🗓 امروز یکشنبہ ↯
☀️ ۲۸ بهمن ١٣٩۷🌸
🌙 ۱۱ جمادی الثانی ١۴۴۰🌸
🎄 ۱۷ فوریه ۲۰۱۹🌸
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
امیدوارم در این صبح زمستونی ❄️🌨❄️
زندگیتون بی گره بافته بشه🌸🍃
نقش آرامش وطرح شادی🌸🍃
درقالب خوشبختی🌸🍃
به صد هزار رنگ 🌸🍃
خوشگلتـر ازگلهـای باغچـه🌸🍃
#صبحتون_زیبا_و_عالی 😍👌
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
💖🌺🌼💖🌺🌼💖🌺🌸❤️🌺🌸❤️🌺
🌺🍃دعای حضرت فاطمه (س) روز یکشنبه :
🌺اََللّهُمَّ إِجْعَلْ أَوَّلَ یَوْمی هَذا فَلاحا ًوَ آخِرَهُ نَجاحَاً وَ أَوْسَطَهُ صَلاحَاً،اََللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،وَاجْعَلْنا مِمَّنْ أَنابَ إِلَیْکَ فَقَبِلْتَهُ،
َوتَوَکَّلَ عَلَیْکَ فَکَفَیتَهُ،وَ تَضَرَّعَ إِلَیْکَ فَرَحِمْتَهُ .
🌺«خداوندا! ابتدای این روزم را رستگاری و آخرش را پیروزی و میانه اش را صلاح مقرّر فرما!خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست،
🌺و ما را در زمره آنان قرار ده که به سوی تو، انابه میکنند وتو آنراپذیرفته ای و به تو توکل می کنند و تو آنان را کفایتی و به سوی تو تضرع می کنند و تو آنان را بخشیده ای .» الهی آمین
@tarkgonah1🌹
💖❤🌼💖❤🌼💖❤🌼💖❤️🌼
°•| ترک گناه |🏴•°
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر #قسمت_بیستونهم امتحان کی؟ امتحان چی؟ چرا من باید امتحان پس بدم، اون هم همچی
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر
#قسمت_30
صدای جیغ جیغ بچه ها حتی از پایین راه پله ها هم شنیده میشد، فاطمه مثل هر مادر دیگه ای که خنده بچش براش
شیرین ترین صدای دنیاست، لبخندی زد و به سمت خونه حرکت کرد، هنوز به پا گرد نرسیده بود که با چشمهای
مرموز ترسناکی رو به رو شد که ازش متنفر بود.
خانم فدایی زاده بود که با دیدن فاطمه ایستاد و به خشکی سلامی کرد، فاطمه هم جواب سلامش رو داد و خواست
بره که خانم فدایی زاده گفت:
-ببخشید میتونم چند لحظه باهاتون صحبت کنم؟
با این که دلش میخواست همون لحظه بگه نه و بره تو خونشو در رو محکم ببنده، به خاطر رعایت ادب ایستاد و
لبخندی زد و گفت: بفرمایید.
- شنیدم شما صنایع دستی خوندید، درسته؟
-بله
-من و برادرم یک کارگاه صنایع دستی داریم راه میندازیم، می خواستم ببینم می تونم روی کمک شمام حساب باز
کنم؟
فاطمه فکری کرد، با این که خیلی کار رو دوست داشت، اما از این دختر دل خوشی نداشت، یک لحظه دو دل شد و
گفت: کارگاه چی دارید؟
- راستش فعلا برای شروع کار تمرکزمون روی تابلو فرشه، اما کم کم میخوایم سراغ بقیه رشته ها هم بریم.
-خوبه، انشاالله موفق باشید، ولی من فکر نمیکنم بتونم بهتون کمک کنم
-چرا؟ جایی مشغول به کار هستید؟
-نه عزیزم، اما وقت ندارم.
خانم فدایی زاده لبخند چندش آوری زد و گفت:
-باشه، البته من به همسرتون گفته بودم، ایشون هم میگفتند که شما حاضر نمیشید با ما همکاری کنید و بیشتر
دوست دارید خانه دار باشید.
