eitaa logo
°•✨| ترک گناه |✨•°
2.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
7.8هزار ویدیو
120 فایل
🌸وتوکّل علےالحیّ الذےلایموت🌸 وبرآن زنده اےکه هرگز نمےمیردتوکل کن. شرایط تبادل: https://eitaa.com/sharayete_tab خادم↙️ @shahide_Ayandeh313 #تبادل⬇️ @YAMAHDIADREKNI_12 حرفای‌ناشناسمون↙ https://daigo.ir/secret/2149512844
مشاهده در ایتا
دانلود
میگفت‌: اگر به گناه افتادید یا حتی غرق در گناه بودید دست از نماز برندارید این رشته باریک بین خود و خدا را پاره نکنید عاقبت این نماز شما را اصلاح میکند.🌱
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاهی اوقات باید اینطوری رابطه بین دو نفرو اصلاح کرد🥺👌🏻 ⋆C᭄‌زندگے بــا خدا زیــباستC᭄‌⋆ ☜ تَࢪڪِ‌گُناہ 🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•✨| ترک گناه |✨•°
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°• #پارت_76🌹 #محراب_آرزوهایم💫 از اتوبوس که پیاده میشم نگاهم به گنبد طلای
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°• 🌹 💫 به محض ایستادن اتوبوس امیرعلی از جلوی اتوبوس به سمت وسط اتوبوس بین خانم‌ها و آقایون میاد، می‌ایسته و شروع می‌کنه به حرف زدن که از صدای بلند و رساش کسایی که خواب بودن بیدار میشن و به گوش منتظرن تا ببین چی قراره بگه. - برین داخل، اسکان بگیرین و استراحت کنین که ان‌شاءالله فردا صبح می‌ریم دیدن مناطق و شبم برمی‌گردیم همینجا. از محوطه‌ی پادگان دور نشین، اگر چیزی لازم داشتین به خدام خوده کاروان بگین تا براتون فراهم کنن. هم قسمت خواهران مشخصه هم قسمت برادران، با ذکر صلوات پیاده شین. صلواتی می‌فرستیم و به سمت بقیه‌ی اتوبوس‌ها میره تا برای بقیه‌هم شرایط رو توضیح بده. دنبال بقیه به سمت بخش خواهران میرم. محوطه‌ی خیلی بزرگی که برای هر کسی تختی گذاشته شده اما همه جا پر از گرد و خاکه و هرچی چشم می‌چرخونم جایی رو پیدا نمی‌کنم تا کامل تمیز باشه و بتونم جام رو انتخاب  کنم، به ناچادر ساکم رو کنار یکی از تخت‌ها می‌زارم که هانیه با دیدنم با لبخندی به سمتم میاد که به طبع از اون بقیه بچه‌های خادمم میان. دستش رو روی شونه‌م می‌زاره و میگه: - دخترها! بیاین بریم بیرون توی محوطه جلسه داریم، قراره با آقایون هماهنگ کنیم. وسط محوطه بخش سنگر مانندی گذاشته شده که به‌نظر شبیه نمازخونه‌ست، خادم‌ها رو دور خودش جمع می‌کنه و شروع می‌کنه به شرح برنامه‌های فردا اما هنوز انقدر از دستش عصبانیم که دلم نمی‌خواد لحظه‌ای به حرف‌هاش گوش کنم ولی در هر صورت چیزی از حرف‌هاش نمی‌فهمم و نصفه‌های جلسه جمعشون رو ترک می‌کنم و به داخل سوله میرم، روی تخت گرد و خاکیم می‌شینم، صدای همهمه‌ی اطراف اذیتم می‌کنه اما انقدر توی فکر خونه و مامان و دایی فرو میرم که صداهای اطراف به صورت گنگی به گوشم می‌رسه. بعد از شام کمی سر و صداها کم میشه، عده‌ای در حال کتاب خوندن هستن و عده‌ی دیگه‌هم در حال راز و نیاز با خدای خودشون اما منکه کل راه مدهوش کتاب عمیق و پر محتوای خودم شده بودم چشم‌ها خسته شده و کم‌کم به خواب میرم...                                 *** نماز صبح رو داخل خوابگاه می‌خونیم و بعدش همه دور هم جمع میشن و شروع می‌کنن به حرف زدن که چند دقیقه بعدش مهدیار به هانیه زنگ می‌زنه و قرار میشه تا دیدن از مناطق رو شروع کنیم. به سمت اتوبوس‌ها که می‌ریم صبحونه‌ی دسته بندی شده بهمون میدن تا توی اتوبوس صبحونه‌مون رو بخوریم. به گفته‌ی هانیه به سمت مکانی به اسم هویزه راه می‌افتیم. بعضیا از شدت خستگی دوباره توی اتوبوس خوابشون می‌بره اما من شوق عجیبی برای رسیدن توی دلم برپا شده که لحظه‌ای نمی‌تونم آروم بگیرم و گوشم به حرف‌های حاج‌آقا سامعیه که بدونم هویزه چه جور جاییه اما بازهم به‌خاطر کمبود خواب وسط صحبت‌هاشون به‌خاطر تکون‌های اتوبوس خوابم می‌بره، تا خوابم عمیق میشه با حس تکون دست کسی روی دستم بیدار میشم که چشم‌های میشی حدیث داخل چشم‌هام نقش می‌بنده. - پاشو خوابالو رسیدیم، همین‌طور ذوق داشتی برای رسیدن؟ لبخندی می‌زنم و کمی چشم‌هام رو می‌مالونم تا خواب از چشم‌هام بپره، با حدیث از اتوبوس پیاده می‌شیم و به دنبال راوی راه می‌افتیم که داره حال و هوا رو آماده می‌کنه. از در که داخل می‌شیم فرش طویلی پهن شده که همه می‌شینن و به تبع از اون‌ها روی فرش گرد و خاک گرفته می‌شینم... 🏴@TARKGONAH1
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°• 🌹 💫 زمانی رو آزاد می‌زارن تا هر جا دوست داریم بریم. نگاهی بین اطراف می‌چرخونم، از گنبد و منار‌های کاشی کاری شده گرفته تا مزار‌هایی که با نظم خاص و فاصله‌ی منظمی کنار هم قرار گرفته، بالای هر مزار کاهگی پرچم کوچیکی نصب شده که با نسیم کمی که می‌وزه به رقص در میان و گرد و خاک‌های گرم شده‌ی زیر پام توی فضا پخش میشن که باعث میشه چشم‌هام رو ببندم. بقیه که راه می‌افتن دنبالشون راه می‌افتم، به مزاری که می‌رسیم آروم زیر لب اسم حک شده‌ش رو می‌خونم. - شهید علم الهدی. هانیه که صدام رو می‌شنوه خیلی جدی میگه: - الآن تمام امینت و راحتیمون رو مدیون جوون‌هایی مثل ایشون هستیم، ان‌شاءالله که خداهم به ما توفیق شهادت بده. همه با تکون سر حرفش رو تأیید می‌کنن و برا تلف نکردن وقت به بقیه مزارهام سر می‌زنیم. همین‌طور که می‌ریم مزار شهیدی رو می‌بینم که چندتا از آقایون دورش ایستادن، آروم زیر لب به هانیه میگم: - چقدر آشنان! آروم می‌زنه زیر خنده و میگه: - خوبی نرگس؟ خب آقایون پایگاه خودمونن دیگه. خودمم خنده‌م می‌گیره و چیزی نمیگم، کمی نگاهم می‌چرخه که امیرعلی رو می‌بینم داره با حاج آقا حرف می‌زنه. در همون لحظه صدای غرغر حدیث از پشت سرم به گوش می‌رسه. - چرا پا نمیشن برن یک مزار دیگه؟ تا سرم رو می‌چرخونم که سوالی بپرسم، صدای یکی از آقایون بلند میشه و نظرم رو جلب می‌کنه که رو به امیرعلی میگه: - بیا برادر، بیا حاجتت رو از شهید بگیر. یکی دیگه برای تکمیل حرفش با شوخی و خنده میگه: - آخرش که باید بیای همینجا علی آقا، بیا ناز نکن. اما به جواب تمام حرف‌هاشون تنها سری به تاسف تکون میده که حاج ‌آقا میگه: - برادرها نظرتون چیه بلندشین خواهرهاهم این قسمت رو ببینن. همگی از لاک شوخی و خنده خارج میشن و با جدیت از جاشون بلند میشن و به سمت بقیه‌ی حجره‌ها میرن. به همون مزار که می‌رسیم  دوباره اسم حک شده رو زیر لب زمزمه می‌کنم. - شهید علی حاتمی. حسنا خنده‌ی ریزی می‌کنه و با شیطونی بهم میگه: - آره، این شهید مسئول کمیته‌ی ازدواجه. چشم‌هام رو گرد می‌کنم و با تعجب می‌پرسم. - یعنی چی؟ اینبار حدیث جوابم رو میده. - هرکی می‌خواد ازدواج کنه میاد به این شهید توسل می‌کنه. در آخر خنده‌ی ریزی می‌کنه که تازه متوجه‌ی منظور دوست‌های امیرعلی میشم و آروم می‌خندم. کنار مزار می‌شینم، انگشتم رو روی نماد کاهگلیش می‌زارم و توی فکر میرم که حدیث شیطون تر از همیشه کنار گوشم میگه: - نگران نباش لباس عروستم آماده‌ست، فقط دعا کن بیاد. دوباره می‌خنده که لحظه‌ای به فکر میرم و برای اینکه مطلب برام جا می‌افته دوباره کنار گوشم میگه: - شوهر دیگه. گونه‌هام کمتر از ثانیه رنگ می‌گیره، آروم با بازوم به بازوش می‌زنم و میگم: - بی‌ادبِ بی‌حیا! همه می‌زنن زیر خنده و اونجا رو ترک می‌کنیم. با بچه‌ها یک کناری می‌ریم و روی خاک‌های گرم دشت می‌شینیم تا زیارت شهدا رو باهم بخونیم... 🏴@TARKGONAH1
6.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☄️ هر وقت تحمل یه مشکلی برات خیلی سخت شد؛ اول برو سراغ این راهکار! ⋆C᭄‌زندگے بــا خدا زیــباستC᭄‌⋆ ☜ تَࢪڪِ‌گُناہ 🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
✋🏻❤ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلىٰ فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُکَ بار پروردگارا؛ درود فرست بر فاطمه و پدر بزرگوارش و همسر گرامی اش و فرزندان عزیزش (و آن رازی که در وجود او به ودیعه نهادی)، به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد. ⋆C᭄‌زندگے بــا خدا زیــباستC᭄‌⋆ ☜ تَࢪڪِ‌گُناہ 🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
°•✨| ترک گناه |✨•°
🎥واکنش مردم کرج به هتک حرمت مراسم روز عاشورا ⋆C᭄‌زندگے بــا خدا زیــباستC᭄‌⋆ ☜ تَࢪڪِ‌گُناہ 🌻⃟•°➩‹@
24.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحنه هایی از ورود کاروان به 😔 کسایی که مدعی شدن در جلسات حسینی نباید بکسی ایراد گرفته بشه گوش بدن، این خواهر همون حسینِ که با بد روز هتک حرمت کردین ⋆C᭄‌زندگے بــا خدا زیــباستC᭄‌⋆ ☜ تَࢪڪِ‌گُناہ 🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
°•✨| ترک گناه |✨•°
*🕊️قرار شبانه با شهدا 🥺 🕊️🌹* ان شاء الله امشب درپرونده ی اعمال همه ی عاشقان و خادمان شهدا ثبت شود:
*🕊️قرار شبانه با شهدا 🥺 🕊️🌹* ان شاء الله امشب درپرونده ی اعمال همه ی عاشقان و خادمان شهدا ثبت شود: 🌹محب اهلبیت سرباز امام زمان🌹 🌹وان شاءالله شهادت 🍃🍃😍 *امشب هدیه میکنیم 10 صلوات و یا بیشتر به روح مطهرشهید والا مقام 🥀🕊️🥀* *❤️❤️* 💚💚💚💚💚💚💚 💞💞ان شاءالله * دعاگویی تک تک ما باشد 🤲🏻❤️ *اجرتون باشهدا ان شاءالله❤️* ** ** *مشمول‌دعای‌شهداء‌باشید* ⋆C᭄‌زندگے بــا خدا زیــباستC᭄‌⋆ ☜ تَࢪڪِ‌گُناہ 🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
😴 وقت خوابیدن 😴 وضو گرفتن 👈 ثواب شب زنده داری 💢 برابر با هزار رکعت نماز، به گفته مولاء علی 💢 ⤵️ يفْعَلُ اللّه ما يَشاءُ بِقُدْرَتِه، وَ يَحْكُمُ ما يُريدُ بِعِزَّتِه 🔸سه مرتبه🔸 ↩️ سوره ى تكاثر به سفارش امام صادق علیه السلام فرمود، هرکس سوره تکاثر را قبل هنگام خوابیدن بخواند از عذاب قبر در امان باشد. 🌷✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم✨🌷 💠ألْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ. حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ. كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ. لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ. ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ. ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ💠 🎁 هدیه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در روز تولدش در هنگام خواب این بود که حضرت فاطمه (س) فرمودند این بهترین هدیه تمام عمرم بود.🎁 1⃣ سه مرتبه خواندن سوره توحید (قل هو الله احد... ) برابر با ختم قرآن است. 2⃣ صلوات بر من و پیامبران پیش از من سبب شفاعت خواهد شد (اللهم صل علی محمد و آل محمد و علی جمیع الانبیاء و المرسلین) 🔸یک مرتبه🔸 3⃣ استغفار برای مومنین سبب خشنودی آنها از تو خواهد شد اللهم اغفرللمومنین والمومنات 🔸یک مرتبه🔸 4⃣ ذکر (سبحان الله والحمدلله ولااله الاالله والله اکبر) 👈 ثواب حج و عمره را دارد. 🔸یک مرتبه🔸 التـــــماس دعــــ❤️ــــــا ⋆C᭄‌زندگے بــا خدا زیــباستC᭄‌⋆ ☜ تَࢪڪِ‌گُناہ 🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1