eitaa logo
🇵🇸رِسـانـه طَـریـقُ الْـحَـقْ🇮🇷
2.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
8.8هزار ویدیو
169 فایل
✨﷽✨ كانالي مملوّ از تكان دهنده‌ترين سخنان علمای اخلاق و عرفان (روشنگری) #جهاد_تبیین رفیق ظهور نزدیک است، برای ظهور آماده ای؟؟؟ (کپی آزاد) تأسیس : ۲۷ / ۱ / ۱۳۹۷ ارتباط با ادمین کانال @Adel_khalatbari تبادل نداریم🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
یقظه اولین قدمی است که در فضای آن می توانید زندگی صحیح را شروع کنید؛ غم غربت داشتن سیر می آورد. چطور می شود که اویس قرنی از یمن بلند می شود و به مدینه می آید؟ چون احساس غم غربت می کند. همان است که به اصطلاح عرفا می گویند: درد پیدا می شود و به واقع مشکل روزمرگی را با همین «درد پیدا کردن» می توان از بین برد. کسی که در این دنیا با غم غربت خود آشنا شد دیگر گرفتار کارهای یاوه نمی شود. انسان بیدرد گرفتار روزمرگی است، چون غربت خود را در این دنیا فراموش کرده است. برای آدم هایی بی درد بحث های بی خود و پوچ پیش می آید که آقا به نظر تو این دکور بهتر است یا آن دکور؟ آدم های بی درد می خواهند خالی های زندگی شان را با فشارهای بیجا پر کنند. آدمی که غم غربت دارد، می داند که غم غربت او در ارتباط با عالم قدس پر می شود، این آدم می فهمد رکوع یعنی چه، سجده یعنی چه، سکوت یعنی چه. این که می گویند خواب مؤمن عالم عبادت است، نه یعنی عالم به علم ریاضیات و فیزیک، منظور عالم بالله است. عالم قدس تنها عالمی است که غم غربت انسان را جواب می دهد.
⚡️شما از عدم کنترل قلب ناراحت هستید؟⚡️ حالا حضرت حق می فرمایند با جوع مشکل حل می شود. این فرهنگ بزک کردن دنیا، خیلی زشت است اصلا نمی گذارد که انسان گرسنه باشد. کاری می کند که مقاومت انسان در مقابل این غذاهای رنگارنگ از بین برود. چه نیاز است که گرسنگی کاذب به وجود آوریم تا بیشتر بخوریم؟! همین غذاهای طبیعی که خدا آفریده است، مثل سبزی خوردن و ماست و شیر و پنیر، خودش به اندازه کافی برای اشتهاء تحریک کننده است و خواسته اند با خوش طعم بودن آنها ما را امتحان کنند، حالا کسی با ناشی گری و بیشتر کردن مزه غذا مثل انواع فست فودها، خودش را در امتحان بیشتر قرار بدهد. مثل این است که به ما بگویند اگر این پهلوان را زمین زدید، می توانید بروید در این باغ زندگی کنید، حالا ما هنوز قدرت زمین زدن این یک پهلوان را نداریم، چند پهلوان دیگر هم دعوت می کنیم، معلوم است که مثل توپ زمین می خوریم. در فرهنگ دینی غذاهای رنگارنگ نداریم، این ها مربوط به فرهنگ انسان هایی است که حقیقتشان را گم کرده و مسیر سعادتشان را فراموش کرده اند. آرزوهای نفس را که دستگیره های شیطان است با ترک خوشی ها به خصوص با گرسنگی کم کنید. در روایات هم بارها و از زوایای مختلف هست که «طول الأمل» آرزوهای دراز، انسان را بازی می دهد، باید آرزوهای دنیایی را کم کرد و به جد هم باید کم کرد، وقتی آرزوهای دنیایی وارد فکر و خیال ما شد، سر و کله شیطان پیدا می شود، شیطان آرزوساز و آرزوپرداز است و لذا یک هم سنخی با شیطان در ما ایجاد می شود و او همنشین و هم زبان ما می گردد هر وقت دیدید آرزوهای طولانی دنیایی دارید، بدانید که رفیق شیطان هستید، و هر وقت دیدید برنامه برای تربیت خود و روسفیدی در قیامت، دارید، بدانید که