eitaa logo
تاریخ فردا
284 دنبال‌کننده
671 عکس
328 ویدیو
35 فایل
تاریخ فردا هر تاریخی با «عهدی» پدید می‌آید و تاریخ فردا، تاریخ انعقاد عهد جمعی و قلبی است با ساحت قدسی حضرت ولی‌الله‌الاعظم، مهدی موعود(عج). فراروی شما پنجره‌ای است رو به تاریخ فردا، از مسیر قلم «استاد اسماعیل شفیعی سروستانی» www.mouood.org
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘زمين‌هاي نشان شده(۳) از يك مثلث گفت‌وگو مي‌كرديم كه مهم‌ترين مناطق نشان شده‌ي خداوند در آن واقع هستند. همه‌ي مناطق اين مثلث، نقش‌آفرين است. نكته‌ي جالب توجّه اين است كه بزرگ‌ترين تمدّن‌ها در اين مناطق به وجود آمده‌اند. ▫️يعني همان گونه كه پيامبران بزرگ الهي در اين منطقه مبعوث شدند، تمدّن‌هاي بزرگ نيز در اين منطقه شكل گرفتند و جالب اين‌جاست كه بنابر تعبير جناب آقاي شمس‌الدّين رحماني ـ كه از خاورميانه به عنوان لولاي سه قاره ياد مي‌كنند ـ از نظر ژئوپولتيكي اين مثلث و مناطقي كه در اين مثلث قرار گرفته‌اند، قاره‌هاي بزرگ اروپا، آفريقا، و آسيا را به هم متصل مي‌كنند. ▫️داد و ستد بزرگ و سيال، از طريق اين منطقه صورت مي‌گيرد . اين منطقه محل رفت و آمد لشكرهاي بزرگ بوده است. در طول تاريخ لشكركشي‌هاي بزرگ را در اين منطقه شاهد بوده‌ايم و علاوه بر اهمّيت اجتماعي سياسي و ژئوپولتيكي، بيشترين ثروت جهان در اين منطقه قرار دارد. ▫️امروز اگر بخواهيم اين مثلث را از جغرافياي منافع سياسي، اقتصادي و انرژي جهان حذف كنيم. هيچ چيز باقي نمي‌ماند. ▫️آنچه از انرژي كه جهان صنعتي به آن نيازمند است، در اين منطقه متمركز است. ما در چنين منطقه‌اي قرار گرفته‌ايم ضمن اين كه به دليل سابقه‌ي تاريخي و سابقه‌ي فرهنگي اقوامي كه در اين منطقه زندگي مي‌كردند فرهنگ‌هاي بزرگي از ميان اين سرزمين بيرون آمده‌ است. ▫️ آنچه از تمدّن و فرهنگ را در مناطق ديگر زمين مي‌‌ببينيد دست دوم و حقيرند؛ يا اگر فرهنگي ايجاد كرده‌اند، يكسويه و يك وجهي بوده است، آن‌ها فرهنگ چند وجهي ايجاد نكرده‌اند. در حالي كه اقوامي كه در اين مثلث زندگي مي‌كنند، اگر فرهنگ و تمدّن ايجاد كرده‌اند، هم به وجه مادي حيات انسان توجه كرده‌اند و هم به وجه غير مادي و فرهنگي حيات انسان در گستره‌ي زمين. هم به صورت مادي حيات و هم به سيرت و حقيقت حيات متوجه بودند، هم در زمين فرمان مي‌راندند و هم در آسمان حضور داشتند. اين منطقه، منطقه‌ي بسيار بزرگي است. در همين جا يك مطلب مشخص مي‌شود و آن اين است كه اگر كسي بخواهد بر جهان حكم‌راني داشته باشد بدون حكومت بر اين مثلث امكان ندارد حكومت او تحقّق پيدا كند. ▫️گويا قطب حكومت جهاني در اين منطقه است. چنان كه دولت‌هاي بزرگ از قديم‌الايام بوده‌اند. عبارت مشهوري است كه «در اورشليم، بيت‌المقدّس و در بيت المقدّس