eitaa logo
تشرف‌ محضر‌ امام‌ عصر‌ عج
501 دنبال‌کننده
534 عکس
657 ویدیو
18 فایل
کپی باصلوات برای ظهور آقا مجاز.به شرط کپی آزاد بودنتون @tashaarrofat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
مقام محمود 1.mp3
11.1M
۱ ※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله. ※ اوجِ جایی که انسان می‌تواند بدان برسد کجاست؟ • همان اوجی که خدا تأییدش می‌کند! همان مقصدی که روزی برای آن، سفرمان را به زمین آغاز کردیم. • من قصدِ شناختن و قصد رسیدن دارم، چه کنم؟ منبع: کارگاه مقام محمود @ostad_shojae
✨﷽✨ 🏴رفتن به روضه یڪ عبادت مهم است 💠آیت الله مجتهدی تهرانی (ره): ✍حبیب ابن مظاهـر را در خـواب دیدند به او گفتند با این مقامی کہ داری چه آرزویی داری؟ حبیب گفت آرزو دارم زنـده شوم و بہ مجالسی کہ ذکـر مصیبت حضرت اباعبدالله علیه‌السلام را می‌کنند بروم بنشینم و در مصیبت اهل بیت گریه کنم من در زمان بچگی این را از منبری‌های قدیمی شنیدم خود گریه کردن یک چیزی است « مَنْ اَبْڪـٰی وَجَبَتْ لَـہُ الْجَنَّة» کسی که گریه کند یا بگریاند مثل منبری‌ها کہ روضه می‌خوانند و مـردم را می‌گریاند یا تباکی کند، یعنی گریه ات نمی‌آید دستت را جلوی چشمت بگذار به این عمل تباکی می‌گویند «بهشت بر او واجب می‌شود» اینقدر گریه بر امام حسین علیه‌السلام ثـواب دارد آیت الله خوانساری رحمت الله علیہ با آن همه علمی کہ دارد باز هم ترس خدا را دارد می‌گوید من دست خالی هستم و فقط بہ یک عملم خیلی امید دارم و آن این است کہ هـر جا که روضه بود می‌رفتم و می‌نشستم و بر مصیبت امـام حسـین علیه‌السلام گریہ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
مقام محمود 2.mp3
11.98M
۲ ※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله. اینکه بوسیله‌ی دعاهای مختلف، یادمان دادند چه مقاماتی را آرزو کنیم، یکطرف! اینکه چگونه می‌شود به این آرزوهای دور و بلند رسید، یکطرف! ✘ شما هم بر این عقیده‌اید که این مقامات بلند، مخصوص عرفا و آدمهای خاص است؟ منبع : کارگاه مقام محمود @ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ برای امام زمانم چه کنم؟ 💢صدقه به نیت سلامتی علیه السلام ☘ آقا شما یه دعا مارو بکنید برای ما بسه السلام علیک یا صاحب الزمان 🌿 🎤 حجت_الاسلام_عالی @emamamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴در آن دنیا یک چیز دستم را گرفت ✍️ آیت الله مجتهدی ره: نظام رشتی را خـواب دیدند و از او پرسیدند: چه چیز به درد عالم می‌خورد؟ 🔻گفت دو چیز: یکی امام حسین(ع) و یکی هم تقوا. پرسیدند: حالت چطور است؟ یک بیت شعر خواند: شکر خدا که در پناه حسینیم عالم از این خوبتر پناه ندارد آجرک الله یا مولا یا صاحب الزمان فی مصیبت جدک الحسین علیه السلام🏴🏴🏴
السلام علیک یا صاحب الزمان السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️▪️▪️🏴▪️🏴▪️▪️▪️ شب پنجم محرم مانند شب چهارم میان چند شهید کربلا مشترک است: حضرت حبیب بن مظاهر، حضرت زهیر و حضرت عبدالله بن حسن (کودک هشت یا یازده ساله امام مجتبی ع) 🏴حبیب بن مظاهر ابوثمامه صیداوی که نام شریفش عمروبن عبدالله است چون دید وقت زوال است به خدمت امام علیه السلام شتافت و عرض کرد یا ابا عبدالله جان من فدای تو باد همانا می‌بینم که این لشکر به مقاتلت تو نزدیک گشته‌اند ولکن سوگند با خدای که تو کشته نشوی تا من در خدمت تو کشته شوم و به خون خویش غلطان باشم و دوست دارم که این نماز ظهر را با تو بگذارم آنگاه خدای خویش را ملاقات کنم، حضرت سر به سوی آسمان برداشت پس فرمود یاد کردی نماز را خدا ترا از نمازگزاران و ذاکرین قرار دهد، بلی اینک اول وقت آنست، پس فرمود از این قوم بخواهید تا دست از جنگ بردارند تا ما نماز گذاریم. حصین بن تمیم چون این بشنید فریاد برداشت که نماز شما مقبول درگاه الله نیست، حبیب بن مظاهر فرمود ای حمار غدار نماز پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم قبول نمی‌شود و از تو قبول خواهد شد؟!! حصین بر حبیب حمله کرد حبیب نیز مانند شیر بر او تاخت و شمشیر بر او فرود آورد و بر صورت اسب او واقع شد حصین از روی اسب بر زمین افتاد پس اصحاب آن ملعون جلدی کردند و او را از چنگ حبیب ربودند پس حبیب رجز خواند و فرمود: چه خواهد کرد در راه خداوند مبارز خواست از آن قوم گمراه که بر نام آوران تنگ آمدی کار همی مرد از سر مرکب جدا کرد فکند از آن جماعت جمع بسیار ببین اخلاص این پیر هنرمند رجز خواند و نسب فرمود آنگاه چنان رزمی نمود آن پیر هشیار سر شمشیر آن پیر جوان مرد به تیغ تیز در آن رزم و پیکار حبیب مبارزه سختی نمود تا آنکه به روایتی شصت و دو تن را به خاک هلاکت افکند، سپس مردی از بنی تمیم که او را "بدیل بن صریم" می گفتند بر آن جناب حمله کرد و شمشیر بر سر مبارکش زد و شخصی دیگر از بنی تمیم نیز بر آن بزرگوار زد که او را بر زمین افکند حبیب خواست تا برخیزد که حصین بن تمیم شمشیر بر سر او زد که او را از کار انداخت پس آن مرد تمیمی فرود‌ آمد و سر مبارکش را از تن جدا کرد. حصین گفت که من شریک توام در قتل او سر را به من بده تا به گردن اسب خود آویزم و جولان دهم تا مردم بدانند که من در قتل او شرکت کرده‌ام آنگاه بگیر آنرا و ببر به نزد عبیدالله بن زیاد برای اخذ جایزه، پس سر حبیب را گرفت و به گردن اسب خویش آویخت و در لشکر جولانی داد و به او رد کرد اللهم عجل لولیک الفرج بزینب کبری ( س ) ▪️▪️▪️🏴▪️🏴▪️▪️▪️
شخصی در مکاشفه دید علیه السلام مشغول جمع کردن خارهای بیابان هستند. از ایشان می‌پرسند شما چه می‌کنید؟ می‌فرمایند: راه سالکان خدا را هموار می‌کنم. 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا