✨بسم رب الشهداء والصدقین✨
🌹شهید امر به معروف ونهی ازمنکر
شهيد محمدعلى قاسم زاده در 20 خرداد سال 1356 در تهران و در خانواده اى فرهنگى و مذهبى به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايى را در دبستان هاى قائم و شاهد منطقه 8 سپرى كرد و در سال سوم در مسابقات علمى فرهنگى رتبه اول را كسب كرد. پس از دوره راهنمايى، در دبيرستان دكتر حسابى مشغول تحصيل شد و پس از اخذ ديپلم، در رشته كارشناسى مديريت صنعتى دانشگاه آزاد اسلامى پذيرفته شد و توانست در طى 3 سال مدرك خود را بگيرد.
او در حين تحصيل از سوى دانشگاه به حج عمره مشرف شد و پس از بازگشت از مكه و فراغت از تحصيل به خدمت سربازى رفت. دوره تخصصى آموزش هاى نظامى وى در شيراز بود و سپس به تهران منتقل شد تا بقيه دوران خدمت خود را در ارتش جمهورى اسلامى در عباس آباد ادامه بدهد.
در ظهر روز جمعه 27 / 8/ 79 مصادف با 20 شعبان، درحالى كه بيش از دو ماه به پايان خدمتش باقى نمانده بود، در كوه هاى دركه به خاطر دفاع از ناموس مردم، به دست عده اى از اراذل و اوباش به شهادت رسيد
شادی روحش صلوات✨
❤️ #سلام_بر_شهدا
آنان چفیه داشتند... من چادر دارم....
من چادر می پوشم، چادر مثل چفیه محافظ من است...اما چادر از چفیه بهتر است....
آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند...من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم...
آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود...
من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم...
آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند...
من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم...
آنان چفیه را سجاده می کردند وبه خدا می رسیدند ...
من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم...
🌹رحمت خدا بر دختران چادری🌹
.
نهم مهر ۱۳۶۱ ، شب عملیات مسلم ابن عقیل(ع) در سنگر دیدگاه ایستاده بودم. #حاج_همت و دیگر برادران هم حضور داشتند .
بی سیم کار میکرد. اوضاع شلوغ بود و گردان ها از نقطه رهایی عبور کرده بودند .
.
حاج همت ساکت و آرام به آسمان خیره شده بود و اشک میریخت. کمتر کسی به ایشان توجه داشت همه سرگرم کار خودشان بودند. از حالت حاجی تعجب کردم! ابتدا به خودم اجازه ندادم چیزی بپرسم ، اما طاقت نیاوردم . جلو رفتم ، حال او را جویا شدم .
.
حاج همت به بالا اشاره کرد و گفت : "خوب به #ماه نگاه کن."
به آسمان نگاه کردم به نظر میرسید ماه در حال حرکت است حاج همت ادامه داد : "ماه ، لحظه به لحظه نیروهای ما را همراهی میکند . جایی که نیروها در معرض دید دشمن قرار می گیرند ، ماه زیر ابر می رود و جایی که از دید دشمن خارج می شوند و نیاز به روشنایی دارند ، ماه از زیر ابرها بیرون می آید و همه جا را روشن می کند ."
.
از آنجا که حاجی اعتقاد شدیدی به امداد های غیبی و رهبری عملیات از سوی آقا #امام_زمان (عج) داشت ، به شدت منقلب شده بود و طاقت نیاورد از پشت بی سیم به فرمانده گردان ها ندا داد تا به حرکت ابرها و ماه توجه داشته باشند . چند دقیقه بعد ، صدای فرماندهان از پشت بی سیم به گوش رسید ، آن ها هم از شوق ، گریه می کردند . . .😭
سرگذشت سردار شهید #حاج_ابراهیم_همت
#سخنعشق♥️
🌷✌️
بـایـَد یـاد حَـقـیـقَـت و خـاطرھ؎ شـَهادت را در مـقـابل طـوفان تبلیغات دشمن، زندھ نگہ داشت.
#مقاممعظمدلبری😍
قابل تامل
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿..........
