✍يكي از همرزمان #شهید
«شهيد كسائي يك انسان مخلصي بود كه در راه انقلاب اسلامي براي محرومين و روستائيان خدمت ميكرد. در جهاد شب و روز برايش فرقي نميكرد. همتش اين بود كه از محرومين دستگيري كند. اما در مورد تواضع ايشان، بايد گفت: در حالي كه فرماندة جهاد بودند. مستخدم جهاد مرند ميگفت: من هر وقت صبح زود به جهاد مي آمدم ميديدم حاج حسن آقا جهاد را آب و جارو كرده است. او خودش را رئيس ديگران نميدانست؛ بلكه مسئول كاري ميدانست كه برعهدهاش بود...»
#شهید_محمدحسن_کسایی
#سالروز_شهادت
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
امیر المومنین علیه السلام :
اجر #شهید بیشتر از ڪسے نیستـــــ ڪه قدرتـــــ گناه دارد اما عفّتـــــ مے ورزد.🥀
#اجر_شهید
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
طَریقُ الشُهَداء
سلام علیکم
دیروز قسمتی از زندگی #شهید_سید_مجتبی_هاشمی را در کانال قرار دادیم
من به شخصه عاشق این شهیدم ❤️
🔺شهیدی که با فرماندهی گروه «فدائیان اسلام» خیلی از لوطی ها و داشمشتی هارو منسجم کرده بود و به زندگی آن ها هدف داده بود 🥀
🔺شهیدی که #شاهرخ_ضرغام یکی از مریدانش بود ❤️❤️
🔺شهیدی که سر بنی صدر داد میزد 🤦🏻♂
#پیشنهاد میکنم برای بهتر شناختن این شهید 📚#کتاب_آقامجتبی را مطالعه کنید 🌷🌷
البته ما هم سعی میکنیم از این #شهید بزرگوار باز هم مطلب بذاریم 😉
زندگیتون سرشار از یاد شهدا 🥀
یا علی👋
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
گام برداشتن در #جاده عشـــــق
هزینہ میخواهد!
هزینہ هایـے ڪہ انسان را عاشـــــق...
و بعد.. #شـــــهید میڪند..
#شهید_مصطفے_چمران
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
#تلنگرانھ
برای منی که فرمانده اش بودم باور کردنی نبود، اما عباس تا به حالا یک نامحرم ندیده بود.😳
اولین نامحرمی که حتی ایشان را هم درست ندید دختر عمویش بود که نامزدش شد.💍
روزی که برای مراسم ازدواج رفته بود،پرسیدم: دختر عمویت رو دیدی؟
گفت: نه واقعا!!🙄
چنین آدمی هست که #شهید میشود شهید مراقب چشمش هست.💯
گفتم: تو از آنهایی هستی که خیلی عاشق پیشه میشوی چون اولین نامحرمی که دیدی همسرت است...♥️
🔖 سردار اباذری
#پاے_درس_شھدا
#ﺷﻬیدانه_زندگی_کنیم
#شهدایی
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
براے یوسف شدن
باید☝️🏻
قید زلیخاها را زد||
زلیخاےِ چشم چَرانے
طمع ورزے
عشق هاے خیابانے و اینترنتے
و اینگونه مےتوان
عزیز خدا شد🕊
عزیز خدا #شـــهیـد است 🕊🕊🥀
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
#شهید
مخاطب خاص دلم❤️
آی تویی که رفتهای و رسیدهای ... !
من ماندهام تنهـای تنهـــا .. !
با نوشتهای از شمـا
و باری بر دوش
لااقل گاهی نگاهی
به خاطر خدا
.
#شهدادستدلمرابگیرید💔
🌿🌹🌿
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
همہ مےگویند: خوش بحآل
فلانے #شهیـــد شد اما هیچ
کس حواسش نیست ڪہ
فلانے برایِ #شهیـــد شدن شــهیــد
بـــودن را یــاد ڱرفـــت...
از رفتار و اخلاق شهدا در زندگیمان استفاده کنیم:)
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
🌷روایتی از دیدار همسر #شهید مدافع حرم #شهید_حبیبالله_ولایی با حاج قاسم است:
✍حاج قاسم فکر کرد من خواهر پسرم هستم
من خیلی دوست داشتم حاج قاسم را ببینم. ما دوبار بعد از شهادت حبیب الله حاج قاسم را دیده بودیم. یکبار در پادگان امام علی(ع) تهران، سه ماه بعد از اینکه حبیب الله شهید شده بود و یکبار هم مصلای بابل.