مسجدالاقصي قطب است. اگر كسي بخواهد امپراتوري بزرگ ايجاد كند ابتدا بايد در اين منطقه حضور داشته باشد.» ▫️يكي از رازهاي پوشيده امّا جدّي يهود براي تسلّط بر اين منطقه به اين دليل است كه قوم يهود به دنبال تشكيل حكومت جهاني است و مي‌داند تشكيل حكومت جهاني بدون تسلّط بر اين منطقه غير ممكن است و خوب مي‌داند كه تسلّط او وقتي كامل مي‌شود كه بتواند به تمام معنا مسجدالاقصي را تصرّف كند امّا تا به حال در اين امر موفّق نبوده. ▫️نكته‌ي جالب توجه اين است كه وقتي حكومت جهاني حضرت وليّ عصر، عليه‌السلام، محقق مي‌شود، تمام اين مثلث در اختيار آن حضرت قرار مي‌گيرد. گوييا تشكيل امپراتوري بزرگ و حكومت جهاني بدون تسلط بر اين منطقه غير ممكن است. 📚/ @tarikh_farda
گويا قطب حكومت جهاني در اين منطقه است. چنان كه دولت‌هاي بزرگ از قديم‌الايام بوده‌اند. عبارت مشهوري است كه «در اورشليم، بيت‌المقدّس و در بيت المقدّس مسجدالاقصي قطب است. اگر كسي بخواهد امپراتوري بزرگ ايجاد كند ابتدا بايد در اين منطقه حضور داشته باشد.» @tarikh_farda
🔘از قله عاشورا تا دریای ظهور(۲۴) ▫️راه هدایت بررسی رابطه واقعه جانسوز عاشورا با واقعه شریف ظهور سخنرانی استاداسماعیل شفیعی سروستانی 📚/ @tarikh_farda
🔘از قله عاشورا تا دریای ظهور(۲۵) ▫️حقیت کعبه وحقیقت عهد بررسی رابطه واقعه جانسوز عاشورا با واقعه شریف ظهور سخنرانی استاداسماعیل شفیعی سروستانی 📚/ @tarikh_farda
🔘زمين‌هاي نشان شده(۴) تا زماني كه مسلمانان در اين منطقه‌ي حساس و در اين مثلث نشان شده زندگي مي‌كنند، هر قدرتي كه بخواهد حاكميت جهاني را به دست گيرد، مسلمانان را مانع خواهد يافت لذا، تا زماني كه مسلمانان اين منطقه‌ي مهم را كه مي‌توان از آن جا تشكيل حكومت جهاني داد، در اختيار دارند، يهود و استكبار دست از سر آن‌ها بر نخواهند داشت. ▫️چه موضع‌گيري بشود چه موضع‌گيري نشود. همين كه در اين منطقه مستقر هستند براي دشمني آن‌ها كافي است. ▫️همه‌ي توانايي‌ها و پتانسيل‌هاي موجود در اقوام ساكن در اين منطقه است كه استكبار جهاني را وا مي‌دارد بي‌وقفه به اين منطقه حمله كند. ▫️ و اين حمله‌ي دائمي و پر شتاب و چند وجهي را داشته باشد. اين حمله‌، دائمي، با شتاب، رو به تزايد و چند وجهي است. تنها حمله‌ي نظامي نيست. بلكه نظامي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي است. ▫️وقتي به سابقه‌ي رويارويي استكبار با شرق اسلامي برمي‌گرديم. سابقه اين مبارزه چند وجهي را مي‌توان ديد. عوالم‌النّاس ممكن است تنها مجادله‌ي نظامي را دريابند. ▫️جمعيت متوسط مجادله‌ي نظامي، اقتصادي را درمي‌يابد. فرهيختگان رويارويي فرهنگي، سياسي، اقتصادي، نظامي را درك مي‌كنند و خواصّ رويارويي اقتصادي، سياسي، نظامي و فرهنگي و اقتصادي را. ▫️اين چهارمي لطيف و مخصوص خواص است، مخصوص عوام نيست. به عبارت ديگر اين‌ها لايه‌هاي رويارويي‌اند. عوام فقط يك رويه‌ي نظامي را درك مي‌كنند. رويه‌هاي مختلف را نمي‌توانند بررسي كنند. ▫️ امّا اين رويارويي، پر شتاب، پر سابقه، رو به تزايد و چند وجهي است. تنها يك وجه آن سياسي است. هر بار كه استكبار اهرمي را در بعد سياسي، نظامي، اقتصادي يافته همان را فشار داده و در اولين فرصت، هر مجراي ديگري را دريابد استفاده مي‌كند. ▫️مردمي كه در اين منطقه زندگي مي‌كنند سابقه‌ي طولاني مبارزه و برخورد با استكبار داشته‌اند. به ميزاني كه دنياي استكبار و يهود از سابقه‌ي رويارويي دنياي اسلام با دنياي استكبار خبر دارد، متأسفانه مسلمانان به آن ميزان از اين سوابق مطلع نيستند. ▫️امّا غرب هميشه هوشيارانه اين سوابق را مطالعه كرده و نكته‌ي جالب توجه اين است كه وقتي اين سوابق را بررسي مي‌كنيم مي‌بينيم: «هميشه پيروزي و برتري با جهان اسلام بوده است.» ▫️گرچه فراز و نشيب‌ها در ميدان نبرد و عرصه‌ي رويارويي زياد بوده، اما در نهايت تفوق و چيرگي با دنياي شرق بوده است و همواره هزيمت و شكست سهم غرب. ▫️استقرار مسلمانان در اين منطقه به دليل حساسيت ويژه‌ي خاورميانه كافي است تا دول استكباري هيچ گاه دست از خاورميانه بر ندارند و هميشه براي تسلط بر اين منطقه تمايل داشته باشند. ▫️مطلب ديگر قابل توجه اين است كه، همان طور كه اسلام طيّ 1200 سال گذشته منشأ تحولات مهمّي در جهان بوده، دوره‌ي جديدي هم آغاز شده كه دوباره اسلام در آن منشأ تحول شده است. 📚/ @tarikh_farda
مطلب ديگر قابل توجه اين است كه، همان طور كه اسلام طيّ 1200 سال گذشته منشأ تحولات مهمّي در جهان بوده، دوره‌ي جديدي هم آغاز شده كه دوباره اسلام در آن منشأ تحول شده است. @tarikh_farda
🔘از قله عاشورا تا دریای ظهور(۲۶) ▫️ولّی اللّه، محرم و مقرّب بررسی رابطه واقعه جانسوز عاشورا با واقعه شریف ظهور سخنرانی استاداسماعیل شفیعی سروستانی 📚/ @tarikh_farda
🔘مثلث مقدّس (آخرین قسمت) در تاريخ، ظهور و بعثت حضرت نبي اكرم‌، صلي الله عليه و آله و سلم، يك نقطه عطف مهم است. بعداز حضرت هم چندين حادثه اتفاق مي‌افتد كه نقاط عطف در تاريخ بشر به حساب مي‌آيد. ▫️اينكه آيا اين وقايع مرضيّ رضاي خدا بوده يا خير، مورد بحث ما نيست. هر چه بوده رنگي از اسلاميت داشته كه باعث تحول شده. از جمله‌ي اين وقايع ورود مسلمانان به اروپا و به وجود آمدن تمدّن اسلامي در دل اروپاي وحشي بوده است. ▫️ورود مسلمانان از طريق جبل الطارق توسط «طارق بن زياد» و ظهور تمدّن در اندلس كه حتي مرزهاي فرانسه را در بر گرفته بود حائز اهمّيت است. ▫️وقتي مسلمانان وارد اروپا مي‌شوند تحولات بزرگي در آنجا حادث مي‌شود. اين تحوّلات فرهنگي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي بود و فقط