر سادات حضرت صدیقه طاهره(س) استمداد کنی، عفت پیشه کنی و به فرزندمان بیاموزی، که در محشر سرافکنده و خجل ظاهر نشوی.
از پدر و مادر بزرگوارم که مرا تربیت نموده و در این راه قرار دادهاند تشکر میکنم و از آنها خواستار صبر و شکیبایی هستم.
خداوندا من بنده گنهکار توأم مرا ببخش و بیامرز.
دوست داشتم در زمان حیاتم یکبار با همسر و دخترم خدمت رهبر عزیزم برسم امّا نشد. ولی الآن از خدا میخواهم که بعد از شهادتم رهبر بزرگوارم دست نوازشی بر سر دخترم بکشد و رهبرم اجازه بدهند خانوادهام ایشان را ملاقات نمایند.
🌹شهادت : ۲۱ خرداد ۹٦ حماء سوریه
مصادف با ۱٦ ماه مبارڪ رمضان
.
قلبے شڪستہ و همہ شب در هواےتو
پر مےڪشد بہ نیٺ ایوان طلاےتو
دستم نمےرسد بہ ضریح تو یاحسین
ڪاری بڪن براے من عالم فداےتو
صلی الله علیک یا اباعبدالله ♥️
شبتون حسینی🌙
4_5827978356737445518.mp3
6.53M
کمکم داره یادم میره...💔
🎙کربلاییپیامکیانی
رزق حسینی شبانه 🌙💗
التماس دعا
مولاجانم
🌱چگونه سرکنم بدون عشق،صبح و شام را
چه علتی بیاورم ندیدن مدام را؟
🌱شلوغ شد دل من از بروبیای هرکسی
ولی دوباره یادِ تو شکست ازدحام را...
🌤اللهمعجللولیکالفرج 🌤
الهی!
به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن، تا کوچکی آنچه ندارم نا آرامَم نکند ...