❤️زندگى كردن مثل دوچرخه سوارى است.
آدم نمى افتد، مگر این كه دست از ركاب زدن
بردارد.
اوایل، خداوند را فقط یك ناظر مى دیدم، چیزى شبیه قاضى دادگاه كه همه عیب و
ایرادهایم را ثبت میكند تا بعداً تك تك آنها را به رخم بكشد.
به این ترتیب، خداوند مى خواست به من بفهماند كه من لایق بهشت رفتن هستم یا
سزاوار جهنم. او همیشه حضور داشت،
ولى بعدها، این قدرت متعال را بهتر شناختم و آن هم موقعى بود كه حس كردم زندگى
كردن مثل دوچرخه سوارى است، آن هم دوچرخه سوارى در یك جاده ناهموار!
اما خوبیش به این بود كه خدا با من همراه بود و پشت سر من ركاب مىزد.
آن روزها كه من ركاب مىزدم و او كمكم مىكرد، تقریباً راه را مىدانستم، اما
ركاب زدن دائمى، در جادهاى قابل پیش بینى كسلم مىكرد، چون همیشه كوتاهترین
فاصلهها را پیدا مىكردم.
یادم نمىآید كى بود كه به من گفت جاهایمان را عوض كنیم، ولى هرچه بود از آن
موقع به بعد، اوضاع مثل سابق نبود. خدا با من همراه بود و من پشت سراو ركاب
مىزدم.حالا دیگر زندگى كردن در كنار یك قدرت مطلق، هیجان عجیبى داشت.
او مسیرهاى دلپذیر و میانبرهاى اصلى را در كوه ها و لبه پرتگاه ها مى شناخت و
از این گذشته میتوانست با حداكثر سرعت براند،او مرا در جادههاى خطرناك و صعبالعبور، اما بسیار زیبا و با شكوه به پیش مىبرد، و من غرق سعادت مىشدم.
گاهى نگران مىشدم و مىپرسیدم، «دارى منو كجا مىبرى» او مىخندید و جوابم را
نمىداد و من حس مىكردم دارم كم كم به او اعتماد مىكنم.
بزودى زندگى كسالت بارم را فراموش كردم و وارد دنیایى پر از ماجراهاى رنگارنگ
شدم. هنگامى كه مىگفتم، «دارم مىترسم» بر مىگشت و دستم را مىگرفت.
او مرا به آدمهایى معرفى كرد كه هدایایى را به من مىدادند كه به آنها نیاز
داشتم.هدایایى چون عشق، پذیرش، شفا و شادمانى. آنها به من توشه سفر مىدادند تا
بتوانم به راهم ادامه بدهم. سفر ما؛ سفر من و خدا. و ما باز رفتیم و رفتیم..
حالا هدیه ها خیلى زیاد شده بودند و خداوند گفت: «همهشان را ببخش. بار زیادى
هستند. خیلى سنگیناند!»
و من همین كار را كردم و همه هدایا را به مردمى كه سر راهمان قرار مىگرفتند،
دادم و متوجه شدم كه در بخشیدن است كه دریافت مىكنم. حالا دیگر بارمان سبك شده
بود.او همه رمز و راز هاى دوچرخه سوارى را بلد بود.
او مىدانست چطور از پیچهاى خطرناك بگذرد، از جاهاى مرتفع و پوشیده از صخره با
دوچرخه بپرد و اگر لازم شد، پرواز كند..من یاد گرفتم چشمهایم را ببندم و در عجیبترین جاها، فقط شبیه به او ركاب بزنم.
این طورى وقتى چشمهایم باز بودند از مناظر اطراف لذت مىبردم و وقتى چشمهایم
را مىبستم، نسیم خنكى صورتم را نوازش مىداد.
هر وقت در زندگى احساس مىكنم كه دیگر نمىتوانم ادامه بدهم، او لبخند مىزند و
فقط مىگوید،
ركاب بزن❤️
#عاشقانه_شهدا ❤️
#هرشب در منـزل محفل شبی با قرآن داشتیم از ۱۰ صفحه تا یک جز میخواندیم 👌
و در آخر دعا میکردیم دعای آخر حسن آقا همیشه #شهادت در راه خدا بود. 🕊
#شهید_مدافع_حرم
#حسن_رجایی_فر🌷
شبیه شهدا باشیم...