براي تصرف خاك حادث نشده بود كه كاري به مرام و آيين آن جا نداشته باشد، بلكه مسلمانان تحوّلات فرهنگي ايجاد كردند. ▫️آن‌ها يك نمونه‌ي مثال زدني در اروپا ساختند. درزماني كه اروپا گرفتار مبتذل‌ترين صورت حيات بود، مسلمانان در اين منطقه‌ي خاص زيبا‌ترين مدنيتي را ايجاد كردند كه رنگ و بوي تمدّن والاي اسلامي داشت. همين نقطه عطف نيز باعث حسد ورزي اروپا و جدال آن‌ها با مسلمانان شده بود. ▫️ نتيجه‌ي اين نقطه عطف اين شد كه در اثر رويارويي و درگيري طولاني مدت غرب با مسلمانان، خود غرب هم متحوّل شد. ▫️چند عامل براي متحول شدن غرب ذكر مي‌شود. تحوّلاتي كه منجر به گذر غرب از قرون وسطي و ورود به قرون جديد شده است. يكي كشف آمريكا و ديگري فتح اندلس است. بنابراين، فتح اندلس توسط مسلمانان، يك نقطه عطف در تاريخ است. ▫️زماني كه مجدداً اندلس از مسلمانان پس گرفته مي‌شود، نقطه عطف ديگري شكل مي‌گيرد. وقتي مسلمانان در اندلس استقرار پيدا مي‌كنند فرهنگ و تمدّن خود را در آن‌جا جاري مي‌كنند. اين فرهنگ را در ابنيه و معماري و شهرسازي آن جا مي‌توان ديد. ▫️امّا وقتي كه اندلس دوباره در اختيار مسيحيان قرار مي‌گيرد، نقطه عطف ديگري است، زيرا فتح اندلس باعث مي‌شود تحولات جديدي در اروپا صورت بگيرد و اروپا از قرون وسطي بگذرد و به قرون جديد برسد و تاريخ چهارصد سال اخير اروپا شكل بگيرد. ▫️علاوه بر فتح اندلس، كشف امريكا را عامل تحولات در قرون جديد مي‌دانند. در دوران جديد، در آخرين دهه‌هاي قرن بيستم واقعه‌ي شگرفي در شرق اسلامي رخ مي‌نمايد و اين واقعه، «انقلاب اسلامي» است. درست در زماني كه غرب رو به سستي و افول نهاده است. سخن آخر اینکه: لازم است قدر اين جايگاه را بدانيم. براي حفظ آن تلاش كنيم و آن را چون خوني تازه در رگ جوانان جاري سازيم. 📚/ @tarikh_farda
🔘امیر محبوس(۱) خدا رحمت كند آن فقيه عالي قدر، آيت الله بهجت را كه در توصيف حال و روز مردم در عصر غيبت فرموده بود: ▫️ما مَثل طايفه و گروهي هستيم كه رئيس خود را حبس نموده است و در بلايا، خود تصميم جنگ يا صلح را اتّخاذ مي كند. ▫️ خودمان كرده ايم و اجازه نمي دهيم بيايد قضايا را حل كند. با اينكه مي دانيم اگر بيايد مي تواند مشكلات را حل كند؛ ولي باز او را محبوس كرده ايم. ▫️پيش از ايشان، حضرت صاحب الزّمان(ع) در توقيع شريفي خطاب به جناب شيخ مفيد(ره) فرموده بودند: 🔹«... اگر شيعيان ما كه خداوند توفيق طاعتشان دهد، به عهدي كه با ما داشتند، وفا مي كردند، فيض ديدار ما از آنان صلب نمي شد.» ▫️از اينجا، غيبت به درازا كشيده شد. امام را در محبس عهد و مراجعة خود گرفتار و در بند كشيديم و آنگاه از درد و رنج دوري و غيبت، ندبه سر داديم. ▫️اين وضع، بي شباهت به وضع جمعيت و قومي نيست كه در كويري هولناك و برهوتي ترسناك گرفتار آمده و در اضطرار تمام روزگار مي گذرانند و به رغم تجربة بيغوله اي لم يزرع و خوفناك و به جاي تلاش و مجاهدت براي رهايي از كوير، تنبلي پيشه كرده، چشم به گندابي عفن و قوتي كثيف از مردار و سوسمار دوخته اند. ▫️همّت بي همّتي گرفتاران كوير، مصروف مجادله ايست بي پايان براي كاستن از تلخي هاي آب و قوت لايموت كويري و تزئين سايه باني از خار و خاشاك با سنگريزه هاي رنگين منتشر در كنارة گنداب، در حالي كه در فاصله اي نه چندان دور، در كنجي خلوت يا غاري، بلد و راهنماي راه نجات آنان محبوس و در بند مانده است. ▫️آن چنان به خورد و زيست كويري و مردار خو كرده ايم كه افق ديد پرواز ذهنمان جز به كشف ادويّه اي براي خوش طعم ساختن آن خوراك و ساخت سرپناهي براي كاستن از گرماي كوير بركشيده نمي شود. ▫️گويا كه در وجدان خويش پذيرفته ايم كه زندگي و «معني زندگي» جز آنچه كه بدان خو كرده ايم، نيست. ▫️از فصلِ جواني تاكنون، كتاب هاي بسياري را خوانده و فرازهاي ماندگار بسياري از آنها را در خاطر دارم؛ از جملة آنها «پاپيون» بود كه سال ها پيش از اين منتشر شد. فيلم سينمايي ديدني و زيبايي هم بر اساس آن ساخته شد. ▫️پاپيون به اتّهام جرمي كه شايد مرتكب نشده بود، محكوم به حبس، براي هميشة عمرش شده بود. ▫️روزيِ او، محبس تيره و تار و زندان بانان بدخو و خشن بود؛ امّا پاپيون، هيچ گاه نپذيرفته بود كه سهم او از زندگي، فقط زندان است، از اين رو او همة سال هاي محكوميّت را در جنگ و جدال براي رهايي گذراند و نه براي راحت كردن فضاي زنداني كه در آن محبوس بود. ▫️ هر روز صبح از خواب برمي خاست و از دور، اشاره به همة آنهايي كه او را به حبس و شكنجه كشيده بودند، مي گفت: حرام زاده ها! من هنوز زنده ام! ▫️همة عمر پاپيون، مصروف فرار از محبس ها شد و نه سازگاري در زنداني كه آن را حقّ خود نمي شناخت. دستِ آخر هم در پيري و كهنسالي، از بلنداي جزيره اي كه آخرين محبس او بود، خود را به پهنة اقيانوس پرتاب كرد و رهايي هميشه را به تجربه نشست. ▫️پاپيون نپذيرفته بود كه سهم او از زندگي و استحقاق او از بودن در پهنة هستي، زندان و آب و خورش زندان است. ▫️جز او، ساير بنديان، در اوج يأس، در منتها اليه انفعال و در نزد خويش پذيرفته بودند كه: براي زنداني بودن به دنيا آمده اند و نه براي رهايي از زندان. از اين رو، چونان مرغي كه در قفس چشم به جهان گشوده باشد، در تصوّر خويش مفهومي براي رهايي جست وجو نمي كردند. ▫️مرغي كه در قفس چشم به جهان گشوده باشد، در تصوّر خويش مفهومي براي رهايي جست وجو نمي كردند. ▫️آنان مأموريّت خويش و هدف از بودن را در هموار ساختن زندان و سازگاري با زندان بانان بدخو مي شناختند. از همين رو بود كه تنها، جنازة نحيف و تكيدة آنان به تجربة رهايي نائل مي آمد؛ آن هم بر دستان زندان بانان، پيچيده در پارچه اي از كتان كه از بلنداي صخره اي رفيع به دست امواج سهمگين سپرده مي شدند تا قوتي براي ماهيان و كوسه ها شوند. ▫️بزرگ ترين مصيبت آوار شده بر انسان ها، قبول سرنوشت محكومان به حبس و زنجير و زيست ناگزير در برهوت است. از همين روست كه معني و مفهوم رهايي را از خاطرها زدوده ايم. 📚/ @tarikh_farda
🔘پادشاهی بر زمین و آسمان(۱) ▫️ زمان تحقّق معنی کلمه امیرالمؤمنین 📚#کلام‌استاد/#پادشاهی‌برزمین‌وآسمان @tarikh_farda
🔘امیر محبوس(۲) پذيرفته ايم كه زيست در كوير لم يزرع و خوردن مردار و تحمّل گرماي سوزندة خورشيدِ كويري، رزق و روزي مقدّر و محتوم ماست و هر گونه اختيار و توان براي گريز و خلاصي از ما صلب شده است. ▫️در اينكه حسب اين عبارت روشنگر از دعاي شريف «عهد» كه مي فرمايد: 🔹 «ظهر الفساد في البرّ و البحر بما كسبت ايدی النّاس» اين همه بدبختي و نكتب آشكار در خشكي و دريا حاصل عمل خود ماست؛ در این ترديدي نيست؛ ▫️امّا در اين نكته بايد ترديد كرد كه ماندگاري هميشه، تقدير محتوم ما نيست؛ چنان كه به اختيار خود، در اين برهوت خوفناك مُقام گزيديم. ▫️گويا رزق و روزي ديگر يا گريزگاهي برايمان قابل تصوّر نيست. در پي پذيرش اين موقعيّت است كه مأموريّت ويژه اي هم براي خود جعل و تعريف كرده ايم: ▫️ماندن در كوير و تسهيل اين زندگي كويري با منتها اليه سعي و مجاهدت. ▫️هر انسان عاقلي با اندكي تأمّل درمي يابد كه اين همه توانايي و استعداد كه در انسان متجمّع است، بار مسئوليّت و مأموريّتي را هم بر دوش او مي گذارد و ايفاي نقشي شايسته را در اين صحنة فراخ از او مي طلبد. ▫️آن قبول نامقبول در خودش، تعريفي از مأموريّت و نقش آفريني انسان در پهنة هستي را پنهان داشته است؛ يعني: تغيير و تسهيل زندگي كويري و ديگر هيچ. ▫️همين اين امر، افق دوردست و نهايت بال پروازي ما را معلوم ساخته است. ▫️فاجعه به قبول ما برگشت دارد؛ در حالي كه در چند قدمي ما در خانه اي، در كنجي، محبسي، اميري و رهنمايي كليددار و رهگشا مانده است كه مي تواند ما را از اين همه برهاند و حيات طيّبه و آب زلال و ... را فراروي ما قرار دهد. ▫️گفت وگوي مهدوي، در بنياد با ساير گفت وگوهاي جاري و ساري ميان عموم ساكنان زمين تفاوت دارد. از جنس ديگري است. ▫️از آغاز با اعتراض و پرسش از اين برداشت مجعول از زندگي و مأموريّت انسان آغاز مي شود. آن همه را مورد بازخواست قرار داده و درباره اش ترديد به وجود مي آورد. به ناگاه علامت سؤال بزرگي به بزرگي جغرافياي كويري كه بودن و زيستن در آن را پذيرفته ايم، فراروي ما قرار مي دهد؛ ▫️ يعني در همة آنچه كه يقيني و قطعي فرض مي كرديم، شكست و ترديد به وجود مي آورد. برخلاف آنچه كه به غلط از موضوع و مفهوم انتظار مي شناسيم. ▫️به همين سبب است كه گفت وگوي مهدوي از همان ابتدا، با پرسش و جنبش