6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌نصیحت رو راحت خرج نکن
🔹بذار فرزندت خودش به نتیجه برسه
🔹لطفاً بچههارو از نصیحت فراری ندید!
♦️توصیه امام رضا(ع) به پدر و مادرهایی که زیاد نصیحت میکنند.
🌹@tarigh3
آدمهایی که میتونی باهاشون راجب مزخرفترین و مسخرهترین چیزا شوخی کنی ولی دو دقیقه بعدش میشه راجب عمیق و جدی بودن ِزندگی باهاشون حرف بزنی ،
واقعیترین و نزدیکترین آدمهای زندگیتن:)🍃
🌹@tarigh3
در دنیا جز شما خبری نیست
شما تنها خبر خوش این عالمید...♥
#امام_زمان_عج
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما رو گردن بگیر یا ابا عبدالله...💔
فقط امام حسین علیه السلام رو بچسب
هر چی میخوای ازش بخواه، یکی یدونه ست
و از خدا هر چی بخواد بهش میده...
شهید روح الله قربانی🕊🌷
اون چیزی که شما به نام شانس می شناسید
در واقع همون لطف خداونده که تو بهترین زمان تو زندگی شما نمایان میشه...
YEKNET.IR - shoor - hafteghi 12 khordad - nariman panahi.mp3
3.33M
🍃همه جا کربلا همه نینوا
🍃من ابالفضلیم به امید خدا
🎙 #حاج نریمان_پناهی
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دههی_کرامت
میهمان و میزبان چایخانه #امام_رضا (ع)
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «#درد
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا
🔹فصل: اول
🔻 قسمت: دوم
_ننه، شیخ تو مسجد گفته «روزه ی شما در صورتی درسته که زمان روزه گرفتن زبان، گوش و چشم تون هم روزه باشه؛ یعنی دروغ نگین، تهمت نزنین، غیبت نکنین و…». خودم می دونم روزه ی کلّه گنجشکی چیه. به خاطرمن، روزه ات رو باطل نکن.
🔻قسمت:سوم
حسین به سنی رسیده بود که میتوانست سوار موتور باباش بشود؛ولی پاهاش کامل به زمین نمی رسید. از بس عشق موتور سواری داشت، رانندگی با موتور را زود یاد گرفت. گه گاهی دور از چشم باباش، موتور را بر می داشت و توی حیاط رانندگی می کرد.
یک روز صبح زود پا شد و با پدرش رفت سر کار. به باباش می گوید《بابا، امروز می بینم تو فکر صبحانه ی کارگرهات نیستی! صبح که ننه، چیزی همراهت نکرد!》.باباش می گوید《خودم به ننه ات گفتم غیر از چای، چیزی نذاره. می خوام به کارگرها ساندویچ بدم.》. حسین، همین که از دهن باباش درمی آید که می خواهد برود برای کارگرها ساندویچ بخرد، از خدا خواسته می گوید《بابا، سوئیچ موتور رو به من بده. خودم می رم براشون می خرم.》. باباش می گوید《مگه تو موتور سواری بلدی؟!》. بادی به غبغبش می اندازد و می گوید《بله که بلدم. کاری نداره.》. سوار موتور می شود و دوری جلوی باباش می زند.
ادامه دارد.......
🌹@tarigh3