عاقل هستید، چرا که برنامه داشتن برای زندگی، غیر از آرزو داشتن است. در مورد شهوت طعام هم یک راهکارهای شخصی از عرفاء و بزرگان دین رسیده متناسب با شرایط میشه استفاده کرد. یکی رو که عرض کردیم برای شروع وعده غذایی رو زیاد کنید و حجمش رو کم و بعد از مدتی وعده اضافی رو حذف کنید اما حجم کم رو حفظ. مثلا از آقا عبدالکریم حامد یاد گرفتیم که غذای خورشتی رو جور دیگه ای استفاده کنیم، برنج رو جدا میخوردن و خورشت هم جدا که از ترکیب این دو لذت نبرن. نباید کسی بفهمه چرا این کار رو می‌کنید، نباید جلب توجه کرد. چیزایی که کنار غذا مصرف میشه رو خذف می‌کنیم که اکثراً هم زیان آور هستن مثل نوشابه، ترشی و... بعد و قبل از غذا نمک میخوریم، البته نه نمک صنعتی که مشکلاتی ایجاد میکنه از عطاری ها نمک طبیعی بگیرید و آسیاب کنید که املاح معدنی داره. زمان تشنگی همون لحظه آب نمیخوریم یک ربع، نیم ساعت بعدش آب میخوریم خیلی هم برکت داره، چون گره میزنیم به شهدای کربلا فست فود و غذاهای مصنوعی استفاده نمیشه. غذا رو هم سیر نباید خورد، در حدی که احساس سیری دست بده، و خیلی راه کار های دیگه که اگر کسی طالب باشه با نهایت رضایت و خرسندی انجام میده، نه از روی کراهت و بی میلی، فقط باید عالم انسان تغییر کنه.
حضرت آيت الله ناصري حفظه الله میفرمودند: پيرمرد بسيار خوبي در نجف بود كه حمّالي مي‌كرد. پنجاه سال قبل او را در نجف ديده بودم. محاسن بلند و قد کوتاهي داشت با اينکه حمال بود و به لباس‌هايش چند وصله داشت، اما هميشه شسته و قشنگ بود. طنابي هم بر دوش مي‌انداخت و سرش هم پايين بود و هميشه ذکر مي‌گفت. . نقل شده كه بچه خواهر اين مرد، از پشت بام سقوط مي‌كند و خواهر فرياد مي‌زند. در همان لحظه اين پيرمرد هم حضور داشت و مي‌گويد: «خدايا، نگهش دار»! . بچه در ميان زمين و آسمان مي‌ماند. پيرمرد نزديك مي‌رود و مي‌گويد: خدايا، بچه را بده. او را گرفت و بر زمين گذاشت. . مردم پيرامونش جمع شدند و گفتند مستجاب‌الدعوه شده‌اي؟ گفت: من حمّال خودتانم. يك عمر خدا هر چه گفت، من فرمان بردم. حالا من از خدا تقاضايي داشتم و خدا عطا كرد. . . دوستان گرامی ... در روايتي، حضرت حق فرموده است: «عَبْدي أطِعْني حَتَّي أجْعَلُکَ مَثَلي؛ اي بنده من، اطاعت من را بکن تا مثل من بشوي»؛ يعني همين‌طور که من به هر چي بگويم باش، مي‌شود، تو نيز به هر چي بگويي باش، مي‌شود. چندين روايت به همين مضمون هست. . .
« 🌿 آیت الله بهاءالدینی (ره) : اگر دقت و حوصله در مطالعه باشد، مطــالــب ارزنــده‌ای نصیب انســـان می‌شود که با تعجیل و سرعت دادن به مطالعه حاصل نخـواهد شد. البته حضور در محضـــر استـاد و نشستن پای‌درس، خود موضوعیت‌دارد؛ چرا که نشستن، صحبت‌ڪردن، ڪیفیت نگاه و وارد و خــارج شدن استـــاد، همه و همه، در فهم مطالـب درسی و سازندگی روحــی و اخلاقــی تأثیـر بسیـاری دارد، همـہ حرڪات استــاد مهـذب در انســان تأثیــر می‌گــذارد. بنده در نوجوانی، با نشـــاطِ فراوان حدود شــانزده ساعـت ڪار علمی و فڪری داشتم و مجهــولات و نقـاطِ ابهام درس‌هایم را به این طریق حل می‌کردم. نشاط درسی برای تحصیل انســان بسیار مفید و ضروری است. انسانی ڪه با نشاط است، خوابـش کم، اتلاف وقتـش کم و صحب‌تهای غیرضروری‌اش ڪمتر است؛ تمـــام همّتش درس اسـت و تحصیـل.
