🔻خجالت کشیدم
✍جلال آل احمد می نویسد: روزگاری بود و حزب توده ای بود و ضد استعمار حرف میزد و مدافع کارگران و دهقانان بود و چه شوری که انگیخته بود. ما جوان بودیم و عضو آن حزب و نمی دانستیم سرنخ دست کیست و جوانی مان را می فرسودیم و تجربه می اندو ختیم.
🔸 برای خود من اما روزی شروع شد که مامور انتظامات یکی از تظاهرات حزبی بودم. با بازوبند انتظامات چه فخرها که به خلق نفروختم؛ اما اول شاهآباد چشمم افتاد به کامیون های روسی پر از سرباز ناظر و حامی تظاهرات ما که کنار خیابان صف کشیده بودند
🔸یک مرتبه جا خوردم و چنان خجالت کشیدم که تپیدم توی کوچه و بازوبند را پرت کردم و بعد قضیه کشتار زیر پل چالوس و قضیه آذربایجان و دفاع از اقامت قوای روس.....
📚 منبع: در خدمت و خیانت روشنفکران، جلال آل احمد
تاریخ نگار| نکات جالب تاریخ ایران و جهان 👇
https://eitaa.com/joinchat/591003682C74f0a5378f
🔴 دختربچهای مبتلا به تومور مغزی برای جراحی منظر کمک فوری شماست
🔹 این خانواده دارای سه دختر است و متاسفانه اخیرا متوجه شدهاند که دختر اول خانواده به تومور مغزی مبتلا شده و باید فورا تحت عمل جراحی قرار گیرد.
▪️برای کمک به این خانواده، دیگر بیماران وسایر امور اجتماعی کمکهای خود را به نام خیریه «راه امید فردای ما» به شماره کارت 👇👇
✔️
6104338800351336
تاریخ نگار
🔴 دختربچهای مبتلا به تومور مغزی برای جراحی منظر کمک فوری شماست 🔹 این خانواده دارای سه دختر است و م
🏮 سلام؛ امشب شب جمعه است!
بیاید به نیت فرج امام زمان(عج) و شادی روح همه گذشتگان به این دختر بچه معصوم کمک کنیم
کانال ما خیریه راه امید که مجموعهای معتبر و قابل اعتماد است را برای خیرات شما پیشنهاد میدهد. گزارشات کمک های شما در کانال این خیریه👇
https://eitaa.com/joinchat/2644967486Cb15e3276d1
حقوق یک معلم مدرسه ابتدایی ۱۰۴ سال پیش
در حکم صادره برای میرزاکریمخان میزان حقوق ماهانه ۲۱۰ قران تعیین شده است. قران واحد پول دوره قاجار بود و بعداً به ریال تبدیل شد و هر یک قران معادل یک ریال به حساب میآمد. به این ترتیب حقوق میرزاکریمخان ماهانه ۲۱۰ ریال بوده است. این حکم در سال ۱۳۳۸ هجری قمری صادر شده که مطابق ۱۲۹۸ شمسی است.
تاریخ نگار| نکات جالب تاریخ ایران و جهان 👇
https://eitaa.com/joinchat/591003682C74f0a5378f
📸 عکس رنگیشدۀ مربوط به حرمسرای اصرالدینشاه قاجار
بر روی عکس نوشته شده خانم شاهزاده و دخترش
تاریخ نگار| نکات جالب تاریخ ایران و جهان 👇
https://eitaa.com/joinchat/591003682C74f0a5378f
🔻بخشی از اعلامیه دولت رضاشاه بعد از تاجگذاری او که پس از کودتای 1299 و سقوط دولت قاجار و رفتن احمدشاه پخش شد:
✍•هر كاسب ، بجز نانوا و كله پز و حمامى، بايد دكان خود را اول آفتاب باز، و اول غروب تعطيل كند
•هر نانوا،مكلف است براى نان ها كه از تنور بيرون مى آيد، سكوى آجرى بسازد
•هر خوراكى فروش ، اعم از نانوا و قصاب و كله پز و آبگوشتى و كبابى و يخنى پز و فرنى پز بايد كف دكان خود را آجر فرش كند
•سگ هاى خانگى بايد قلاده شده زنجير داشته باشند
•كبوتر بازى اكيدا قدغن است
•سر بريدن حيوانات،امثال گوسفند و مرغ و خروس در انظار و ملا عام بكلى ممنوع است
🔸•مصرف ترياك و شيره در انظار و قهوه خانه ها ممنوع
•هيچ كس از اهالى حق ندارد در معابر به قضاى حاجت بپردازد
•قداره كشى و نزاع و عربده كشى و حمل كارد چاقو، قمه و قداره، موجب مجازات سنگين است
•نابينايان بايد بازو بند از پارچه زرد و عصا در دست داشته باشند
•معركه گيرى، مار گيرى، تلكه گيرى، گدايى، كلاشى، رمالى، دعا نويسى و ولگردى ممنوع
•آب خزينه هاى حمام بايد همه هفته تعويض شود
📚 منبع: تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم؛ جعفر شهری
تاریخ نگار| نکات جالب تاریخ ایران و جهان 👇
https://eitaa.com/joinchat/591003682C74f0a5378f
📸 هنرجویان یک کلاس نقاشی در حال کشیدن تندیس فردوسی
تهران سال ۱۳۳۰
تاریخ نگار| نکات جالب تاریخ ایران و جهان 👇
https://eitaa.com/joinchat/591003682C74f0a5378f
🔻راز گریه سلمان در بستر مرگ
✍هنگامی که سلمان در بستر مرگ افتاد، سعد وقاص برای احوالپرسی، کنار بستر سلمان آمد و گفت: «خوشا به سعادت تو، به تو مژده ای می دهم که وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله از دنیا رفت، از تو راضی بود و تو پس از مرگ به محضر آن حضرت می روی و در کنار حوض کوثر با او دیدار می کنی.»
