eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️• یا علی گفت و دل به دریا زد چون شهادت کلید پرواز است حاج قاسم دوباره ثابت کرد در این باغ همچنان باز است ... •[ هرکه‌را صبح شهادت‌نیست شام‌مرگ‌هست...🥀]• 🎉 •♡ټاشَہـادَټ♡•
32.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•♥️• 💛   ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷   ㅤ↻ {سلام شهریار عالمین...} •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•♥️• شوخے و خنده‌های حضرت‌عــ❤️ـشق ازدست ندید👌🏻 ✨ جانم فدای رهبرم❤️😍 •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اگر اتفاقا (عج) را دیدم... 🎙بیانات حضرت آیت الله (قدس سره) در رابطه با حضرت ولی عصر (عج)👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«بسم الله الرحمن الرحیم» ختم سوره توحید هدیه به امام حسن مجتبی علیه السلام 💐 🌺عزیزانی که تمایل دارن هدیه های معنویشونو اعلام کنن به ایدی زیربفرستن 🌺 🌸@MSA133 🌷 @tashadat 🌷
🌱شما یک پیغام از طرف امام زمان عليه السلام دارید😍 به انتخاب خودت بزن روی یکی از این دوازده تا لینک و قول بده به حرف آقا امام زمان (عليه السلام ) گوش بدی ❤ اول:🌸 https://digipostal.ir/cnsrsg0 دوم:💐 https://digipostal.ir/c7uj6b7 سوم🌻 https://digipostal.ir/c9dwo5u چهارم🌹 https://digipostal.ir/cnhjy2j پنجم🌺 https://digipostal.ir/cq4r1gc ششم🍁 https://digipostal.ir/c3t9sub هفتم🌼 https://digipostal.ir/cl8fi0v هشتم🥀 https://digipostal.ir/cjmvyxy نهم🍀 https://digipostal.ir/c35uvd9 دهم 🍂 https://digipostal.ir/ctquouh یازدهم🍃https://digipostal.ir/c0oioy5 دوازدهم🌸 https://digipostal.ir/ceizndn 🌸 برای تعجیل در ظهور آقامون صلوات •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• *_اللهم عجل لولیک الفرج_* 🏵️🌴🏵️🌴🏵️🌴🏵️🌴🏵️🌴 🌼برای یک نفر ارسال کنید 💝 •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
  🌷قرار عاشقی🌷 ✨شهیدان را نیازی به گفتن و نوشتن نیست ، آنان نانوشته دیدنی و خواندنی هستند.... ☁️ باز هم ساعت 🕖به وقت  قرار تپش قلبهاست ❤️ ...برای شنیدن عاشقانه هایی که شهیدان 🌷 خلق کردند... امروز میزبان یکی از پرستوهای سبکبال این مرزو بوم هستیم.... 1⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
در تاریخ 9/3/1367 شمسی برابر با 14 شوال 1408 قمری در خانواده صفری تبار بیشه، فرزندی به دنیا آمد که پدرش به یاد روزهای دفاعِ مقدس و علاقه مندی به گروه های چریکی و جنگ های نامنظم دکتر شهید مصطفی چمران🥀 و هم بیاد دعای کمیل🥀، فرزندش را در شناسنامه به مصطفی و در گفتار کمیل🥀 نام گذاری کرد. مصطفی 🥀در تابستان 84 در رشته علوم تجربی فارغ التحصیل شد اما تحصیل در رشته کامپیوتر و قبولی در رشته مهندسی شیمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری و آمل نیز باعث نشد ذره ای از عشق و علاقه مصطفی برای پیوستن به دانشگاه امام حسین(ع)🥀 کم شود. در تیرماه 84 دوره آموزش تکمیلی گردان های عاشورا را طی کرده وگواهی آن را دریافت می کند و همان سال با شرکت در رزمایش صحرایی یاوران حضرت مهدی(عج) از سوی فرماندهی وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بابل تقدیرنامه می گیرد. 2⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
