📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: چهارشنبه - ۱۴ آبان ۱۳۹۹
میلادی: Wednesday - 04 November 2020
قمری: الأربعاء، 18 ربيع أول 1442
🌹 امروز متعلق است به:
🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام
🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام
🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام
🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا حَیُّ یا قَیّوم (100 مرتبه)
- حسبی الله و نعم الوکیل (1000 مرتبه)
- یا متعال (541 مرتبه) برای عزت در دو دنیا
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️16 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
▪️20 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️22 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
▪️25 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 45روز)
▪️47 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
@tashadat
هدایت شده از ٺـٰاشھـادت!'
🌹🌟🌹 🌹🌟🌹
🌟🌹 🌹🌟
🌹 🌹
✨بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحيمِ ✨
❇️ به توصیه رهبر عزیزمان قرائت هر روز این
دعا را برای دفع بلاهای نازله فراموش نکنیم
✨دعای هفتم صحیفه سجادیه ✨
يَا مَن تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ ، وَيَا مَن يُفْثَأُ بِهِ حَدُّ
الشَّدائِدِ ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ اِلى رَوحِ
الْفَرَجِ ، ذَلَّتْ لِقُدرَتِكَ الصِّعابُ ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطفِكَ
الأَسبَابُ ، وَجَرى بِقُدْرَتِكَ الْقَضَاءُ ، وَ مَضَتْ عَلى
اِرَادَتِكَ الأَشيَاءُ ، فَهِىَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَولِكَ مُؤْتَمِرَةٌ
وَبِاِرادَتِكَ دُونَ نَهيِكَ مُنزَجِرَةٌ ، اَنتَ المَدعُوُّ لِلمُهِمَّاتِ
وَاَنتَ الْمَفْزَعُ فِى الْمُلِمَّاتِ ، لايَندَفِعُ مِنهَا اِلَّا
مَادَفَعتَ ، وَلايَنكَشِفُ مِنهَا اِلَّا مَا كَشَفتَ ، وَ قَد نَزَلَ
بى يَا رَبِّ مَا قَد تَكَاَّدَنى ثِقلُهُ ، وَ اَلَمَّ بى مَا قَد
بَهَظَنى حَملُهُ ، وَ بِقُدرَتِكَ اَورَدتَهُ عَلَىَّ ، وَ بِسُلطانِكَ
وَجَّهتَهُ اِلَىَّ ، فَلامُصدِرَلِمَا اَورَدتَ ، وَ لاصَارِفَ لِما
وَجَّهتَ ، وَلا فَاتِحَ لِما اَغلَقتَ ، وَلا مُغلِقَ لِمافَتَحتَ
وَلا مُيَسِّرَ لِماعَسَّرتَ ، وَلانَاصِرَ لِمَن خَذَلتَ ، فَصَلِّ
عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ ، وَافتَح لى يَا رَبِّبَابَ الفَرَجِ
بِطَولِكَ ، وَاكسِر عَنّى سُلطانَ الهَمِّ بِحَولِكَ ، وَاَنِلنى
حُسنَ النَّظَرَ فيما شَكَوتُ ، وَ اَذِقنى حَلاوَةَ الصُّنعِ
فيما سَاَلتُ ، وَ هَب لى مِن لَدُنكَ رَحمَةً وَ فَرَجاً
هَنيئاً وَاجعَل لى مِن عِندِكَ مَخرَجاً وَحِيّاً ،
وَلاتَشغَلنى بِالأِهتِمامِ عَن تَعاهُدِ فُرُوضِكَ ، وَ
استِعمالِ سُنَّتِكَ ، فَقَد ضِقتُ لِما نَزَلَ بى يا رَبِّ
ذَرعاً ، وَامتَلَاتُ بِحَملِ ما حَدَثَ عَلَىَّ هَمّاً ، وَ اَنتَ
القَادِرُ عَلى كَشفِ مَا مُنيتُ بِهِ ، وَ دَفعِ مَا وَقَعتٌ
فيهِ ، فَافعَل بى ذلِكَ وَ اِن لَم اَستَوجِبهُ مِنكَ ، يا
ذَالعَرشِ العَظيمِ ، وَ ذَاالمَنِّ الكَريمِ ، فَاَنتَ بادِرٌ يا
أَرحَمَ الرَّاحِمينَ ، امينَ رَبَّ العالَمینَ
🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸 🌸🍃🌸
🍃🌸 🌸🍃
🌸 🌸
برای سلامتی وظهور امام زمان (عج)
صلوات
@tashadat
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
خدا کند که دل من در انتظار تو باشد
درون کلبه قلبم همیشه جای تو باشد
در آستانه شب در قنوت سبز دعایت
خداکند که مرا سهمی از دعای تو باشد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#صبحتون_مهدوے 🌼 🍃
#بهار_مهدوی
@tashadat
#پیامبر_اكرم (ص) فرمودند:
منْ أَرَادَ أَنْ یَرْزُقَهُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ فَلْیَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ.