🇵🇸رِسـانـه طَـریـقُ الْـحَـقْ🇮🇷
مرحوم آیت الله مرعشی نجفی 👇👇👇
نمی گذارم انگلیسی ها مارا از درون تهی کنند. . آیت الله نجفی نقل می‌فرمود: . « از بازار نجف عبور می‌کردم، دیدم طلبه‌ها به یک مغازه‌ای خیلی رفت و آمد می‌کنند، پرسیدم که چه خبر است گفتند: . علمایی که فوت می‌کنند کتاب‌هایشان را اینجا حراج می‌کنند؛ رفتم داخل دیدم که عده‌ای حلقه‌ زده‌اند و آقایی کتاب‌ها را آورده و چوب حراج می‌زند و افراد پیشنهاد قیمت داده و هر کس که بالاترین قیمت را پیشنهاد می‌داد، را می‌خرید. . یک عربی نشسته بود در کنارش، کیسه پولی بود و بیشترین قیمت را او داده و کتاب‌ها را می‌خرید و به دیگران فرصت نمی‌داد. متوجه شدم که ایشان فردی به نام کاظم، دلال کنسولگری انگلیس در بغداد است و در طول هفته کتاب‌ها را خریده و جمعه‌ها به بغداد برده و تحویل انگلیسی‌ها می‌داد و پولشان را گرفته و بعد دوباره می‌آید و کتاب می‌خرد. . ایشان از آن موقع تصمیم می‌گیرد که نگذارد کتاب‌ها را انگلیسی‌ها به یغما برده و ما را از درون تهی کنند و بعد از آن شب‌ها بعد از درس و بحث در یک کارگاه برنج‌کوبی مشغول کار می‌شود و با کم کردن وعده‌های غذا و قبول روزه و نماز استیجاری، پول جمع کرده و به خرید و جمع‌آوری کتاب‌ها اقدام می‌کنند. حتی ایشان بخاطر این مسئله زندان هم افتادند. . .
حضرت آيت الله ناصري حفظه الله میفرمودند: پيرمرد بسيار خوبي در نجف بود كه حمّالي مي‌كرد. پنجاه سال قبل او را در نجف ديده بودم. محاسن بلند و قد کوتاهي داشت با اينکه حمال بود و به لباس‌هايش چند وصله داشت، اما هميشه شسته و قشنگ بود. طنابي هم بر دوش مي‌انداخت و سرش هم پايين بود و هميشه ذکر مي‌گفت. . نقل شده كه بچه خواهر اين مرد، از پشت بام سقوط مي‌كند و خواهر فرياد مي‌زند. در همان لحظه اين پيرمرد هم حضور داشت و مي‌گويد: «خدايا، نگهش دار»! . بچه در ميان زمين و آسمان مي‌ماند. پيرمرد نزديك مي‌رود و مي‌گويد: خدايا، بچه را بده. او را گرفت و بر زمين گذاشت. . مردم پيرامونش جمع شدند و گفتند مستجاب‌الدعوه شده‌اي؟ گفت: من حمّال خودتانم. يك عمر خدا هر چه گفت، من فرمان بردم. حالا من از خدا تقاضايي داشتم و خدا عطا كرد. . . دوستان گرامی ... در روايتي، حضرت حق فرموده است: «عَبْدي أطِعْني حَتَّي أجْعَلُکَ مَثَلي؛ اي بنده من، اطاعت من را بکن تا مثل من بشوي»؛ يعني همين‌طور که من به هر چي بگويم باش، مي‌شود، تو نيز به هر چي بگويي باش، مي‌شود. چندين روايت به همين مضمون هست. . .