زمان سربازی برای او زمانی فرا می رسد که تلاشش برای خدمت در سپاه بی نتیجه مانده بود، بنابر این برای خدمت وظیفه به لشکر30 پیاده گرگان ملحق می‌شد، ضمن اینکه همزمان برای جذب رسمی در سپاه نام نویسی کرده بود. هنوز 2 ماه از آموزش نظامی او نمی گذشت که نامه جذب او در سپاه پاسداران بدستش رسید، با گرفتن امضاهای متعدد از فرماندهان مافوق، بسختی از لشکر 30 گرگان تسویه حساب می گیرد و به علت قبولی درسپاه پاسداران از کسوت سربازی مرخص و برای ادامه آموزش بعنوان سرباز گمنام امام زمان (عج) بالاخره دراسفند ماه 86 وارد دانشگاه امام حسین (ع)🥀 می‌شود تا اینکه پس از دو سال تلاش وصف ناشدنی در بهمن ماه 88 از دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) 🥀با معدل 30/17 فارغ التحصیل می گردد. 3⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
مطابق دستنوشته‌ای که از او باقی مانده، در تاریخ 8/8/87 ساعت 50/11 صبح پوشه‌ای حاوی اطلاعات مهم و محرمانه کارکنان را در محوطه دانشگاه امام حسین(ع)🥀 می یابد، بی درنگ با حفاظت اطلاعات دانشگاه مکاتبه کرده و آن را جهت بررسی و اقدامات لازم به مسئول مربوطه تحویل می دهد تا خدای نکرده مورد سوء استفاده دشمنان قرار نگیرد. کمیل داوطلبانه تعطیلات عید سال های87 و88 دوره دانشجویی را در غالب طرح سازندگی بسیج، اردوی جهادی به مناطق محروم کشور از جمله کرمان و چهار و محال و بختیاری می رود. 4⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
مادرش می گوید: به محض اینکه اولین حقوقش را از سپاه گرفت دو دفترچه پس انداز برای خودش باز کرد، یکی مربوط به حقوق و مزایا، دیگری مربوط به هدایا؛ چرا که می گفت: « طبق فتوای مقام معظم رهبری، هدیه خمس ندارد» برای خودش، سال خمسی تعیین کرد تا اگر مازاد بر هزینه سالیانه، چیزی در حسابش مانده باشد، خُمس آنرا بدهد و یکسال مقداری پول به مستمندان داده بود و با خوشحالی می گفت: امسال خمس داده ام. ماجرای خواستگاری او از همسرش در سال 89 نیز جالب است: «موقع خواستگاری از من پرسید: ممکنه من یه روزی به شهادت🥀 برسم! شما با این موضوع مخالفتی ندارین و می توانی با آن کنار بیآیی؟! من چیزی نگفتم، فقط نگاهش کردم: دوباره پرسیدند و من گفتم : نه مخالفتی ندارم؛ از همانجا فهمیدم که او از جنس زمینی ها نیست.» 5⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
او به‌اتفاق چند نفر از دوستانش، بالاترین جایگاه خدمتی را در یگان ویژه صابرین می بینند، گرچه سعی داشت، ثبت نام در یگان ویژه صابرین را از خانوده اش مخفی نگهدارد و یا اینکه خدمت در آن را سهل و آسان معرفی کند، اما برای رسیدن به آن، بسیار تلاش کرد. می دانست که خدمت در یگان ویژه صابرین، علاوه بر قدرت معنوی به قدرت جسمی هم احتیاج دارد. کمیل 🥀برای جبران آن علاوه بر طی دوره های آموزش تکاوری و چتربازی به ورزش های رزمی روی آورد و در این رشته خیلی زود سرآمد شده و مطابق اسناد موجود دو مرتبه موفق به اخذ مدال طلا و نقره در جشنواره فرهنگی، ورزشی دانشجویان شد. بهر حال پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه امام حسین(ع)🥀، بسختی از پادگان آموزشی المهدی(عج) وابسته به تهران، تسویه حساب خدمتی می گیرد و خود را به یگان ویژه صابرین می رساند. 6⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
برادر شهید🥀 مصطفی🥀 محاسن اخلاقی بسیاری داشت. اصلاً در مجلس غیبت شرکت نمی کرد. به محض اینکه می دید فردی مشغول غیبت است، سریع مجلس را ترک می کرد. در بابل اگر با هم بیرون می رفتیم به محض اینکه صدای اذان را می شنید، به اولین مسجد می رفت و نماز اول وقت را به جماعت اقامه می کرد. دائم الوضو بودن، یکی دیگر از ویژگی های او بود. می گفت": همیشه با وضو باشید تا نور الهی در قلب های تان حاکم باشد و به گناه آلوده نشوید. " مرگ غیر از شهادت برای او کم بود. هر موقع که به منزل می آمد، زمینه را آماده می کرد و می گفت، هر لحظه امکان دارد در درگیری شهید🥀 شوم. وقتی هم که ناراحتی ما را می دید می گفت: "دعا کنید که شهید شوم تا در روز قیامت شفاعت شما را بکنم. با این نگاه مطمئناً شهادت🥀 بنده برای تان زیاد سخت نخواهد بود. 7⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
مصطفی و محمد عقد اخوت بستند تا در آن دنیا شفیع یکدیگر باشند و هر دو در یک عملیات و با فاصله زمانی کمی‌از یکدیگر به شهادت🥀 رسیدند. شهید محمد محرابی پناه🥀 و شهید مصطفی صفری تبار🥀 از تکاوران یگان ویژه صابرین سپاه که در مقابله با گروهک تروریستی پژاک در منطقه جاسوسان واقع در منطقه عمومی‌سردشت در غرب روستای دولتو به مقام رفیع شهادت🥀 نائل آمدند 8⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
از زبان دوست شهید🥀 چهار پنج ماهی هست که مصطفی🥀 رو میشناسم جوان خوش چهره و مهربان ، با یه ته ریش زیبا و چفیه دور گردنش که خیلی معصومیت چهره اش رو بیشتر کرده زن و زندگی رو رها کرده و برای دفاع از مقدساتش به جهاد اومده ... این یکی دو ماه آخر خیلی روزا با همیم و صفا میکنیم دیشب رفته بود آرایشگاه ؛ وقتی برگشت خیلی خوشگل شده بود ، با بچه ها حسابی اذیتش کردیم که چیه ؟! زیر سرت بلند شده وسط جبهه ؟! و از این حرفا خواستیم بخوابیم دیدم دراز کشیده و داره با موبایلش یواش و آروم حرف میزنه ، دوباره شروع کردیم به دست انداختنش که دیدی گفتیم ، امروز سر و صورت رو صفا دادی خبراییه و ... گفت : بابا اذیت نکنید 25 روزه خونه نرفتم و خانمم رو ندیدم و دلم براش تنگ شده . ما هم دل داریم خوب تا ساعت 3 صبح توی رختخواب داشت با همسرش حرف میزد و نخوابید ساعت 5 صبح درگیری و آتش بالا گرفت صدای اذان داره میاد ... حي على خير العمل ... و مصطفى با خون خود وضو گرفته بود..... 9⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
مریم یوسفی هستم، همسر پاسدار شهید مصطفی (کمیل) صفری‌تبار🥀؛ کمیل در 13 شهریور ماه 1390 در آذربایجان غربی در منطقه سردشت ارتفاعات جاسوسان به همراه 11 تن از یاران شهیدش 🥀به‌دست گروهک تروریستی پژاک به شهادت رسیدند. چگونگی اشنایی یکی از اقوام دور سبب آشنایی من و کمیل🥀 شد، آنها با خانواده چهار بار به خواستگاری من آمدند. با وجود اینکه خانواده‌ام مذهبی و نظامی بودند نمی‎دانستم من نیز می‎توانم با یک تکاور ازدواج کنم که سرانجام پاسخ مثبت دادم. در طول این 7 ماه ازدواجم با کمیل🥀 درس‌های زیادی گرفتم و او برای من مثل یک معلم بود و اکنون نیز بعد از گذشت پنج سال با خاطرات، عکس‌ها و یادگاری‌هایش زندگی می‌کنم. 🔟 •♡ټاشَہـادَټ♡•
شهید🥀 آقا کمیل، عاشق شهدا🥀 بود، هر وقت دلش می گرفت، به مزار شهداء🥀 می رفت و با آنان درد و دل می کرد، اگه یه بی حجابی را می دید، شدیداً ناراحت می شد و می گفت: « دوست دارم بهشون بگم و أمر به معروف و نهی از منکر کنم و معتقد بود که این وظیفه همه است. هیچوقت از گفتن یا حسین(ع)🥀 و یا زهراء(س)🥀 سیر نمی شد و هر وقت یا زهراء می گفت، اشک از چشمانش جاری می شد. سعی می کرد جلوی حاضران گریه نکند، هر وقت بغض می کرد به اطاق دیگری می رفت و برای خودش مدّاحی می گذاشت و به تنهایی گریه می کرد، وقتی بیرون می آمد چشمانش قرمز و پف کرده بود 1⃣1⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
یک خاطره خاص از کمیل🥀 کمیل🥀 به آیت‌الکرسی اعتقاد فراوانی داشت و همیشه بر زبانش جاری بود و این عادت ما شد زمانی که با هم بیرون می‌رفتیم همیشه به من می‌گفت آیت‌الکرسی را بخوان. یک روز به شوخی به او گفتم که «جان خیلی عزیز است» او در پاسخم گفت: «خانم جان! این را بدان که جان برای آدم خیلی عزیز است ولی من دوست ندارم به مرگ طبیعی، تصادف و بیماری از دنیا بروم، مرگ یک بچه شیعه باید با شهادت🥀 باشد، حیف که کلی زحمت در این دنیا بکشی ولی به مرگ طبیعی از دنیا بروی» 1⃣2⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
ارادت 🥀 به 🥀 شهید 🥀 از شهدا مدافع حرم در عملیات آزاد سازی نبل والزهرا🥀 بود واز دوستان اقا کمیل🥀 بودند.وبعد از شهادت کمیل🥀 ارادت خاصی به ایشان داشتند.در سوریه اسم مستعار خود را 🥀 گذاشتند وبه کمیل🥀 معروف شدند. الان هم در کانالی که شهید سعید علیزاده 🥀در انجا به شهادت رسیدند را به نام کانال کمیل🥀 نام گذاری کردند.این معبر را خود ایشان شناسایی کرده بودند ودر ازاد سازی نبل والزهرا اهمیت ویژه ای داشت .همیشه در اتاق اقا سعید🥀 قاب عکس اقا کمیل 🥀دیده میشد .به همراه دوست عزیزشان که پیوند برادری با هم بسته بودند .یاد وخاطر شهید کمیل صفری تباروسعید علیزاده 🥀وهمه شهداگرامی «کمیل جان تو با دل ها چه کردی...!» 🥀 1⃣3⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
نحوه شهادت🥀: « شهیدان «مصطفی صفری تبار »🥀 ( از اهالی روستای بیشه سر بابل ) و « آقامحمد محرابی پناه آرانی »🥀 دو تن از این شهدایی🥀 بودند که مثل دو برادر با هم زندگی کردند، در کنار هم جنگیدند و در کنار هم پرواز کردند. این دو سبک بال از تکاوران یگان ویژه صابرین سپاه بودند که در ۱۳هریور۱۳۹۰رگیری با گروهک مُفسد پژاک در منطقه سردشت (ارتفاعات جاسوسان)به آرزوی خود رسیدند. نحوه شهادت 🥀این دو بزرگوار بر اساس شنیده ها است و مستند نیست . گلوله ای به پهلوی آقا محمد اصابت می کند؛ محمد با بستن چفیه اش به دور کمر سعی می کند که تا حدودی از خونریزی بیش از حد جلوگیری کند. در این حین دوست و در حقیقت برادرش مصطفی صفری تبار 🥀متوجه حالت محمد می شود و علی رغم تذکر دوستان برای نزدیک نشدن به محمد، جهت کمک به طرف محرابی پناه🥀 حرکت می کند و همان لحظه ای که در کنار یکدیگر قرار می گیرند گلوله خمپاره ای نزدیک این دو به زمین می نشیند تا روح آسمانی محمد و مصطفی را از قفس تنگ تن رها سازد و راهی دیار قرب نماید. 1⃣4⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