#خاطرهای_باحال_از_کودکی_شهید_حججی
😃😍
بچه که بودیم و بستنی میگرفتیم، سهم خودش را میخورد و با آن قیافه نی قلیانیاش خیلی مظلومانه به ما نگاه میکرد.
دلم خیلی به حالش میسوخت. بستنیام را میدادم بهش. نامردی نمیکرد؛ تا چوبش را هم خوب لیس نمیزد ول نمیکرد. تازه میفهمیدم سرم کلاه گذاشته.😄
راوی: خواهر شهید محسن حججی(کتاب سربلند)
برای شادی روح شهدا #صلوات
✨🍀✨
🌸 هم درجه شدن با خانواده در بهشت 🌸
قرآن در سوره طور ميفرمايد: مؤمن وقتي وارد بهشت ميشود سراغ خانوادهاش را ميگيرد و ميگويد: ذريهي من کجا هستند؟ همسر من کجاست؟ ميگويند: مقام اينها مثل تو نبوده که بهشتي بشوند، نه اينکه بد باشند. اما نمره تو هجده بوده و اينها دوازده هستند. مؤمن ميگويد: «الهي عملتُ لي و لهم» من در دنيا هرکاري ميکردم و براي اينها هم انجام ميدادم. براي من اينجا بدون زن و بچه و پدر و مادر سخت است.
پيغمبر فرمود: خطاب ميشود، اينها را به او ملحق کنيد. «أَلْحَقْنا بِهِمْ» اينها را به آنها ملحق ميکنيم. «وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ» رتبهي او هم پايين نميآوريم. نميگوييم: شما يک طبقه پايينتر برو که با اينها يکي شوي. آنها را به اينها ملحق ميکنيم. اين را گفتم براي اينکه خانوادهها نگران نباشند و با خانوادههايشان زندگي ميکنند آنهايي که اهل ايمان باشند. 🦋
❤️ همیشه میگفتی: دوست دارم به خاطر سختیهایی که این مدت کشیدی، یه بارم شده بیای سوریه و اونجارو ببینی، ببینی چقدر قشنگه! خصوصا شبا وقتی رزمنده ها با لباس نظامی و اسلحه میان دست به دست نامزد یا همسرانشون توی خیابون قدم میزنن😌💍. دلم میخواد تو هم بیایی، دستت رو بگیرم و باهم قدم بزنیم!
آنقدر زیبا از آنجا حرف میزدی که رؤیای من هم شده بود آمدن و عاشقانه با تو قدم زدن...
📗 کتاب اسم تو مصطفاست
🌹شهید مدافع حرم مصطفی صدر زاده
آن دم كہ نفس ڪشیدم ازهجرانت
شرمنـده شدم ازتـو و از ایمانت
آه اى گل سرخ خیمه ے فاطمیون
دیباچہ دشت خون شده چشمانت
🍃ولادت۷۴/۰۱/۰۲
🌺 شهادت۹۴/۰۱/۳۱
#شهید_سیدمصطفی_موسوی🌷
سرِ دوراهیِ گُناه و ثَواب
به حُب شَهادت فِكر ڪُن..
به نِگاه امام زَمانت فكر ڪُن..
بِبين میتونی از گُناه بِگذَری..؟!
از گُناه كه گُذشتی..از جونِت هَم میگذَری..
🌹 @tarigh3
᪥࿐࿇🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
یا کریم اهل بیت🌱🌹
🌸🍃آسمان مے بارد و قبر تو هم گِل مے شود
🍃🌸من فداے سنگ قبرے کہ ندارے یا حسن
🌱 #زندگیتوامامزمانۍڪن
🌹 @tarigh3
💕 از عارفی پرسيدند :
چرا اينقدر ذکر "صلوات" در منابع دينی ما تاکيد شده؟! و برای آمرزش گناهان ، وسعت روزی ، صحت و سلامتی ، گشايش در کارها و... صلوات تجويز کرده اند؟!
سر و راز اين ذکر چيست؟؟؟!
فرمود:
اگر به قرآن نگاه کنيد،
فقط و فقط يکجا در قرآن هست
که خداوند انسان رو هم شأن و هم درجه ی خودش می کند .
يعنی از انسان مي خواهد که بياید کنار او و با هم در یک کاری مشارکت کنندو آن اين آيه ست:
"انّ الله و ملائکته يصلّون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلّوا عليه و سلموا تسليما"
خدا و ملائکه اش دارند براي پيامبر صلوات ميفرستند شما هم بیایید و همراهی کنید...