بعدم پوزخند زشتش رو پررنگ تر کرد که با این کار تن فاطمه رو به لرزه انداخت، با این که خیلی سخت بود که
عکس العملی نشون نده اما خودش رو آروم کرد و گفت: بله، بنابراین چه دلیلی داشت که شما دوباره این موضوع رو
از من هم پرسیدید؟
ادامه دارد...
#طرح_اختصاصی_کانال
هرروز ساعت #10باماهمراه باشید
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
#در_محضر_امام_زمان_عج
✅یکی از علما، آرزوی زیارت امام زمان را داشت و از عدم موفقیت خود، رنج می برد.
شبهای چهارشنبه به «مسجد سهله» می رفت و به عبادت می پرداخت، تا شاید توفیق دیدار آن محبوب عاشقان نصیبش گردد.
مدتها کوشید ولی به نتیجه نرسید. سپس به علوم غریبه و اسرار حروف و اعداد متوسل شد، چله ها نشست و ریاضتها کشید، اما باز هم نتیجه ای نگرفت. ولی شب بیداریهای فراوان و مناجاتهای سحرگاهان، صفای باطنی در او ایجاد کرده بود.
روزی در یکی از این حالات معنوی به او گفته شد: «دیدن امام زمان (عجل الله فرجه) برای تو ممکن نیست، مگر آنکه به فلان شهر سفر کنی».
به عشق دیدار، رنج این مسافرت توانفرسا را بر خود هموار کرد و پس از چند روز به آن شهر رسید. در آنجا نیز چله گرفت و به ریاضت مشغول شد. روز سی و هفتم و یا سی و هشتم به او گفتند: «الان حضرت بقیة اللّه (عجل الله فرجه)، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمرد قفل سازی نشسته اند، هم اکنون برخیز و به خدمت حضرت شرفیاب شو!»
با اشتیاق ازجا برخاست. به دکان پیرمرد رفت. وقتی رسید دید حضرت ولی عصر(عجل الله فرجه) آنجا نشسته اند و با پیرمرد گرم گرفته اند و سخنان محبت آمیز می گویند. همین که سلام کرد، حضرت پاسخ فرمودند و اشاره به سکوت کردند.
در این حال، دید پیرزنی ناتوان و قد خمیده، عصا زنان آمد و با دست لرزان قفلی را نشان داد و گفت: اگر ممکن است برای رضای خدا این قفل را به مبلغ سه شاهی بخرید که من به سه شاهی پول نیاز دارم. پیرمرد قفل را گرفت و نگاه کرد و دید بی عیب و سالم است، ...
پیرمرد با کمال سادگی گفت: خواهرم! تو مسلمانی، من هم که مسلمانم، چرا مال مسلمان را ارزان بخرم و حق کسی را ضایع کنم؟ این قفل اکنون هشت شاهی ارزش دارد، من اگر بخواهم منفعت ببرم، به هفت شاهی می خرم ...
شاید پیرزن باور نمی کرد که این مرد درست می گوید، ناراحت شده بود و با خود می گفت: من خودم می گویم هیچ کس به این مبلغ راضی نشده است، التماس کردم که سه شاهی خریداری کنند، قبول نکردند؛ زیرا مقصود من با ده دینار (دو شاهی) انجام نمی گیرد و سه شاهی پول مورد احتیاج من است.
پیرمرد هفت شاهی به آن زن داد و قفل را خرید؛ همین که پیرزن رفت امام (عجل الله فرجه) به من فرمودند:
«آقای عزیز! دیدی و این منظره را تماشا کردی؟! اینطور شوید تا ما به سراغ شما بیاییم. چله نشینی لازم نیست، به جفر متوسل شدن سودی ندارد. عمل سالم داشته باشید و مسلمان باشید تا من بتوانم با شما همکاری کنم! از همه این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کرده ام، زیرا این مرد، دیندار است و خدا را می شناسد، این هم امتحانی که داد. از اول بازار، این پیرزن عرض حاجت کرد و چون او را محتاج و نیازمند دیدند، همه در مقام آن بودند که ارزان بخرند و هیچ کس حتی سه شاهی نیز خریداری نکرد و این پیرمرد به هفت شاهی خرید. هفته ای بر او نمی گذرد، مگر آنکه من به سراغ او می آیم و از او دلجوئی و احوالپرسی می کنم.»