از وصیت نامه شهید مصطفی صفری تبار🥀 خوب بریم سر بقیه مطلب که من مال و اموالی ندارم که بگم این مال داداشم و این یکی برای فلانی ، فقط چند توصیه به خواهرانم دارم که خیلی خیلی دوستشان دارم اول اینکه حجاب را رعایت کنند چون شهدای ما برای حفظ ناموس و حفظ اسلام شهید شدند تا حتی یک تار موی ناموس آنها را نا محرم نگاه نکند چه برسد به اینکه بیگانه ها بخواهند نگاه کج به آنها داشته باشند . منظورم از حجاب این است که حتی یک تار موی خود را در معرض دید نامحرم قرار ندهید. دوم اینکه فرزندان خود را طوری تربیت کنید که با روحیه ایثار و انفاق وگذشت از جان خود در راه خداوند تبارک و تعالی بزرگ شوند و طبق فرمایش امام عزیز و راحلمان که می گوید از دامن زن مرد به معراج می رود . در اینجا جا دارد که بگویم من از اول به عشق شهادت وارد سپاه شدم ولی وقتی وارد مادیات آن می شوی منظورم این است که غرق مادیات شوی فکر شهادت کم رنگ می شه من آنقدر غرق گناه هستم که خجالت می کشم از خدا طلب کنم توی ذهنم فکر می کنم که خدا به من می گه این همه گناه کردی الان شهادت می خوای که هر چی گناه کردی یکدفعه پاک بشه، البته فکر مثبت تو ذهنم می آد که می گه خدا آنقدر رحمان و رحیم هست که با توبه(صد بار شکستیم حق خودشو می بخشه ولی حق الناس می مونه که این مردم هستند اون دنیا یقه ما را میگیرند، در اینجا از تمام کسانی که به گردن بنده حقیر حقی دارند می خواهم که حلالم کنند چون اگر یکی را در این دنیا حلال کنند مطمئن باشند که شخص دیگری هست که اون دنیا حلالش کنه، اگر هم ما را البته بگویم بنده حقیر را بهتر است، حلال نکردند وعده ما قیامت ان شاالله که آقامون امام حسین(ع) شفاعت ما رو بکنه که از سر تقصیر ما بگذرین. احساس کردم این مطلب را اینجا ذکر کنم من خیلی به حضرت زهرا(س) علاقه داشتم طوری که هر وقت به فکرش می افتم اشکم جاری می شود و از این خانم بزرگوار می خواهم که از خدا بخواد که از سر تقصیر ما بگذره تا هر چه زودتر به اون عشق که وارد سپاه شدم برسم. شهادت شهادت شهادت در آخر با یک دعا حرفهایم را به پایان می رسونم : اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یده. آمین یا رب العالمین ۲۸/۳/۸۸ ساعت ۰۰:۴۸ بامداد 1⃣5⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای هسته ای🥀 و علی الخصوص شهید سرفراز 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸 💫بسم الله الرحمن الرحیم 💫 ✨اسامی شرکت کنندگان در ختم سوره توحید ✨ 1=کاربرمحترم طهورا =200سوره توحید 💐 2=اعضای محترم گروه قرآن =31تسبیح سوره توحید💐 3=کاربرمحترم*سرباز مهدی زهرا*=200سوره توحید💐 🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
هدایت شده از  ٺـٰاشھـادت!'
به همین سادگی 😊 التماس دعای فراوان 🤲 •♡ټاشَہـادَټ♡•