آدم باید یکیو داشته باشه
مثل شمس لنگرودی
بهش بگه؛
«وقتی در من نگاه میکنی
زخمهای من آرام میگیرند...»
الان اونجام که آلبرکاموا میگه:
«رو به سوی آن بخش از وجودم کردم که
هیچکس را دوست نداشت و در همانجا پناه
گرفتم...»
تسّلا؛
«أعان الله قلباً تمنى ما ليس مكتوباً له....»
خدا یاریکند قلبی را که در آرزوی چیزیست که تقدیرش نیست...