دفعه اول ما مشهد بودیم از آنجا با ما تماس گرفتند که دیداری با حضور حاج قاسم فراهم شده که از شما هم دعوت شده در این مراسم شرکت کنید. وقتی رفتیم بعد از سخنرانی حاج قاسم نزد خانواده شهدا آمد و تک به تک خانوادهها را دید. ورودی گوشیها را میگرفتند، من گوشی خودم را تحویل دادم اما گوشی حاجی داخل کیفم بود که از آن استفاده نمی کردم. سردار سلیمانی همسرم را به خوبی میشناخت چون حبیب الله نیروی خودش بود. وقتی ما را دید خیلی با مهدی شوخی کرد. مهدی گفت: سردار میتوانیم با شما عکس بیندازیم گفت: چرا نمی شود؟ به خواهرت هم بگو بیاید با ما عکس بیندازد. مهدی خندید گفت: سردار ایشان مادرم هستند نه خواهرم. سردار هم با تعجب خندید و گفت مگر می شود؟ و اندازه دختر من است! بعد از من پرسید: کی ازدواج کردید کی بچه آوردید؟ خلاصه سه نفری با هم عکس انداختیم. آنجا سردار از ذکاوت و اخلاص شهید ولایی خیلی تعریف کرد.
سردار سلیمانی عکس همسرم را برداشت گذاشت جیبش
دیدار دوم ما در مصلای آمل بود. ما جزو اولین خانواده هایی بودیم که سردار به سر میز ما آمد. تعداد خانواده ها هم از دیدار قبلی کمتر بود. صندلی و میز هایی بود که سردار سر هر کدام چند دقیقه ای می نشست و در دل ها و مشکلات خانواده ها را می شنید. حاج قاسم به ما که رسید دوباره مهدی خواهش کرد با حاجقاسم عکس بیندازیم. سردار آمد جلو محمدحسین را بوسید و دوباره گفت: باشه پس به خواهرت هم بگو بیاید. مهدی خندید گفت سردار باز هم اشتباه گرفتید. سردار تازه آنجا گفت: بله یادم آمد و همه خندیدیم. چند دقیقه ای سر میز ما نشست و درد دلها را گوش کرد. وقتی خواست برود یکی از عکس های شهید ولایی را که روی میز بود برداشت و داخل جیبش گذاشت.
بعد دستی به صورتش کشید و گفت: دختر من! همه این سختیها را به من ببخش. من شرمنده شما هستم. قول میدهم مشکلاتتان را حل کنم. سردار لطف کرد و انگشتر هم به بچه ها هدیه داد و انگشتری که در دستش بود با نگین سبز که خیلی سال بود همراه ایشان بود به محمدحسین داد.
خبر شهادت حاج قاسم
آن روز یکی از دوستانم ساعت ۶ صبح به خانه ما زنگ زد. خیلی ترسیدم با استرس گوشی را برداشتم. با یک اضطرابی گفت: حالت خوب است؟ فهمیدی چه شد؟ سردار را شهید کردند برو تلویزیون را روشن کن. سریع تلویزیون را روشن کردم اما متوجه نمی شدم چه می خوانم. نمی توانستم کلمات را جفت کنم کنار هم. جایی میان زمان و آسمان خودم را حس کردم درست مثل لحظه شهادت حبیب الله.
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
🔻مطالب مرتبط با هر #شهید با #هشتگ نام و نام خانوادگی شهید در کانال قرار داده شده است، به این صورت 👈👈 #شهید_نام_نامخانوادگی که میتوانید از مطالب استفاده کنید.🌱🌱
⚠️هر شهید والامقای که مطلبی در کانال از ایشان یافت نکردید را به ما معرفی کنید.
فرزند #شهید بود
مے گفت :
باباے من رفت و #جان داد ..
تا هم ڪلاسے هایم راحت بنویسند :
بابا نان داد ...
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
دردبیدرمانشنیدی؟
حالمنیعنیهمین...
بیتوبودندرددارد؛
میزندمنرازمین... :)
#اربعین
#امام_حسین
#شهید
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