eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
951 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
157 ویدیو
332 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
بروشور ویژه اربعین سال ۱۳۹۷👆 تهیه و تنظیم : انجمن علمی پژوهشی تاریخ http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
☀️راهبردهای استمرار فرهنگ اربعین در تحقق تمدن اسلامی☀️ ✍🏻به گزارش روابط عمومی و بین‌الملل، نشست علمی-پژوهشی «راهبردهای استمرار فرهنگ اربعین در تحقق تمدن اسلامی» از سوی معاونت پژوهش جامعه‌الزهرا علیهاالسلام در پژوهشگاه حضرت معصومه علیهاالسلام برگزار شد. نظم معنوی حاکم بر مناسک اربعین حسینی ✍🏻در این نشست، حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر احمد رهدار با اشاره به رصد ویژگی های اربعین در تحقق تمدن نوین اسلامی و تعمیم این ویژگی ها، گفت: ویژگی اول اربعین حسینی این است که در این منسک، نظم معنوی حاکم است که با نظم مدنی تفاوت دارد و تفاوت آن در نتایج و کارکردها است. استاد حوزه و دانشگاه افزود: در نظم معنوی بداخلاقی، رذیله اخلاقی،گناه، دزدی و مانند آن وجود ندارد و منحصر به جریانات دینی است اما نظم مدنی با دنیای مادی سروکار دار،د مثلا با رعایت نظم مدنی، تصادف کم می‌شود، شهر کثیف نیست و غیره. حجت‌الاسلام‌والمسلمین رهدار اضافه کرد: خروجی نظم معنوی آرامش است، هر چند که شاید آسایش نباشد، حال آنکه خروجی نظم مدنی آسایش است. حال تا چه حد این دو نظم مذکور، در تحقق تمدن تاثیرگذارند باید دقت شود، اگر شاخصه‌های نظم معنوی نباشد محقق خواهد شد؟. استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: با توجه به منسک اربعین در می‌یابیم که شاخصه‌های نظم مدنی در اربعین کم اما شاخصه‌های نظم معنوی به تمامه موجود است. وی با بیان اینکه ویژگی اربعین، «نظم معنوی» آن است، عنوان کرد: بر خلاف آنچه که در بعضی موارد به ‌نظر می‌رسد شاید نظم دقیقی رعایت نشده باشد، مثلاً در مقوله‌ی بهداشت، اما وقتی به صورت کیفی‌تر تأمل می‌کنیم، متوجه می‌شویم که، در این‌جا نوعی نظم حاکم است که باعث می‌شود میلیون‌ها نفر در یک زمان و جغرافیای محدودی بتوانند حوائج عادی زندگی خودشان را تأمین ‌کنند و در عین حال، احساس سلوک در یک طریق معنوی داشته باشند. منسک اربعین حسینی در واقع یک نوع اعتکاف جمعی سیار است حجت‌الاسلام‌والمسلمین رهدار در ادامه به ویژگی دوم اربعین حسینی اشاره کرد و افزود: ویژگی دوم توسعه معنایی برخی مفاهیم است. کنش ها نیز توسعه کمی می‌یابند و ما به نوعی شاهد معنویتی متفاوت از جنس معنویت‌های دیگر در اسلام هستیم. وی ادامه داد: معنویت‌هایی مثل نماز ، روزه و دیگر مناسک معنوی در اسلام معمولاً یک مکان خاص و یک ثبات و تمرکزی دارد، اما منسک اربعین حسینی علیه‌السلام گویا یک اعتکاف سیار است.بر خلاف اعتکاف‌های پیشینی که مثلاً به مسجد یا مکان مقدس دیگری می‌رویم و چند روز آن‌جا خود را محصور می‌کنیم و به صورت فردی یا متمرکز و ثابت به عبادت می‌پردازیم، این منسک اما از این ویژگی برخوردار است که عبادتش از جنس عبادت در حال حرکت است. استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: منسک اربعین حسینی در واقع یک نوع اعتکاف جمعی سیار است که در آن هر اقدامی که انجام می‌دهیم، اقداماتی از جنس زندگیِ عادی مثل خوردن، حرف زدن، خوابیدن، نماز و هر کاری از این جنس کنش‌ها، خودش مصداقی از این عبادت و این اعتکاف سیّار است و در اینجا مفهوم «اعتکاف» توسعه می‌یابد. برهم زدن مقیاس‌های عددی و آماری در اربعین حسینی حجت‌الاسلام‌والمسلمین رهدار با بیان اینکه سومین ویژگی اربعین حسینی، برهم زدن مقیاس‌های عددی و آماری و توسعه آن است، گفت: نکته قابل توجه این است که در جوامع امروزی نهایت اطعام یک وعده غذایی عظیم، چهار و نیم میلیون نفر با کمک ۶۴ کشور ذیل هدایت صلیب سرخ به زلزله زدگان بوده است، حال آنکه در اربعین حسینی مردم نقش دارند و عهده‌دار چند وعده غذایی برای افرادی بیش از این تعدادند. .http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
✍🏻وی در ادامه افزود: بالاترین تجربه‌های معنوی با جمعیت‌های میلیونی پس ازحج تمتع با جمعیتی حدود سه و نیم میلیون نفر، تجمع جمعیت صوفیان در مراسم مریدیه سنگال یا در داکای بنگلادش با جمعیتی بالغ بر پنج میلیون نفر بوده است و تجربه‌های جهانی مثل بازی‌های المپیک حدود پنج میلیون نفر، شاید به طور میانگین در تجربه‌های جمعیتی دینی و غیردینی نهایت حدود پنج میلیون نفر اجتماع کنند، حال آنکه اربعین حدود ۲۵ میلیون نفر اجتماع می‌کنند چیزی حدود پنج برابر که این مقیاس یک برهم زدن عادی نیست و می‌توان از این برهم زدن مقیاس، درسی برای تحقق تمدن نوین اسلامی گرفت. روحیه معنوی حاکم بر منسک اربعین حسینی باید در همه امور حاکم شود استاد حوزه و دانشگاه، شرح صدر در عبادت را چهارمین ویژگی حاکم بر این منسک دانست و افزود: روحیه معنوی حاکم بر این منسک اگر در همه امور حاکم شود دیگر کار در ادارات، فردی،کسل کننده و حداقلی نخواهد بود. به عنوان مثال در اردوهای جهادی، با وجود دو برابر ساعت کاری اداری، خسته نیستند. حجت‌الاسلام‌والمسلمین رهدار تصریح کرد: اقتضای تمدن اسلامی این است که بازیگران و افرادش با روحیه جهادی و حتی فراتر از آن باشند. به طور مثال اگر فردی که ۶۰ سال عمر دارد مانند چند روز پیاده‌روی اربعین زندگی کند و خسته و دلزده نشود و این شیوه رفتاری، سبک زندگیش شود، تمدن اسلامی تحقق می یابد. وی یادآور شد: شاید تصور شود که برای تمام عمر اینگونه بودن قابل تحمل نیست اما تجربه زیستی افرادی که در کشورهای افریقایی با شرایط سخت زندگی کرده اند، ثابت می‌کند که ساختار وجودی بدن انسان به گونه‌ای خلق شده که می‌تواند به آن سبک زندگی کند. بدن انسان به وضعیت‌های مختلف عادت می‌کند. به طورمثال فرزند آیت‌الله بهجت در مورد ایشان می‌گوید که آیت‌الله بهجت ۱۲ ساعت عبادت می‌کردند، بنابراین حلم تاریخی برای تحقق تمدن اسلامی لازم است. اربعین حسینی هرسال در حال نوشدن، تغییر و تکمیل است استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به شتاب، رشد و تکمیل اربعین حسینی در راستای تحقق تمدن اسلامی، گفت: اربعین پدیده‌ای در حال «نو