eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖امام على عليه السلام: الإِفراطُ فِي المَلامَةِ يَشُبُّ نيرانَ اللَّجاجِ زياده روى در سرزنش كردن، آتش لجاجت را شعله ور مى سازد 📚تحف العقول، صفحه 84 ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
﷽❣ ❣﷽ سخت است درک معنی بودنِ با شما! تمامی ایاممان بدون شما می‌گذرد؛ رمضان بدون شما! ... عیدها بدون شما! ... عزاداری‌ها بدون شما! ... و این بار عید غدیری دیگر بدون شما!! بیا و لذت بودن با خودت در کنار خودت در روزگاران خودت را به ما بچشان ... 💔 ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
دفترچه ای داشت که برنامه و کارهایش را داخل آن می نوشت. روزی که خیلی کار برای خدا انجام می داد بیشتر از روز های قبل خوشحال بود. یادم هست یک بار گفت : امروز بهترین روز من است! چون خدا توفیق داد توانستم گره از کار چندین بنده خدا باز کنم. 📙 برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم. ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
◼️ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ◾️روح بلند و ملکوتی مرجع عالیقدر حـضرت آیت الله صــافی گــلپایــگانی بـه مــلکوت اعــلی پیوست. ◾️درگذشت این مرجع تقلید شیـعه را به عموم شــیعیان و مـقلدانش تسلیت عــرض ‌کرده و از خــداوند مــنان بـرای ایشان رحمت واسعه الهی و برای همه داغــداران ، صـبر و اجـر مسـئلت داریم. ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
ایشون شهید جهاد مغنیه هستن🌸
• . یِ مذهبـے نباید از متفاوت بودنش با بقیـھ بترسـھ ! زیبایـے در عین تفاوت هاست..! پس با افتخـٰار بـھ خودت و بقیـھ بگو ڪھ معتقدۍ !(: . •
📿 🥀 ⚘ ◽️منتظر ظهورآقا نماز اول وقت میخواند به سوی نمازمی شتابد دوست داریم شهید شویم؟ با نماز قضا کسی شهید نمی‌شود با نماز دیر وقت کسی به درجه شهادت نمی رسد. ⚘معطر کنید وجودتان را به عطر صلوات ⚘ ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
هدایت شده از  ٺـٰاشھـادت!'
به وقت ☕️😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ٺـٰاشھـادت!'
🍃 📖🍃 🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق قسمٺ #پنجاه_ودو گوشه ماشین در خودم فرو رفتم.. و زیر آواری از
🍃 📖🍃 🔖| رمـــــان قسمٺ خجالت میکشیدم اقرار کنم.. اکنون عازم ترکیه و در راه پیوستن به ارتش آزاد است.. که باز حرف را به هوای حرم کشیدم _اونا میخواستن همه رو بکشن.. فهمیده بود پای من هم در میان بوده و نمیخواست خودم را پیش رفیقش رسوا کنم که بلافاصله کلامم را شکست _ نتونستن بکنن! جوان از آینه به صورتم نگاهی گذرا کرد، به این همه آشفتگی ام شک کرده بود و مصطفی میخواست آبرویم را بخرد که با متانت ادامه داد _از چند وقت پیش که وهابی ها به تظاهرات قاطی مردم شدن، ما یه گروه تشکیل دادیم تا از حرم سیده سکینه(س) کنیم. امشب آماده بودیم و تا دست به اسلحه شدن، غلافشون کردیم! و هنوز خاری در چشمش مانده بود که دستی به موهایش کشید و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، خبر داد _فقط اون نامرد و زنش فرار کردن! یادم مانده بود از است،.. باورم نمیشد برای دفاع از مقدسات شیعیان وارد میدان شده باشد.. و از تعرض به حرم، حال رفیقش به هم ریخته بود.. که با کلماتش قد علم کرد _درسته ما های داریا چارتا خونواده بیشتر نیستیم، اما مگه مرده باشیم که دستشون به حرم برسه! و گمان کرده بود من هم از اهل سنت هستم که با شیرین زبانی ادامه داد _ میتونن با این کارا بین ما وشما سُنیها بندازن!از وقتی میبینن برادرای اهل سنت هم اومدن شیعه ها، شدن! اینهمه درد و وحشت جانم را گرفته بود و مصطفی تلخی حالم را با نگاهش میچشید که حرف رفیقش را نیمه گذاشت _یه لحظه نگهدار سیدحسن! طوری کلاف کلام از دستش پرید که... نگاهش میخ صورت مصطفی ماند و بلافاصله‌.. ادامه دارد.... نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
😅 روزهای اولی که خرمشهر آزاد شده بود، توی کوچه پسکوچه‌های شهر برای خودمان می‌گشتیم. روی دیوار خانه‌ای عراقی هانوشته بودند: «عاش الصدام» یکدفعه راننده زد روی ترمز و انگشت گزید که اِاِاِ، پس این مرتیکه صدام آش فروشه!... کسی که بغل دستش نشسته بود نگاهی به نوشته روی دیوار کرد و گفت: «آبرومون رو بردی بیسواد!... عاشَ! یعنی زنده باد😐😂😂😂 ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