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
4_5929488826446644653.mp3
5.39M
🔻داستان تکان دهنده کار زشت پرستار با مریض بیچاره
🎼استاد دانشمند
#برای_دیگران_بفرستید
🍃 پیشنهاد ویژه برای دانلود
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
🔹بیهوده گویی نکنیم
✳️آیت الله العظمی جوادی آملی :
بهترین فرصتی كه برای ما از نظر كرامت وجود دارد این است كه حداقل برای خودمان یك چشمه باشیم، اگر نتوانیم یك جامعهای را سیراب بكنیم لااقل خودمان تشنه نمانیم. و راههای عملی اش این است که وجود مبارك امام رضا(ع) فرمود ساكت بودن، حرف های زاید و بیخود نزدن، این بابی از ابواب حكمت است! آدم كه مرتب دهن باز نمی كند هر حرفی بزند یا چشم باز نمی كند هر جایی را ببیند، چون همه اینها یك سلسله اموری است كه وارد حوزه بدن و جان ما میشود و هنگام مرگ برای ما مشكلات ایجاد میكند.
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
🌼🌼🌼🌼🌼
💐زندگی مهدوی در سایه ی دعای عهد💐
💠 وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ؛
وشهادت یافتگان پیش رویش. 💠
◀️میل به عاقبت خیری و شوق شهادت، از ویژگیهای حیات و ممات مهدوی است.
◀️این فراز، نشان از روح تسلیم و پذیرفتن حقّ و جان نثاری است. چه بسا در میدان عمل، و در روز ظهور، زمینه برای نوشیدن شربت شهادت لازم فراهم نیاید؛ ولی برای منتظر، داشتن چنین روحیه ای لازم باشد.
◀️شهید شدن یک مسأله است و آمادگی برای شهادت مسأله ای دیگر است؛ چنانکه خداوند نمی خواست خون اسماعیل ریخته شود؛ ولی میخواست ابراهیم آمادگی کامل برای قربانی کردن فرزند داشته باشد.
◀️ممکن است ما زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام را درک نکنیم؛ ولی انتظار ظهور و عشق و انس و آمادگی برای حضور در رکابش، برای زندگی مهدوی لازم است.
◀️ اگر بخواهیم در زمان رجعت، حضور بیابیم؛ باید روحیه شهادت طلبی را اکنون کسب و اعلام کنیم.
◀️شهید و شهادت در فرهنگ اسلامی، جایگاه ممتازی دارد. خداوند متعال در قرآن میفرماید:
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوتاً بَلْ أَحْیَآءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ؛/و هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شده اند، مردگانند؛ بلکه آنها زندگانی هستند که نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
◀️امامان ما شهید شدند. بسیاری از انبیا و رهروان و پیروان آنان نیز شهید شدند.
◀️در روایات نیز فرهنگ شهادت موج میزند که نمونههایی را ذکر میکنم:
🔶۱. به شهید، از جانب خداوند، هفت ویژگی داده میشود؛ اوّلین قطره خونش، موجب آمرزش گناهانش میگردد. سر در دامن حورالعین مینهد. به لباسهای بهشتی آراسته میگردد. معطّر به خوش بوترین عطرها میشود. جایگاه خود را در بهشت مشاهده میکند. اجازه سیر و گردش در تمام بهشت به او داده میشود. پردهها کنار رفته، به وجه خدا نظاره میکند.
🔶۲. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از شخصی شنید که در دعا میگوید: «اسئلک خیر ما تسئل؛ خدایا! بهترین چیزی که از تو درخواست میشود به من عطا کن». حضرت فرمود: «اگر این دعا مستجاب شود، در راه خدا شهید می شود».
🔶۳. در روایت آمده است: بالاتر از هر نیکی، نیکوتری هست، مگر شهادت که هرگاه شخصی شهید شود، بالاتر از آن، خیری متصوّر نیست.
🔶۴. در روز قیامت، شهید، مقام شفاعت دارد.
🔶۵. از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: «در قیامت، لغزشهای شهید به خودش نیز نشان داده نمی شود».
🔶۶. شهدای صف اوّلِ حمله و خط شکن، مقامشان برتر است.
🔶۷. مجاهدان از دری مخصوص وارد بهشت میشوند؛پیش از همه به بهشت و در بهشت، جایگاه مخصوصی دارند.
