eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
ٺـٰاشھـادت!'
#امام_شناسی قسمت 2⃣1⃣ بخش اول 🔰تفاوت مقام امام علیه السلام با پیامبران. 🔸خداوند موقعی که ارواح ه
قسمت 2⃣1⃣ بخش دوم ❓علت انتخاب انبیاء اولوالعزم چه بود؟ ❓چرا حضرت عیسی را خدا بعنوان اولوالعزم انتخاب کرد و دیگری را نه؟ ✔️ چون آن شرطی که خدا در عالم ذر به حضرت عیسی گفت، او عمل کرد و مثلاً همسایه اش عمل نکرد. 🔸خدا علم داشت که اینکه تعهد میدهد و می گوید چشم عمل میکنم ، این واقعا عمل میکند ، پس این را جزء انبیاء اولوالعزم قرار داد. 🔸حضرت عیسی که بدنیا آمد گفت: "و جعلنی نبیا"، یعنی خدا مرا پیغمبر قرار داده . 👈 روایت است که حضرت آدم مطالبی در مورد وجود مقدس امام زمان را نتوانست تحمل کند ، ظرفیتش آنقدر نبود. خدا هم درباره اش میفرماید : ✨"وَ لَن نَجِد لِهُ عَزما"، عزمی در آدم ندید و او اولوالعزم نشد. عیسی این عزم و ظرفیت را داشت و اولوالعزم شد. 🔸پس حداکثر توان ارواح در عالم ذر شده حضرت عیسی (وبقیه ی اولوالعزم ها__جز پیغمبر اکرم که انتخابشان اینطور نبود ) ❌پس اگر کسی بگوید امام را که خدا در عالم ذر بعنوان امامت انتخاب کرد بخاطر اینکه می دانست که او درست عمل خواهد کرد , این با اصولی که ما بر اساس آیات و روایات چیدیم تفاوت دارد یعنی خدا امام را به این دلیل انتخاب نکرد. 🔸اصلا وجود امام و چهارده معصوم در این مقیاسها نیستند . اصلا روح معصومین که در اینجا خلق نشده بود. ✅ او "اول ما خلق الله" است. چرا مقایسه می کنیم و به خودمان اجازه میدهیم امام را بیاوریم کنار حضرت عیسی و موسی و ابراهیم و می گوئیم همانطور که "فَشَرَطُوا عَلَیهِمُ الزُهد فِی دَرجاتِ هذِه ادنیا___دعای ندبه___" خدا با آنها شرط کرد. ⬅️ اصلا کسی با امام مقایسه نمی شود، امام وجودی نیست که به این صورت انتخاب شده باشد. 🔸مقام پرِ حضرت عیسی در این است که میخواهد یک دینی بیاورد برای یک مدت کوتاه ، بعد هم منقضی شود. حضرت موسی خانه پر نبوتش این است که میخواهد یک پیامبر الوالعزمی شود از زمان حضرت موسی تا زمان حضرت عیسی و بعداز آن دینش جمع شود. حداکثر ظرفیت روحی موسی و عیسی اینقدر است. 💥ادامه دارد... •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از سوࢪیه زنگ مۍزد و تاکید مۍکࢪد که فاطمه قࢪآن حفظ کند که الان فاطمه حافظ ۴ جزء قرآن است📖 ـ مصطفۍ با خود قࢪاࢪ گذاشته بود که هࢪ زمانۍ که از یاد شهدا غافل شد ࢪوزه بگیࢪد و به دوستان خود نیز گفته بود هࢪ وقت از یاد شهدا غافل شدید خود ࢪا تنبیه کنید🔗 راوے: 🌱 🌸✨ •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.گمنامـ: ... شب قدر است و من قدری ندارم.. چه سازم توشه قبری ندارم 😔 شب عفو است و محتاج دعایم ز عمق دل دعایی کن برایم. اگرامشب به معشوقت رسیدی خدارادرمیان اشک دیدی😔 کمی هم نزد او یادی ز ماکن کمی هم جای ما اورا صداکن😔 بگویارب فلانی رو سیاه است دودستش خالی و غرق گناه است 😔 بگو یارب تویی دریای جوشان.. در این شب ، رحمتت بروی بنوشان 💛 •♡ټاشَہـادَټ♡•
هدایت شده از  ٺـٰاشھـادت!'
لحظه‌ی غروب، متعلّق به امام زمانت است، برنامهٔ خود را طوری تنظیم کن که چند دقیقه توسل به امام زمان ارواحنافداه داشته باشی. همه باهم دعای فرج روزمزمه کنیم •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨ مارا فقیر ڪوے رضا آفریده‌اند این فقر را بہ ملڪ سلیمان نمےدهیم جز مشهدالرضا بهشٺ دگر را نخواستیم این خاڪ را بہ روضہ رضوان نمےدهیم 😍✋ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ 💌💌💌💌💌💌💌💌💌 •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ٺـٰاشھـادت!'