علت عظمت و بزرگی ذکر صلوات اين است که انسان را تا کنار خدا بالا مي برد.
🌹 @tarigh3
💢 شخصی ۵ هزار تومن از دربار شاه سلیمان صفوی قرض میگیره -اون موقع مبلغِ زیادی بوده -
دست نوشته ای هم میده که این مبلغ رو بدهکارم و فلان تاریخ برمیگردونم .
◀️ بقیه ماجرا رو از زبون خودش بشنوین :
🔅 تاریخ برگشت بدهی رسید ،
به هر زحمتی بود ۵ هزار تومن رو جور کردم ،
مامورِ وصول ، رسیدی که نوشته بودم رو پیدا نکرد ، به جاش کاغذی بهم داد که فلانی بدهیش رو به دربار داده ،
مُهر حاکم هم پایینش زد .
🔅 بعد از چند وقت این مامور از دنیا رفت و شخص جدیدی جایگزینش شد ، مامور جدید قبض قبلی رو پیدا کرد که آقای فلانی ۵ هزار تومن بدهکاره ،
🔅 سراغِ من اومدن که چرا بدهیت رو نمیدی ؟
گفتم : قرضم رو دادم و رسید هم دارم .
گفتن :
یا رسید رو بیار ، یا بدهی رو باید بدی .
🔅 داخل منزل رفتم تا رسید رو بیارم ،
ولی هر چی گشتم پیداش نکردم !
یه هفته مهلت خواستم تا رسید رو پیدا کنم .
🔅 خونه خودم ، همسایه ها ، محل رفت و آمدهام
همه جا رو گشتم ولی رسید پیدا نشد ،
🔅 مهلت که تموم شد سلطان به چند نفری ماموریت داد یا پول رو ازش بگیرین یا بُکُشینش !
🔅 ریختن خونم ، از خونه بیرون آوردنم ،
برا شکنجه منو به سمت بازار میبردن
میخواستن اون قدر شکنجم کنن که یا بدهی رو پرداخت کنم یا کُشته بشم !
🔅 بین راه به ۵ تن متوسل شدم تا نجاتم بدن ،
من معتاد به بافیون (یه جور گیاه) بودم ، اون روز هم استفاده نکرده بودم ، وسط راه به مغازه عطاری که رسیدم از عطار بافیون خواستم ،
یه مقدار لای کاغذ پیچید و داد بهم ،
بافیون رو خوردم و کاغذش رو انداختم ،
ولی چسبید به لباسم ،
چند دفعه ای لباسم رو تکون دادم اما نیفتاد ،
آخر سر کاغذ رو برداشتم و نگاهش کردم ،
دیدم مُهر سلطنتی داره ،
دقت که کردم دیدم رسید خودمه !
همونجا سجده شکر کردم و رسید رو به مامورا دادم و خلاص شدم .
📚خزائن (مرحوم نراقی)، ص ۳۸۱
🌹 @tarigh3
❣️ #سلام_امام_زمانم ❣️
💚 #سلام_آقای_من💚
اے که می پرسی نشان عشق چیست
عشق چیزی جز ظهور مهر نیست
عشق یعنی دل تپیدن بهر دوست
عشق یعنی جان من قربان اوست
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#رو ز تون_مهدوے 🌼
🌹 @taregh3
📖 #درمحضرقرآن
يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ. وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ.
وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ. لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيه.
همه ی آدم هایی که برای تنها نبودنمان رویشان حساب می کنیم، آن ها که وقت های سختی فکر می کنیم چه خوب که هستند،
آدم هایی که شانه هایشان خوب تکیه گاهی ست برای لحظه ای آسودن، برای چند قطره ای گریستن و سبک شدن،
که اصلا بودن حضورشان مایه ی آرامش و دل گرمی ست،
آن روز نیستند؛ آن روز که روز تنهایی است.
─┅─🍃🌸🍃─┅─╮
✍️طریق شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
🌹 @tarigh3
✍💎
در مقابله با مسائل زندگي
آرام و صبور باشيد
به خداوند شكايت نكنيد
نگران آينده نباشيد
به خدا اعتماد كنيد
و همه چيز را به بزرگي و عشق او بسپاريد
خداوند از همه مسائل ما بزرگ تر است
خدا راه حل مسائل ما را بهتر ميداند
خدا از درون ما باخبر است
مشكلات را از تخت پادشاهي پايين بكشيد
و به خود بگوييد
"خدا از همه چيز بزرگتر است"
" خدا بر همه چيز تواناست"
" خدا از همه چيز آگاه است"
پس رها كنيد و رها شويد
خداوند، با همه عظمت و شكوهش
با همه بخشش و مهرباني اش
با همه بزرگي و عشق خدايي اش
همراه و يار و ياور ماست
خود گفته است
" فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ"
او به ما بسيار نزديك است و ما را اجابت مي كند
🌹 @tarigh3
🍃سختی،
انسان ها را سرسخت میکند.
