eitaa logo
طریقت زندگی
833 دنبال‌کننده
337 عکس
1.2هزار ویدیو
6 فایل
مجموعه روش ها و برنامه های صحیح زندگی که انسان رابه کمال اخلاق فردی و اجتماعی خود نزدیکتر می کند . ارتباط با مدیر : https://eitaa.com/Eslamdinehagh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌎 چرا مردم نسبت به اسلام ، روحانیت و حکومت اسلامی برگشته اند ؟ قسمت اول یک وقت انسان ، به دنبال دانشی میرود که به سبب آن ، اسباب امرارو معاشش را فراهم کند ، خب این دانش ثمره اش در خارج موجود می شود و این نتیجه خودش بیان گر دانش شخص است . مثلا نانوا ، وقتی نان دست مردم می دهد ، وجود و ماهیت نان ، مزه ، رنگ و بویش ، ماندگاری و خوشمزه گی اش ، همه نشان از دانش و همت نانوا را می رساند . به بیان ساده تر ، دانش نانوا ، در خارج ملموس است . یک وقت انسان به دنبال دانشی می رود که قصد او از آن لذت بردن است ، مثل شعر و موسیقی و ... که در این مثال هم خود شعر و خود موسیقی بیان گر دانش شاعر و موسیقی دان است . یک وقت هم انسان به دنبال علمی می رود که تنها قصد او بالا بردن سطح آگاهی و شعور است . یعنی صرف دانستن خودش هدف علم است ، و البته خروجی آن علم در رفتار و کردار انسان تا حد زیادی تاثیر می گذارد . خب در این مورد ، مشخصه ای از صحت و سقم علم این انسان به طور ملموس وجود ندارد یعنی به عبارتی ، مثل نان نیست که انسان با خوردن و چشیدن آن سریع به صحت و درستی قضیه پی ببرد بلکه مقدماتی می خواهد ، شرایطی را می طلبد ، عواملی باید باشند تا انسان پس از گذراندن پرسه ای به صحت و دانش این شخص پی ببرد . و به همین دلیل مسلما اشکالات و نواقصی در روند تحقیق و بررسی افراد وجود دارد که چنان که شاهد هستید ، شاید خیلی ها نظراتی مختلف با دیگران داشته باشند و همه آن ها هم به صحت معلومات و دانششان اعتراف می کنند در حالی که خیلی وقت ها با هم تعارض نیز دارند . لذا می توان گفت ، که اینگونه از علوم ، صدقیت و کذبشان نیاز به تفحص و تحقیق و کنکاش دارد و هر کسی توانایی و وقت این کار ها را ندارد . لذا انسان های معدود شماری پیدا می شوند که تمام وقت و مطالعه اشان را سر این موضوع می گذارند و با استناد به منابع معتبر موضوع را روشن می کنند . جالب توجه اینجاست که اگر فرد بگوید که من می خواهم خودم کارشناسانه علت ها و معلول های داستان را بررسی کنم ، هم باید یکسری علوم پایه ای که زبان چنین علم خاصی هست را یاد بگیرد که رسیدن و آموختن چنین علومی شاید سال ها به طول انجامد و هم باید تمام توان و تلاشش را بر سر موضوع بگذارد و متخصص در کار شود و هم اینکه در آخر اگر شخص به چنین جایگاهی برسد او نیز از معدود انسان هایی میشود که زندگیشان را برای اثبات و نشر و تبلیغ آن خرج کرده اند. اما سوال ، چگونه انسان ها به حرف های این متخصصان اعتماد و آن ها را باور می کنند و بدون استنباط و کارشناسی آن را می پذیرند ؟ حقیقت این است که آدم ها ، نسبت به باورهایشان ، انتخاب می کنند . آن نظام فکری و شخصیتی آنها که بر اثر دی ان ای ، تربیت در خانواده وجامعه و شرایط دیگر پدید آمده است ، آن انتخاب می کند که انسان ها از چه تفکر و از چه باوری تقلید کنند و حرف های آن ها را مو به مو پذیرا باشند! بعضی ها هم در آن قالب فکری که دارند ، در راستای آن اندیشه ، قصد دارند به اطلاعات و معلومات بیشتری برسند و لذا جدی تر داستان را دنبال می کنند . من در کلی ترین وجه ممکنه دو قالب فکری را که فلاسفه نیز آن را بیان کرده اند نام می برم . اولی راسیونالیسم یا عقل گراها... دومی ماتریالیست یا ماده گراها ... من عقل گرایی را به خداباوری و ماده گرایی را به دنیا گرایی تعبیر می کنم . انسان های عقل گرا یا به کل از عقل تبعیت می کنند این ها را تسلیم شدگان یا مسلمانان واقعی خداوند خطاب می کنم . یا که این عقل گرایی در آن ها ممزوج و مختلط با دنیاگرایی هم شده است . به عبارتی این ها برای خدا و اطاعت از حضرت عقل ، شریک قائل شدند و چیز هایی را در اذهانشان بت کرده اند که آن ها را از عقل دور می کند ، آنها اطاعت مستقیم از عقل ندارند و لذا شاخه انحرافات بسیار است . ادیان و مکاتب گوناگونی وجود دارند که شاید ادعای عقلگرایی و تجرد گرایی داشته باشند اما در فکر و عمل راه بت پرستان و مشرکان و دنیا گرایان را می روند . البته راه دنیا گرایان یا ماتریالیست های صد درصدی هم که روشن است . خالص ترین این ها کسانی هستند که هر گونه عقل و خدا و وجودی خارج از ماده را انکار می کنند . و البته درجات پایین تری هم وجود دارد که دیگر نیازی به ذکر اوصاف آن ها نمی بینم .‌ گفتم خدمتتان که دو تفکر و دو فلسفه فکری حاکم در بین بشریت است که سومی ندارد . البته این دو تفکر به خاطر دوقطبی بودن ذات انسان است ، انسانی که از عقل و حیوانیت تشکیل شده است . اعمال انسان ها ، رفتار ، لقمه آن ها ، پدرو مادرها و محیطی که آن ها در آن رشد کرده اند همه گی معلوم می کند که چه قدر افراد در دنیاطلبی یا خداباوری ، شدت و ضعف دارند . ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎چرا مردم نسبت به اسلام ، روحانیت و حکومت اسلامی برگشته اند ؟ قسمت دوم مسلما افرادی که در خداباوری شدت دارند ، مقلد ، خداباورها هستند و حرف های آنان را قبول دارند. و کسانی که دنیا طلبند منبع اطلاعاتی آنها از ماتریالیست ها و خداناباوران گرفته می شود. لذا از همین جا می توان تشخیص داد که چرا مسلمانان به منابع اطلاعاتی و رسانه ای خداناباوران،علاقه ای نشان نمی دهند. و یا چرا دنیاطلبان از منابع اطلاعاتی خداباوران استفاده ای نمی کنند و یا به آن اهمیت نمی دهند. جالب اینجاست که دنیا طلبان با خداباوران ، یک جا با هم سازگاری هم ندارند و دائم در حال جنگ و عناد به سر می برند. چون عقل گراها،به خاطر یک سری امور عاقلانه خیلی از کارها را انجام نمی دهند و یا یکسری از اعمال و کارها را به خاطر اطاعت از عقل انجام می دهند که دنیا طلبان نمیکنند آنها وجود تفکرات دنیا گرا و دنیا طلبانه را مانع و خلاف عقلانیت وبرای جامعه و انسانیت مسموم زا میدانند. از آن طرف دنیا گراها هم عقلگرایان را برای لذت گرایی هر چه بیشتر در دنیا مانع می بینند به عبارتی هر دو جبهه قصد امپراطوری و ریشه کردن جبهه مقابل را دارند . مطلب را برایتان کاملا شکافتم تا بدانید چرا عده ای اینگونه به اسلام که دین عقلانیت است می تازند و آن را به تمسخر می گیرند علت آنها دنیاگرایی آنهاست. حال که موضوع برایتان شفاف شد،باید بگویم که متاسفانه با عصر مدرنیته و تکنولوژی ، و به وجود آمدن این سیستم پیچیده زندگی و نمایان شدن زرق و برق های تازه ای از دنیا ، خیلی از انسان ها شیفته و حیران دنیا شدند و اینگونه شد که ارباب و قبله آنها این حکومت های پیشرفته و صنعتی گشت ، لذا مسلمانانی هستند که به صورت ناخداگاه هر چند اگر نماز می خوانند،روزه میگیرند،اما دلباخته این دنیا شدند. انکارها ، کتمان ها ، شک و شبهه ها نسبت به دین و مرجعیت آغاز شد. این انقلاب در وجود اشخاص اگر چه،بی صدا شروع شد اما اتفاق افتاد. روحانیت و مرجعیت که از قطب اطلاع رسانی مسلمانان بودند و مسلمانان چشم و گوششان به این رسانه های خبری بود، متاسفانه با این انقلاب فرهنگی غربی،از چشمان خیلی ها افتاد. جبهه اسلام و عقلانیت که دنیاگرایی را عامل دوری از عقلانیت و حقگرایی می دیدند،در چشمان این مسلمانان انحراف یافته،به سنت گرایی،عقب ماندگی واز موانع رسیدن انسان به مقامات عالیه دنیایی تبدیل شدند . لذا غرب که حاکمیت ماتریالیستی و ضد خدایی را در پیش داشت،برای آن ها اسوه و الگوی تمدن ، پیشرفت و فرهنگ عصر جدید شد. حقیقت با آمدن برق،و به وجود آمدن، دوربین ها و فیلم ها و گسترش سینما،و حتی در زمینه موسیقی و تبلیغات با استفاده از خانم ها ، و کار و تلاش در این حوزه ها خیلی توانستند نگاه ها را به خودشان جلب کنند. لذا کسانی که تا دیروز از مرجعیت دینی تقلید می کردند رفته رفته،با دنیاگرایی،مرجعیت دینی را مانع رشد و رسیدن به اهداف پوشالی دنیوی خود دیدند. شما اگر توجه کنید کسانیکه مدافع فرهنگ غرب هستند و از مقلدان حاکمیت های سرمایه داری شده اند،اگر به آن ها بگویید مثلا فلان مهندس یا فلان دکتر،یا فلان دانشمند مثلا تجاوز به عنف کرده است،این اخبار مانع از دست کشیدن آن ها از اربابان رسانه ایشان نمی شود.هر چند که اگر به کسانیکه مدافع حکومت اسلامی هستند، بگویید فلان سپاهی یا فلان آخوند یا فلان بسیجی در نقطه ای خلاف شرعی کرده اند، باز آن ها دست از راهشان نمی کشند. این ها را گفتم که بگویم این سوال و پرسش های انکارکننده ، و شک و شبهه ها و حملات طوفانی به اسلام و مرجعیت های دینی و روحانیت ، همه و همه به خاطر دنیاطلبی و تمایل و انقلاب درونی به سمت غرب است . و الا اگر کسی بعد عقلانیت و روحانیتش بالا باشد و خودش را با فیلم ها ، و موسیقی ها ،گناهان و آفت های فرهنگی غرب ، خراب نکرده باشد هیچ گاه چنین انکار ها و کتمان هایی از دین نمی کند . همچنانی که دنیا طلبان از اربابان و حکومت های غربی ، دلزده نمی شوند . پس نمی توان گفت ، چون روحانیت و حکومت اسلامی بد عمل کرده است مردم نسبت به دین و مرجعیت دلزده شده اند . خیر همچنانی که اگر مثلا حکومت های غربی بیایند و سران حاکمیتشان را از مرجعیت اسلامی قرار دهند و حکومت های باطلشان را تبدیل به حکومت اسلامی کنند،باز شاهد خواهید بود که اسیران دنیا گرا چون آمریکا و اروپا الان حکومتشان اسلامی شده است،آنها به مرجعیت و حاکمیت اسلامی بر نمی گردند. بلکه دنباله رو فرهنگ ها و روش های دنیوی خودشان می روند و بار دیگر کسانی را اربابان خود می کنند که در دنیاگرایی و دنیا طلبی زبانزد عام و خاص شوند همین الان هم خیلی از مسلمانان هستند که اگر بدانند و متوجه شوند که مسیر انقلاب و اسلام در این کشور به سمت طاغوت کشیده شده است،آنها نه تنها دست از اسلام نمی کشند بلکه دوباره برای جریان یافتن حکومت اسلامی تلاش می کنند. ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎چرا مردم نسبت به اسلام ، روحانیت و حکومت اسلامی برگشته اند ؟ قسمت سوم البته منکر ، مشکلات و ناکارآمدی ها و نفوذ فرهنگ غربی و شیوع دنیاگرایی و خودخواهی ها در مردم و حوزه مدیریتی و اجرایی و دیگر جاهای حکومت های اسلامی نیستم . اما این اتفاق را به خاطر ضعف اسلام و مبانی و قوانین آن هم نمی دانم . بلکه کوتاهی از خود افراد است ، کوتاهی از کسانیست که با تفکرات دنیاطلبانه و اومانیستی ، وارد در حوزه های دین و سپاه و بسیج میشوند ، با غرور و خودخواهی و صفات شیطانی نهفته ، به جای تبلیغ درست ، و نشان دادن اسلام واقعی ، عملکرد صحیح ، و جلب مردم به اسلام و مقدسات دینی ، راه را به مردم اشتباه نشان می دهند و بهانه به به آنها می دهند که کلا قید مسیر اسلامی را بزنند . بله این ها وجود دارند ، در همه جا هم هست ، در هر حکومت اسلامی که شما فکرش را هم بکنید این پدیده ها و این ویروس های خداناباور منافق هزار چهره ‌که به قصد دنیا وارد این حوزه ها می شوند ، وجود پیدا خواهند کرد . اما همه این ها دلیل نمی شود که کسی که می داند دنیا چگونه می تواند او را از مسیر عقلانیت و خداباوری دور کند ، اسیر هوا و هوس های دلفریبانه فرهنگ های غربی شود ، و به دنبال بهانه بگردد تا از مسیر مستقیم اسلام خارج شود . همچنانی که یک دنیا طلب اگر تمام دنیا طلبان عالم را ببیند که مثلا مدفوع خوار هستند . دست از راهش بر نمی دارد ، و می گوید من به قصد خواسته هاو آرزوهای دنیاییم جلو میروم و هرگز لب به نجاست هم نمی زنم . هیچ گاه نمی گوید چون این ها نجاست خوار شده اند من دست از راه و روشم بر می دارم . چون او مسیر منحرفانه اش برایش قطعی و راهش استوار شده است و دیگر تزلزلی در او به وجود نخواهد آمد . البته که او نجاست خواران را دوست ندارد ، اما راهش را که درست می بیندو لذا دست از مسیرش بر نمی دارد . و در آخر خلاصه می کنم چون حکومت اسلامی ، روحانیت و مرجعیت دینی از اصول و چهارچوب اسلامی که منافات با دنیاگرایی و دنیاطلبی است حمایت می کند ، و چون مانع از کردارهای غلط حکومت های غربی در سطح دنیا می شوند ، با هواها و تمایلات نفسانی بعضی ها خوش نمی آید لذا این افراد دشمن این جریان شده اند ، و با هجمه های زیاد ، تمسخر و تحریف ، انکار و کتمان قصد نابودی حکومت اسلامی را دارند . و هر کس که بخواهد مانع دنیاطلبی آنها شود آنها را زشت و مانع راهشان می بینند . البته که آنها با اسلام و سپاه و بسیج و روحانیت بدون امر به معروف و نهی از منکر و روحیه انقلابی ، دشمنی ندارند . آنها با آن اسلامی که مانع اهدافشان می شود مشکل دارند . لذا میبینید که مثلا در رسانه های غربی ، چهره هایی مثل آقای کروبی ، خاتمی ، منتظری و ... این ها از انسان های والا و متمدن نامبرده میشوند . اما روحانیتی که مانع از راه و طریقت آن ها شود ، با مغز های پوسیده و کهنه و بی کلاس و بی فرهنگ خطاب میشوند . کار ندارد ، در لباس سپاه باشد یا روحانیت ، یا لباس عادی مردم ، یا در صنفت های مختلف یا حتی ، بازیگری و موسیقی و ... حتی ! اگر کسی مخالف راه آنها بشود ،این شخصیت با هر لباس و با هر جایگاهی ، منحوس و بی فرهنگ خوانده خواهد شد. مثلا ما در دوره آقای احمدی نژاد شاهد بودیم که در ابتدایی که ایشان رییس جمهور شد در آن دوره اول که خوب کار کردند ، چه قدر به او حمله می کردند و او را تخریب شخصیتی می نمودند . اما الان که با نظام و رهبری به مشکل برخورده است ببینید چگونه همان آدم ها جوری احمدی نژاد ، احمدی نژاد می کنند که گویا او فرشته نجات جبهه سرمایه داری یهودی است . او را ترکیه می برند ، اینجا و آنجا می برند ، مسئولین کشورها با او عکس میگیرند ، کسانی که تا دیروز در سازمان ملل تا فهمیدند او می خواهد سخنرانی کند همه سالن را خالی کردند . و این نشان دهنده این است که ، لباس روحانیت و سپاه و بسیج و حزب الله این ها همه ظاهر داستان است . بلکه اگر همین ها بیایند و مدافع جریان انحرافی غرب زده بشوند ، ببینید چگونه آنها را تشویق و تمجید می کنند و چگونه به لباس و برای جایگاه آنها ارزش و بها قائل خواهند شد . و من الله توفیق ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