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗#رمان_ابوحلما💗 💗#قسمت_بیست_و_چهارم💗 -صبرکن سردار! حالا که به اینجا رسید بذار ی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗💗 💗💗 محمد همانطور که روبه روی عباس ایستاده بود پرسید: -نگفتی چی شده عمو؟ +این روزا حواست به میلاد  هست؟ -چی؟ +برادر زنت! -خب آره...چیزی شده!🤔 +هنوز نه ولی...چیکارمیکنه این روزا؟ -همش میره هییت و مسجد و جمعای مذهبیه البته با این هییت که میره مشکل دارم راستش درمورد حرفای اون پسره دوستش درمورد   قمه زدن و توهین به رهبر باهاش بحث داشتم ولی این دوستش خیلی روش اثر داره...😕 +صادق شیبازی؟ -آره! شما از کجا میدونی؟😳 +باید هرجور میتونی جلو دوستی و ارتباطش با این مزدورو بگیری ولی نباید دلیل اصلیشو بدونه -دلیل اصلیش چیه؟🤔 +به احتمال زیاد صادق شیبازی عضو سازمان مجاهدین خلقه -منافقه!؟ اصلا به ظاهرش نمی اومد. حالا... +نباید میلاد بفهمه وگرنه حتما سرتیمشون مخفی میشه -یعنی میخوان اغتشاش کنن؟ 😨 +فعلا در مرحله تحقیقیم چندجا پیگیر شدم خودم مستقیما رو این پرونده کار میکنم امروز برای دومین بار تو این مدت از فتنه بعدی شنیدم -فتنه!... امروز از کی شنیدی؟ +از یه مفسد اقتصادی که تو فتنه ۸۸ حمایت مالی از اغتشاشگرای ادم کش کرد و سرپرستی یه تیم جعل فیلم و کلیپ داشت که برعلیه حافظای امنیت کشور ، فیلم سازی کنن... ولی دم به تله نداد مستقیما! -پس...بار اول از کی شنیدی؟ +از یه جانباز دفاع مقدس، از یه رفیق قدیمی...از بابات! ناگاه موبایل📱 محمد زنگ خورد محمد با دیدن شماره بلافاصله جواب داد: الو...سلام...بله...وای خدایاشکرت...باشه حتما...همین الان راه میفتم.😍 بعد درحالی که به طرف در میرفت دست عباس را گرفت و گفت: بابا به هوش اومده!😍  وقتی محمد و عباس به بیمارستان رسیدند و سراغ حسین را گرفتند، دکتر نگاهی به عباس انداخت و با جدیت گفت: این یکی از جالبترین پرونده های پزشکیه که دیدم! بیمار شما بلافاصله بعد از کما در هوشیاری کامله حتی از دوساعت پیش که به هوش اومده چندین بار درخواست دیدن شما رو داشته...😃 عباس دیگر منتظر ادامه حرف های دکتر نماند به طرف اتاق مراقبت های ویژه رفت. حسین به مقابل خیره شده بود، به محض اینکه عباس را دید، دستش را دراز کرد. عباس دست کم جان حسین را در دستهایش محکم گرفت و گفت: +سلام مرد مومن تو که ما رو کشتی...💔 حسین با دست چپش آرام ماسک اکسیژن را از روی صورتش برداشت. نفس سردی به سختی از میان خس خس سینه اش بالا آمد که به سرفه ای منتهی شد. بوی خون تازه نگاه عباس را به طرف باندهای روی سر حسین چرخاند. اما پیش از آنکه چیزی بگوید حسین پرسید: -پرونده شهدای هسته ای به کجا رسید؟ +تروریستاییی که دستگیر شدن اعتراف کردن تو اسراییل اموزش بمب 💣گذاری و ترور دیدن... -دانشمندا رو چطوری پیدا کردن؟ +لیست اسامی دانشمندا رو که دولت داده به سازمان ملل...رییس سازمان ملل داده به موساد اوناهم به منافقا دادن که... -بی شرفا...😠 +آروم حسین اگه اینبار حالت بد بشه تا وقتی اینجایی دیگه دکتر نمیذاره بیام ببینمت😢 -من فردا از بیمارستان میام بیرون +چی میگی حاج حسین!😳 دکتر میگفت لااقل... -دکتر شکر خورد با تو من پرونده مهم... +چی شد حسین...حسین... -شلوغش نکن الان باز پرستارا میریزن اینجا یه دستمال بده فقط عباس میخواست با دستمال خون های روی سر و صورت حسین را پاک کند اما خونریزی قطع نمی شد به ناچار دوید بیرون صدا زد: خانم پرستار!😰 🍁نویسنده ؛بانو سین.کاف🍁 ادامه دارد... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 •♡ټاشَہـادَټ♡•