هر که خواهد خداوند از جایی که گمان ندارد روزیاش بخشد، باید بر خدا توکل کند.
إرشادالقلوب، ج 1، ص 120.
#من_محمد_را_دوست_دارم
@tashadat
🕊 ماجرای جالب شوخی شهید ابراهیم هادی با دوست خود😊
برای مراسم ختم شهید شهبازی راهی یکی از شهرهای مرزی شدیم. طبق روال و سنت مردم آنجا، مراسم ختم از صبح تا ظهر برگزار میشد. ظهر هم برای میهمانان آفتابه و لگن میآوردند! با شستن دستهای آنان، مراسم با صرف ناهار تمام میشد.☝️
در مجلس ختم که وارد شدم جواد بالای مجلس نشسته بود و ابراهیم کنار او بود. من هم آمدم و کنار ابراهیم نشستم. ابراهیم و جواد دوستانی بسیار صمیمی و مثل دو برادر برای هم بودند. شوخیهای آنها هم در نوع خود جالب بود😄. در پایان مجلس دو نفر از صاحبان عزا، ظرف آب و لگن آوردند. اولین کسی هم که به سراغش رفتند، جواد بود.
ابراهیم در گوش جواد، که چیزی از این مراسم نمیدانست، حرفی زد! جواد با تعجب و بلند پرسید: جدی میگی؟!😳
ابراهیم هم آرام گفت: یواش، هیچی نگو!
بعد ابراهیم به طرف من برگشت. خیلی شدید و بدون صدا میخندید.گفتم: چی شده ابرام؟! زشته، نخند!🙁
رو به من گفت: به جواد گفتم، آفتابه رو که آوردند، سرت رو قشنگ بشور!! چند لحظه بعد همین اتفاق افتاد.😃
جواد بعد از شستن دست، سرش را زیر آب گرفت و...
جواد در حالی که آب از سر و رویش میچکید با تعجب به اطراف نگاه میکرد. گفتم: چکار کردی جواد! مگه اینجا حمامه! بعد چفیهام را دادم که سرش را خشک کند!😂😂
@tashadat
بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹
آزاده و جانباز مدافع حرم، حاج محمد شادمان که از نیروهای سپاه قدس بودند دیروز صبح به خاطر ریه ضعیفی که از جراحت شیمیایی داشتند به درجه رفیع شهادت نائل شدند.🕊
ایشان عملیات خیبر اسیر شدند و تا ۶ سال اسیر بودند
این شهید همکار و همرزم حاج قاسم بودند🌹
پیام همیشگی شهید:
اماده پرداختم
از کوچه پس کوچه های خرمشهر تا حلب دویدم نتونستم دینم رو ادا کنم🖐. مدام به خودم تذکر میدم یادت نره به ایران به اسلام به انقلاب بدهکاری
شادی روحشان صلوات
@tashadat
📿یهآقایریشۅیتسبیح
بهدستمیگفت:🗣
🎅تۅچراجلۅرفتۍ؟
#من_محمد_را_دوست_دارم
#مرگ_بر_آمریکا #کرونا
@taShadat
شهید محمد اسدی
(غلامعباس)
تاریخ تولد : 1364/06/30
محل تولد : مشهد
تاریخ شهادت : 1395/03/17
محل شهادت : جنوب حلب - سوریه
وضعیت تاهل : مجرد
محل مزار شهید : مشهد – بوستان خورشید
1⃣
@tashadat
شهید محمد اسدی در تاریخ ۱7 خرداد 1395 در سوریه به شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از گذشت یک سال، مهرماه 96 به کشور منتقل و در کوهستان پارک خورشید مشهد در کنار مزار شهید مدافع حرم جواد جهانی به خاک سپرده شد.
