خدایا، راضیایم به رضایِ تو،
ولی راضی نشو به بیقراریِ ما
🌹@tarigh3
#آیههایآرامش
🔹فلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا
🔸پس این زندگی دنیا [ی زودگذر و فانی] شما را گول نزند
📗سوره فاطر، آیه 5
🌹@tarigh3
♡
🔸حتما شما هم شنیدید که
مولا #علی علیه السلام فرمودند :
که ای دنیا من تو رو سه طلاقه کردم
کاش ،دلمون و نگاهمون بشه خدایی
تا دنیا برامون خودنمایی نکنه....😔
#سلام_روزتون_سرشار_از_عطر_خدا
🌹@tarigh3
💬 سؤال:
آیا محبت به نامحرم اشکال دارد؟
✅ پاسخ:
🔹 هر گونه ارتباطی که خارج از ضوابط و احکام شرعی باشد و یا مفسدهای بر آن مترتب شود و یا خوف ارتکاب گناه در میان باشد، جایز نیست.
📚 پینوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله خامنهای.
🌼اللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْر🌼
🌹@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
#قسمت_سيزدهم #شهيد_مهدي_زين_الدين بعد از مدتی آقا مهدی گفت " منطقه ی عملیاتی من دیگر جنوب نیست
#قسمت_چهاردهم
#شهيد_مهدي_زين_الدين
خانه ای که برایمان گرفته بود کنار سپاه بود . یک خانه ی دو اتاقه که مهدی هیچ وقت فرصت نکرد شب آن جا بخوابد . به من گفت که " خودت برو آن جا . مجید را می فرستم بیاید سر اسباب کشی کمکت کند . " مجید آمد و وسایلمان را جا به جا کرد . موقع رفتن گفت " من دارم می روم منطقه . با آقا مهدی کاری ندارید ؟ " گفتم " سلام برسان . " گفت " سلام لیلا را هم برسانم ؟ " گفتم " سلام لیلا را هم برسان . " مجید موقع رفتن واقعاً قیافه اش نورانی شده بود .
اول که به آن خانه رفتم ، خانم باکری قرار بود دو - سه ساعت بعدش برود ارومیه ، خانم همت ، را از قبل ، از اردوی تحکیم می شناختم . ولی ژیلایی که الآن می دیم با آن دختر پر شر و شور سابق خیلی فرق داشت . شکسته شده بود . با خانم باکری هم کم کم آشنا شدم . سعی می کردم جلوی آن ها جوری رفتار کنم انگار که من هم شوهر ندارم . فکر می کردم زندگی آن ها بعد از رفتن آدم هایی که دوستشان داشته اند چه قدر سخت است . فکر کردم خُب ، اگر برای من هم پیش بیاید چه ؟ اگر دیگر مهدی را نبینم …. فکر می کردم حالا من پدرو مادرم توی قم هستند آن ها چه ؟ ولی روحیه ی سرزنده و شوخشان را که می دیدم ، می فهمیدم توانسته اند خودشان را نگه دارند . بعضی وقت ها هم آن قدر به سر نوشت خانم همت و باکری فکر می کردم که یادم می رفت من هم شاید روزی مثل آن ها بشوم .
بین راه هوا بارانی بوده و دیدشان محدود . مجبور بودند یواش یواش بروند . که به کمین ضدّ انقلاب بر می خورند . آن ها آرپی جی می زنند که می خورد به در ماشین و مجید همان جا پشت فرمان شهید می شود . آقا مهدی از ماشین پایین می آید تا از خودش دفاع کند
یک شب گفتند " حالا ببینیم قمی ها چطور غذا درست می کنند . " من هم خواستم که برایشان نرگسی درست کنم . داشتم غذا درست می کردم که یک خانمی آمد در زد و یک چیزی به آن هاگفت . به خودم گفتم " خب ، به من چه ؟ " شام که آماده شد هیچ کدام لب به غذا نزدند . گفتند " اشتها نداریم " سیم تلویزیون را هم در آورند .
#شهيد_مهدي_زين_الدين 🌸
🌹@tarigh3
#قسمت_پانزدهم
#شهيد_مهدي_زين_الدين
فردا خواهرم آمد دنبالم . گفت " لباس بپوش باید برویم جایی . " شکی که از دیشب به دلم افتاده بود و خواب های پریشانی که دیده بودم ، همه داشت درست از آب در می آمد . عکس مهدی و مجید هر دو را سر خیابانشان دیدم .
آقای صادقی که چند ماه بعد از ایشان شهید شد جریان شهادتش را برایم تعریف کرد . آقا مهدی راه می افتد از بانه برود پیرانشهر در یک جلسه ای شرکت کند . طبق معمول با راننده بوده ، ولی همان لحظه که می خواسته اند راه بیفتند ، مجید می رسد و آقا مهدی هم به راننده می گوید " دیگری نیازی نیست شما بیایید . با برادرم می روم . " بین راه هوا بارانی بوده و دیدشان محدود . مجبور بودند یواش یواش بروند . که به کمین ضدّ انقلاب بر می خورند . آن ها آرپی جی می زنند که می خورد به در ماشین و مجید همان جا پشت فرمان شهید می شود . آقا مهدی از ماشین پایین می آید تا از خودش دفاع کند و تیر می خورد . تازه فردا صبح جنازه هایشان را پیدا کرده بودند که با فاصله از هم افتاده بود .