🔶۸. بهترین و برترین مرگ ها، شهادت است.
نزد خداوند هیچ قطره ای محبوب تر از قطره خونی نیست که در راه خدا ریخته شود.
🔶۱۰. در قیامت، شهید سلاح به دست، با لباس رزم و بوی خوش به صحنه میآید و فرشتگان به او درود میفرستند.
🔶۱۱. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام با داشتن دهها فضیلت اختصاصی، تنها وقتی که در آستانه شهادت قرار گرفت، فرمود: «فزت و ربّ الکعبة». او نخستین کسی بود که ایمان آورد، در جای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خوابید، برادر پیامبر شد، تنها خانه او به مسجد النبی راه داشت، پدر امامان و همسر زهرا علیها السلام بود، بت شکن بود، ضربت روز خندق او، از عبادت ثقلین افضل شد؛ امّا در هیچ یک از موارد مذکور، این جمله را نفرمود.
@tarkgonah1
❤عشق و محبت❤
میوه تمام فصل هاست🍊🍓
و دست همه كس
به شاخسارش می رسد ...🍓🍃🍓
🍓در این جهان نیاز به
دوست داشتن و ستایش
بیش از نیاز نان است ...🍓👌🍓
#عصرتون_دلپذير 🍓🍃🍓
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
1_50488255.mp3
12.82M
حق الناس را رعایت کنیم
در نشر این کلیپ جهت ترویج فرهنگ اهل بیت(ع) سهیم باشید
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
🌹پيامبر خدا (ص)🌹
☑️مؤمنى كه با مردم مى آميزد
و بر آزار و اذيت آنان صبر مى كند،
برتر از مؤمنى است كه با مردم نمى آميزد
و آزار و اذيّت آنان را تحمّل نمى كند.
📚 كنز العمّال : 686
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
🍃🌹
چون حضرت سلیمان بعد از مرگ پدرش داود به رسالت و پادشاهی رسید از خداوند خواست که همه جهان و موجودات آن و همه زمین و زمان و عناصر چهارگانه و جن و پری را بدو بخشد. چون حکومت جهان بر سلیمان مسلم شد روزی از پیشگاه قادر مطلق خواست که اجازه دهد تمام جانداران را به صرف یک وعده غذا دعوت کند. حق تعالی او را از این کار بازداشت و فرمود: «رزق و روزی تمام جانداران عالم با اوست و سلیمان از عهده این کار بر نخواهد آمد. بهتر است زحمت خود زیاد نکند.»
ولی سلیمان بر اصرار خود افزود و استدعای وی مورد قبول واقع شد و خداوند به همه موجودات زمین فرمان داد تا فلان روز به ضیافت بنده محبوبش بروند. سلیمان هم بیدرنگ به افراد خود دستور داد تا آماده تدارک طعام برای روز موعود شوند. وی در کنار دریا جایگاه وسیعی ساخت و دیوان هم انواع غذاهای گوناگون را در هفتصد هزار دیگ پختند. چون غذاها آماده شد سلیمان بر تخت زرینی نشست و علمای اسرائیل نیز دور تا دور او نشسته بودند
از جمله آصف ابن برخیا وزیر کاردان وی
آنگاه سلیمان فرمان داد تا جمله موجودات جهان برای صرف غذا حاضر شوند. ساعتی نگذشت که ماهی عظیمالجثه از دریا سر بر آورد و گفت: «خدای تعالی امروز روزی مرا به تو حواله کرده است بفرمای تا سهم مرا بدهند.»
سلیمان گفت: «این غذاها آماده است مانعی وجود ندارد و هر چه میخواهی بخور.»
ماهی با یک حمله تمام غذاها و خوراکیهای آماده شده را بلعید و گفت: یا سلیمان، سیر نشدم غذا میخواهم.
سلیمان چشمانش سیاهی رفت و گفت: «مگر رزق روزانه تو چقدر است؟ این طعامی بود که برای تمام جانداران عالم مهیا کرده بودم؟»
ماهی عظیمالجثه در حالی که از گرسنگی نای دم زدن نداشت به سلیمان گفت: «خداوند عالم روزی مرا روزی سه بار و هر دفعه سه قورت تعیین کرده است. الان من نیم قورت خوردهام و دو قورت و نیم دیگر باقی مانده که سفره تو برچیده شد.»
