❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
✍از شهید #نواب پرسیدن:
چرا آرام نمی نشینی؟
ببین آیت الله بروجردی ساکت است
نواب گفت:
آقای بروجردی سرهنگ است
من سربازم
سرباز اگر کوتاهی کند، سرهنگ مجبور میشود بیاید وسط !
هر بار که #امام_خامنه_ای دارد میاید وسط، یعنی ما سربازها کم گذاشته ایم.
🌷اللهّم أحفظ قائدنا الخامنه ای🌷
@taShadat
#قصاب_شهید
مترو تهران ایستگاهی دارد
به نام جوانمرد قصاب.
این جوانمرد شهید:
۱. همیشه با وضو بود.
۲.می گفتند : عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟
می گفت : الحمدلله. ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه.
۳.هیچ کس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود. سمت گوشت، همیشه سنگین تر بود.
۴. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت
می خواست عبدالحسین دریغ
نمی کرد. می گفت:
«برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست».
۵. وقتی می شناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچد توی کاغذ ومی داد دستش.
۶.کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس می زد که نیازمند باشد یا عائله زیاد داشت را دو برابر پولش گوشت می داد.
۷.گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است. گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره برمی گرداند به مشتری. گاهی هم پول را می گرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت:
«بفرما. ما بقی پولت ».
۸.عزت نفس مشتری نیازمند را
نمی شکست.
این جوانمرد، چهل و سه بهار از عمرش را گذراند و بخاطر روحیات انقلابیش با ۱۲ گلوله به شهادت رسید.
#شهید_عبدالحسین_کیانی🌷
#جوانمرد_قصاب
▫شادی روح همه جوانمردان کاسب صلوات▫
@taShadat
خاکریز خاطرات ۲۳
همسر شهید مطهری می گفت:بیست وشش سال با مرتضی زندگی کردم،توی این مدت نیم ساعت هم بی وضو نبود.همیشه تاکید می کرد که با وضو باشید...
استاد مطهری طی نامه ای به فرزندش نوشت:حتی الامکان روزی یک حزب قرآن بخوان و ثوابش رو تقدیم کن به روح پیامبر اکرم(ص)چون موجب برکت عمر و موفقیت میشه...
شهید استاد مرتضی مطهری
@taShadat
✨﷽✨
✍حکایت پند آموز از بهلول
✅مردی مسجدی ساخت. بهلول از او پرسید :
🍃مسجد را برای رضای خدا ساختی یا اینکه بین مردم شناخته شوی؟
مرد پاسخ داد :
معلوم است برای رضای خداوند!
بهلول خواست اخلاص مرد را بیازماید👌
🍃در نیمه های شب بهلول رفت و روی دیوار مسجد نوشت این مسجد را بهلول ساخته است .
صبح که مردم برای ادای نماز به مسجد آمدند نوشته روی دیوار را میخواندند و میگفتن خدا خیرش بدهد
🍃مرد طاقت نیاورد و فریاد سر داد ایهاالناس بهلول دروغ میگوید
این مسجد را من ساختم
من از مال خود خرج کردم و شما او را دعای خیر میکنید!
بهلول خندید و پاسخ داد
معامله تو باخلق بوده نه با خالق !
بیایید در زندگیمان با خدا معامله کنیم
@taShadat
🌹 #اخلاق_شهدایی
یڪی از اخلاق حسنه ڪه در اقا جواد دیده می شد زبان نرم و لین بود ڪه باعث ایجاد جاذبہ بیشتر ایشون می شد 💓
مثلا وقتی می خواست انسان را تشویق به ڪار خیر و معروف ڪند ، و از منکر دور ڪند ؛ گاهی با پرسش ڪردن و ایجاد سؤال ڪردن ، انگیزش و ترغیب ایجاد می ڪرد🤔 😍
آقا جواد به اسراف نڪردن توجه میڪردند ؛
و غیر مستقیم بهم تذڪر میداد ...
روزی چند تا ظرف خریدم و رفتم خونه به آقا جواد نشون دادم ، گفتند : ظرف های قبلی قابل استفاده نبود ؟🙂
گفتم : چرا ولی به خاطر جدید بودنش خریدم ...
آقا جواد گفتند : به نظرت اسراف نڪردی؟☺️
حرفشون تلنگری شد برای من 👌🤔
از اون به بعد در مورد خریدم بیشتر دقت میڪردم ڪه اونچه واقعا نیاز هست را بخرم ...
... إِنَّهُ لا یُحِبُّ المُسْرِفین ...(اعراف/۳۱)
#به_نقل_از_همسر_شهید
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
#شهید_مدافع_حرم_جواد_محمدی
@taShadat
🔻روزاى آخر #مأموريت بود
قرار بود چند روز بعد همه با هم از سوريه برگرديم ايران،🚶
اون روز ،با مسعود قرار گذاشتيم با #موتور بريم به سمت #روستاى نيرب،
روستايى كه
تقريبا ٢٠ الى ٢٥ دقيقه تا اونجا راه بود🏍،
بعد از كلى اتفاقات شيرين و شوخى و خنده دو تايى راهى نيرب شديم،
اول؛ رفتيم به مغازه ساندويچى🌭 كه پاتوق هميشگيمون بود و يه دل سيرى از شاورماهاى معروف در اورديم و
بعد به سمت بازار كه يك فروشگاه #تجهيزات_نظامى💣 اونجا بود راهى شديم؛
داخل فروشگاه شديم ،
فروشنده متوجه شد كه ما ايراني هستيم به پامون بلند شد و با احترام و زور و زحمت به زبون فارسى #سلام و عليك كرد✋،
ما كه تو مغازه با هم يك كلمه هم #فارسى صحبت نكرده بوديم برامون جالب بود كه از كجا متوجه شده‼️
در حال ديدن اجناس بوديم كه فروشنده #انگشتر💍دست مسعود رو نشون داد و پرسيد ايراني؟؟؟
مسعود هم با خنده گفت نعم😁!
فروشنده گفت؛ حلقة جميلة ( يعنى چه انگشتر زيبايي🌸)
مسعود با يه نگاه معنى دارى انگشترش رو از دستش در اورد و به فروشنده داد،!
و به فروشنده گفت؛ سيدى هديه!
فروشنده با تعجب گفت #هديه؟!!!
مسعود گفت: نعم هديه🎁!
زدم بهش و گفتم چكار ميكني ؟!
و به #شوخى بهش گفتم اينا صبحا با محور مقاومتنو شبا سر سفره النصره!
گفتم : بگو براى رفيق شهيدمه كه به من #يادگارى داده و الان هم شهيد شده تا انگشتر رو برگردونه!
مسعود گفت ؛ بيخيال چشمش گرفته بذار بدم بهش☺️!
گفتم ؛ اين ديگه انگشتر و بر نميگردونه!
فردا هم بياييم اينجا انگشتر رو گذاشته پشت #ويترين براى فروش😒!
مسعود با اصرار من ، با #خنده انگشترو نشون داد و بهش گفت؛ سيدى هذا صديقى الشهيد!
فروشنده كه متوجه منظور مسعود نشده بود، با تعجب گفت ؛ انت شهيد😱 ؟! ( تو شهيدى )؟!
مسعود خنديد و با اشاره و با خنده گفت؛ لا ، لا ؛ صديق قبلا شهيد! من بعداً شهيد!!!😂😂😂
دستشو دراز كرد و به فارسى گفت خودتو نزن به اون راه رد كن بياد!
فروشنده هم كه نه راه پس داشت نه راه پيش انگشتر رو از دستش دراورد و داد😶!
اون روز متوجه خنده هاش كه ميگفت ؛ (صديق قبلاً شهيد من بعداً شهيد ! ) نشدم تا لحظه اى كه با اين #عكس رو به رو شدم،
حالا ميفهمم دنياى من چقدر كوچك تر از اونه و #بهشت رو به بها ميدن نه به بهانه💔!
#سخاوت و عدم #دلبستگى به زرق و برق دنيا و همچنين رعايت مبانى اصولى #اخلاق و #معرفت👌،
مسعود رو از من و امثال من متمايز كرد
و چند روز بعد توى #عمليات شهر #العيس به آرزوش كه #شهادت بود رسوند🕊
توى روز مقرر همه با هم به ايران برگشتيم،!
مسعود #شهيد و ما.....!😔
.
#خاطره_دوست
#شهید_مدافع_حرم
مسعود عسگری 🌹
@taShadat
#خاطرات_شـهید
یک شب به اصرار من به جلسه #عیدالزهرا رفتیم فكر میكردم ابراهیم كه عاشق حضرت صدیقهست خیلی خوشحال میشه...
مداح جلسه، مثلاً برای شادی حضرت زهرا(س) حرفای زشت و نامربوطی رو به زبان میآورد اواسط جلسه ابراهیم به من اشاره كرد و با هم از جلسه بیرون رفتیم در راه گفتم: «فكر میكنم ناراحت شدین درسته؟»
ابراهیم در حالی كه آرامش همیشگی رو نداشت رو به من كرد و در حالیكه دستش رو تكان میداد گفت: «توی این جور مجالس خدا پیدا نمیشه همیشه جایی برو كه حرف از خدا و اهل بیت باشه» و چند بار این جمله رو تكرار كرد...
بعدها وقتی نظر علما رو در مورد این مجالس و ضرورت حفظ وحدت مسلمین مشاهده كردم به دقت نظر ابراهیم بیشتر پی بردم
#شهید_جاویدالاثر_ابراهیم_هادی 🌷
📘منبع: کتاب سلام بر ابراهیم
@taShadat
میشوم دلتنگ تـــــو،
یادت #خرابم میڪند
بغض خیسم در گلو
آهستہ آبـــم میڪند..
#شهید_مرتضی_عطایی
#شبتون_شهدایی🌷
@taShadat
بسم رب الشهداء
شهادت حضرت جوادالائمه علیه السلام بر امام زمان علیه السلام و همه محبین ایشان تسلیت باد.
سلام بر امام جواد(ع) که بیست و پنج سال، خورشید فضیلت را رویاند و شکوفاند و خود، فروزان تر از خورشید تابید و درخشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ| سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای درباره سیره مجاهدانه امام جواد عليهالسلام
1_87795850.mp3
7.69M
#شهادت_امام_جواد علیه السلام
🔊 [ بابا ببین به دام غصه ها اسیرم _ واحد ]
فوق العاده سوزناک😭😭😭
📂 شهادت امام جواد ۱۳۹۵
🎤بـانـوای:کربلایی جـواد مقدم
📌هیئت بـین الـحرمین طـهران
▪️چه اشتراک زیبایی؛ هر دو در کودکی به امامت رسیدند. اما چه وجه تمایز دردناکی! یکی در جوانی جام زهر نوشید و دیگری ۱۱۸۰ سال است که منتظر یاری شیعیانش است.
▫️ این است روایت تاریخ جریان امامت که همیشه از سمت شیعیان مورد بی مهری قرار گرفته است.
◾️ شهادت مظلومانه #امام_جواد علیه السلام را محضر امام زمان و شما عزیزان تسلیت عرض میکنیم.
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🏴اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج🏴
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
@taShadat
ٺـٰاشھـادت!'
#خاطرات_شـهید
🔰راز عجیب شهید ناشنوایی که یک عمر همه مسخره اش می کردند💔
زمان جنگ کارش مکانیکی بود .
در ضمن ناشنوا هم بــود. پسر عموش غلامرضـا که شهــید شد…
عبدالمطلــب سر قبــرش نشست، بعد با زبـون کــرولالی خودش، با ما حــرف می زد.
ما هم می گفتیم: چی می گی بابــا!؟
محلـش نذاشتیــم، هرچی سر و صــدا کرد هیـچ کس محلش نذاشت.
دید ما نمی فهمیــم، بغل قبر شهید با انگــشت، یه دونه قبــر کشید…
روش نـوشت: شهید عبدالمطلــب اکبری، بعد به ما نــگاه کـرد،
خندید، ما هم خــندیدیـم.
گفتیم شوخیـش گرفتــه، دید همه ما داریم می خنــدیم، طفلک هیچ نگــفت…
یه نگاهی به سنگ قبر کرد، سـرش رو پائیــن انداخـت و آروم رفـت…
فرداش هم رفت جبهــه، ۱۰ روز بعد پیکر پاکش رو آوردند،
دقیقاً تـوی همون جــایی که با انگشـت کشیــده بود خاکـش کــردند.
توی وصیت نامه اش اینجور نوشته بود:
بسم الله الرحمن الرحیم
یک عمر هر چی گفتم به من می خنــدیدند،
یک عمر هــر چی میخواستـم به مردم محبت کنم، فکــر کردند من آدم نیستم،
مسخره ام کــردند…
یک عمر هـر چی جدی گفــتم، شوخی گرفتند…
یک عمر کسی رو نداشتــم باهاش حــرف بزنم، خیلـی تنــها بودم.
اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونیــد، هر روز با آقــام حـرف می زدم.
آقا بهم گفت: تو شهیــد می شی، جای قبــرم رو هم بهم نشـون داد،
این رو هم گفتم اما بــاور نکردید!
#شهید_عــبدالمطلـب_اکبـری🌷
شهادت ۱۳۶۵/۱۲/۰۴
شادی روح بزرگ شهید اکبری صلوات!
@taShadat
🌸سند شهادتم امضا شده🌸
به محسن گفتم: تصمیمت واسه رفتن جدی ؟؟؟
با اطمینان گفت آره .
با اون لبخندهای همیشگی نگاهم کرد و گفت: مطمئن باش من #شهید میشم ☺️🕊
منم گفتم هممون آرزوی شهادت داریم ولی همه چیز خواست خداست.
دوباره گفت خودم خواب دیدم و میدونم سند #شهادتم #امضاء شده...✨
عشق شهادت سراپای وجودش رو گرفته بود و خودش با اطمینان قلبی از شهادتش آگاه بود.
شهید مدافع حرم
محسن قوطاسلو🌹
@taShadat
🔴《فرزند شهیدی که
خودش هم شهیـــــد شد》
🔻 #شهید_حســـــن_عباســـــزاده
(عکس بالا، سمت چپ) در عملیات والفجر ۹ در سلیمانیه عراق به شهادت رسید و پیکر مطهرش حدود ۱۰ سال بعد برگشت..
🔺 #شهید_سجـــــاد_عباســـــزاده
دو ماه بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد و پدر شهیدش را ندید؛ پسر خودش هم دو ماه بعد از شهادتش به دنیا آمد و او هم پدرش را ندید وقتی بالای سرش رسیدند در حالی یک دستش قطع شده بود و غرق به خون بود فقط ذکر یاحسین (ع) میگفت..
#یادشان_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
@taShadat