خواب زمان را کوتاه تر می کند . دو سال پیش او را همین جوری خواب دیده بودم . می خواستم همان جوری باشم که او خواسته . قرص و محکم . سعی می کردم گریه و زاری راه نیندازم . تمام مدت هم بالای سرش بودم . وقتی تو خاک می گذاشتند ، وقتی تلقین می خواندند ، وقتی رویش خاک می ریختند . بعضی مواقع خدا آدم را پوست کلفت می کند . بچه های سپاه و لشکرش توی سر و صورت خود می زدند . نمی دانستم این همه آدم دوستش داشته اند . حرم پر از جمعیتی بود که سینه می زدند و نوحه می خواندند . بهت زده بودم . مدام با خود می گفتم چرا نفهمیدم که شهید می شود . خیلی ها گفتند " چرا گریه نمی کند . چرا به سر و صورتش نمی زند ؟ "
وقتی قرار است مرگ گردن بندی زیبا بر گردن دختر زندگی باشد ، در بر گرفتن آن هم مثل نوشیدن شیر از سینه ی مادر است ؛ همان قدر گرم ، همان قدر گشوده به دنیایی دیگر ، پر از شگفتی موعود .
#شهيد_مهدي_زين_الدين 🌸
🌹@tarigh3
💔
به جایی رسید
که حضرت آقا بهش میگفت.. :
شما نفس کشیدنت هم مبارزه است..
بهش میگفت:
هر موقع هر جوری بمیری
قطعا شهیدی..!
✍🏻خیلی حرفه ها..💔
باید اینجوری بشیم.. 😔
#شهید_علی_خوش_لفظ
🌹@tarigh3
•
رفیقش میگفت:
تو تهران یه بار یه خانمی که
وضع #حجاب خوبی هم نداشت
از عباس آدرس پرسید،
عباس تا وقتی که آدرس رو کامل گفت،
سرش پایین بود،
تا حدی که خانومه صداش در اومد و گفت
بابا یه دقیقه منو نگاه ببینم چی میگی!
بعدش من به عباس گفتم:
چرا یه لحظه نگاهش نکردی؟!
اینجور جوابمو داد:
حَظّ و لذتی که تو نگاه نکردن
به #نامحرم هست،
تو بقیه عبادت ها نیست...!
#شهید_عباس_دانشگر
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣⚫️مردم عالم باید بفهمند که تمام کارها به دست حضرت مهدی عجلالله تعالیٰ فرجه الشریف درست میشود و هیچ کسی نمیتواند جایگزین متخصص معصوم زمان باشد.
🛑این همه کشت و کشتار و مصیبت و معصیت که در عالم رخ میدهد جزء علائم ظهور در آخرالزمان است.
❇️شرایط و زمینه ظهور باید آماده شود ، توسط یاران حضرت ، چنانچه اگر جسم امام در غیبت است ، اما ولایت امام زمان عجل الله تعالیٰ فرجه الشریف ، در عالم جاریست عدهای از شیعیان باید در وفا به عهد خود نسبت به ولایت حضرت همدل شوند و تشکیلاتی گسترده برای پیاده کردن تهذیب در جهت تبعیّت تام از امام زمان عجل الله تعالیٰ فرجه الشریف در جامعه آماده کنند تا شرایط برای نفوذ و غلبه به تمدن غرب و مقابله با تهاجمات فرهنگی بر علیه ولایت حضرت مهدی عجل الله تعالیٰ فرجه الشریف ، در جامعهٔ جهانی فراهم شود.
⬅️نفوذ شیطان در باطن افراد شکل گرفته شده و ازحقیقت تبعیّت از متخصص معصوم دور شدند.
#کلیپ_مهدوی
استاد#رائفی_پور
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
"خدای من"
به حضورت،
به نگاهت،
به یاریات نیازمندم.
سالهاست به این نتیجه رسیدهام که تنها تو
آن مشترک مورد نظری هستی که همیشه در دسترسی.
شکر بابت بودنت ای مهربان خدای من!
🌺 * اِلٰهي وَ رَبّي مَنْ لي غَیْرُکَ*🌺
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گل نرگس نظریکن کہ جهانبیتاب است
روز و شب چشم همہ منتظر ارباب است
مهدی فاطمہ پس کی بہ جهان می تابی؟
نور زیبایتو یک جلوہای از محراب است
صبحتون مهدوی 💚🌤
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلی که خورده به اوضاعِ کربلا پیوند
قرار می دهد از کف، به فاطمه سوگند
ز هر که رفته زیارت بپرس، می گوید
از آن سرای عجایب نمی شود دل کند
💚اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْـنِ
💚وَ عَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْـنِ
💚وَ عَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْـنِ
💚وَ عَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْـنِ
صبحتون حسینی ♥️
🌹@tarigh3
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید سید مجتبی علمدار:
باید خاکریزهای جنگ را بکشانیم به شهر!
یعنی نسل جدید را با شهدا آشنا کنیم
در نتیجه جامعه بیمه میشود و یار
برایِ امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف تربیت میشود.
#نسال_الله_منازل_الشهدا
🌹@tarigh3