eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
1هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
7.3هزار ویدیو
47 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
☆بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ☆ #روز_دهم_چله_زیارت_عاشورا🌱 🏴 ۲۶تیرماه ۱۴۰۳ روز دهم م
🍃شهید جوانی ۲۹ ساله از عاشقان ولایت، سال ۶۴ در شهر مشهد علیه السلام از خانواده مذهبی به دنیا آمد. در رشته حسابداری و حقوق، کارشناس شد. 🍃شهید جواد ۱۷ سال عضو فعال بسیج بود و در امور خیر از دوستانش سبقت میگرفت. جانبازان آسایشگاه با دست و قلب پاک او تمیز و بانشاط میشدند و غذای مراسم عزاداری هیئت محل توسط او پخته میشد و... 🍃تا زمانی که خبر هجوم داعش به حرم معصومین در و عراق را شنید. بیقرار شد؛ با تلاش بسیار مدارک اعزام به عراق را گرفت و کنار ، در واحد تخریب به نبرد پرداخت. سرانجام در فلوجه نزدیک مزار امام جواد علیه السلام، تاریخ ۹۴.۴.۲۶ با تله انفجاری مین به شهادت رسید. سعادت داشت پیکرش را به ببرند و دور حرم اربابش طواف دهند. شادی روح مطهرشون صلوات 🌷 🌹@tarigh3
«تارمویی از محبت اهل‌بیت برای نجات کافیست» آیت‌الله بهجت.
«پروردگارا! آن كه تو را نيافت، چه يافت و آن كه تو را يافت، چه از دست داد؟» امام حسین (ع). 🌹@tarigh3
🏴🏴🏴 بزرگی می‌گفت: دختر ها و خانوم هایی که تو ایام عزاداری ماه محرم آرایش میکنن میان روضه یا میرن کنار خیابون تماشای دسته های عزاداری منو یادِ زن های شامی می‌اندازن که وقتی بهشون خبر رسید کاروان اسرای کربلا و سر های بریده به شام رسیده آرایش کردن و خلخال به پاهاشون بستن و هلهله کنان به تماشای اون عزا رفتن ... هیچ‌ وقت این حرفِش رو فراموش نمیکنم.. ‌ تلنگر🤔😏 🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شراب خوار،قمارباز، زناکار، بی حجاب و.. میتونن بیان به مجلس عزاداری امامجلس عزا جای شرب خمر، زنا،قمار وکشف حجاب نیست! عزاداری زنان در لندن رو ببینید! «عزادار واقعی»حرمت نگه میداره چون میدونه درمحضر کی قرار داره! زنجیرزنی دختران بی حجاب اسمش عزاداری امام حسین نیست نمایش خیابانی و اشاعه علنی فحشاس. 🌹@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
☆بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ☆ #روز_یازدهم_چله_زیارت_عاشورا🌱 🏴 ۲۷تیرماه ۱۴۰۳ روز یا
📚معرفی شهیده زینب کمائی📚 🍃زینب کمایی متولدخرداد1346 شهر آبادان است. مادربزرگش نام «میترا»را برای وی انتخاب می کند،نامی که زینب بعدهابه آن معترض می شود... 🍃 بارها به مادرم گفت: «مادربزرگ، این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟ اگر در آن دنیا از شما بپرسند که چرا اسم مرا میترا گذاشته اید، چه جوابی می دهید؟ من دوست دارم اسمم باشد. من می خواهم مثل زینب(س) باشم.»🖇️ میترا تنها اولاد من بود که اسم خودش راعوض کردوهمه ی ماراهم وادار کرد که به جای میترا به او زینب بگوییم.