‍ خسرالدنیا و الاخرة ... . جناب آقای میرزا هاشم‌زاده نقل کردند: زمانی که آقای شیخ جعفر مجتهدی در یکی از اتاقهای باغ رضوان مشهد بسر می‌بردند، یک روز صبح که صبحانه تهیه کرده بودند، جوانی را همراه خود به آنجا آوردند و سه نفری صبحانه خوردیم، بعد از صرف صبحانه هنگامی که آقا تشریف بردند، از آن جوان سؤال کردم، شما چگونه با آقا آشنا شدید و چه کار داشتید؟ . گفت من بیکار بودم و فکر کردم این آقا در اینجا مشغول کار می‌باشند، لذا از ایشان خواستم کاری به من بدهند تا مشغول آن شوم، هنگامی که این درخواست را نمودم به من فرمودند: شما با مادرتان قهر کرده و به اینجا آمده‌اید، مگر صدای گریه او را نمی‌شنوید؟ . همینکه این مطلب را فرمودند، درکمال تعجب صدای گریه مادرم را شنیدم و بسیار متأثر و متأسف شدم! سپس فرمودند: در جیب خود سه تومان پول داری، این مبلغ را هم بگیر و بعد از صرف صبحانه به نزد مادرت برو و با او مهربانی کن و دیگر او را ناراحت نکن که خسرالدنیا و الآخره خواهی شد. . عزیزان ... آیت الله حجت هاشمی خراسانی میفرمودند: احترام پدر و مادر، لازم و واجب است. دستورهای آنان اگر تلخ هم باشد، خدای متعال آثارش را شیرین می کند و اگر مخالفت آنان شیرین به نظر برسد، در نهایت تلخ و زننده خواهد بود. . عزیزان ... از دیدگاه اولیاء الهی هر کس به جایی رسید به این خاطر بوده که بعد از امر پروردگار، از پدر و مادر اطاعت کرده است و هر کس هم که به جایی رسید امّا سقوط کرد بواسطه این بوده که حرمت پدر و مادر را نگه نداشته و به همین خاطر بیچاره شده است.(آیت الله قرهی) . آیت الله جاودان هم میفرمودند که: خیلی اوقات هم گرفتاری‌ها به خاطر این است که دل مادر از ما کمی کدر و تلخ است. . .
--- 🌹✔ (ره) انسانی بود که برای رسیدن به خود، به جای ، به اصالت بخشید. به جای تکیه کردن بر اعتباریات فانی ، اتکاء و اتکال او به منبع و بود. از این رو برای هر دشمنی نیافتنی بود. ، می اندیشند.
🔴 «خودسازى» 🔻بیشترین مطلبی که از احمد آقا می‌شنیدیم درباره‌ بود. یک‌بار به همراه چند نفر دور هم نشسته بودیم. احمد آقا گفت: بچه‌‌ها، کمی به فکر خودمان باشیم. بعد گفت: یکی از بین ما خواهد شد. داشته باشیم تا قسمت ما هم بشود. 🔸بعد ادامه داد: حداقل سعی کنید سه روز از پاک باشید. اگر سه روز و را انجام دهید حتماً به شما عنایتی می‌شود. 🔺بچه‌ها از احمد آقا سوال کردند: چه کنیم تا ما هم حسابی به نزدیک شویم. احمد آقا گفت: روز نکنید. مطمئن باشیدکه و شما باز خواهد شد. این سخن به همان معروف اشاره دارد که می‌فرماید: «هر کس اعمالش برای خدا باشد خداوند چشمه‌های را بر زبان او جاری خواهد کرد». 📙منبع: «كتاب عارفانه»؛ زندگى‌نامه و خاطرات شهيد احمد على نيرى.
شروع کردن راه خدا یک باور می‌خواهد، یک اطمینان، یک آرامشی در قلب، که آن آرامش گاهی در حد «یقین» است، گاهی در حد «ظن و گمان». ولی کسی که شک و تردید دارد اصلاً موفق به پیمودن و حرکت راه خدا نمی‌شود. پس گام اول این است که تحقیق بکند تا جایی که یقین یا گمان قوی برسد. به همین مقدار از کفر خارج شده و داخل در ایمان می‌شود. «استاد وکیلی»