2⃣
،@tashadat
او از شهدای دانشجوی مدافع حرم به شمار می آید، تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی رشته حقوق به پایان رسانده بود.👇👇
«فاطمه اسدی» خواهر بزرگتر شهید محمد اسدی از روزهای حضور پرشور و حرارت برادر در خانواده می گوید.
«آن روز سر کلاس بودم و درس حسنک کجایی را می خواندیم که پدرم آمد دنبالم، تا به دیدن مادرم که تازه زایمان کرده بود برویم. ازاینکه قرار بود فرزند دیگری به جمع خانواده اضافه شود، خوشحال بودم. محمد پسر سوم و پنجمین فرزند از 8 فرزند خانواده ما بود.
3⃣
@tashadat
قبل از رفتن، پدرم پیشنهاد داد برایش دفتر وکالت بزند. گفت بمان و نرو. محمد هم گفت به فرض که دفتر وکالت زدم، خانه خریدم، بهترین ماشین را هم انداختید زیر پایم، آخرش چه؟ می گفت همین اول راه خودم را پیدا کردم و می خواهم به سوریه بروم. خیلی هم دوست داشت مادر و پدرم با رضایت قلبی اجازه رفتنش را بدهند. با اینکه قبلا یک سالی در عراق حضور یافته بود، می دانست وضعیت سوریه متفاوت است و می خواست مادر و پدر هم از رفتنش رضایت داشته باشند. دست و پای مادر را می بوسید و می گفت دوست دارم شما راضی به رفتن باشید؛ من نمی توانم در شرایطی که بچه را جلوی مادرش سر می برند اینجا راحت زندگی کنم. از عاشورا برای مادرم گفت، که اگر ما در روز عاشورا بودیم حتما به یاری اباعبدالله (ع) می رفتیم، امروز هم روز عاشوراست، امروز وقت امتحان ما است. با این حرف ها همه را برای رفتن آماده می کرد.
4⃣
@tashadat
اوایل بهمن ماه سال 94 با لشکر فاطمیون به سوریه رفت. قبل از آن حدود یک سال در عراق بود. ماجرای رفتنش خیلی مفصل است، برادر کوچکتر ما با کارت افغانستانی یک بار به سوریه رفته بود؛ اما بار دوم که برای رفتن اقدام کرد متوجه شدند ایرانی است، اجازه خروج ندادند و در قم بود که جلویش را گرفتند. محمد بعد از این اتفاق خیلی به برادرش اصرار کرد که کارت را به او بدهد. هر روز زنگ می زد و می گفت کارت را بده، تا حداقل من بتوانم بروم. البته محمد خودش بسیجی فعال بود و دوره های نظامی را دیده و عربی را نیز کاملا بلد بود؛ فقط از برادرش کارت می خواست، تا بتواند با نیروهای فاطمیون به سوریه برود.
5⃣
@tashadat
محمد که با کارت برادرم به سوریه رفته بود، بدون گذراندن هیچ دوره آموزشی پس از 2 ماه و نیم فرمانده گردان شد. یکی از فرماندهان مازندرانی تعریف می کرد که یکی را به دنبال محمد فرستادم تا ببینم چطور کار می کند. بعد از 2 روز شخصی که فرستاده بودم برگشت و گفت این «غلامعباس» (اسم جهادی محمد در سوریه بود) از من واردتر است. انقدر قشنگ کار سازماندهی را انجام می دهد که دیگر به حضور من احتیاجی نیست.
انقدر جدی خودش را افغانستانی معرفی کرده بود که خود بچه های افغانستانی هم هیچ شکی نکرده بود. حتی یک بار که برخی به افغانستانی ها توهین کرده بودند، با جدیت طرفداری کرده بود که چرا به ملیت من توهین می کنید. بسیاری از نیروها تا بعد از شهادت محمد نمی دانستند ایرانی است.
