eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
5.4هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
13.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⤴️ "شیربیشه فاطمیون" 🌷شهید مصطفی صدرزاده🌷 @tashahadat313
روانشناسی قلب 07.mp3
4.26M
7 🎧آنچه خواهید شنید؛ ❣️اولین قربانی سخت گیری های ما؛ قلب خودمونه... 🔻برای داشتن يه قلب آروم وشاد؛ تمرین کنیم،آسون بگیریم، هم به خودمون،هم به دیگران. @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ٺـٰاشھـادت!'
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 خورشید_نیمه_شب جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 78 ⚠️این
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت79 مامور سرش را تکان داد و زیر لب تشکر کرد. از اتاق تشریح بیرون آمد و به نامه خودکشی دختر فکر کرد؛ نامه‌ای به زبان عربی که پلیس در خانه‌اش پیدا کرده بود. در نامه، خطاب به پسری دانیال نام، نوشته بود که بعد از رفتن او، دیگر نمی‌داند چطور باید زندگی کند. نوشته بود تنها کسی که در تمام دنیا دوستش داشت دانیال است که حالا دیگر نیست و تحمل نبودنش سخت‌ترین کار دنیاست. نوشته بود بدون دانیال دلیلی برای زندگی ندارد؛ اصلا جهان برایش بدون دانیال، خسته‌کننده و ترسناک است، خالی ست. نوشته بود تمام آینده خودش را در کنار دانیال فرض کرده بود و حالا بدون او آینده‌ای در برابرش نمی‌بیند. پیامی روی صفحه تلفن همراه مامور ظاهر شد. کسی نوشته بود: خودشه. دی‌ان‌ای و مشخصاتش با چیزی که ما داریم مطابقت داره. مامور نفس عمیقی از سر آسودگی کشید. کارش تمام شده بود. آریل، شهروند بریتانیا که دولت گرینلند با نام جعلیِ آرورا می‌شناختش، بامداد یکم آوریل، خودش را در اقیانوس اطلس غرق کرده بود. *** شش ماه بعد(سپتامبر ۲۰۳۲)، تل‌آویو، فلسطین اشغالی وقتی کف دست گالیا روی حسگر و عنبیه چشمش مقابل اسکنر قفل بیومتریک قرار گرفتند، قلبش تندتر از همیشه تپید. هیچ‌وقت این در را با این روش باز نکرده بود. همیشه لازم بود مئیر از داخل بازش کند. چشمان گالیا مانند کودکی به انتظار جایزه می‌درخشیدند. چراغ سبز قفل که چشمک زد و در با صدای تیک آرامی باز شد، سرتاسر بدن گالیا از هورمون سروتونین و دوپامین لبریز شد. انگار که در یک رویای شیرین غوطه‌ور بود، در اتاق را هل داد و قدم به آن گذاشت. اتاق حالا فراخ‌تر و زیباتر از پیش به نظر می‌رسید؛ شاید چون از مئیر و هرچیزی که به او مربوط می‌شد پاک شده بود. صندلی و مبل‌های کهنه مئیر را عوض کرده بودند. وسایل شخصی‌اش را برده بودند، و خود مئیر هم مرده بود. گالیا چند قدم جلوتر رفت و یک نفس عمیق کشید. حتی دیگر بوی تند و تهوع‌آور مئیر هم با تهویه از اتاق بیرون رفته بود. گالیا با سر برافراشته در اتاق قدم برداشت و اجازه داد صدای تق‌تق پاشنه‌های کفشش در اتاق بپیچد. حس کرد حتی صدای برخورد پاشنه‌هایش با زمین هم پرطنین‌تر از همیشه است؛ شاید چون حالا دیگر به عنوان معاونی که قرار است جواب پس بدهد به اتاق نیامده بود؛ آمده بود که ریاست کند. اینجا حالا اتاق گالیا بود؛ اتاق خود خودش. اتاق رئیس کل موساد. اولین رئیس زن موساد. دستش را روی تمام وسایل اتاق کشید؛ روی رایانه، قفسه‌ها، مبل‌های راحتی، صندلی، میز ریاستش و تابلویی که نامش بر آن نوشته شده بود: گالیا لیبرمن، رئیس کل. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 خورشید_نیمه_شب جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 80 تقه‌ای به درِ نیمه‌باز، گالیا را به خودش آورد. رافائل بود، با جعبه‌ای در دست. داخل جعبه، وسایل شخصی گالیا بود که رافائل آن‌ها را از اتاق قبلی جمع کرده بود. گالیا از گوشه چشم رافائل را دید و تحکم‌آمیزتر از قبل، بدون این که سرش را برگرداند گفت: بذارش روی میز. رافائل از لحن ارباب‌مأبانه گالیا جا نخورد. روحیه گالیا را خوب می‌شناخت؛ ریاست و تحکم در خونش بود و حالا که واقعا رئیس بود، بیش از قبل بی‌رحم و سلطه‌گر به نظر می‌رسید؛ انقدر بی‌رحم و ترسناک که وقتی دیده بود مئیر قصد مردن ندارد، با سم کشته بودش. رافائل جعبه را روی میز گذاشت. گالیا نفس عمیق دیگری کشید و مثل شیری در قلمرو حکومتش، با شانه و گردن برافراشته ایستاد. گفت: دیدی تونستم؟ رافائل نمی‌دانست خودش مخاطب گالیاست یا روح مئیر که شاید هنوز در اتاق بود. لبخندی کج و کوله و ترس‌آلود زد. -بله... تبریک می‌گم. شما واقعا شایسته این مقام بودید. صدایش را پایین‌تر آورد و محطاطانه پرسید: ولی... مطمئنید مشکلی پیش نمیاد؟ گالیا انقدر سرخوش بود که عصبانی نشد؛ بلکه قاه‌قاه خندید. انقدر خندید که روی شکمش خم شد و گفت: اون پیر خرفت واسه هیچ‌کس مهم نبود. عملا من بودم که همه کارها رو انجام می‌دادم. اون فقط یه مترسک بود. رافائل شانه بالا انداخت و سرش را تکان داد: درسته... همینطوره. گالیا برعکس رافائل، نخواست بحث را تمام کند. گفت: تو چیزی درباره مالکا براورمن می‌دونی؟ رافائل چشمانش را ریز کرد. -ببخشید، کی؟ گالیا باز هم خندید؛ ولی عصبی‌تر از پیش. گفت: بایدم همینطور باشه! تو یه کارمند عالی‌رتبه موسادی ولی اونو نمی‌شناسی! نفس خشم‌آلودش را بیرون داد. -براورمن یکی از مهم‌ترین نیروهای امنیتی توی کل تاریخ اسرائیله. می‌تونم بگم قدرتمندترین زن توی اسرائیل. اون هیچ‌وقت رسما رئیس موساد نشد، ولی توی دهه شصت میلادی تمام بخش‌های موساد رو مدیریت می‌کرد. نفوذش روی مقامات نظامی و امنیتی، مخصوصا توی وادات فوق‌العاده بود. ولی هیچ اسمی ازش نیست! نه تنها نتونست به جایگاه واقعیش، یعنی اینجایی که من ایستادم برسه، بلکه عملا طوری از تاریخ حذفش کردن که حتی تو هم نشناسیش! این خیلی شرم‌آوره که من اولین رئیس زن موسادم، و خیلی شرم‌آورتره که اسم چنین زن بزرگی از تاریخ اطلاعات و امنیت این کشور حذف شده! (به عنوان نویسنده نمی‌تونم اینو اینجا نگم، یعنی توی گلوم می‌مونه... باید از همین سخن‌گاه به گالیا اعلام کنم: مورچه چیه که کله‌پاچه‌ش باشه؟ اسرائیل کی کشور بوده که تاریخ داشته باشه؟ جمع کن بابا!) 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @tashahadat313
تو حرم حضرت معصومه (س) نشسته بودم که با چنین صحنه‌ای مواجه شدم... احتمال زیاد فرد کناری ایشان هم نمی‌داند در کنار آقازاده‌ای فاضل و متواضع نشسته است! (آیت‌الله مصطفی خامنه‌ای فرزند ارشد مقام معظم رهبری) 🗣 شیخ شبانی @tashahadat313
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: یکشنبه - ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ میلادی: Sunday - 15 September 2024 قمری: الأحد، 11 ربيع أول 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: 🌺6 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیه السلام 🌺23 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام 🌺27 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️29 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🌺53 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها @tashahadat313
پیامبــر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله: «محبـــــوب‌ترين عمــــل نزد خـــــداوند متـعال شــــــاد کــــــــردن دیگـــــــران است.» 📕الکافی، ج۳، ص۴۸۲ @tashahadat313
🌷 👈مهریه یک سکه و یک جلد قرآن ✍همسر شهید : مهریه ما یک جلد کلام الله مجید بود و یک سکه طلا، سکه را که بعد از عقد بخشیدم، اما آن یک جلد قرآن را محمد بعد از ازدواج خرید و در صفحه اولش این طور نوشت: امیدم به این است که این کتاب اساس حرکت مشترک ما باشد، نه چیز دیگر، که همه چیز فناپذیر است جز این کتاب. حالا هر چند وقت یک بار که خستگی بر من غلبه می‌کند، این نوشته‌ها را می‌خوانم و آرام می‌گیرم... @tashahadat313
روانشناسی قلب 08.mp3
5.45M
8 🎧آنچه خواهید شنید؛ ❣️همه ارزش یک انسان؛ در قلب او خلاصه می شود! قلبهای بزرگ...سالم ترند! و بهشت وسیع تری دارند☺️ تا دیر نشده، قلبت را بساز. @tashahadat313
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 پرتاب موشک بالستیک از یمن به مرکز اراضی اشغالی/ تل‌آویو هدف حمله قرار گرفت. 🔹منابع عبری صبح امروز یکشنبه از پرتاب یک یا چند فروند موشک زمین به زمین بالستیک از یمن به سوی مناطق مرکزی اراضی اشغالی خبر دادند. 🔹ارتش رژیم صهیونیستی در پی این حمله به ناتوانی در هدف قرار دادن این موشک اذعان کرد و از برخورد آن به تل‌آویو خبر داد. 🔹بنابر اعلام کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی این موشک که از یمن پرتاب شده به منطقه‌ای در نزدیکی یک فرودگاه در تل‌آویو اصابت کرده است. 🔹برخی منابع اعلام کردند موشک پرتاب شدت از یمن، موشک بالستیک حاطم ۲ بوده که از موشک‌های پیشرفته نیروهای مسلح یمن محسوب می شود. @tashahadat313