🔴در آن دنیا یک چیز دستم را گرفت
✍️ آیت الله مجتهدی ره:
نظام رشتی را خـواب دیدند و
از او پرسیدند: چه چیز به درد
عالم #آخرت میخورد؟
🔻گفت دو چیز:
یکی امام حسین(ع) و یکی هم تقوا.
پرسیدند: حالت چطور است؟
یک بیت شعر خواند:
شکر خدا که در پناه حسینیم
عالم از این خوبتر پناه ندارد
آجرک الله یا مولا یا صاحب الزمان فی مصیبت
جدک الحسین علیه السلام🏴🏴🏴
#تشرف
السلام علیک یا صاحب الزمان
السلام علیک یا ابا عبدالله
▪️▪️▪️🏴▪️🏴▪️▪️▪️
شب پنجم محرم مانند شب چهارم میان چند شهید کربلا مشترک است: حضرت حبیب بن مظاهر، حضرت زهیر و حضرت عبدالله بن حسن (کودک هشت یا یازده ساله امام مجتبی ع)
🏴حبیب بن مظاهر
ابوثمامه صیداوی که نام شریفش عمروبن عبدالله است چون دید وقت زوال است به خدمت امام علیه السلام شتافت و عرض کرد یا ابا عبدالله جان من فدای تو باد همانا میبینم که این لشکر به مقاتلت تو نزدیک گشتهاند ولکن سوگند با خدای که تو کشته نشوی تا من در خدمت تو کشته شوم و به خون خویش غلطان باشم و دوست دارم که این نماز ظهر را با تو بگذارم آنگاه خدای خویش را ملاقات کنم، حضرت سر به سوی آسمان برداشت پس فرمود یاد کردی نماز را خدا ترا از نمازگزاران و ذاکرین قرار دهد، بلی اینک اول وقت آنست، پس فرمود از این قوم بخواهید تا دست از جنگ بردارند تا ما نماز گذاریم. حصین بن تمیم چون این بشنید فریاد برداشت که نماز شما مقبول درگاه الله نیست، حبیب بن مظاهر فرمود ای حمار غدار نماز پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم قبول نمیشود و از تو قبول خواهد شد؟!!
حصین بر حبیب حمله کرد حبیب نیز مانند شیر بر او تاخت و شمشیر بر او فرود آورد و بر صورت اسب او واقع شد حصین از روی اسب بر زمین افتاد پس اصحاب آن ملعون جلدی کردند و او را از چنگ حبیب ربودند پس حبیب رجز خواند و فرمود:
چه خواهد کرد در راه خداوند مبارز خواست از آن قوم گمراه که بر نام آوران تنگ آمدی کار همی مرد از سر مرکب جدا کرد فکند از آن جماعت جمع بسیار
ببین اخلاص این پیر هنرمند رجز خواند و نسب فرمود آنگاه چنان رزمی نمود آن پیر هشیار سر شمشیر آن پیر جوان مرد به تیغ تیز در آن رزم و پیکار
حبیب مبارزه سختی نمود تا آنکه به روایتی شصت و دو تن را به خاک هلاکت افکند، سپس مردی از بنی تمیم که او را "بدیل بن صریم" می گفتند بر آن جناب حمله کرد و شمشیر بر سر مبارکش زد و شخصی دیگر از بنی تمیم نیز بر آن بزرگوار زد که او را بر زمین افکند حبیب خواست تا برخیزد که حصین بن تمیم شمشیر بر سر او زد که او را از کار انداخت پس آن مرد تمیمی فرود آمد و سر مبارکش را از تن جدا کرد.
حصین گفت که من شریک توام در قتل او سر را به من بده تا به گردن اسب خود آویزم و جولان دهم تا مردم بدانند که من در قتل او شرکت کردهام آنگاه بگیر آنرا و ببر به نزد عبیدالله بن زیاد برای اخذ جایزه، پس سر حبیب را گرفت و به گردن اسب خویش آویخت و در لشکر جولانی داد و به او رد کرد
اللهم عجل لولیک الفرج بزینب کبری ( س )
▪️▪️▪️🏴▪️🏴▪️▪️▪️ #محرم
شخصی در مکاشفه دید #امام_حسین علیه السلام مشغول جمع کردن خارهای بیابان هستند.
از ایشان میپرسند شما چه میکنید؟
میفرمایند:
راه سالکان خدا را هموار میکنم.
#سیدهاشم_حداد
💠
🔴 لطف امام حسین علیه السلام
🔹 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🌕 به سیدالشهدائی که روز عاشورا، گریه میکردند، عرض کردند: یابن رسول الله! چرا گریه میکنید؟ فرمودند: به خاطر این جمعیّت. گفتند: کدام جمعیّت؟ فرمود: لشکر دشمن. گفتند: چرا برای اینها گریه میکنید؟ فرمودند: آخر اینها مرتکب کاری میشوند که مستحقّ جهنّم میشوند، ناراحتم.
🔺 برای دشمن گریه میکند آقا سید الشهداء. آن وقت فکر میکنید که دوستانش را رها میکند و تنها میگذارد؟ معادلاتمان را درست کنیم.
#امام_حسین ع
#محرم
▫️صاحب مکیال المکارم مینویسد:
یکی از دوستان صالح من در عالم خواب، مولا صاحب الزمان علیهالسلام را دید که فرمود:
🔹من دعاگوی هر مومنی هستم كه پس از ذكر مصائب حضرت سيدالشهدا علیهالسلام برای تعجیل فرج و تایید من دعا كند!
🔸... بعض أصدقائي الصالحين، أنّه رأى مولانا الحجّة عليه السّلام في المنام، فقال ما معناه: إنّي لأدعو لمؤمن يذكر مصيبة جدّي الشهيد، ثمّ يدعو لي بتعجيل الفرج و التأييد.
📚مكيال المكارم، ج۲، ص: ۵۷.
#امام_زمان عج
#امام_حسین ع
#محرم
@tashaarrofat
هدایت شده از دکتر مسلم داودی نژاد
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1_1127713286.mp3
4.31M
داستان #تشرف خدمت #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
♨️توبه قاسم جیگرکی
🎙حجت الاسلام دانشمند
@tashaarrofat
عادتڪردنڪلاچیزِبدیہ..
مثلاهمینڪہبهنبودنامامزمان‹عج›
عادتڪنۍ،اینیہفاجعس..
شیعہبایددغدغہمندِظھورباشہ،
بایدتمومزندگیشرو،وقفِامامزمانشڪنہ..(:🖐'!
#حواستبہامـٰامزمـٰانتهست؟
#امام_زمان