شدن» و «تثبیت» است و تا زمانی که یک رویداد تثبیت نشود، قابل ارزیابی نخواهد بود. حجت‌الاسلام‌والمسلمین رهدار ادامه داد: اربعین حسینی هرسال در حال نوشدن، تغییر و تکمیل است؛ منسک اربعین هر سال جمعیتی بیش از سال‌های گذشته را به‌سمت خودش دعوت می‌کند که در واقع این ویژگیِ حرکت اربعین با یک شیب به آن، استعداد جهانی‌ شدن می‌‌دهد و ما در همین دهه‌ اخیر نرخ رشد و شتاب این شیب را به‌وضوح دیده‌ایم. وی یادآور شد: گاه یک نظریه موجب به وجود آوردن امکاناتی می‌شود که به تحقق هدف کمک خواهد کرد هرچند نظریه خوبی نباشد، در زمان ضیاء الحق رییس جمهور پاکستان نظریه‌ای از جانب وی ارائه شد که هرچند قوی نبود اما به دلیل مقام بالای دولتی وی، مؤسسات، دانشگاه‌ها و مراکز علمی در راستای آن نظریه تاسیس شد. تأثیر اربعین حسینی بر تحقق تمدن نوین اسلامی استاد حوزه و دانشگاه با تصریح بر اینکه اربعین پدیده‌ای است که نیاز به بررسی و توجه دارد، تأکید کرد: علما، نخبگان نظری، جامعه‌شناسان و هنرمندان و غیره نتوانسته‌اند آن را توصیف و قضاوت کنند وتنها زمانی که به استقرار برسد، قابل ارزیابی خواهد شد. حجت‌الاسلام‌والمسلمین رهدار در پایان بیان داشت: نکته آخر اینکه باید توجه داشت که اربعین ظرفیت تکمیل و تغییر دارد و همین نو شدن هرساله نشانی از تحول بالای آن است و در تحقق تمدن نوین اسلامی تاثیرگذار است. در پایان جلسه به سوال حضار نیز پاسخ داده شد. http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
✍🏻یادداشتی از حجه الاسلام و المسلمین دکتر حبیب الله بابایی(نظریه پرداز محترم عرصه تمدن): ✍🏻مدت‌هاست درد این پرسش آزارم می‌دهد که آیا دین به مثابه وحی الهی می‌تواند با تمدن به مثابه یک تجربه بشری، تحققی جامع پیدا کند؟ آیا تمدن انسانی اساسا می‌تواند با تمدن الهی برابری کند، یا آنکه نه، دین بزرگ‌تر از تمدن است و امورات دینی و الهیاتی را نه می‌توان در چارچوب تمدن محدود کرد و نه می‌توان آن را با قناعت بر رویکرد تمدنی به طور جامع شناخت؟ تجربه متعدد اربعین امروز، به رغم کاستی‌ها و آسیب‌های فراوانی که در آن هست، حدس و گمانی را در ذهنم تقویت کرده و فرضیه‌ای را در نظرم برجسته ساخته است و آن اینکه نه فقط دین بزرگ‌تر از قالب تمدنی است، بلکه گاهی برخی از مناسک دینی هم می‌تواند چنان رونق بیابد که ابعادی فراتر از قالب‌های مرسوم تمدنی پیدا کند. اربعین می‌تواند مصداقی از این مناسک معنوی و دینی در دنیای امروز باشد که ابعادی فراتر از تمدن‌های مرسوم دارد. ⭕️در اربعین امروز، نظام مناسبات انسانی به گونه‌ای رقم می‌خورد که مثل و مثال آن را نمی‌توان در تجربه تمدنی بشر پیدا کرد، نه در نظام اندیشه‌ای مدرن و نه در نظام مدنی و تمدنی مغرب زمین. اگر در اربعینِ عصر غیبت نکات و نقاطی وجود داشته باشد که در ادبیات تمدنی امروز شناخته‌شده نباشد و در تاریخ تمدن‌ها هم نمونه و مصداقی نداشته باشد، آنگاه در اربعین عصر ظهور، نقطه‌های فراتمدنیِ بسیاری خواهد بود که نگرش تمدنی و قالب تنگِ تمدن‌شناسی نخواهد توانست آن را تجربه کند و یا بشناسد. اگر تنها گوشه‌ای از یک امر مناسکی و معنوی مانند اربعین قابلیت گنجایش در قالب‌های مطالعات تمدنی را نداشته نباشد، آنگاه چگونه می‌توان مابقی عناصر دینی و عرصه‌های اعجاز برانگیز آن را با ادبیات و متدلوژی تمدنی فهمیده و یا آن را عینیت بخشید؟ در این باره توجه به شاخص‌های امروزین تمدن و تطبیق آن با شاخص‌های اجتماعی و احیانا تمدنی در اربعین می‌تواند اندکی از این فاصله‌ها را معلوم سازد. شاخص‌های مترقی‌ انسانی در نظام مناسبات انسانیِ اربعین (آن هم در جامعه به ظاهر عقب‌ماندۀ عراق امروز) با شاخص‌های انسانی نظام مناسبات مدرن در جوامع پیشرفته فرق‌هایی دارد که در این نوشته کوتاه به برخی از آنها اشاره‌ای کوتاه می‌کنم. ⭕️در تمدن مدرن سکولار، مناسبات انسانی بر پایۀ آسایش و رفاه عمومی شکل می‌گیرد، در حالی که در مناسبات انسانی در اربعین، اساسا آسایش در حاشیه، و آرامش در متن و مرکز است. آنچه برای زیست انسانی غرب اهمیت دارد، توجه به تأمین زندگی در همین زمان و همین مکان (here and now) است، در حالی که در اربعین، زندگی و آسایش این‌زمانی و این‌مکانی برای زائر اهمیتی ندارد و او با کمترین آسایش و بلکه با تحمل رنج‌های فراوان در صدد کسب آرامشی بیشتر است. جالب اینکه این رنج هر میزان بیشتر می‌شود و زائر خسته‌تر می‌شود و به حرم نزدیک‌تر، آرامش او بیشتر و عمیق‌تر می‌شود. @tarikh_j
✍🏻نکته دیگر و تفاوت دیگر بین فرایند تمدنی در غرب، با فرایند اجتماعی و عرفانی در اربعین را با مقدمه‌ای از استاد مطهری بیان می‌کنم. استاد مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام، برای هر انسانی دو من قائل می‌شوند، «من علوی» و «من سفلی». وی در مورد من علوی و اشتراک آن با من علوی دیگران می‌گوید: ⭕️انسان دارای مراتب وجودی است که در عالی‌¬ترین مراتب وجودی¬ بالاتر از فرشته و در درجات پایین¬‌تر جمادی بیش نیست. در درجات متعالی وجودش، میان «من»ها تباینی نمی‌¬بیند به این معنی که میان خود با افراد دیگر، من و مایی نمی‌¬بیند. این «من» همان است که قرآن آن را «نفخت فیه من روحی» (حجر، ۲۹)‏[۱]‎ معرفی کرده است و در این مرحله است که تفاوت¬‌ها دیگر به چشم نمی‌¬آید. یکدستی در عالم ظهور و بروز می‌¬کند. «ما تَرى‏ فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُت‏» (ملک، ۴)‏[۲]‎ اما در مراتب جمادی، «منِ» هر کس (که همان من طبیعی انسان است) در مقابل «من»های دیگر قرار می‌¬گیرد و گویی حفظ این «من» مستلزم نفی «من»های دیگر است. اینجاست که اختلافات پیش می‌¬آید. این همان مرتبه از وجود است که خودخواهی و خودپرستی و این قبیل مسائل در آن درجه محقق می¬‌شود و طبق تعلیمات دینی در مبارزه و جهاد با آن سفارشات مؤکدی وارد شده است. (مطهری، ۱۳۷۹، ص ۲۴۵-۲۶۱) ⭕️هر قدر انسان در جهاد با نفس موفق¬‌تر باشد و از مرتبه خودِ طبیعی‌¬اش فاصله بگیرد، به خود متعالی¬‌اش نزدیک¬‌تر می‌¬شود و این باعث رقیق¬تر شدن نفس و توسعۀ آن در نسبت با دیگران می‌¬شود. دور شدن از خود طبیعی، در واقع از بین بردن فاصله‌¬ای است که بین من و دیگران وجود دارد و نزدیک شدن به خود متعالی در واقع دیدن روح دیگران در کنار خود است. با