6⃣
@tashadat
💠نحوه شهادت
🔹همرزمان #پاکستانی شهید از دوربین پیکر چند #شهید را بین نیروهای خودی و دشمن مشاهده میکنند و به جانشین محمد میگویند که در همان لحظه شهید بزرگوار🌷 سر میرسند و میگویند #مادران این شهداء چشم به راه فرزندانشانند
🔸او میرود که #پیکر_شهدا را با چند نفر دیگر که داوطلب میشوند برگردانند که در نزدیکی پیکر شهدا #کمین میخورند و به شهادت میرسند🕊و مادر این شهید هم چشم انتظار #فرزندش میماند و بعد از یک سال چشم انتظاری در نهایت پیکر پاکش را در مشهد #تشییع و به خاک میسپارند.
🔹در زمان حضور طولانی مدت(حدود شش ماه) در سوریه به همرزمش گفته بود: دلم برای #خانواده و پدر و مادر و برادران و خواهرانم تنگ شده💔 است ولی #غیرتم اجازه رفتن به مرخصی را به من نمیدهد و از حضرت زینب (س) #خجالت میکشم که او را تنها بگذارم
7⃣
@tashadat
«این دنیا بسیار کوچک وگذراست و مثل یک دیوار میماند که ما بر لبه آن راه میرویم و انتهای این دیوار که هدف ماست شهادت است و ما باید هدف خود را با دقت و هوشیاری ببینیم و با سرعت و اشتیاق به طرف ان بدویم و مواظب باشیم که در این مسیر کوچکترین لغزشی در ما به وجود نیاید که ممکن از این دیوار سقوط کنیم و به هدفمان که شهادت است نرسیم.»
«خوشحال از اینم که دیگر عمه جانمان زینب (س) تنها نیست و فدایی زیاد دارد. کلنا فداک یا سیده زینب (س)»
«دلم برای خانواده و پدر و مادر و برادران و خواهرانم تنگ شده است ولی غیرتم اجازه رفتن به مرخصی را به من نمیدهد و از حضرت زینب (س) خجالت میکشم که او را تنها بگذارم، اگر او را تنها بگذارم در آن دنیا جوابی برای حضرت علی(ع) ندارم که بدهم، و من پوتینهایم را جفت کرده ام و اصلا به مرخصی نمیروم یا باید جنگ تمام شود و ما به پیروزی کامل برسیم یا اینکه من به شهادت برسم.»
«پدر جان دیگر از من دل بکنید و من را نذر عمه جانمان زینب (س) کنید . من خمس پنج پسرت هستم.»
8⃣
@tashadat
#طنز_جبهه 😅
تو که مهدی رو کشتی ...😱
آقا مهدی فرمانده گروهان مان درست و حسابی ما را روحیه داد و به عملیاتی که می رفتیم تو جیه مان کرد🙂. همان شب زدیم به قلب دشمن و تخته گاز جلو رفتیم.😎 صبح کله سحر بود و من نزدیک سنگر آقا مهدی بودم که ناغافل خمپاره ای💣 سوت کشان و بدون اجازه آمد و زرتی خورد رو خاکریز🤯.زمین و زمان بهم ریخت و موج انفجار مرا بلند کرد و مثل هندوانه🍉 کوبید زمین. نعره زدم: یا مهدی😰! یک هو دیدم صدای خفه ای از زیر میگوید: «خونه خراب، بلند شو، تو که مهدی را کشتی😶!»
از جا جستم. خاک ها را زدم کنار. آقا مهدی زیر آوار داشت می خندید.😂😂😂
🌷 @taShadat 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگفٺ:
منزشتم...
حتےاگرشهیـــدبشمڪسے
برامڪارےنمیڪنه؛ حتےڪسےپیدانمیشہبراےمن
پوسترےچیزے
طراحےڪنه...|💔🌱|
••{حالادلدادگانٺرامےبینےاےشهید؟!}••
#شهیدهادےذوالفقارے
#بشیم_مثل_شهدا
#ڪلیپ_شهدایے
@tashadat