🔸قطرات اشک از چشمان سلمان سرازیر شد و سخت گریست.
سعد گفت: «چرا گریه می کنی، با اینکه مرگ تو سرآغاز سعادت و شادمانی تو ملاقات با پیامبرصلی الله علیه و آله است؟»
سلمان گفت: گریه ام برای مرگ و جدایی از دنیا نیست. «رسول خدا(ص) فرمود: باید توشه ی هر یک از شما از دنیا به اندازه ی توشه ی یک مسافر باشد ولی در کنار من این اثاثیه ها را می بینی.»
🔸سعد می گوید: «در اطراف او نگاه کردم. یک تشت لباسشویی و یک سپر جنگ و یک آفتابه گلی و یک کاسه بیشتر نبود.»
در عبارت دیگر آمده است: سلمان گفت: «نگران آن هستم که بیش از حدود پیمان رسول خدا صلی الله علیه و آله در برگرفتن از توشه ی دنیا تجاوز کرده باشم
📚 منبع: سلمان و بلال؛ جواد محدثی
تاریخ نگار| نکات جالب تاریخ ایران و جهان 👇
https://eitaa.com/joinchat/591003682C74f0a5378f
🔻سند عجیب وتکان دهنده ای درباره
کشف حجاب رضاخانی و توجیه عجیب مردم
✍ «رضاخان اولی الامر هست و لذا واجب الطاعه هست از نظر شرعی و مصالح عامه اقتضا کرده به حجاب زمان پیامبر ص یعنی برداشتن چادر برگردیم»
🔸این جماعت حتی کشف حجاب را میخواستند به اسم دین به خورد مردم بدهند
تاریخ نگار| نکات جالب تاریخ ایران و جهان 👇
https://eitaa.com/joinchat/591003682C74f0a5378f
📸در تصویر عکس سربازی رو میبینید که یک الاغ رو کول کرده!
✍ اگه الاغ قدمی اشتباه برداره با انفجار مین زندگی همه رو به خطر میندازه
مراقب الاغهای اطرافتان باشید تا جان خود و عزیزان خود را نجات دهید...
تاریخ نگار| نکات جالب تاریخ ایران و جهان 👇
https://eitaa.com/joinchat/591003682C74f0a5378f
🔻سخنان محمدعلی شاه قاجار در پاسخ به مشروطه خواهان
✍ رعیت غلط میکند اعتراض کند، غلط میکند مطالبه حق کند، غلط میکند دیوان مظالمه بخواهد، غلط میکند نظارت کند، غلط میکند قدرت ما را محدود کند، غلط میکند مشروطه بخواهد،ملت غلط میکند ما را نخواهد…سایه ماست که آرامش میدهد،
🔸رعیت را چه به سرکشی، رعیت را چه به استنطاق صاحبقران، رعیت را چه به فریاد حقطلبی! رعیت غلط میکند ما را نخواهد! رعیت گوسفند و ما شبانیم! سایهی ماست که آرامش میدهد، نعمت ارزانی میدارد و دفع بلا میکند! ماییم که آبرو میدهیم، ماییم که مالک ایرانیم
📚 منبع: انقلاب مشروطه، ابوالقاسم خان ناصرالملک
تاریخ نگار| نکات جالب تاریخ ایران و جهان 👇
https://eitaa.com/joinchat/591003682C74f0a5378f
✍ناصرالدین شاه قاجار در سومین سفرش به اروپا، در آلمان برای نخستینبار در یک کارخانه تولید وسایل برقی، پنکه دید. او درمواجهه با این وسیله جدید در سفرنامهاش می نویسد: «کارخانه خیلی گرم بود و بوی قیر و بوهای دیگر و ما حرکت میکردیم همه را میدیدیم، در بین گردش نسیم خنکی احساس کردیم، باد میوزید، مثل باد بهشت که در آن گرما و تعفن، آدم را زنده میکرد.
🔸ما تعجب کردیم از کجا باد میآید، بعد ملتفت شدیم از یک چرخی است، پرّه پرّه ساختهاند، با الکطریسیطه حرکت میکند با سرعت زیاد و احداث باد میکند، اسبابی دارد که به حرکت انگشت چرخ میایستد، یک مرتبه تعفن و گرما جهنم میشود، باز انگشت میگذارند به حرکت میآید، بهشت میشود. خیلی مغتنم دانستم و آنجا ایستادم، خنک شدم. باد طوری بود که دامن سرداری و کلیچه(نیمتنه) را خوب حرکت میداد. گفتیم اگر ممکن است یکی از این چرخها بسازند برای ما به طهران بفرستند، سیمن (سیمون: صاحب کارخانه) گفت میسازم و میفرستم»
تاریخ نگار| نکات جالب تاریخ ایران و جهان 👇
https://eitaa.com/joinchat/591003682C74f0a5378f