✅ مردی بود قرآن میخواند و معنی قرآن را نمیفهمید .
دختر کوچکش از او پرسید چه فایده ای دارد قرآن میخوانی بدون اینکه معنی آن رابفهمی⁉️
پدر گفت سبدی بگیر و از آب دریا پر کن و برایم بیاور
دختر گفت: غیر ممکن است که آب در سبد باقی بماند
پدر گفت امتحان کن دخترم!
دختر سبدی که در آن زغال میگذاشتند گرفت و رفت بطرف دریا و امتحان کرد سبدرا زیر آب زد و به سرعت به طرف پدرش دوید ولی همه آبها از سبد ریخت و هیچ آبی در سبد باقی نماند پس به پدرش گفت که هیچ فایده ای ندارد پدرش گفت دوباره امتحان کن دخترکم
دختر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب رابرای پدر بیاورد
برای بار سوم و چهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت که غیر ممکن است...
پس پدر به او گفت سبد قبلا چطور بود⁉️
اینجا بود که دخترک متوجه شد و به پدرش گفت بله پدر قبلا سبد از باقیمانده های زغال کثیف و سیاه بود ولی الان سبد پاک و تمیز شده است.
پدر گفت: این حداقل کاری است که قرآن برای قلبت انجام میدهد.
دنیا و کارهای آن قلبت را از کثافتها پر میکند، خواندن قرآن همچون دریا سینه ات را پاک میکند، حتی اگر معنی آنرا ندانی...
#عاشقانه_ای_با_شهدا 🌹
همیشہ یڪ تبسم زیبا داشت. وارد خانہ کہ مے شد، قبل از حرف زدن لبخند مے زد. عصبانی نمے شد.💕💕💕
صبور بود. اعتقادش این بود کہ این زندگے موقت است و نباید سر مسائل کوچڪ خود را درگیر کنیم.💞💞💞
گاهے وقتها از شدت خستگے خوابش نمے برد. یڪ روز مشغول آشپزے بودم، علے هم کنار دیوار تکیہ داد و مشغول صحبت با من شد تا چند دقیقہ بعد آب و غذایے براے او ببرم، نگاه کردم دیدم کنار دیوار خوابش برده. ولے با همین وضعیت خیلے از مواقع کمک ڪار من در منزل بود، مثلاً اجازه نمے داد کہ هر شب از خواب بلند شوم و بہ بچہ برسم. مے گفت: یڪ شب من، یڪ شب شما..
#شهیدعلیرضاعاصمی🌹
#کلام_شهید ✨
میگفت :)
من یڪ چیزی فهمیده ام...!
خـــــداشـــــهادت
را همیشه به آدم هایی
داده که در کار، سختڪوش بوده اند...!
#شهیدمحمودرضـابیـــضائی|•🌹
در سلسله ی عشق سرآمد شده ای
در هر چه قشنگی است زبان زد شده ای
ایهام قشنگی است در آیینه ی تو
با نام علی خود محمد شده ای
#علی_اکبر
ولادت با سعادت حضرت علی اکبر شبه پیغمر صلی الله و علیه و اله و سلم و روز جوان رو خدمت همه عزیزان و جوانان تبریک میگوییم
کانال شهدا🌹
سلام خواهر/برادر عزیزامروز میخوام شما رو با شهید مدافع وطن محمد فصاحت اشنا کنم🌹
✨بسم رب الشهداء والصدقین
🌹زندگی نامه شهید مدافع وطن محمد فصاحت
شهید محمد فصاحت بيست و سوم اسفند 1361، در روستاي شورك از توابع شهرستان ميبد به دنيا آمد. پدرش حبيب الله، در اداره آموزش و پرورش كار ميكرد و مادرش ربابه نام داشت. تا پايان دوره كارشناسي در رشته مخابرات الكترونيك درس خواند. سال 1387 ازدواج كرد. متخصص مخابرات بود. به عنوان ستوان دوم نيروي انتظامي خدمت ميكرد. بيست و چهارم بهمن 1387، در مرز كشتگان سراوان هنگام انجام ماموريت بر اثر انفجار مين اشرار به شهادت رسيد. مزار او در گلزار شهداي روستاي شهيديه تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.
