eitaa logo
طَریقُ الشُهَداء
157 دنبال‌کننده
752 عکس
240 ویدیو
2 فایل
شھید..به‌قلبت‌نگـاھ میکند اگࢪجایےبࢪايش‌گذاشتھ باشےمےآيد مےماند لانھ میکند تاشھيدت‌ڪند🌙❤ ࢪفیق‌شهیدشهیدت‌میڪند کپی برداری=صلوات و دعای فرج آقا❤ اگر شهیدی رو میشناسید که خیلی باهاش رفیقید به ما معرفی کنید+ #تبلیغ و #تبادل 🆔 @Khadem_Shoohada_313
مشاهده در ایتا
دانلود
•°🌱 هرکجا افتاده بینی دست گیری می‌کنی دست ما را هم بگیر جانا، ز چشم افتاده‌ایم...💔 @tarighoshohada 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا خیلی کار میتونند بکنند 🌱❤️ @tarighoshohada 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
🌹🌿 راضی نیستم شهید بشم! بهمن۱۳۶۵ شلمچـه، عملیات کربلای۵ یک دستگاه نفربر بی.ام.پی که جهت آوردن مهمات به جلوترین حد ممکن آمده بود، دقایقی کنار پست امداد توقف کرد. مجروحین بدحال را که غالبا دست و پا قطع بودند، سوار آن کردیم. راننده مدام می‌گفت: -زود باشید، فرصت نیست، الانه که تانکهای عراقی بزنند... ولی ما بدون توجه، تا آن‌جا که جا داشت مجروح‌ها را سوار کردیم. حتی آنها را به هم فشار می‌دادیم تا تعداد بیشتری جا شوند. نالۀ بیشتر آنها بلند شد، ولی کاری نمی‌شد کرد. معلوم نبود وسیلۀ دیگری برای بردن آنها بیاید. به‌زور در نفربر را بستیم و از بیرون قفل کردیم... نفربر با تکانی از جا کنده شد و به راه افتاد. هرچه سلام و صلوات که به ذهن‌مان رسید، نذر کردیم تا سالم از سه‌راه مرگ رد شود. همین که به سه‌راه رسید، تانکی که همچون گرگی گرسنه در کمین نشسته بود، از سمت چپ به طرفش شلیک کرد. در مقابل چشمان وحشت‌زده و مبهوت ما، گلولۀ مستقیم تانک به پهلوی نفربر خورد، آن را جر داد و با ورود به داخل، درجا منفجر شد و نفربر را به کنار خاکریز پرتاب کرد. به‌دنبال آن، باران خمپاره باریدن گرفت... به هیچ وجه نمی‌شد کاری کرد. درِ نفربر از بیرون قفل بود و مجروح‌ها که لای همدیگر فشرده بودند، میان آتش می‌سوختند، صدای دل‌خراش جیغ که از حلقوم آنها به هوا برمی‌خاست، تنم را به لرزه انداخت. هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم جیغ مَرد، این‌گونه سوزاننده باشد. به زمین و زمان فحش می‌دادم و بیشتر به خودم که هرچه راننده گفت: بسه دیگه، جا نداره. به حرفش گوش ندادم و تعداد بیشتری را سوار آن ارابۀ آتشین مرگ کردم. خودم را روی سینۀ سرد خاکریز ول کردم و همچون کودکان مادرمُرده، زار می‌زدم و هق‌هق می‌گریستیم. نه فقط من، همۀ بچه‌ها همین احساس را داشتند. دود خاکستری و سیاه همراه با بوی گوشت سوخته، منطقه را پُر کرد. آفتاب خیلی زودتر داشت غروب می‌کرد و هوا تاریک می‌شد! شب که شد، نفربر هم از سوختن خسته شد و از نفس افتاد! دیگر چیزی برای سوختن نداشت. درِ آن را که باز کردند، یک مشت پودر استخوان سوخته کف آن جمع شده بود. معلوم نبود چند نفر بودند و کی بودند! قاطی کردم... هذیان می‌گفتم... کنترلم دست خودم نبود. اصلا نمی‌فهمیدم کجا هستم و چه می‌کنم. فقط به صدای جیغ آنها گوش می‌کردم که جلوی چشمانم داشتند می‌سوختند و من فقط تماشاچی بودم. رو کردم به آسمان، به هر کجا که احساس می‌کردم خدا آن‌جا نشسته و شاهد این اتفاق است. از ته دل فریاد زدم. چشمانم را بستم، دهانم را باز کردم و ...کفر گفتم. با های‌های گریه، عربده زدم: "خدایا ...اگه من رو شهیدم کنی، خیلی نامردی. اون دنیا جلوی شهدا می‌گم من نمی‌خواستم شهید بشم و این به‌زور من رو شهید کرد ... خدایا، بذار من بمونم، برم توی این تهران خراب شده، یک ورق کاغذ بهم بده تا توی اون بگم توی سه‌راه مرگ شلمچه چی گذشت." نمی‌دانم روزنامه، فیسبوک، کتاب، اینستاگرام، مجله، توئیتر، ایتا، تلگرام و...توانسته بجای یک ورق کاغذ، حق سه‌راه شهادت را ادا کرده باشد؟! ✍حمید داودآبادی اردیبهشت ۱۴۰۰ @tarighoshohada 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیاه پوش تموم ایرانِ💔 @tarighoshohada 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
✍حاج قاسم سلیمانی: در دفاع مقدس شرط اداره و فرماندهی ، سِن نبود،شرط اداره و فرماندهی ، تحصیلات نبود. شرط اداره و فرماندهی، رتبه نبود. شرط اداره و فرماندهی، سنوات نبود.... اما یک شرط وجود داشت و آن پخته شدن در کوره بود، زلال شدن در کوره بود، کوره آتش عملیات ها و جنگ. لذا برخی از رشدها ، رشدهای الکی نبود، پفکی نبود، رشدهای حقیقی بود. @tarighoshohada 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیشکی پشت آدم نیست فقط خداست... @tarighoshohada 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
❤️ هادی شخصيت ڪاذب براے خودش نمےساخت. براے رهايـے از بيڪارے ڪارهاے زيادے انجام داد. فلافل_فروشی ، پیڪ_موتوری ، بازار_آهن و ... 👈اما يڪ ويژگے داشت , در هر ڪارے وارد مےشد ڪار را بہ بهترين نحو انجام مےداد. شهید مدافع حرم آل‌الله 🌸 🕊 @tarighoshohada 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
برای اونایی ڪه اعتقاداتتون رو مسخره می‌ڪنن دعا ڪنید خـــــدا به عشقِ حسین{علیه السلام} دچارشون ڪنه..:)♥️ 🌱 @tarighoshohada 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
میگفت: گرطالب‌شهـٰادتـۍبدان‌‌ که‌نماز،‌خوبه‌اول‌باشه‌! و‌گرنه‌همه‌بلدن‌که‌اول ‌غذا‌بخورند،اول‌یه‌دل‌سیرچت‌کنند، اول‌بخوابند! خلاصه‌اول‌همه‌کاراشونو‌انجام‌میدن‌ بعد‌نماز‌بخونند.! ‌کسےکه‌دنبال‌شهادته‌باید ازتمومِ‌تعلقات‌دنیا‌دست‌بکشه..🍃'• @tarighoshohada 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🌙 دیدم که به عرش شور و شوقی بر پاست برپا گر این بزم شعف ذات خداست 🌙✨ ✨💫 گفتم به خرد چه اتفاق افتاده گفتا که عروسی علی و زهرا است 💫✨ سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) مبارک باد😍🌸✨ 🌺🍃 @tarighoshohada 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
. 🌸🕊 ▫️بهش می‌گفتند:《حسن سر طلا》 چون موهای طلائی رنگ و چهره‌ی زیبائی داشتـــــ. ▪️شبـــــ عملیاتـــــ می‌گفتـــــ : «من تیر می‌خورم، خونم رو بمالید به موهام زیاد باهاشون پُز دادم» ●بیسیم‌چی گردان غواصان لشگر امام حسین (علیه السلام) 🍃 @tarighoshohada 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