شکستن حبابی که اطراف هر «منِ طبیعی» را فرا گرفته، «من»¬های همه به هم می‌-پیوندد و با هم یک من عِلوی مشترک را تشکیل می‌دهند. در واقع حجاب بین آنها از بین رفته و واقعیت همه که همان «روحی» (حجر، ۲۹) مشترک دمیده شده از سوی خداوند است، متجلی می‌¬شود. در مسیر اربعین، این من عِلوی مشترک به طور پیوسته و مداوم زنده است و همواره بر من طبیعی و سِفلی غلبه دارد. غلبۀ من علوی بر من سِفلی و طبیعی، به خاطر کشش و نیروی محبتی است که در دل زوار نسبت به حسین بن علی علیه السلام موج می‌زند. از سوی دیگر، من‌های عِلوی در فرایند اربعین، منِ علویِ کلی و بزرگی را در مقیاس یک امت به‌وجود می‌آورند که مختصات و شاخص‌های آن بسیار متفاوت است از یک جامعه و یا حتی تمدنی که امروز مرسوم و معمول است. اساسا رنج و زحمت معنوی در اربعین، من‌های سفلی افراد را زاهد و خسته می‌کند و طمع دنیوی را در آنها از بین می‌برد، در مقابل من‌های عِلوی و الهی مشترک را در آنها زنده‌تر و تعالی مشترک انسانی را بیشتر و بیشتر می‌نماید. ⭕️گفتنی است در تمدن عرفی و سکولار غرب، تساهل و مدارا بین من‌های سفلی و مادی ایجاد می‌شود و بدین وسیله از تضاد و تزاحم بین افراد جلوگیری می‌شود، در حالی که مدارا و آشتی در اربعین میان من‌های علوی و معنوی (یا همان من بزرگ و مشترک علوی) به‌وجود می‌آید. جامعه مدرن، جمع من‌های مادی و سفلی است که از هم بیگانه‌اند و همین بیگانگی آنها را در آستانۀ تنش و برخورد قرار داده است، در حالی که جمع اربعینی، جمع من‌های علوی و مشترک است که در آن هر کسی منِ خود را در منِ دیگران جستجو می‌کند، آسایش خود را در آسایش دیگران، و حیات خود را در حیات دیگر زوار دنبال می‌کند. همین‌طور تساهل مدرن، تساهلی است برای کنترل خشونت و جلوگیری از حرکت غضب‌آلود در جامعه‌ای که افراد یکدیگر را گرگ تلقی می‌کنند (رویکرد سلبی)، ولی تساهل در برابر کمی‌ها و کوتاهی‌های زوار و یا خدام، نه برای کنترل خشونت، بلکه برای خدمت و معنویت و تقرب به امام حسین(ع) رخ می‌دهد (رویکرد ایجابی). از سوی دیگر، تساهل در جامعه مدرن برخاسته از به رسمیت نشاختن یکدیگر به عنوان فردی با کرامت و حرمت انسانی است، در حالی که در جامعه اربعین، تساهل نسبت به یکدیگر برآمده از معرفت الله است که از طریق تعارف و شناخت دوسویۀ یکدیگر (لتعارفوا) حاصل می‌شود. http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
✍🏻نکته دیگر اینکه تمدن مدرن و خاصا پست‌مدرن غرب، تمدنی است که در آن کثرت فرهنگی (multiculturalism) اصل و اساس است. در تمدن سکولار، اصل با کثرت است و وحدت زمانی موضوعیت پیدا می‌کند که فقدان آن به بی‌نظمی و ناامنی منجر شود. در حالی که در اربعین که در آن تنوعات فرهنگی و مذهبی فراوانی وجود دارد، اصل با وحدت است و این وحدت نیز نه به طور جبری و قسری بلکه به طور طبیعی و در وضعیت محبت و معنویت در تعلق به شخصیت کاریزمای امام حسین علیه السلام به وجود می‌آید. به بیان دیگر، حب مشترک حسینیان و محبوب کاملی همچون حسین بن علی(ع)، در این مسیر، صراطی را ایجاد می‌کند که در آن سُبُل فراوان الهی (سبل سلام) جمع می‌شوند و در سُبُل بودن‌شان تزاحم و تعارضی بین خود احساس نمی‌کنند. نکته اینکه، هر میزان تعدد و تنوع فرهنگی‌ در این راه بیشتر شود، در پرتو محبت جمعی، وحدت و هویت اجتماعی رنگین‌تر و عمیق‌تر می‌گردد. ⭕️عنصر مهم دیگری که در گذشته تمدن اسلامی بوده است و امروزه با اربعین رنگ و بوی بسیار متفاوتی به خود گرفته است، رحله‌ها و یا سفرهای علمی (مدرسه سیاره علامه حلی)، اقتصادی، و معنوی (حج) است. در امروز دنیای مدرن غرب نیز چنین رحلاتی وجود دارد که بخشی از آن علمی و دانشگاهی است؛ به گونه‌ای که برخی از دانشگاه‌های امروز، دانشگاه‌هایی روی آب (research sheep) هستند که تعلیم و تعلم در آن، در سفر و در دیالکتیک بین نظر و عمل رخ می‌دهد، ولی پیاده‌روی معنوی‌ اربعین (رحلۀ معنوی) نه در حج امروز مصداق دارد و نه در سفرهای علمی موجود. در سفر اربعین نه فقط مقصد، بلکه این سفر و حرکت موضوعیت دارد و اینکه برخی بایستند و خدمت کنند و دیگران سفر کنند و حرکت داشته باشند، و اینکه نظام خادم ـ زائر نه فقط بعد از رسیدن به کربلا بلکه قبل از آن در راه‌های منتهی به کربلا شکل بگیرد، و اینکه نه فقط در کربلا، بلکه در نقطه‌های دور از کربلا نیز سیر و سلوک معنوی انجام یابد و مناسبات انسانی در هر نقطه منتهی به کربلا تعالی و ترقی پیدا کند. ⭕️علاوه بر عناصر فوق، البته سازه‌های مهم دیگری در مسیر اربعین دیده می‌شود که از آن جمله می‌توان به عنصر «سبقت در کار خیر» (فاستبقوا الخیرات) و «سرعت در کسب فیوضات معنوی» (سارعوا الی الخیرات) اشاره کرد که بدون شک در ساخت امواج اجتماعی در مقیاس تمدنی و بلکه جهانی بسیار مهم و کلیدی است. اینها همه از نقطه‌های بسیار درخشان و قابل توجه در اربعین است که آن را فراتر از فرایندهای معمول تمدنی قرار می‌دهد. با همه این ظرفیت‌ها، آسیب‌های جدی‌ای هم در مسیر اربعین وجود دارد که هر یک می‌تواند نظم این حرکت بزرگ را مختل کرده و آن را عاملی در عقب‌ماندگی، انحطاط و اختلاف امت اسلامی قرار دهد. اگر این آسیب‌ها به درستی شناسایی نشوند و تدبیری برای آن اندیشیده نشود، این حرکت قدسی، عرفی می‌شود و این وحدت و انسجام به تشتت و تفرق می‌کشد. امروزه به رغم اینکه متن اربعین، متنی مقدس و معنوی است، حواشی نامقدسی در آن وجود دارد که باید هر یک را تدبیر کرد. ایرانیان به لحاظ فرهنگی باید قبل از اربعین آموزش ببینند که توهم شیطانی «عرب بی‌فرهنگ» را از خود دور کنند، در دریافت پذیرایی و مهمان‌نوازی عراقی‌ها شکرگزار باشند و آموزش ببینند که دست خالی به منزل عراقی‌ها وارد نشوند، کودکان عراقی را تکریم کنند، و عراقی‌ها را به وقت زیارت‌شان از ایران و شهرهای مقدس خدمت‌ کنند. همین‌طور همه باید نسبت به مرام و منطق امام حسین علیه السلام و حقیقت اربعین معرفت بیشتری پیدا کنند، اندیشمندان در این مورد بیشتر فکر کنند و تحلیل‌های اصیل و به‌روزی داشته باشند، تا اربعین اربعین بماند و نظام مناسبات انسانیِ آن توسعه و تکامل پیدا کند. از این رهگذر می‌توان راهی را گشود فراتر از آنچه امروز به تمدن شناخته می‌شود و مدل‌های سکولار آن را بر ما تحمیل و تعریف می‌کنند. این راه می‌تواند چشم‌انداز انسانیِ متفاوتی را فراروی ما بگشاید و شاید آمدن موعود آخرالزمان را آسان نماید. آمین! http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
1_112808515.pdf
1.57M
دانلود کتاب ارمغان اربعین کتاب ارمغان اربعین نوشته جواد محدثی به همت معاونت پژوهش و انتشارات جامعه‌الزهرا علیهاالسلام منتشر شد. http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
💫 راه‌پیمایی اربعین یک رسانه‌ی بی‌همتا است💫 ☀️ رهبر انقلاب، صبح امروز در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان افسری دانشگاه امام حسین (ع): اهمیت اربعین از روز اول هم که به وجود آمد، به همین اندازه‌ی امروز بود. اربعین اول، رسانه‌ی پُرقدرت عاشورا است. این چهل روز، چهل روز فرمانروایی منطق حق در میان دنیای ظلمانی بنی‌امیه و سفیانی‌ها بود. اهل‌بیت در یک حرکت چهل‌روزه طوفانی بپا کردند. امروز هم این حرکت راه‌پیمایی در دنیای پیچیده و پُرتبلیغات، یک فریاد رسا و یک رسانه‌ی بی‌همتا است. چنین چیزی در دنیا وجود ندارد؛ [اینکه] همه حرکت میکنند به سمت آن مبدأ. بدرستی گفتید که "الحسین_یجمعنا" این حرکت باید روزبه‌روز گسترش و عمق بیشتری پیدا بکند. ۹۸/۷/۲۱ دیدار_دانشگاه_امام_حسین ع http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
📌دکتر موسی نجفی : ظرفیت سازی تمدنی در راه پیمایی اربعین ✅قسمت اول 🔴 بحث اینجانب درباره ظرفیت‌سازی تمدنی راه‌پیمایی اربعین است. پیش از ورود به بحث لازم است به این شُبهه پاسخ داد که بعضی‌ می‌گویند: «شما هر چیزی را به هر چیز دیگر نسبت می‌دهید و می‌چسبانید. مردم راه‌پیمایی می‌کنند‌، این چه ربطی به تمدن دارد؟ و چگونه می‌توان آنها را به هم مرتبط ساخت؟» این در حالی است که اربعین یکی از نمادهای تمدن نوین اسلامی است. برای پاسخ، باید مقدمتاً به دو سؤال دیگر پاسخ داد: ✅ نخست آنکه، تمدن چیست؟ ✅ دیگر آنکه، مراد و منظور از تمدن نوین اسلامی چیست؟ 🔴این دو بحث را باید حل کنیم. وقتی صحبت از تمدن می‌شود، نزدیک‌ترین واژه به آن، فرهنگ است. این دو با یکدیگر سنخیت و هماهنگی دارند. اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم که «چگونه فرهنگ به تمدن تبدیل می‌شود؟»، باید گفت که اگر راهی را در نظر بگیریم، فرهنگ ابتدای آن و تمدن انتهای آن است. در حقیقت تمدن نمونه‌ی عالی فرهنگ است. شهید مطهری تعبیری دارند که تمدن، جنبه مادی فرهنگ و فرهنگ، جنبه معنوی تمدن است، این تعبیر شهید مطهری است. اگر بخواهیم جمله ایشان را تفسیر نموده و بسط دهیم، می‌توان گفت: وقتی فرهنگ ظهور و جلوه‌ی اجتماعی پیدا می‌کند، تمدن می‌شود. 🔴تمدن نمونه‌ی عالی فرهنگ است. تمدن، جنبه مادی فرهنگ و فرهنگ، جنبه معنوی تمدن است، وقتی فرهنگ ظهور و جلوه‌ی اجتماعی پیدا می‌کند، تمدن می‌شود. ما در مناسبات اجتماعی هم می‌توانیم معنای این کلام را جستجو کنیم؛ مثلاً در فرهنگ خانواده فرهنگ «مَحرم و نامحرم» داریم که این جلوه‌ی تمدنی خود را در شهرسازی نشان می‌دهد، به گونه‌ای که وقتی ما در خانه‌سازی و شهرسازی همین فرهنگ را نشان دهیم، خانه‌های ما به سبک خاصی ساخته می‌شود یا مثلاً یکی از مسائل فرهنگی ما، پاکیزگی و طهارت است، این وقتی در شهرسازی وارد می‌شود و می‌خواهد شهر اسلامی بنا بشود، حمام ساخته می‌شود که محلی برای غسل و پاکی است. همان فرهنگ است ولی ظهور اجتماعی پیدا کرده است. یعنی، همان فرهنگ در روابط اجتماعی و زندگی اجتماعی دیده می‌شود. بنابراین فرهنگ ظهور اجتماعی پیدا می‌کند، این، تمدن می‌شود. تمدن ویژگی‌های زیادی دارد؛ نظم، قانون و غیره. 🔶اما، سه ویژگی در تمدن خیلی برجسته‌تر است: 🔶اولین ویژگی تمدن، ساخت ابزار متناسب با آن است. این، بیشتر در میان غربی‌ها ظهور و بروز پیدا کرده و به آن افتخار می‌کنند. جلوه‌ی آن در غرب، رفاه و ابزار پیشرفته ساختن است. البته در تمدن اسلامی نیز ساخت ابزار وجود داشته است. به‌عنوان مثال، در اسلام نماز خواندن را داریم. برای خواندن نماز می‌بایست قبله را تشخیص داد. در قدیم، ابزارهای پیشرفته برای تعیین قبله وجود نداشت؛ بنابراین، اُسطرلاب و وسایل نجومی ساخته شد. این، همان ابزارِ لازم برای این کار بوده است، این ابزارسازی است که مثال‌های زیادی می‌توان برای آن پیدا کرد. اینها ابزارهایِ ظهور و بروز اجتماعیِ تمدن است. 🔶دومین ویژگی تمدن، عقلانیت است. یعنی، جایی که فرهنگ و تمدن وجود دارد، عقلانیت رشد می‌کند. بر سر هر موضوعی که به رشد عقلی می‌رسیم، یکسری مطالب را بهتر درک می‌کنیم. وقتی رشد عقلی پیدا کنیم، دیگر قانون‌گریز نمی‌شویم و رفتارهایمان، رفتارهای متمدنانه می‌شود. حد و حدود خودمان را می‌دانیم. عقلانیت برکات زیادی دارد. جایی که وحشی‌گری، ناامنی و تجاوز به حقوق دیگران باشد تمدن شکل نمی گیرد۰ 🔴سومین جلوه‌ی تمدن فضائل اخلاقی است، همان نقطه‌ای که ما به تمدن غربی نقد جدی داریم. بدین معنا که اگرچه غرب در رشد ابزار و تکنیک، پیشرفت نموده است و در عقلانیت هم -به زعم خود- عقل پیشرفته‌ای دارد، ولی در فضائل اخلاقی حرفی برای گفتن ندارند. رشد ابزار، عقلانیت و فضائل معنوی به عنوان سه رُکن مهم همه‌ی تمدن‌ها در نظر گرفته می‌شود. اینها، جلوه‌های تمدن هستند. http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
ادامه قبلی 👆👆 🔰دکتر نجفی : ظرفیت سازی تمدنی در راه پیمایی اربعین ✅قسمت دوم 🔴نظریه‌ی پیوستگی این است که انقلاب اسلامی، میراث عظیم اسلامی را که یک امر سنتی است با گذار از گسستگی که دنیای مدرن ایجاد کرده بود، به دنیای بعد از مُدرن بیاورد. در واقع، انقلاب اسلامی با اینکه خود یک امر سنتی است ولی در دنیای مدرن سربرآورده است. در بیانِ چیستیِ مفهوم تمدن نوین اسلامی، نظری دارم که پس از بیانِ مقدمه‌ای در رابطه با انقلاب اسلامی آن را عرض خواهم کرد. در انقلاب اسلامی می‌توان دو نظریه را مقابل هم قرار داد: نظریه‌ی پیوستگی و نظریه‌ی گسستگی. نظریه‌ی پیوستگی این است که انقلاب اسلامی، میراث عظیم اسلامی را که یک امر سنتی است با گذار از گسستگی که دنیای مدرن ایجاد کرده بود، به دنیای بعد از مُدرن بیاورد. در واقع، انقلاب اسلامی با اینکه خود یک امر سنتی است ولی در دنیای مدرن سربرآورده است. انقلاب اسلامی، مدرن نیست، حتی پست مدرن -آن‌گونه که میشل فوکو می‌گوید- هم نیست، انقلاب اسلامی یک انقلاب سنتی است. اما اگر سنتی است پس در عالم مدرن چه کار می‌کند؟ از نظرگاه تاریخ غربی قرار نبود سنت در عصر مدرن احیا شود! 🔴نظریه‌ی پیوستگی را با انقلاب اسلامی توضیح می‌دهیم. انقلاب اسلامی گسستگی در میراث اسلامی نیست. همان مقدار که خودش را به میراث گذشته متصل می‌کند، با میراث آینده نیز ارتباط برقرار می‌کند و این دو حلقه را به هم وصل می‌کند. بنابراین، در انقلاب اسلامی همان مقدار که به میراث گذشته و انسان ۲۵۰ ساله -به تعبیر حضرت آقا- برمی‌گردیم، آینده را نیز در مهدویت می‌بینیم. در نظر برادران اهل تسنن، این پیوستگی وجود ندارد. آنها به سَلَفِ صالح و گذشته برمی‌گردند اما برای آینده حرفی ندارند. انقلاب اسلامی، پیوستگیِ این دو سر تمدن است، این دو را به هم وصل می‌کند. اگر انقلاب میراث گذشته است، پس نوین بودنِ تمدن کجا است؟ به نظر من تمدن اسلامی نه موافق تمدن غربی و نه مخالف با آن است؛ بلکه از آن برتر است. وقتی برتر باشد، از آن استفاده می‌کند. حال اگر انقلاب این میراث گذشته است، پس نوین بودنِ تمدن کجا است؟ احیای گذشته که نوین نمی‌شود! امری از گذشته آورده‌اید، نوین بودن آن کجاست؟ من تعبیر خودم را بیان می‌کنم، نظر من با خیلی‌ها اختلاف دارد. بنابراین، قرائت خود را -که البته آن را هم قبول دارم- بیان می‌کنم. تمدن گذشته‌ی اسلامی همین‌طور راحت نمی‌تواند به آینده متصل شود. تمدنِ گردن کُلفتی بنام تمدن غربی این وسط است. از این‌رو نمی‌توان تمدن غرب را نادیده گرفت و مدام این حرف را تکرار کرد که ما با آن تقابل داریم. بالاخره باید نسبت‌سنجی با این تمدن بکنیم. به نظر من تمدن اسلامی نه موافق تمدن غربی و نه مخالف با آن است؛ بلکه از آن برتر است. وقتی برتر باشد، از آن استفاده می‌کند. امروزه، تمدن غربی به حالتی ایدئولوژیک تبدیل شده است. تمدن اسلامی، آن را به ابزاری که بوده است، برمی‌گرداند. در زندگی خودمان از برخی ابزارهای تمدن غرب استفاده می‌کنیم؛ اما ابزار است، ایدئولوژی برای ما نیست. تمدن اسلامی میراث گذشته را می‌آورد، تمدن غرب را می‌بیند و از آن عبور می‌کند. در نهایت، یک تمدن نوین ایجاد می‌کند. اگر بخواهیم مثالی طرح نماییم، می‌توان به نظریه‌ی ولایت فقیه اشاره کرد. این نظریه، نظریه‌ای در سنت گذشته‌ی ما و در فقه بوده است، با تمدن جدید، که جمهوری است، برخورد می‌کند و جمهوری اسلامی می‌شود. البته، اینجا منظور من التقاط نیست. نظریه‌ی ولایت فقیه، امر سنتی است اما با برتری تمدن اسلامی با امر مدرن برخورد می‌کند، آن را سر جایش می‌نشاند و با آن نسبت جدید برقرار می‌کند. حالا در قضیه‌ی اربعین ما این را چطور می‌توانیم نگاه کنیم؟ 🔵ادامه👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
ادامه قبل👆👆 🔰دکتر نجفی ظرفیت سازی تمدنی در راه پیمایی اربعین ✅قسمت سوم 🔴اربعین دو قسمت دارد: یک قسمت زیارت اربعین است که چیز جدیدی نیست و مربوط به گذشته است. زیارت اربعین را از گذشته داشته‌ایم. چه بسا، زیارت عاشورا و زیارت عرفه در متون اسلامی اهمیت بیشتری هم از آن داشته باشد. قسمت دیگر، راه‌پیمایی است که این نیز از گذشته وجود داشته است. عکس‌های تاریخی‌ای موجود است که بزرگان و علما را در میانه‌ی راه نجف تا کربلا در حالی که پیاده می‌رفتند، نشان می‌دهد. البته این پیاده‌روی منحصر در اربعین نبوده است. امری سنتی بوده است که در اربعین پُررنگ‌تر شده است. اینکه راه‌پیمایی اربعین ناگهان بعد از سقوط صدام گستردگی می‌یابد، امری جدید است و به این صورت، سابقه نداشته است، پیداست که نفحات انقلاب اسلامی تأثیر گذاشته است. پیداست که این تأثیرگذاری را در احیاگری آن سنت -به شکلی که فرهنگ، ظهور اجتماعی پیدا کرده است- داشته است. 🔶تمدن‌ها سه ویژگی دارند: ابزار، عقلانیت و فضایل اخلاقی. تمدن غربی در فضائل اخلاقی تک بُعدی است، بزرگترین شعار آن هم، قدسیت‌زدایی از عالَم بوده است، منتها راه‌پیمایی اربعین، قُدسی است. نقطه‌ی آخر و مرکزیِ آن، زیارت امام حسین(علیه‌السلام) است. حالا فرهنگ اربعین در شکل اجتماعی و سیاسی، خود را نشان می‌دهد. اول، ناقص‌تر بود ولی هر سال که گذشت، کامل‌تر شد. اربعین به‌عنوان امری که هنوز احیای سنت است رگه‌هایی از جنبه‌های جدید را در آن می‌توانیم ببینیم. به این نکته باید توجه داشت که تمدن اسلامی ویژگی‌ای دارد که در تمدن غربی نیست. بیان شد که تمدن‌ها سه ویژگی دارند: ابزار، عقلانیت و فضایل اخلاقی. تمدن غربی در فضائل اخلاقی تک بُعدی است، تمدنی مادی و ناسوتی است. بزرگترین شعار آن هم، قدسیت‌زدایی از عالَم بوده است، منتها راه‌پیمایی اربعین، قُدسی است. نقطه‌ی آخر و مرکزیِ آن، زیارت امام حسین(علیه‌السلام) است و خودِ این زیارت، یک کانون قُدسی است. 🔵ببینید فَرق شهر اسلامی و غیر اسلامی در چیست؟ همان فرق تمدن اسلامی با تمدن غیر اسلامی است. در شهر اسلامی‌ای مثل مشهد، اولین سؤالی که هرکس وقتی می‌خواهد جایی را اجاره کند می‌پرسد این است که آن محل چقدر تا حرم فاصله دارد؟ یعنی مرکز مشهد حرم امام رضا(علیه‌السلام) است. اما در تهران این‌گونه نیست که اگر کسی بخواهد خانه اجاره کند، بپرسد که مثلاً تا مُصلی چقدر راه است؟ چرا که تهران، شهری اسلامی نیست، مرکزش هم، مکان مقدس نیست. لکن کربلا، نجف، مکه، مدینه و قم شهرهایی هستند که یک قلبِ قدسی در آن شهر زده می‌شود و همه را با آن می‌سنجند. ممکن است حاشیه‌ها، حاشیه‌های مدرن باشد -شاید بازارهای مشهد حتی از بازارهای تهران هم مُدرن‌تر باشد- اما یک کانون قدسی در این شهرها دیده می‌شود. در شهر اسلامی، این وجود دارد، در تمدن اسلامی هم همین‌طور است. 🔴تمدن اسلامی، یک مرکز قُدسی دارد. در راه‌پیمایی اربعین، مرکز قُدسی همان امام حسین(علیه‌السلام) است. مردم به سویی روان هستند که امام حسین(علیه‌السلام) است. می‌روند که وارد شهر کربلا بشوند، زیارت بخوانند و سلام بدهند. راه‌پیمایی نمی‌کنند که کوهنوردی و یا پیاده‌روی کرده باشند. انتهای راه‌پیمایی محلی قُدسی است. لذا در طول مسیر نیز، اگر آب و غذا می‌دهند برای امام حسین(علیه‌السلام) است، هر کاری که می‌کنند، به خاطر امام حسین(علیه‌السلام) است. این قُدسیت در همه‌ی آن دیده می‌شود. پس، اینجا دقیقاً مقابلِ تمدن غرب قرار می‌گیرد، آن، قُدسیت‌زدایی از عالم می‌کند و این، نه به شکل یک فرهنگِ فردیِ بسته بلکه به شکل یک فرهنگِ اجتماعیِ عظیم در قالب راه‌پیمایی و تظاهرات -که خودش امر جدیدی است- بروز قُدسی پیدا می‌کند. 🔵این، حرف جدیدی در عالَم است. ما به ماهیت آن که مدرن هست یا نیست، کاری نداریم. این سبک راه‌پیمایی قبل از انقلاب اسلامی نبوده است. این راه‌پیمایی، قُدسی است. خود این قُدسیت نشان می‌دهد که راه‌پیمایی اربعین، فرهنگی چند ساحتی دارد. این، در مقابل تمدنِ تک‌ساحتی غرب قرار می‌گیرد. این جلوه‌های مختلفی است که نشان می‌دهد علی‌رغم اینکه تمدن غربی قُدسیت‌زدایی کرده و سُنت را تمام شده می‌دانسته است، این سُنت –راه‌پیمایی اربعین- بعد از مدرن دوباره زنده شده است. جلوه‌های تمدنی‌ آن در حوزه‌ی فضائل اخلاقی خیلی شدید است: عدالت، معنویت و محبت خیلی زیاد است. http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
🔸حرمله از قبیله بنی اسد بود. 🔸منابع تاریخی درباره تولد نحسش و زندگی نکبت بار او پیش از واقعه عاشورا چیزی بیان نکرده‌اند. 🔸حرمله، روز عاشورا از تیراندازان سپاه عمر بن سعد بود. 🔸او با تیری طفل شیرخوار امام حسین(ع) را در دامان پدرش به شهادت رساند. 🔸همچنین وی قاتل عبدالله بن حسن نیز معرفی شده است. 🔸ملعون در شهادت حضرت عباس بن علی(ع) نیز نقش داشت و حامل سر ایشان به کوفه بود. 🔸ابن اثیر از وی به عنوان قاتل ابوبکر بن حسن نیز یاد کرده است. 🔸حرمله در زیارت ناحیه لعن شده است. 《..لَعَنَ اللهُ رامیه حرملةَ بن کاهل الاسدی》 🔸شیخ طوسی در «امالی» خود نقل می کند که؛ منهال‌ بن عمرو می گوید : وقتی از مكه بر مي‌گشتم، بر امام زين‌العابدين(ع) وارد شدم. بعد به من فرمود : «اي منهال! حرملة بن كاهل اسدی، چه می كند؟». گفتم : او در كوفه است. امام(ع) دستانش را كامل بالا آورد و فرمود : 《اللّهُمَّ أذِقهُ حَرَّ الحَديدِ》 «خداوندا! داغیِ آهن را بر او بچشان!» منهال می گوید : به كوفه آمدم. دیدم مختار در قیام خود پيروز شده است و امور را به دست گرفته است. بعد از چند روزی به سوی مختار رفتم او را در بيرون خانه‌اش ديدم. گفت : ای منهال! در دوران حكومت ما، تا کنون پيش ما نيامده ای؟ به او اطلاع دادم كه در مكه بودم و اكنون آمده‌ام. با او قدم زديم و حرف زديم تا به كِناس (محله بنی اسد) رسيديم. مختار ايستاد، گویی كه در انتظار چيزي است. جای حرملة‌ بن كاهله، به مختار اطلاع داده شده بود و او كسي را در پي حرمله فرستاده بود. مدتي نگذشت كه گروهي مي‌آمدند كه پا بر زمين مي‌كوبيدند و نيز گروهي كه مي‌دويدند، تا اين كه گفتند : اي امير! مژده باد كه حرملة‌ بن كاهل، دستگير شد! طولي نكشيد كه او را آوردند. وقتي مختار به حرمله نگاه كرد، گفت : ستايش، خداوندي راست كه تو را در دسترس قرار داد! آن گاه گفت : جلاد، جلاد! جلادی آوردند. مختار به وی گفت : دستانش را قطع كن، پس دستانش قطع شد. آن گاه به او گفت : پاهايش را قطع كن. پاهايش هم قطع شد. آن گاه گفت : آتش، آتش! آتش و ني‌هايي را آوردند و حرمله را در آن انداختند و آتش با او شعله كشيد. گفتم : سبحان‌الله! مختار به من گفت: ای منهال! تسبيح گفتن، خوب است؛ اما تو براي چه تسبيح گفتي؟ گفتم : اي امير! در اين سفرم، هنگامي كه از مكه بر مي‌گشتم، بر علي بن الحسين(ع) وارد شدم. امام(ع) به من فرمود : «اي منهال! حرملة‌بن كاهل اسدي، چه مي‌كند؟» گفتم: در كوفه زنده بود كه من آمدم. پس دستانش را كاملاً بالا آورد و فرمود : «خداوندا! داغیِ آهن را به او بچشان!» 📚منابع : ۱)تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶۸ ۲)الکامل ابن اثیر، ج۴، ص۹۲ ۳)انساب الاشراف بلاذری، ج۳، ص۲۰ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۶۵ ۵)مقاتل الطالبین اصفهانی، ص۹۳ ۶)اقبال ابن طاووس، ص۵۷۴۴ ۷)کشف الغمة اربلی، ج۲، ص۱۱۲ ۸)الامالی شیخ طوسی، ص۲۳۸ # امام حسین http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
✍🏻روزشمار واقعه عاشورا ☀️سال ۶۰ قمری ۱۵ رجب مرگ معاویه ۲۸ رجب خروج امام حسین (ع) از مدینه. ۳ شعبان ورود امام(ع) به مکه. ۱۰ رمضان رسیدن نخستین نامه‌های کوفیان به امام(ع). ۱۲ رمضان رسیدن ۱۵۰ نامه از کوفیان به امام(ع) توسط قیس بن مُسْهِر، عبدالرحمان ارحبی و عُمارَة سَلُولی. ۱۴‌رمضان وصول نامه سران و اهالی کوفه به امام(ع) توسط هانی بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی. ۱۵ رمضان خروج مسلم از مکه به سوی کوفه. ۵ شوال ورود مسلم بن عقیل به کوفه. ۱۱ ذی‌القعده نامه مسلم‌بن عقیل به امام حسین و دعوت از ایشان برای آمدن به کوفه ۸ ذیحجه خروج امام حسین(ع) از مکه. ۸ ذیحجه قیام مسلم بن عقیل در کوفه. ۹ ذیحجه شهادت مسلم بن عقیل در کوفه. ☀️سال ۶۱ قمری ۱ محرم یاری خواستن امام از عبیدالله بن حر جعفی و عمرو بن قیس در قصر بنی‌مقاتل ۲ محرم ورود کاروان امام(ع) به کربلا ۳ محرم ورود عمر بن سعد به کربلا با سپاه چهار هزار نفری. ۶ محرم یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد برای یاری امام حسین(ع) و ناکامی او در این مأموریت ۷ محرم بستن آب بر روی امام حسین(ع) و یارانش. ۷ محرم پیوستن مسلم بن عوسجه به امام حسین(ع) و یارانش. ۹ محرم ورود شمر بن ذی الجوشن به کربلا. ۹ محرم امان‌نامه شمر به فرزندان ام‌البنین. ۹ محرم اعلام جنگ لشکر عمر سعد به امام(ع) و مهلت خواستن حضرت از عمر سعد. ۱۰ محرم واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع)، اهل بیت(ع) و یارانش. ۱۱ محرم حرکت اسرا به سوی کوفه ۱۱ محرم دفن شهدا توسط بنی اسد (از اهل غاضریه) ۱۲ محرم دفن شهدا بنابر نقلی دیگر ۱۲ محرم ورود کاروان اسیران کربلا به کوفه. ۱۹ محرم حرکت کاروان اسیران از کوفه به شام. ۱ صفر ورود اهل بیت(ع) و سر مطهّر امام حسین(ع) به شام. ۲۰ صفر اربعین حسینی ۲۰ صفر ورود اهل بیت امام(ع) به کربلا ۲۰ صفر بازگشت اهل بیت امام(ع) از شام به مدینه بنا بر برخی اقوال. (کرونولوژی) http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
✍🏻بارها زیارت اربعین را خوانده ایم وکمتر به قسمت انتهای زیارت اربعین توجه کرده ایم در حالی که دارای مفاهیم و مضمون های عمیق است .«رجعت» واژه ای است که با تدبر در آن به معانی عمیقی دست پیدا می کنیم که می توانیم آن را در زندگی روزمره خود به کار ببریم. ⭕️الف-یقین به ظهور امام زمان (عج) وَاَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوى وَاَعْلامُ الْهُدى گواهى دهم كه همانا امامان از فرزندانت روح و حقيقت تقوى و نشانه هاى هدايت وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْيا وَاَشْهَدُ اَنّى بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَبِاِيابِكُمْ مُوقِنٌ و رشته هاى محكم (حق و فضيلت ) و حجت هائى بر مردم دنيا هستند و گواهى دهم كه من به شما ايمان دارم و به بازگشتتان يقين دارم در فرازی از این زیارت از خدا می خواهیم تا ما نیز بر اساس اعتقاداتی که به رجعت داریم ،هنگامی که امام مهدی(عج) ظهورمی کند یار و یاور وی باشیم .برای این منظور ابتدا اعتقادات قلبی خود را بیان می کنیم و ایمان و اعتقاد قلبی خود را به ظهور حجت بیان کرده ⭕️ب-اعمال و رفتاری همسو با دین بِشَرايِعِ دينى وَخَواتيمِ عَمَلى وَقَلْبى لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ وَاَمْرى لاَِمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ با قوانين دينم و عواقب كردارم و دلم تسليم دل شما است و كارم پيرو كار شما است ⭕️ج-آمادگی یاری امام زمان (عج) در زمان ظهور وَنُصْرَتى لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى يَاْذَنَ اللَّهُ لَكُمْ و ياريم برايتان آماده است تا آنكه خدا در ظهورتان اجازه دهد فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لامَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَعلى اَرْواحِكُمْ پس با شمايم نه با دشمنان شما درودهاى خدا بر شما و بر روانهاى شماوَاَجْسادِكُمْ وَشاهِدِكُمْ وَغاَّئِبِكُمْ وَظاهِرِكُمْ وَباطِنِكُمْ آمينَ رَبَّ الْعالَمينَ و پيكرهايتان و حاضرتان و غائبتان و آشكارتان و نهانتان آمين اى پروردگار جهانيان. http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
🔹عبدالله، پدر جابر یکی از نقبای دوازده‌گانه و جزء هفتاد نفری است که در جمره عقبه با پیامبر(ص) بیعت کردند. 🔹عبدالله در غزوه بدر حضوری پرشور داشت و در جنگ احد از دوازده نفری بود که پیمان پیامبر(ص) مبنی بر محافظت از تنگه احد را تخلف نکرد و به شهادت رسید. بدن مطهر ایشان سال‌ها بعد سالم در قبر یافت شد. 🔹برای جابر، سه فرزند بدون واسطه نام برده شده است. در کتاب «قاموس الرجال» گوید : جابر انصاری دو پسر داشت : عبدالرحمن و محمد. 🔹در کتاب تهذیب التهذیب آمده است : فرزندان جابر عبارتند از : عبدالرحمن، عقیل و محمد. 📜جابر در زمان پیامبراکرم(ص) : 🔹اولین جنگی که جابر در آن حضور داشت، «حمراء الأسد» است. 🔹جابر در جنگ‌ها و رخدادهای مهم زمان پیامبر (ص) مانند : غزوة المریسیع، غزوه احزاب، غزوه بنی‌قریظه، صلح حدیبیه، غزوه خیبر، سریه خبط، فتح مکه، محاصره طائف، غزوه تبوک حضور داشت. 🔹جابر در حجۀالوداع حضور داشته و حدیث غدیر را نقل کرده است.  📜جابر در در زمان امام علی(ع) : 🔹جابر علی (ع) را اولین ایمان آورنده به پیامبر(ص) و جانشین بلافصل ایشان می‌دانست. 🔹جابر همواره بر عشق و ولایت علی(ع) سخن می‌گفت و مردم را به این مسیر دعوت می‌کرد. 🔹جابر در جنگ‌های جمل و صفین و نهروان شرکت کرد و موضع سرسختانه، منتقدانه و افشاگرانه در برابر معاویه اتخاذ داشت. 📜جابر در زمان امام حسن مجتبی(ع) : 🔹شیخ طوسی و ابن شهر آشوب، جابر را از اصحاب و یاران امام مجتبی (ع) شمرده‌اند.چنان‌که روایاتی نیز از آن حضرت نقل کرده است. 🔹ایشان علی رغم کهولت سن، ارادت بسیاری به امام(ع) داشت. 📜جابر در زمان امام حسین(ع) : 🔹شیخ طوسی جابر را در شمار یاران و اصحاب امام حسین(ع) نیز آورده است‌. 🔹او چند روز پس از رسیدن خبر شهادت امام (ع)، بارِ سفر به سوی کربلا بست. 🔹پیری و دوری راه و سفّاکی یزید و ابن زیاد، مانع او از این سفر نشد. 🔹«عطیه عوفی»، شاگردش او را در این سفر همراهی می‌کرد. 🔹شیخ طوسی جابر را اولین زائر امام حسین (ع) دانسته و روز ورود او را به کربلا، بیستم صفر همان سال دانسته است. 🔹سید بن طاووس، داستان زیارت جابر و عطیه از کربلا را نقل کرده و زیارت‌نامه‌ای را که جابر با آن، امام(ع) و شهدا را زیارت کرده، آورده است. 🔹جابر پس از زیارت، روی قبر خم شد و صورت خود را به قبر مالید و چهار رکعت نماز خواند و آن‌گاه به زیارت قبر علی اکبر(ع) رفت و آن حضرت(ع) را نیز زیارت کرد و بر قبر او بوسه زد و دو رکعت نماز گزارد. سپس به زیارت بقیّه شهدا رفت و با کلماتی عمیق زیارت‌نامه خواند. در پایان، به زیارت حضرت ابوالفضل(ع) رفت و با جملاتی زیبا آن حضرت را زیارت کرد و دو رکعت نماز گزارد. 📜جابر در زمان امام سجاد(ع) : 🔹در شرایط اختناق پس از کربلا، جابر بن عبدالله یکی از افراد اندکی بود که نسبت به امام سجاد(ع) ثابت‌قدم و وفادار ماند. 🔹شیخ طوسی و ابن شهرآشوب نیز جابر بن عبدالله انصاری را از اصحاب امام زین العابدین (ع) شمرده‌اند. 📜جابر در زمان امام باقر(ع) : 🔹در دوران جوانی جابر، روزی رسول‌الله (ص) به او فرمود : ای جابر! تو مردی از فرزندان مرا خواهی دید که همنام من و شبیه من است و دانش را می‌شکافد. هر گاه او را دیدی، سلام مرا به او برسان. جابر، صبح و عصر به خدمت حضرت باقر(ع) می‌رسید تا بدان‌جا که باعث شگفتی مردم مدینه شده بود؛ تا آن‌که امام سجاد(ع) از دنیا رفت. از آن زمان به بعد، به احترام سوابق جابر، امام باقر(ع) به سراغ جابر می‌رفت. 🔹محمد بن مسلم و زراره، که هر دو از اصحاب ممتاز و برجسته امام باقر (ع) و امام صادق (ع) هستند، درباره چند حدیث از امام باقر(ع) سؤال نمودند. حضرت آن احادیث را از جابر انصاری برای آنان حکایت کرد. آن دو به اعتراض گفتند : ما چه کار به جابر داریم؟! حضرت فرمود : «ایمان جابر بدان پایه است که از تأویل این آیه که مربوط به رجعت پس از مرگ است، آگاه است. «إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیک الْقُرْآنَ لَرَادُّک إِلَی مَعَادٍ» ♦️وفات جابر : اقوال در مورد سال وفات جابر متفاوت است. برخی وفات او را در سال ۷۳ هجری و برخی سال ۷۴ هجری و برخی سال هجری و برخی در سال ۷۸ هجری نوشته اند. برخی مدفن جابر را در بقیع، و برخی در قبرستان طایفه «بنی‌سلمه» در غرب مدینه بیان کرده‌اند. 📚منابع : ۱)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۸۵ ۲)المغازی واقدی، ج۱، ص۲۶۶ ۳)سیره ابن هشام، ج۲، ص۱۰۶ ۴)قاموس الرجال شوشتری، ج۲، ص۶۲۶ ۵)بحارالأنوار مجلسی، ج۲۱، ص۴۰۲ ۶)الغدیر علامه امینی، ج۱، ص۱۴ ۷)المناقب ابن‌شهرآشوب، ج۲، ص۷ ۸)الارشاد شیخ مفید، ص۱۰ ۹)الامالی شیخ صدوق، ص۴۷ ۱۰)بحارالأنوار، ج۳۹، ص۲۶۵ ۱۱)مروج الذهب مسعودی، ج۳، ص۱۱۵ ۱۲)رجال طوسی، ص۶۶ ۱۳)مصباح الزائر ابن طاووس، ص۲۸۹ ۱۴)قصص، آیه ۸۵ ۱۵)الهوف ابن طاووس، ص۲۶۷ http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
🌷 پيامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: 🔻 «إنَّ لِقَتلِ الحُسَينِ حَرارَةً في قُلوبِ المُؤمِنينَ لا تَبرُدُ أبَداً؛ ◀️ كشته شدن حسين علیه‌السلام چنان داغى در دل مؤمنان است كه هرگز سرد نشود». 📚 مستدرك الوسائل و مستنبط المسایل ج 10 ، ص 318. http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
📌 اگر نمی توانی کربلا بروی؛ دلت را با کربلاییان همراه کن... 🔰هنگامی که علیه السلام از مراجعت می نمود، شخصی از اصحاب آن حضرت خدمت ایشان آمد و عرض کرد : یا امیرالمؤمنین دوست داشتم برادرم هم در این جنگ می بود و به فیض درک رکاب شما نایل میشد . 🔰حضرت در جواب وی فرمود : بگو نیّت او چیست ؟ آیا برادر تو معذور بود و نتوانست بیاید و در جنگ شرکت کند؟ یا نه، بدون هیچ عذری از شرکت در جنگ خودداری کرد و نیامد؟ اگر معذور نبود و نیامده ؛ بهتر همان که نیامد و اگر عذری داشته است و نتوانسته بیاید ، ولی دلش و میلش با ما بوده و تصمیم داشته که با ما باشد پس با ما بوده است . 🔰آن مرد عرض کرد : بله یا امیرالمؤمنین اینطور بوده یعنی نیّتش این بود که با ما باشد ، حضرت فرمود : 💠 نه تنها برادر تو با ما بود ، بلکه با ما بوده اند کسانی که هنوز در رحم های مادرانند و افرادی که هنوز درصُلبِ پدرانند و تا دامنه ، اگر افرادی یافت شوند که واقعاً از صمیم قلب نیّت وآرزویشان این باشد که«ای کاش را درک می کردیم و در رکاب او می جنگیدیم» ما آن ها را جزو اصحاب خود می شماریم .   📚 گفتار های معنوی – شهید مطهری ص 236 http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
🌷السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ می‌گویم از کنار زیارت‌نرفته‌ها بالا گرفته کار زیارت‌نرفته‌ها اشک و نگاه حسرت و تصویر کربلا این است روزگار زیارت‌نرفته‌ها امسال اربعین همه رفتند و مانده بود هیأت در انحصار زیارت‌نرفته‌ها انگار بین هیأت ما هم نشسته بود زهرا به انتظار زیارت‌نرفته‌ها در روز اربعین همه ما را شناختند با نام مستعار زیارت‌نرفته‌ها اما هزارمرتبه شکر خدا که هست مشهد در اختیار زیارت‌نرفته‌ها باب الحسین قسمت آنان که رفته‌اند باب الرضا قرار زیارت‌نرفته‌ها غم می‌خورم برای دل رهبرم که هست اول طلایه‌دار زیارت‌نرفته‌ها http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
بروشور ویژه اربعین ۹۸👆 تنظیم: انجمن علمی پژوهشی تاریخ http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
بروشور ویژه اربعین ۹۸👆 تنظیم: انجمن علمی پژوهشی تاریخ http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
✅بنابر نقل مشهور در چنین روزی اهل بیت(ع) به کربلا رسیدند. وقتی آنان به کربلا رسیدند، جابربن عبدالله انصاری را دیدند که با تنی چند از بنی هاشم و خاندان پیامبر(ص) برای زیارت حسین(ع) آمده بودند، همزمان با آنان به کربلا وارد شدند و سخت گریستند و ناله های جانسوز سر دادند و زنان روستاهای مجاور نیز به آنان پیوستند. حضرت زینب(س) در میان جمع زنان آمد و با صوتی حزین که دلها را جریحه دار می کرد، فرمود : 《وا اخاه! و احسیناه! و احبیب رسول الله(ص) و ابن مکة و منی! و ابن فاطمة الزهراء(س)! و ابن علی المرتضی(ع)! آه ثم آه!》سپس بیهوش شد. آنگاه حضرت ام کلثوم(س) به حالت گریان می فرمود : 《امروز محمد مصطفی(ص) و علی مرتضی(ع) و فاطمه زهرا(س) از دنیا رفته اند!》 و دیگر زنان گریه و شیون می کردند. و سکینه بنت الحسین(ع) چون چنین دید، فریاد زد : 《وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنچه با اهل بیت(ع) تو کرده اند، آنان را از دم تیغ گذراندند و بعد عریانشان نمودند!》 و در این روز رأس مطهر امام حسین(ع) که توسط امام زین العابدین(ع) از شام به کربلا آورده شده بود و به بدن مطهّر آن حضرت(ع) ملحق گردید. 📚 منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۱۹۹ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۰ ۳)الدمعة الساکبه بهبهانی، ج۵، ص۱۶۲ ۴)اللهوف ابن طاووس، ص۲۵۳ http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
✅بیست صفر، وقتی که چهل روز از شهادت امام حسین(ع) گذشت، جابر بن عبدالله انصاری از صحابه حضرت رسول اکرم(ص) به همراه عطیه بن سعد کوفی به عنوان نخستین زائران امام حسین(ع) شناخته می‌شوند که در چهلم شهادت امام حسین(ع)، یعنی ۲۰ صفر سال ۶۱ قمری، به کربلا آمدند و قبر امام حسین(ع) را زیارت کردند. 🔸گروهی معتقدند به دلیل دوری مسافت، اینکه بازماندگان کربلا چهل روز بعد از عاشورا به کربلا بازگشته باشند ممکن نبوده است. زیرا پیمودن مسیر کوفه تا شام و سپس بازگشت به کربلا در مدت زمان ۴۰ روز، برای کاروان اسرای کربلا ممکن نبوده است. محدث نوری و شیخ عباس قمی طرفدار این نظریه هستند. 🔸علاوه بر این برخی بر این باورند که گزارش معتبری نیز بر اثبات این رویداد در دست نیست. 🔸گروهی نیز ضمن پذیرش اصل بازگشت کاروان اسرای بازماندگان به کربلا در مسیر شام به مدینه، زمان آن را حدود پایان صفر و اوایل ربیع الاول و یا زمانی بعد از آن دانسته‌اند. 🔸 برخی دیگر، اربعین سال‌های بعد را زمان این رویداد شمرده‌اند. به گفته شهید قاضی طباطبایی زیارت روز اربعین در نزد شیعیان زیارت «‌مَرَدّ الرَّأس‌» نیز خوانده می‌شود. مَرَدُ الرأس یعنی بازگرداندن سر، و منظور آن است که در این روز که اسرای اهل بیت به کربلا بازگشتند سر امام حسین(ع) را نیز به کربلا آوردند و دفن کردند. ✍مطالعه مفصّل و تحقیقی در باب اربعین امام حسین(ع) به لینک زیر مراجعه فرمایید :👇 http://www.askdin.com/showthread.php?t=25107 📚منابع : ۱)سفینة البحار محدث قمی، ج۸، ص۳۸۳ ۲)لهوف ابن طاووس، ص۲۲۵ http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60