شادی روحش صلوات🌹
#شهیدحاجرضافرزانه:🍃🌹
✨ببینید حفاظت و اطلاعات و...همش کشکه...
این مملکتو #امامزمان(عج) نگه داشته...
🌹 #کلام_شهـید 🌹
#شهادت خوب است
امّا " تقوا " بهتر؛
تقوایی که در قلب است،
و در رفتار بروز پیدا میکند.
مدافع حرم شهید روحالله قربانی🌹
یادش با صلوات
📌الهــــی من گناه میڪنم
و تــو از گنــاهِ من شرمنده اے
#میثــم را از گناه محفوظ بدار
و از شرمندگے در بیاور...
📝فرازی از الهی نامه
🍂شهید میثم علیجانی
یادمانـ بآشد
گناھ ڪہ ڪردیمـ
آنـ را بہ حسابـ جوانے نگذاریمـ×
میشود↷
🍃°•جوانی ڪرد به عشق مهدے(عج)
به شهادت رسید فدای مهدے(عج)•°
#بہ_خودتـ_بیا
#صبحتونـ_شہدایے 🎈
#شہید_علاء_حسن_نجمہ ☘
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
#فرمانده_با_اخلاص
سال ۱۳۶۲ در ادامه عملیات خیبر
در جزیره مجنون، ميخواستيم بهمراه بچههای اطلاعات و تخریب لشکر ١٧
عليبن ابيطالب(ع) عکس بندازیم
یکی از بچه ها گفت :
خوبه که به "آقا مهدی" هم بگیم بیاد
با ما عکس بندازه !
من و یکی از بچهها رفتیم دمِ سنگر
صداش زدیم و گفتیم :
ببخشید میخوایم عکس بندازیم
با توجه به مشغله کاری که داشت
رفت تو سنگر و پیراهنش رو کرد
داخل شلوارش ، خودش رو مرتب کرد
فانوسقهش رو مرتب کرد
پوتینش رو پوشید اومد بیرون
بعد گفت: کو دوربینتون ؟
گفتيم : دم سنگرِ تخریب میخوایم
عکس بندازیم ! حدوداً ٥٠متر اون
طرفتر بود. تو اون شرایط عملیاتی
که هرلحظه امکان بود گلوله بیاد
اومد اونجا وایستاد عکس انداخت !
بعد از چند دقیقهای یک خمپاره اومد
نزدیک جایی که عکس انداختیم اصابت كرد كه اتفاقاً من بدجور مجروح شدم
و سه چهار ماه درمانم طول کشید
و این شد یه خاطره از اخلاصِ #شهید_مهدی_زین_الدین
ما می خواستیم
عکس با فرمانده لشگر بندازیم
باید میرفتیم دمِ سنگر فرماندهي
نه ایشون بیاد دمِ سنگر تخریب !
و ایشون با متانت و خوشرویی
قبول کرد و به ما هیچی نگفت ...
✍ راوی : حاج حسین کاج
#سخنعشق♥️
🌷✌️
همه کسانی که در جنگ تحمیلی هشت ساله، چه با حضور خود یا فرزندان و عزیزانشان، حضور و فعالیتی داشته اند، مخصوصا خانواده شهیدان عزیز و جانبازان و اسیران گرامی، باید بدانند که در امتحانی بزرگ شرکت کرده و در آن سربلند بیرون آمده اند.
#مقاممعظمرهبری😍
🌸🍃🌸
حاج حسین یکتا :
|توکـل به خـدا
|توسـل به اهل بیـت (ع)
|توجـه به دولـب سیـدعـلے ، والسلام
هیچ خبرے دیگه توی عالم نیست
همه دنیارو گشـتـم ، خبرے نیسـت .
#مطیع_امـررهبرے💚
#یادشهـداباصلوات🌷
سلام خواهر/برادر عزیزامروز میخوام شما رو با شهید طلبه سید محمد قاسم اشنا کنم🌹