سلیمان از این سخن مبهوت شده و به باری تعالی گفت: «پروردگارا، توبه کردم. به درستی که روزی دهنده خلق فقط توئی.
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
❣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
💠 صلوات خاصه حضرت #امام_رضا علیه السلام
🌹اللهم صلي عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضي
🌸الاِمامِ اتَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ عَليٰ مَنْ فَوقَ الاَرض
🌹و مَن تَحتَ الثَّريٰ الصِّديقِ الشَّهيد
🌸صَلاةً كَثيرةً تامَّةً زاكيةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفا
🌹كَأَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَليٰ أَحَدٍ مِن اَوْليائِك
🌹خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا علیه السلام، امام با تقوا و پاک و حجت تو بر هر که روی زمین است
🌸و هر که زیر خاک، رحمت بسیار و تمام، با برکت و پیوسته و پیاپی و دنبال هم، چنان بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃
🇮🇷 کانال ترک گناه1
@tarkgonah1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه شب آروم✨
یه دل صاف❣
یه خلوت عاشقونه با خدا ❤
یه چای داغ دلچسب☕
یه شعر خاطر انگیز🤗
برای همه تون آرزومندم🙏
#شبتون_سرشاراز_آرامش💫
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
سلام
روزتون پراز خیر و برکت
امروز دوشنبه
٢٩ بهمن ١٣٩٧ ه. ش
١٢ جمادی الثانی ١٤۴٠ ه.ق
١٨ فوریه ٢٠١٩ ميلادى
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح دو شنبه براتون ازخدا
٧ چیزو خواستارم
💚سایه خدا بر سرتون
💛سلامتی بر وجودتون
❤️سر سبزی در خانه ها تون
💙سخاوت خدا در مال تون
💜سرنوشت نیکو در عمرتون
💚سبد سنبل در دست تون
💛سیب خنده رو لباتون
سلام صبحتون بخیر
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
💖❤🌼💖❤🌼💖❤️🌼❤️❤️🌼❤️❤️
🌺دعای روز دوشنبه حضرت فاطمه ( س )
پروردگارا! از درگاهت قدرتی برای
عبادت و بندگی،بینشی برای درک قرآن،و فهم لازم برای درک احکامت را خواستارم...
🌺🍃پروردگارا! بر محمد (ص)و خاندان محمد(ص)درود فرست،
و فهم قرآن را دور از دسترس فکر ماوصراط رانابودکننده ماو محمد(ص) راروی گردان ازماقرارمده.
آمین یا رب العالمین.
@tarkgonah1🌹
💖❤🌼💖❤🌼💖❤🌼💖❤
°•| ترک گناه |🏴•°
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر #قسمت_30 صدای جیغ جیغ بچه ها حتی از پایین راه پله ها هم شنیده میشد، فاطمه مث
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر
#قسمت_31
-گفتم شاید نظر شما با نظر شوهرتون فرق داشته باشه.
- به هرحال ممنون از پیشنهادتون
بعدم بدون اینکه منتظر بمونه به راه افتاد، صدای فدایی زاده رو شنید که میگفت: سلام برسونید...
خون خون فاطمه رو میخورد، صورتش به شدت قرمز شده بود، پشت در خونه که رسید چند لحظه صبر کرد تا
حالش جا بیاد، با خودش میگفت: سلام برسونم؟ مرده شور تو ببرن... دختره بی فرهنگ ...
بعد از چند لحظه که کمی آروم تر شد، زنگ زد، صدای جیغ ممتد ریحانه اومد و دری که یکهو به شدت باز شد،
ریحانه که دید مادرش پشت دره، خودش رو پرت کرد به سمت مادرش، سهیل که پشت سرش بود و مثال داشت
دنبالش میکرد با دیدن فاطمه با شرمندگی و کمی ترس، لبخندی زد و رو به ریحانه گفت: ای ناقلا خوب جای امنی
پیدا کردی. بعدم به فاطمه سلام کرد.