🌿  با شروع جنگ، زینب به همراه خانواده اش مجبور به مهاجرت به شاهین شهر اصفهان می شود. با توجه به وضعیت فرهنگی ضعیف شاهین شهر در آن زمان، زینب از طریق فعالیت در بسیج ، کلاس های جامعه زنان، و فعالیت های پرورشی و تربیتی در دبیرستان، و ارتباط با امام جمعه شهر، سعی در بهبود وضعیت فرهنگی شاهین شهر دارد💕. در این زمان چهار عضو خانواده کمایی در جبهه مشغول خدمت بودند؛ دو خواهر به عنوان امدادگر در پشت جبهه و دو برادر رودررو با دشمن.👊🏻 اما خلوص و عمق فعالیت های انقلابی زینب سبب شد پس از شش ماه از حضورش در شاهین شهر، در شب اول فروردین سال 1361 در راه بازگشت از مسجد به خانه توسط منافقین ربوده وباگره چادرش به شهادت برسد😔 پیکر پاکش سه روز بعد کشف شد و سپس همراه باشهدای فتح المبین در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.🥺 🍃زینب در وصیت نامه اولش از من خواسته بود که درمرگش گریه نکنم و حتمادرآبادان دفنش کنم.اما از قرار معلوم بعدازنوشتن وصیت نامه خوابی می بیند که باعث می شود وصیتش را تغییر دهد. شادی روح مطهرشون صلوات 🌹
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
📚معرفی شهیده زینب کمائی📚 🍃زینب کمایی متولدخرداد1346 شهر آبادان است. مادربزرگش نام «میترا»را برای وی
....بعد از نوشتن وصیت نامه خوابی می بیند که باعث می شود وصیتش را تغییر دهد: « دیشب خواب دیدم که با چند نفر از خواهران داریم به جبهه می رویم🥀... اما آنجا جبهه واقعی من نبود. من در خواب درک کردم که جبهه من، شهر من و کار من، دشمنی با دشمنان خداست. » بعد از این خواب، زینب وصیت نامه جدید را نوشت. دیگر برای او دفن شدن در آبادان مهم نبود.🥺 زینب وصیت نامه دومش را خیلی عاشقانه نوشته است. او طوری از شهادت حرف زده، مثل اینکه منتظر رفتن است.🕊️ زینب وصیت نامه دومش را در تاریخ 13/12/1360 یعنی هجده روز قبل از شهادتش نوشته بود. زینب یک دفتر به اسم « دفتر پند و نصیحت» داشت. اول دفتر، اسم هجده نفر از دوستانش را نوشته بود و برای هرکدام از آنها یک صفحه گذاشته بود که در آن صفحه هر انتقادی از زینب دارند بنویسند.🥹 زینب در دفتر خود سازی خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛از نماز به موقع و یاد مرگ و همیشه وضو داشتن و خواندن نماز شب و نمازغفیله و نماز امام زمان(عج) ،😢 تا ورزش صبحگاهی و قرآن خواندن بعد از نماز صبح و دعا کردن و کمتر گناه کردن کم خوردن صبحانه و ناهار و شام. از دست نوشته های زینب کمایی: 🍃«خانه ی خودم را ساختم. اینجا جای من نیست. باید بروم. باید بروم.»🍃😭 روی بیشتر دفترهایش نوشته: «به نام او که از اویم. به نام او که به سوی اویم. به نام او که به خاطر اویم. به نام او که زندگی ام در جهت اوست. رفتنم به اوست، بودنم به اوست، جانم اوست. احساسش می کنم. با ذره ذره ی وجود احساسش می کنم، اما بیانش نتوانم کرد...»🍃 🌹@tarigh3
آن کسی که همه اش گریه ی عاشورا بود آب می دید به یاد جگر سقا بود چشم هایش همه شب هیأت واویلا داشت تا نفس داشت فقط گریه کن بابا بود 🌹@tarigh3
گفتم از گریه مگر باز شود عقدهٔ دل آن هم از طالع برگشته گره شد به گلوی - فروغی بسطامی 🌹@tarigh3
اینطوری پاسخ بدید 🌹@tarigh3
🏴🏴🏴 صلی الله علیک یااباعبدالله 🌹@tarigh3