همراه است. ▫️جنبش و خيزش ابتدايي با شكستي در آنچه محتوم و قطعي فرض مي كرديم، حادث مي شود، حركت در نفس درمي گيرد. اين فرمودة «قرآن كريم» است: 🔹«إِنَّ اللهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»1 زمينة تغيير موقعيّت يا حتّي تغيير وضعيّت اندام ها و اعضاي بدن، از تغيير در نفس اتّفاق مي افتد. ▫️تغيير در آنچه كه پذيرفته شده ـ به رغم آنكه صحيح و به حق نبوده يا تغيير در آنچه كه بر آن باور نداشتيم؛ ▫️امّا ناگزير بايد بدان باور بياوريم ـ با ترديد در آنچه محتوم فرض شده، بلافاصله با حركت اتّفاق مي افتد؛ ▫️اگرچه به اندازة تغيير و حركتي كوچك در نفس باشد كه سعي دارد، فضاي خالي حاصل آمده را با امر ديگري پُر كند تا خود را از چالش و بي قراري، رهايي دهد. ▫️محتوم و غيرقابل تغيير فرض شدن زيست كويري و قوت آلودة لايموت، باعث بي تحرّكي ما شده است. ▫️در دل اين ترديد و تغيير است كه مجاهدت براي يافتن راه خروج و خلاصي بيرون مي زند؛ وگرنه در جغرافياي انديشة كويري، از همه چيز و همه كس مي گوييم، الّا راه رهايي و كليد قفل گشا. ▫️براي همه چيز و همه كس، جشنواره و كنگره و بزرگداشت برگزار مي كنيم؛ امّا براي لحظه اي از اين امر حياتي سخن نمي گوييم؛ ▫️در حالي كه اگر جملة تلاش هاي جاري را در يكصد هزار ضرب كنيم، به دليل آنكه جملگي بر فرض محتوم بودن زندگي كويري استوار شده است، تغييري بنيادين در موقعيّت ما ايجاد نمي كند. ▫️جملة موضوعات خرد و كلان مطرح ما، حول همان به سازي وضع كوير و تسهيل در زيست كويري مي چرخد. ▫️اين عمل ما به آن مي ماند كه ما به جاي تلاش براي رهايي از كوير، در دل كوير، همايش كويرشناسي برگزار كنيم يا جملة كويرنشينان، دربارة يافتن ادويّه اي بيانديشند كه خورش كويري را خوشبو مي سازد و ... . 📚/ @tarikh_farda
🔘پادشاهی بر زمین و آسمان(۲) ▫️جعل خلیفه و حکمت خلقت 📚/ @tarikh_farda
🔘امیر محبوس(۳) همگي حول همين كوير سخن مي گويند. ما از ضرورت تلاش براي خلاصي از اين كوير و كشف كليد گره گشا سخن نمي گوييم يا در جست وجوي مردي راهبر كه در بند و حبس غيبت گرفتار آمده، برنمي خيزيم؛ ▫️در حالي كه خودمان نيز سهمي در اين واقعة شوم داشته ايم و با شيوة عملمان هم بر زمان آن مي افزاييم. اگر گاهي هم از او سخن مي رانيم، دربارة خلاصي او از اين بند و حصر سخني بر زبان نمي آوريم. ▫️به عكس، از يادگارهاي مانده از او، از خاطرات گذشته و سخنان پيشين بر جاي مانده اش براي زينت بخشيدن به زندگي كويري استفاده مي كنيم، ▫️به عبارت ديگر، به جاي آنكه از او براي رهايي بگوييم و در جست وجوي او بر آييم، او را در خدمت زيست كويري خويش وارد مي سازيم و اين ظالمانه ترين معامله اي است كه قومي با امير خود مي كند. ▫️از همين جاست كه رهايي بخش در محبس مي ماند و كويري در كوير، لاجرم اين وضع كويري تداوم مي يابد تا ...! به واقع ما، با برداشتي انحرافي، زندگي و بودن خود را تعريف كرده ايم. ▫️اين عبارت را در جايي ديگر نوشته ام: هر آنچه آدمي تكرار كند، بدان خو كرده و معتاد بدان مي شود و هر آنچه را عادت خويش ساخت، در آن استقرار مي يابد، گويي كه بدل به اخلاق و فرهنگ او شده است. ▫️اخلاق او و آنچه كه بدان معتاد است، سرنوشت او را معلوم مي سازد. ▫️سرنوشت اقوام را آنچه بدان خو كرده و بدان معتاد و مبتلا شده اند، معلوم مي سازد. از آنجا كه به زيست كويري خو كرده اند، سرنوشت محتوم آنها ماندگاري در كوير شده است. ▫️در خانة جان تكرار كرده ايم كه: همين كه هست، محتوم است و همة حركات، سكنات، معاملات و مناسبات را هم بر آن اساس تنظيم كرده ايم. ▫️اگر اتّفاقي در سينة ما نيافتد و شكست در اين برداشتِ جعلي حادث نشود، عادت معتاد شدة نهايت و سرانجام ما را رقم خواهد زد. ▫️گفت وگوي مهدوي، تلاش براي درك اين معني است كه وضع موجود كه انسان و جهان بدان مبتلايند و در آن سير مي كنند، وضعي مطلوب، محتوم و مقبول نيست؛ ▫️بلكه مجموعه اي بر ساخته بر پايه هاي «ظلم» و «پندار» خودمان است كه با جلوه دادن شيطان، آدمي آن را زيبا و سكناي هميشة خويش فرض كرده و در پي تبديل كردن آن به بهشتي مطلوب، دست به تغيير و تبديل اجزاء منتشر آن زده و دربارة بر هم زدن كلّياتش نمي انديشد. ▫️بر پاية اين ترديد است كه آدمي براي كشف معبر رهايي برپا مي ايستد؛ براي دست يابي به راهي كه بتوان از اين وضع خارج شد و بالأخره دست يازيدن به دامان بلد و راهنمايي كه شناساي راز و راه است و مي توان بازو در بازوي او از همة گرداب ها و گردبادهاي پيش رو گذشت. ▫️بسيارند مرداني كه نامطلوب و نامقبول بودن وضع موجود را درك كرده اند؛ ليكن از روي گمان، از سويي دريافت خويش را براي بيرون رفتن از اضطرار كوير كافي شناخته و بي اعتنا به رهايي بخشي مانده در محبس ـ در غفلت از اركان و بنيادهاي تباه شده در وضع موجود ـ در انديشة تغيير صورت ها به راه افتاده اند. ▫️تجربة هزار باره اي كه بشر در طول تاريخ پشت سر نهاده و بر كميّت و كيفيّت بحران هاي چند لاية حيات خويش افزوده است. ▫️مي بايست متذكّر شد كه به رغم گمان ما، ديگرگوني و تحوّل در وضع ما و خلاصي محبوس از زندان جهل و ندانم كاري ما، از طريق اعجاز و واقعه اي خارق العادّه اتّفاق نمي افتد. ▫️اگر چنين بود، سال ها و قرن ها پيش از اين، اعجاز براي بسياري از اقوام شايسته تر و بحران زده حادث شده بود؛ چنان كه اگر بنا بوداعجازي شگرف و شگفت موجب رهايي ما از برهوت خود ساخته شود، سال هاي سرگشتگي و جدايي، اين همه به درازا كشيده نمي شد. ▫️اين ماجرا با نشستن و زانوي غم در بغل گرفتن، در كوچه هاي كويري نيز روي صلاح و اصلاح نخواهد ديد. 📚/ @tarikh_farda