فاطمه که حالش حسابی گرفته بود، جواب سلام رو آهسته داد و وارد خونه شد، ریحانه دوباره دست سهیل رو گرفت
و گفت: بابا بیا بلیم علی رو پیدا کنیم
سهیل رو کرد به فاطمه که در حال آویزون کردن لباسهاش بود و به حالت خبردار ایستاد و گفت: ستوان یکم سهیل نادی عرض ادب و احترام دارد به تیمسار فاطمه خانم گل گلاب
فاطمه حرفی نزد و تنها به لبخندی بسنده کرد اما سهیل یکهو پرید و فاطمه رو محکم بغل کرد، فاطمه که تو دستش
گیره روسری بود، محکم گیرشو فرو کرد توی بازوی سهیلو گفت، انگار میخواست دق و دلی تمام این اتفاقات رو از
طریق اون سوزن خالی کنه، بلند گفت: خفم کردی، ولم کن بابا
-آخـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــ ، نکن خانم آمپول زن ، من بابای تو نیستم که ، یک نگاه به سن و سال من
بکن، یعنی هوا انقدر بیرون سرده که مخت یخ زده؟
بعدم بلند خندید و رهاش کرد و گفت:
-ببین با دستم چیکار کردی، باید دیه بدی
-برو بابا
بعدم حرکت کرد به سمت اتاق که سهیل داد زد، بچه ها آماده اید برای حمله؟ علی و ریحانه که هردوتاشون انگار از
قبل نقشه کشیده بودن داد زدند:بــــله.
فاطمه که تعجب کرده بود با شک ایستاد و گفت: آماده برای چی؟
ادامه دارد...
#طرح_اختصاصی_کانال
هرروز ساعت #10باماهمراه باشید
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
در آسمان شهاب بود و جاده اى سفيد شد
گذشت و هيچ كس نديد و باز ناپديد شد
شنيده بود بارها جنون، جزاى عاشق است
جنون گرفت عاقبت همان كه مي شنيد شد
چقدر #قرص ميخورد چقدر گريه ميكند
چقدر خنده هاى تلخش علت مزيد شد
به روى تخت سالها شبى هزار مرتبه
شهيد شد شهيد شد شهيد شد شهيد شد
سرو قامت است، سرو نماد غيرت است
#شهيد داستان ما جنون گرفت بيد شد
#جانبازان_اعصاب_و_روان
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
❤️خاک پای پدر و مادر باشید❤️
🌸 مواظب باشید عاق والدین نشوید و پدر و مادر نفرینتان نکنند و بگویند:"خدایا من از این فرزندم نمی گذرم"
🌸 یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نکنید. حالا پدرتان سر شما داد زده است، نباید کاری کنی.
🌹 پدر حاج شیخ عباس قمی مفاتیح الجنان، پای منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ غلامرضا داشت از روی کتابی که حاج شیخ عباس قمی نوشته بود، مسأله می گفت. پدر حاج شیخ عباس نمی دانست که این کتاب را پسرش نوشته و حاج شیخ عباس هم چیزی به او نگفته بود.
🌹حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزی بگوید، ناگهان پدرش جلوی مردم سر او داد زد که "بیا و بنشین ببین حاج شیخ غلامرضا چه می گوید؟ بیا و بنشین و بفهم!" حاج شیخ عباس قمی به پدرش گفت:"پدر جان! دعا کن بفهمم" نگفت این کتاب را من خودم نوشتم،
🌹نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوی جمع آبروی مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نکرد، فقط آهسته گفت: "پدر جان! دعا کن بفهمم"
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
4_6001406679428629655.mp3
1.42M
🎧🎧
⏰ 2 دقیقه
#حتما_گوش_کنید👆
✅ بد اخلاقی با خانواده
🔹چرا اینقدر با غرور صحبت و برخورد میکنی
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎤 #حاج_اقا_حیدریان
🔹 #نشر_دهید
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود!
بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟
خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباسهایی در کمد داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟
خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چند متر بود!
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر بی خانمان، سرپناه دادی؟
خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی میکردی! بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟
خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار میشدی
بلکه از تو خواهد پرسید که چند نفر را که وسیله نقلیه نداشتند به مقصد رساندی؟
خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی!
بلکه از تو خواهد پرسید برای چند نفر دوست و همراه بودی؟
خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود!
بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگیری نمودی؟
خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود!
بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاوار آن بودی و آن را به بهترین نحو انجام دادی؟📌
@tarkgonah1
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