میخ هایی در دیوار محکمتر میمانند،
که ضربات سختتری را تحمل کرده باشند..
💠💠💠💠
🌹@tarigh3
خدایا دل مارو یه جوری،به اون چیزی که خودت برای ما می خوای و صلاحمونه راضی کن.
یه جوری نشه چیزیکه ما میخوایم رو بهمون بدی ولی بعدش بفهمیم چه شر و بلایی افتاده تو زندگیمون.
امیدوارم همیشه اون چیزی که خیره برات پیش بیاد❤️
💠💠💠💠
🌹 @tarigh3
🌻علامه حسن زاده آملی
ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﺑﺎﺷﯽ ﻋﺒﺪ
ﺑﺎﺵ! ﺷـﯿﻄﺎﻥ ۶۰۰۰ ﺳﺎﻝ ﻋﺒﺎﺩﺕ
ﮐﺮﺩ ﻋﺎﺑﺪ ﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﻋــﺒﺪ ﻧﺸﺪ.
ﺗﺎ ﻋــﺒﺪ ﻧﺸﻮﯼ ﻋﺒﺎﺩﺗﺖ ﺳﻮﺩﯼ
ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻋﺒﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻌﻨﯽ:
ﺑﺒﯿﻦ ﺧـــﺪﺍﯾﺖ ﭼﻪ میﺧﻮﺍﻫﺪ
ﻧﻪ دلـت
🌹 http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
✔️✔️ چرا بیدلیل عصبانی میشویم❓
⭕️آیا شما هم بیشتر اوقات بدون دلیل عصبانی میشوید؟ آیا اطرافیان از پرخاشگری و عصبانیت شما شاکی هستند؟ علل عصبانیت مختلف و بسیار و آستانه تحمل افراد با یکدیگر متفاوت است. در برخی مواقع که فرد دچار عصبانیت میشود، ممکن است فرد حس برتری نسبت به دیگران داشته، خواب کافی نداشته باشد و یا نتواند احساسات خود را کنترل کند.
⭕️یکی دیگر از علتهای عصبانیت بدون دلیل، افسردگی است که فرد مدام در حال گریه کردن بوده و در نتیجه دچار اختلال خواب و کجخلقی میشود.دلیل دیگر نگرانی است. افراد با دلواپسی زیاد اغلب قادر به کنترل احساسات درونی خود نیستند و قرار گرفتن این افراد در اوضاع چالشی موجب عصبانیت خواهد شد.
⭕️دکتر ربهکا ونگ روانشناس اظهار کرد: بسیاری از زوجها نیز به دلیل مشکلات زناشویی عصبانی و پرخاشگر میشوند.از دیگر دلایلی که وی به آنها اشاره کرد ناامیدی از کمک دوست، همسر و یا افراد دیگر است.
🔰روشهایی برای کاهش عصبانیت و خشم وجود دارد که در ذیل به آنها اشاره میشود:
✔️-نشانههای هشداردهنده خشم زودهنگام خود را بدانید چون این مورد در افراد متفاوت است.
✔️-احساسات خود را بدون سرزنش فرد دیگر ابراز کنید.
✔️-در شرایط دشوار برنامهریزی داشته باشید.
✔️-در اوضاع حساس نفسهای عمیق بکشید.
✔️-به افکار منفی که موجب تحریک شما میشود بیاعتنا باشید.
✔️-از دیگران کمک بخواهید.
✔️-در زمان قرار گرفتن در اوضاعی که موجب پرخاشگری شما میشود به خود زمان استراحت دهید. اگر در حال مکالمه با شخص دیگر هستید اجازه دهید وی به سخنانش ادامه دهد.
⭕️به یاد داشته باشید که احساس عصبانیت همان رفتار خشونتآمیز نیست. شناخت حس خشم و استفاده از آن در درک احساسات آسیبپذیر کلید سلامت عاطفی است.
💠💠💠💠
🌹 http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742