سلام و عرض احترام خدمت همه اعضای محترم کانال طریقت زندگی ...‌🙏😊❤️ حقیقت به در خواست بعضی از اعضای کانال برای تبادل اطلاعات، نظر سنجی ، رزرو وقت مشاوره ، پرسش و پاسخ های اعتقادی ، نقد و گفتگو و موارد دیگر ... بر آن شدیم تا گروهی را تشکیل دهیم ، تا بتوانیم بهتر به شما عزیزان خدمت رسانی کنیم . شما می توانید در این گروه با مدیریت و دیگر اعضای کانال به صورت مستقیم وارد گفتگو شوید ✅😍🙏 لطفا برای ارائه کیفیت بیشتر در گروه جدیدمان عضو شوید 🙏☺️✅👇 https://eitaa.com/joinchat/4120838321C73f4223e29
🌎 داستان انسان هایی که در علم و مال ادعای برتری می کنند ... . قسمت اول بعضی کارها باعث خودبینی و تکبر انسان می شود ، اما همیشه شنیده اید که غرور باعث سقوط انسان می شود. آدم هایی هستند که با به دست آوردن مقداری مال ، یا دانش ، یا حتی عبادت ، خودشان را گم می کنند. به دیگران فخر می فروشند و یا به خاطر این چیزها حس خود بزرگ بینی در آن ها پدید می آید. و یا وقتی با آنها صحبت می کنیم در هر چیزی نظر می دهند گویا که علامه دهر در تمام علوم هستند. در پزشکی ، در ساختمان سازی ، در صنعت اتومبیل ، در فلسفه و کلام ، در اجتهاد و دیانت ، در صنعت هوا و فضا و .. یک بار نمی گویند بلد نیستیم. یا اصلا محال است بگویند می شود به ما هم یاد بدهید؟ فلاسفه نظریه ای دارند ، می گویند جاهلترین انسان ها کسانی اند که خودشان را عالم بدانند؟ زیرا وقتی انسان به نقطه ای برسد که بگوید من همه چیز را می دانم دیگر باب علم در او بسته می شود. در اسلام هم هر کس بگوید من خودم برتر از مجتهدین می فهمم ، او نیز به خاطر اجتهاد های سرخود و بی مقدار ، راه انحراف و گناه در او باز شده است. اصلا مردم هم چنین انسان هایی را دوست ندارند و از نوع رفتارشان بیزارند. مثلا فرض کنید ، مهندس ساختمان در حال توضیح دادن و دادن راه کار درست به بنا هست ، اما بنا می گوید من خودم یک پا مهندسم و عمری موهایم را در آسیاب سفید کرده ام ، من می دانم و تو مهندس تازه کار چه خبر از ساختمان داری ؟ در حالیکه بنا می توانست ، صحبت های مهندس را بشنود و با سوال و جواب و مشورت راه کار درست را بیابند. جدن کدام برخورد زیباتر و دلنشین تر است ؟ همیشه فروتنی و خاکی بودن ، برای انسان زینت است. تکبر و فخر فروشی و ادعاهای کاذب یا حتی واقعی اما چون غرور و خودبزرگ بینی در آن وجود دارد ، مایع بیزاری آدمها می شود. علت آن هم معلوم است چون انسان ها فطرتا از آدم جاهلی که فکر می کند از همه بیشتر می داند و نمی خواهد دیگر چیزی یاد بگیرد نفرت دارند . انسانی هم که خداوند به او علم یا مالی داده است ، اگر مغرور شود او نیز جاهل است چون نمی داند ، که علم و مال او ، از خودش نیست و فقط او با دانستن بیشتر یا اموال سنگین تر وظیفه و بندگیش بیشتر شده است. تا دیروز که چیزی نمی دانست و یا چیزی نداشت ، خداوند یک امتحان و خواسته از او داشت اما امروز که او عالم شده است یا به اموال بیشتر رسیده است ، وظیفه و امتحاناتش سنگین تر می شود. امروز باید زکات علم و مالش را بپردازد. اموالش را در راه خدا خرج کند و چنان کند که خدا و رسولش از او راضی تر شوند . و الا غرورو تکبر و حس منیت ، کار انسان های ابله و جاهلیست که مسیر جهنم را در حال طی کردن هستند . و آدم ها وقتی از انسان های خودبین ، مغرور متنفرند به همین خاطر است . فطرت های آنها همه فریاد خداخواهی سر می دهد. و آنها فطرتا می دانند که انسانی که همه وجودش نیازمند به خداست ، مغرور نمی شود . اصلا کبرو غرور ، عامل اصلی دور شدن انسان از خداوند است . عامل اصلی جهنمی شدن اوست . عامل اصلی ظلم و ستم و جنایت های بشریست . انسانی که ادعای علم می کند و خودش را در دانستن برتر از هر چیز می بیند ، چگونه می تواند سخنان انبیا را بشنود و در مقابل خداوند تسلیم گردد . چگونه می تواند ، به احقاق حقوق دیگران برسد ، در حالیکه خودخواهی و منیت خودش برایش بزرگ شده است . جای اینکه علم و مالش را برای مردم در راه خدا خرج کند ، بلکه او تنها منت و غرورش را به هستی تقدیم می کند . شیطان هم از راه بدر شد چون فکر می کرد بیشتر از خدا می داند . همین الان هم کسانی هستند که اهل بیت و انبیا را نقد می کنند . جدن نقد این معصومین چه چیزی را نشان می دهد ؟ جز اینکه یعنی ما از معصومین بیشتر می فهمیم ؟ چرا آنها خودشان را نقد نمی کنند ؟ یا مثلا طرف مطالبی را می خواند و سریع می گوید شما در اینجا اشتباه گفته اید ! چرا یک بار نمی گویید ، شاید من بد متوجه شدم ، می شود داستان را برایم بیشتر توضیح دهید ؟ یا طرف انقدر مغرور است به او می گویم مطالب را می خوانی ، می گوید سنگین است . خب می گویم یعنی چه ؟ می گوید یعنی اینکه عوام پسند نیست و من چیزی نفهمیدم . یعنی اینکه حرف هایت به درد نمی خورد . یعنی چون تو چیزی نفهمیدی به معنای این است که اصل کلام باطل است ؟ این چه غروریست ! چرا اعتراف نمی کنی ، نفهمیدم اما دوست دارم بفهمم ، لطفا بیا و مطالبت را در کلاسی خاص برایمان بازتر کن تا بفهمیم! این ها همه نشانه کبرو غرور است و این ها همه مانع دانستن است و ندانستن عامل ظلم و ستم و خیانت است . جامعه ای که از انسان هایی پر شده اند که خودشان را در علم و دانش برتر می بینند در حالیکه به راستی هیچ نمی دانند و هر عالم و صاحب کتابی این مساله را تایید می کند ، این چنین جامعه به جایی نخواهد رسید . ✍ علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎 داستان انسان هایی که در علم و مال ادعای برتری می کنند ... . قسمت دوم بله علما و فلاسفه مانع آموختن و علم اندوزی را ادعای کمال و خودبزرگ بینی می دانند و این را از بزرگ ترین حجاب های علم برشمردند . بدتر از آن کسانی هستند که چون پول و اموال زیاد دارند ، فکر می کنند همه چیز می دانند و همه چیز باید مطابق میل آن ها صورت بگیرد ... یعنی طبق اصول فکری آنها مال و اموال سبب دانایی و نادانی آدم هاست! این ها دیگر از جاهلترین انسان ها جاهل ترند ... . شما اگر نگاه کنید در طول تاریخ ، فرعون ها ، قارون ها ، ابوسفیان ها، ابوجهل ها ، یزید ها ، معاویه ها ، همه و همه همین راه تکبر و خودبزرگ بینی را طی کرده اند . و چون فکر می کردند برتر از دیگران اند لذا حق را به خودشان می دانند . به عبارتی کبر آنها داد از منیت و خودخواهی و ظلم و ستم های آن ها به دیگران میزند . با تمام این تفاسیر باید اعتراف کرد بزرگترین کفر و دروغ و شرک به خدا ، همین خودبزرگ بینی است . زیرا عامل تمام گناهان و جنایت ها ، خودخواهی و خود بینی است . خودخواهی و خودبینی ، عامل تمام جهالت هاست . چون عرض کردیم که مانع علم همین پافشاری بر جهالت است و انسان مغرور تمام گوش و چشم هایش بر روی حقیقت بسته می شود چون نمی خواهد چیزی را به جز آنچه که خودش دوست دارد بفهمد ، بداند . و همیشه حقیقت خوشایند انسان ها نیست . انسان هایی که ادعا می کنند از همه عالم ترند ، و کسانیکه با اموالشان فکر می کنند که از همه برترند ، این ها کسانیند که از اندک علم و موهبت ها ی دنیوی خداوند برخوردار شده اند اما الان در مقابل خداوندگار عالم و قادر که همه دنیا و آخرت از آن اوست ایستاده اند . و به راستی کدام احمقی که هیچ چیز از خودش ندارد اینگونه در مقابل خدای قدرتمند می ایستد و ادعای برتری می کند ؟ آیا احمق تر از او کس دیگری هم هست ؟ وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ﺑﺎ ﺑﻲ‌ﺍﻋﺘﻨﺎﻳﻲ، ﺍﺯ ﻣﺮﺩم ﺭﻭ ﺑﺮﻧﮕﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺴﺘﻲ ﻭ ﻗﻠﺪﺭی ﺭﻭی ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍﻩ ﻧﺮﻭ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﻴﭻ ﺧﻴﺎﻝ‌ﺑﺎﻑِ ﺧﻮﺩﭘﺴﻨﺪی ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ. (١٨ لقمان) لِّكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺘﺎﻥ ﻣﻲ‌ﺭﻭﺩ، ﺳﺮﺧﻮﺭﺩﻩ ﻧﺸﻮﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻲ‌ﺩﻫﺪ، ﺳﺮﺧﻮﺵ ﻧﺸﻮﻳﺪ! ﺧﺪﺍ ﺧﻴﺎﻝ‌ﺑﺎﻑ‌ﻫﺎی ﺧﻮﺩﭘﺴﻨﺪ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛ (٢٣حدید) اما در آخر یک نکته فلسفی را می خواهم خدمتتان بگویم تا قشنگ حقیقت برایتان جا بیفتد . عرض کردم ، تکبر و خودبرتری ، مانع از علم و عقلانیت است . مانع از عقلانیت است چون انسان موقع عمل باید تمام ابعاد را در نظر بگیرد ، انسانی که تنها در خود فرو رفته است ، آیا جز خودش چیز دیگری را می بیند ؟ پس مسلما او از عقلانیت بدور است ... . و مانع درست اندیشیدن او در حقیقت بت کردن و بزرگ کردن خودش است . انسانی که خودش برایش بزرگ شود ، آیا حقیقت را که جامع همه چیز است را می تواند بفهمد ؟ خداوند یا که همان حقیقت ، یا که همان علم و عقل مطلق است ، باید برای او بزرگ باشد تا بتواند مطابق با حق عمل کند . انسانی که خودش را بزرگ کند ، مسلما خداوند برای او کوچکتر است . و به راستی چه چیز بزرگ تر از خداوند است وقتی که ما بارها و بارها فریاد الله و اکبر سر می دهیم ؟ و در آخر ای انسان تو چه چیزی از خودت داری که اینگونه روی زمین طغیان می کنی ؟ و جاهل تر از جاهل تر از جاهلترین انسان ها ، کسی است که حرف خدا را بشنود و خودش از مغرور و خودخواهان باشد و به جای اصلاح وجود خودش باز بگوید خدارو شکر که من از این دسته آدم ها نیستم اما فلانی و فلانی، واقعا این ها عجب متکبرانی هستند ، خدا ریشه اشان را بکند ! أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﺁﻳﺎ ﻣﺮﺩم ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎم‌ﺩﺍﺩﻥ ﻛﺎﺭﻫﺎی ﺧﻮﺏ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻣﻲ‌ﺩﻫﻴﺪ ﻭ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻴﺪ، ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻧﻴﺪ؟! ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻋﻘﻠﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ‌ﻛﺎﺭ ﻧﻤﻲ‌ﺍﻧﺪﺍﺯﻳﺪ؟!(٤٤بقره) والحمدلله رب العالمین ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎 تنها عامل جهالت غرور است علت این مساله هم روشن است ، زیرا انسان اگر بداند که نمی داند ، در پی دانستن می رود و به هر ترتیب شده است به این درو آن در می زند تا عالم شود . اما انسانی که بگوید من عالمم و همه چیز را می دانم ، اوست که در وجودش احساس سیری می کند و لذا اگر دریای علم هم کنار او باشد دیگر عطشی ندارد تا از آن سیراب شود ... حال شما بگویید چه عاملی باعث می شود که انسان متوجه نشود که نمی داند ؟ جز آنکه وجود خودش برایش انقدر بزرگ شده است که دیگر چیزی را جز بزرگی خود در نمیابد ؟ یا به راستی مصداق انسان مغرور چیست ؟ آیا غیر از آن است که در وجود او کمبود است ، اما او خودش را بینیاز و کامل می بیند ؟ البته این علم که من می گویم از نوع علومیست ، که اگر به کسی بگویی ، علمت یا عقلت کم است ناراحت می شود است . یعنی کمبود این علم به معنای کمبود عقل است . و لذا انسان هایی که نسبت به همه چیزو همه کس اعلام نیازمندی می کنند اما خودشان را در عقل بینیاز می پندارند ، این انسان مغرور و متکبر خوانده می شود . تنها انسان های فروتن و خاکی ، درک می کنند که چه قدر در مقابل این عظمت علم ( خداوند متعال) جاهل هستند و هر چه قدر هم در دریای علم شنا نکنند باز هم عقلشان عاریه ایست باز هم نسبت به عاقل اصلی هیچند ... آنها چون به واقع عالم حقیقیند و خدا را در راس امور حضورش را درک می کنند ، لذا همیشه خودشان را مواخذه می کنند و از خودشان حساب می کشند و همیشه اول از خودشان شروع می کنند . اما انسان های مغرور و خودخواه هستند که عمدتا دیگران را متهم می دانند و خودشان را از هر عیب و نقصی مبرا می کنند ، گویا که همه نادانند و تنها آن ها هستند که همه چیز را می فهمند و درست هم عمل می کنند . اما به واقع آنها هیچ درکی ندارند ، چون خدا را نمی بینند ، حقیقت را نمی فهمند ، زیرا انقدر خودشان و دنیایشان را بزرگ کرده اند که دیگر جایی برای فهم و عقل و علم باقی نمی ماند و به راستی خائنین ، ناکسین ظالمین ، کافرین ، مشرکین ، فاسقین ، جزء همین دسته هستند ، زیرا آنها جاهلند و چگونه یک جاهلی که کور است و نور را نمی بیند ، حق را نمی فهمد می تواند عدالت ، برادری و برابری را درک کند ؟ ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎 فلسفه غرور غرور به معنای ، فریب ، طغیان ، سرکشی ، انحراف از مسیر حق است ، ناسپاسی ، طاغوت، کبر ، باطل ، گمراهی ،است . همان طور که می بینید واژه های بالا تماما در معنا و مفهوم غرور با یکدیگر متحدند . زیرا به راستی راه درست اطاعت از خداوند است . وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ(۵۶ذاریات) پس کسی که اطاعت از خدا نکند ، خدایی که همه آسمان ها و زمین و کل هستی همه اش در تحت تملک و اسارت اوست ، یک معنا را می رساند که او سرکش ، مغرور ، متکبر ، منحرف ، ناسپاس و قدر نشناس است . راه حق اطاعت از خداست و راه ناحق سرپیچی از اوامر اوست . چه عواملی باعث غرور انسان می شود . ثروت ، قدرت ، طاغوت ، مردم ، زن ، مرد ، صندلی و پست و جایگاه ، شهرت ، غذا ، مسکن ، لباس ، رفاه ، آرامش ، شادی ، تنبلی ، زیبایی و نژاد ، قوم و قبیله ... همه ، عوامل تحریک زایی هستند که به طور کلی آن را دنیا می نامند که انسان یا جن توسط آنها گمراه می شود . يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﻣﺮﺩم! ﻭﻋﺪﮤ ﺧﺪﺍ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ. ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺯﺭﻕ‌ﻭ‌ﺑﺮﻗﺶ ﮔﻮﻟﺘﺎﻥ ﺑﺰﻧﺪ. ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﺎ ﻭﻋﺪﮤ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺍﻟﻬﻲ ﮔﻮﻟﺘﺎﻥ ﺑﺰﻧﺪ! (٥) بله درست است تمام عواملی که باعث گناه می شوند همه آن ها هم مسبب غرور و کبر می شوند . پس می توان گفت هر انسان گناه کار و خطا کاری مغرور و متکبر است . زیرا او در مملکت خداوند با ارزاق او متنعم می شود اما به جای اطاعت کردن و فرمانبری از او ، چه کسی را اطاعت می کند ؟ بله درست است خودش و هوای نفسش را اطاعت می کند ؟ بله عوامل بالا مثل ، مال و مسکن ، چه چیزی را تحریک می کنند ؟ نفس انسان را ! خب نفس انسان آیا چیزی جز خودش است ؟ خیر نفس انسان دقیقا خود اوست . پس انسان به خاطر خودش و نیازات و خواسته های خودش ، نافرمانی خداوند را می کند . در حالی که ای انسان تو فقیر مطلقی و چیزی از خودت نداری و آنچه که تو را مغرور ساخته یا فریب داده آن مال تو نیست ! بلکه همه اش از خداست ! ای انسان اگر خداوند همه چیز را از تو بگیرد جز آن است که به دست و پا میزنی و به خاک می افتی و گناهان کرده و نکرده ات را اعتراف می کنی و از خداوند طلب عفو و عافیت می نمایی ؟ ای انسان این دنیای فانی ، تو را فریب ندهد ، که فراموش کنی پروردگاری داری و فراموش کنی که تو کسی نیستی جز خدمتگذار حقیقت و وظیفه ای جز اطاعت از فرمان حق نداری ! پس می توان گفت انسانی که گناه می کند ، مغرور و متکبر است و گویا چنین تصور می کند که او خالق هستی و رب و گرداننده عالم است . شاید خود انسان انقدر پست و ناشکر شده باشد که دیگر متوجه نباشد که با فعل ناحقش چه معنایی را به عالم مخابره می کند و چگونه خدای خودش را با اعمالش انکار و کتمان می کند و چگونه به خدا می گوید این تو نیستی که خدایی بلکه من خدا هستم ! و چه تکبر و غروری بالاتر از ادعایی خداوندگاری انسان ... ! و در ادامه باید گفت چه عواملی مانع عقلانیت و درست اندیشیدن انسان است ؟ همین خودبینی و خودخواهی ، چون با گناهان ما آن را بزرگ و بزرگ تر می کنیم و آیا دیگر چیزی جز خودمان می بینیم تا بدان عمل کنیم؟ جاهل همان احمق و کودنیست ، که گناهانش سبب حجاب و دوری از خداوند و عقل شده است و او لحظه به لحظه با طغیانش به خودش و جهان هستی مخابره می کند که من خدا هستم و من می دانم و من می فهمم و لذا می بینید که کافران و گناهکاران چنان در دنیا زندگی می کنند و روی زمین راه می روند که انگار کل هستی ارث پدرشان است . و این است حقیقت و انتهای غرور... ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
مردي از امام باقرعليه السلام پرسيد: چگونه بفهمیم که خداوند ما را دوست دارد ؟ امام در پاسخ فرمود: به قلبت رجوع كن و ببين كه آيا دوستان خدا را در دل دوست داري يا خير؟ اگر چنين محبتي را در خويش يافتي بدان كه پروردگار نيز تو را دوست ميدارد. ✍️اصول كافي، ج 2، ص 126، باب حُبّ الله. @tarighatezendegi
🌎 چه کار کنیم که غرور ما را نگیرد ؟ به طور کلی گناه نکردن خودش با غرور مانعیت دارد ، یعنی وقتی انسان خدا را بزرگ ببیند و از او شرم و حیا کند که چگونه نعمت های او را می خورد و بتواند در مقابل اطاعت او هم بایستد ، این چنین انسانی سعی می کند اعمال و رفتارش را مطابق خواست حضرت حق قرار بدهد . خب وقتی این تمرین در انسان صورت بگیرد کم کم خدا بزرگ تر از هر چیز برای انسان می شود ! و غرور که معنایش خودخواهی و ادعای بزرگی است ، کم کم در وجود انسان ناپدید می گردد . انسان های مغرور کسانیند که عظمت خدا را یا فراموش کرده اند یا برایشان کمرنگ شده است و تنها چیزی که انسان را از خدا دور می کند عدم توجه به عظمت او و اطاعت مستقیم خداوند است . بندگی ، عبادت و اطاعت خداوند ، خشوع و خضوع را برای انسان به ارمغان می آورد . الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﻫﻤﺎﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﺷﺎﻥ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﻗﻠﺐ‌ﺍﻧﺪ. (٢) همان طور که در آیه فوق مشاهده می کنید نماز برای خدا خضوع و خشوع و خاکی بودن را برای انسان به ارمغان می آورد . برای همین خداوند مومنان واقعی که اهل نماز و عبادت برای خدا هستند را می گوید که اینها در نمازشان خاشعند . یعنی اگر در نماز و بندگی او خاشع نبودند بدانید که به خاطر خدا نماز نخوانده اند بلکه از روی اکراه و زور و ریا و فریب نماز می خوانند . مسلما با آمدن خشوع غرور هم از بین می رود . اصلا محال است غرور و خشوع همزمان در وجود انسان پیدا شود . به عبارتی غرور با خشوع ضدیت دارند . البته متاسفانه در بیشتر اوقات انسان ها وقتی روی به عبادت و بندگی خداوند می آورند ، از طریق خود عبادت یا حتی همین علم ، مغرور می شوند . یعنی به جای اینکه عبادت و علم بتواند این آقا را خاشع و خاضع کند می بینیم که نتیجه عکس داده است و این نشان از مکر شیطان و غفلت انسان است . اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَٰئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﺮ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﭼﻴﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻳﺎﺩ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻝ‌ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺣﺰﺏ ﺷﻴﻄﺎﻥ‌ﺍﻧﺪ! ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﺣﺰﺏ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺳﺮﻣﺎﻳﮥ ﻋﻤﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺧﺘﻪ‌ﺍﻧﺪ! (١٩مجادله) برای اینکه از این آفات به دور باشید همیشه به خودتان تذکر و یادآوری کنید که شما فقیر هستید و هیچی از خودتان ندارید ، عبادت اگر توفیقش را خدا نمی داد شما این عمل خیر را نمی کردید . شما با قدرت و نعمت ها و توفیقات الهی است که الان توانایی انجام آن عبادت را پیدا کرده اید یا اگر عالم شده اید این علم ناچیز قبل از آنکه به شما داده شود خداوند که خود علم است و قبل از هر کس و هر چیز ، عالم مطلق هستی خداوند است . شما علمتان هم عاریه ای و قرضی از خداست . شما تنها چیزی که از خودتان دارید آن فقر مطلق است . يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﻣﺮﺩم! ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪِ ﺧﺪﺍﻳﻴﺪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻲ‌ﻧﻴﺎﺯِ ﺳﺘﻮﺩﻧﻲ ﺍﺳﺖ(١٥ فاطر ) خلاصه کلام : با اطاعت و بندگی خداوند به خشوع برسید ، با آمدن خشوع ، غرور از بین می رود . برای اطاعت و بندگی نیازمند تذکر و توجه همیشگی دارید . بهترین ذکر قرآن و نگاه به سیره اهل بیت و تفکر و سیر در آفاق و انفس است . يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ! ﺧﻴﻠﻲ ﺑﻪ‌ﻳﺎﺩ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺷﻴﺪ (٤١احزاب) یادتان باشد علم و عبادت واقعی باید شما را خاشع و فروتن کند و الا آنچه که غرور آفرین است بندگی شیطان است . يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﺯﻳﺮﺍ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻭﻋﺪﮤ ﭘﻮﭺ ﺑﻪ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﻣﻲ‌ﺩﻫﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺩﺍم ﺁﺭﺯﻭ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﺷﺎﻥ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ؛ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻜﻪ ﻭﻋﺪﻩ‌ﻫﺎﻳﺶ ﻫﻤﻪ گمراهی و غرور کاذب است.(١٢٠نساء) ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎 عشق قلابی عشق خیلی از ما ها به خدا مثل اون عشق به دختریه ، که به خاطر یک شب هوس ، بهش پیشنهاد ازدواج میدیم و وقتی فریبش دادیم و کارمون تمام شد ، اونو با تمام خواسته هایی که حقش بود ، رها می کنیم و بهش میگیم اون شب من داغ بودم یه چیزی گفتم برو خدا روزیتو یه جای دیگه بده ... بعدش دوباره وقتی اون هوس ناغافل اومد ، دوباره بهش میگیم راستی من اون روز یه چیزی گفتم خواستم امتحانت کنم ، من باهاتم امروز فردا حتما میام خاستگاریت و خلاصه انقدر اون دخترو به خاطر خودخواهی هامون دور خودمون می چرخونیم تا همه آرزوهاش پرپر بشه ... . یا مثلا عشق ما به خدا مثل عشق اون همسریه ، که مالشو بالا کشیدیم ، سرشم هوو آوردیم ، شبم ناحق ، سر یه جریانی ، سیر کتکش زده ، حالا شب به زور تو بغلش می خواد بگیره و میگه زن جان من عاشقتم 😳 واقعا اون زن چه احساسی می تونه به اون مرد داشته باشه و چگونه می تونه دروغ های بزرگشو باور کنه ؟ خدا هم می دونه که تو در وقت نیازته که فقط بهش سر می زنی ! ولی تو واقعا به خدا سر نمیزنی بلکه فقط به عروسک دست سازته که سرش میری ! خدای عروسکی ای که بیزبونه ، کاری ازش بر نمیاد ، کاری به کار کارای اشتباهت نداره و گناهان و نافرمانی هاتو نمی بینه و منتظر میشینه تا تو فقط بری خواسته هاتو بهش بگی و اونم یه دفعه ای تو رو بهترین بنده خودش قرار بده، خدای واقعی خوب می داند که تو اونو صدا نمی زنی ، خدایی که تو صداش میزنی از یه دختر ساده لوح ، جاهل تره ...لذا تو نمی تونی خدای واقعی رو گول بزنی ، بلکه فقط تو خودتو داری فریب میدی که بهترین دوست واقعیتو در زندگی از دست می دهی ! وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﻢ، ﺑﻪ‌ﻭﻳﮋﻩ ﺭﻭﺯﻩ‌ﺩﺍﺭﺍﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﮤ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﻲ‌ﭘﺮﺳﻨﺪ، ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ: «ﻧﺰﺩﻳﻜﻢ ﻣﻦ!* ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻫﻢ، ﺩﻋﺎی ﺩﻋﺎﻛﻨﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﻭﻗﺘﻲ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ، ﺳﺮﻳﻊ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﻲ‌ﺩﻫﻢ. ﭘﺲ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ، ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﻋﻮﺗﻢ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ( و اطاعتم کنند ) ﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺭﺷﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ.»(١٨٦ بقره) بله خداوند می گوید من جوابتو می دهم و خواسته هاتو اونجوری که به صلاحته برآورده می کنم اما به شرط اینکه تو هم تسلیم من باشی ، و منه واقعی رو بهم ایمان بیاری و اطاعتم کنی ! ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi