❣وصیت نامه شهید احمد مشلب(قسمت دوم)🔽
مادرم🌸
آیا می توان لحظه ای بهتر از شهادت به دست آورد ای نور چشمانم ،ای مهربان ،ای اولین کلمه ای که از زبانم خارج شد.🌺
ای اولین آموزگار مکتب شهادت🕊،ای کسی که در زمین با دستانش تکان خوردم ، ای کسی که مرا بزرگ مرد تا مردی از مردان صاحب الزمان باشم.🍂
گرم ترین سلام ها به تو ای زن صبور🌿
ای کسی که بیشتر از من پرسیدی از راه شهادت و در این راه کربلایی تاکید داری.☘
تمسک جوی به قران و اهل بیت💫
مرا در دعایت فراموش نکن که دعای تو مستجاب میشود و امید دارم که تو را در مقابل حضرت فاطمه سرمر زنان جهان رو سفید کنم.✨
خبر شهادتم خبر آسانی نیست برای تو ولی توکل برخدا دیدار ما در بهشت در کنار حضرت زینب (س) و اهل بیت.☝️🏻
ای مادرم صحبت با تو خیلی خوب است ولی وقت تنگ است.😢
مرا ببخش و از تقصیراتم بگذر.😞
مادرم دوستت دارم و تو خسته شدی و زحمت کشیدی تا مرا بزرگ کردی و می خواهم به تو بگویم:مثل حضرت زینب صبر کن❤️مثل ام البنین که چهار پسر تقدیم کرد و صبور ماند و برای پسرانش ناراحت نشد برای امام حسین ناراحت شد.وتو یک پسر تقدیم کرده ای😇و هنوز پسران بیشتری باید تقدیم کنی و صبور باشی و قطعا تو باید صبور و مومن باشی چون تو ما را در این خط بزرگ کردی و چیزعجیبی برای تو نخواهد بود که پسرت شهید بشود.🕊
🌹 @tashadat
💠 دوری از نامحرم 💠
🌸از صحبت با نامحرم بسیار گریزان بود. اگر میخواست با زنی نامحرم، حتی بستگانش صحبت کند، به هیچ وجه سرش را بالا نمیگرفت.
🌸به قول دوستانش، ابراهیم به زن نامحرم آلرژی داشت.
#شهید_ابراهیم_هادی
شعری توسط يکي از جانبازان قطع نخاعي از گردن خطاب به امام خامنه ای
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
گرچه از دست وپا فتادستم
عهد و پيمان خويش نشکستم
گرچه عضوي نمانده دربدنم
عضوي از عاشقانتان هستم
برلبت چون "خم مي ني" است مدام
از شميم حضورتو مستم
حسرتي هست دردلم که چرا
به شهيدان حق نپيو ستم
خواب ديدم که در رهت آقا
باز سربند يا علي بستم
با همان شور روزهاي نبرد
از سر خاکريز مي جستم
امر کردي به پيش مي رفتم
دشمنت را به تير مي بستم
تاکه برپا بود ولايت عشق
ايچنين روي چرخ بنشستم
گرچه رنجور وخسته ام اما
تا نفس هست با شما هستم