وصیت تکان دهنده ی شهید سعید زقاقی به مادرش
«مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن …
زمان تشیع و تدفینم گریه نکن …
زمان خواندن وصیت نامه ام گریه نکن …
فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش می کنند و زنان ما عفت را …
وقتی جامعه ما را بی غیرتی و بی حجابی گرفت، مادرم گریه کن که اسلام در خطر است …»
•♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سربازواقعۍمیدونیدیعنۍچی¿¡
•♡ټاشَہـادَټ♡•
•♥️•
دیشب گاندو از «شهید اسماعیل دقایقی» موسس تیپ بدر گفت...
تیپی مخصوص عراقی هایی که در کنار برادران ایرانی خود با صدام میجنگیدند،
کار سخت و بزرگی کردند که امروز نتایج آن بهتر دیده میشود، خیلی از فرماندهان حشدالشعبی از نیروهای تیپ بدر هستند،
متاسفانه این شهید بزرگ در رسانه مظلوم است.
#شهید_اسماعیل_دقایقی🌹
#یادش_با_صلوات🌿
#گاندو
•♡ټاشَہـادَټ♡•
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب
💫💫💫💫💫
📌 معنی چشمانتظاری
❤️ مادرِ شهید بود؛ شهیدِ مفقودالاثر. از بنیاد شهید واسش دعوتنامهٔ سفر به مکه فرستادن، قبول نکرد. دعوتنامهٔ سفر به کربلا فرستادن، قبول نکرد. حتی دعوتنامهٔ سفر به مشهد رو هم قبول نکرد.
❓ بهش گفتن: چیزی شده مادر؟ نکنه از ما ناراحتی؟
🔰 گفت: شماها نمیدونید چشم انتظاری یعنی چی. من با نگرانی تا سرِ کوچه میرم که نکنه یه وقت پسرم برگرده و من نباشم!
💢 با خودمون صادق باشیم! چشم انتظاری ما هم این شکلی هست؟!
🙏 اللهم عجل لولیک الفرج
📎 #تلنگر
•♡ټاشَہـادَټ♡•
🍊🌼#گاندو🌼🍊
باپخشِسریالِ #گاندو
مردمتازهدارنمیفهمن
کهچهبلاهاییسرشوناومده..
تازهبعضیازگندکاریایمسئولینفاششده
بعد
یهعدهترسو،
دستورِتوقفشودادن..!
خدایی،اینسریالبهترهمتوقفبشه
یاعموپورنگیکههمهیشخصیتهاشون
ببخشیدا،تبدیلبهحیووناتِمختلفشدن؟
یهباربزنیدشبکهیدو
ببینیدچههاکهنکردن..
منسکوتمیکنمکهسکوتمنطقیتره!(:🚶🏿♂💣
وقتِدنیارونگیریددیگهاَه..
- #نه_به_توقف_گاندو ://¡
•♡ټاشَہـادَټ♡•
#عطر_نماز ❣
👂شنیدنِ صدایِ اذان و نماز نخوندن
👈 یعنی...⁉️
کسے یا چیزی رو به خدا ترجیح میدی.🤔
دقت کردی وقتے دوستت آنلاینه
ولی جوابِ پیامت رو نمیده چقدر ناراحت می شے ...😞
💜#اذان_یعنے_خدای_همیشه_آنلاین💜
بهت پیام داده...❕❗️
نکنه آنلاین باشے
و به جایِ چت با خدا چت با یکی دیگه رو انتخاب کنی
#نماز_اول_وقت 📿
#التماس_دعا_فرج 💚
•♡ټاشَہـادَټ♡•
•♥️•
🌹شنبہ رۅز زيارٺے
حضرٺ رسـۅݪأڪرم (صݪےاللہعلیہوآݪہوسݪمـ)🌹
•♡ټاشَہـادَټ♡•
🌷قرار عاشقی🌷
✨شهیدان را نیازی به گفتن و نوشتن نیست ، آنان نانوشته دیدنی و خواندنی هستند....
☁️ باز هم ساعت 🕖به وقت قرار تپش قلبهاست ❤️ ...برای شنیدن عاشقانه هایی که شهیدان 🌷 خلق کردند...
امروز میزبان یکی از پرستوهای سبکبال این مرزو بوم هستیم....
#شهید_ناصر_ورامینی
1⃣
•♡ټاشَہـادَټ♡•
شهید ناصر ورامینی✨
در اولین روز مرداد ماه سال 1345 و در خانواده ای مذهبی در شهر شیراز چشم به جهان گشود.🍃
3⃣
•♡ټاشَہـادَټ♡•
اندک زمانی پس از شروع دوره راهنمایی
قیام مردم مسلمان علیه رژیم ستمشاهی به اوج خود رسید🍂
و او با شور و شوقی وصف ناپذیر به صف انقلابیون پیوست💚
و پس از پیروزی انقلاب علیرغم سن کم با حضور در مسجد ظهراب بیگ و عضویت در گروه مقاومت به پاسداری از ارزش های اسلامی پرداخت.🌹
مدتی پس از جنگ تحمیلی و در" سن 15" سالگی به جمع طلایه داران عشق در جبهه های نبرد پیوست😞
و با حضور دائمی خویش در اغلب عملیات ها شرکت جست. 🌱
به طوری که 11 بار مجروحیت، تنها گوشه کوچکی از حماسه آفرینی های این پاسدار جان بر کف است••🌼
4⃣
•♡ټاشَہـادَټ♡•
#خصوصیات✨
#استقامت و #پایداری،
#عشقوارادتبهاهلبیت عصمت و طهارت(ع)، توجه ویژه او به انجام به موقع #فرائضدینی و #احترامبهپدر_و_مادر و همچنین #صمیمیتسرشارش با همرزمان از ویژگی های بارز آن سردار سلحشور بود که هرگز از یاد ها نخواهد رفت.🌹🍃
5⃣
•♡ټاشَہـادَټ♡•
مادر بزرگوار شهید✨
🌱به ناصر گفتم شما با این سن کمت می خوای بری جبهه ومملکت رو نجات بدی؟
🌹گفت: من میرم ومملکتم رانجات میدم ....سال های اول جبهه می روم و سال های آخر هم شهید میشم.
🌱گفتم: اگه شهید بشی من چه کار کنم؟
🌹گفت:اگه جواهرات بسیار غیمتی به شمابدن وبعد بخوان پس بگیرن شما بهشون تحویل نمی دی؟
🌱گفتم:بله تحویل میدم.
🌹گفت:حالامنم امانتم حالا فکر کن می خوای به صاحبش تحویل بدی،مامان راضی باش به رضای خدا.
💚🕊 سرانجام 30اسفند ماه سال 1366 در عملیات والفجر10 در منطقه عملیاتی دشت خرمال به شهادت رسید.🕊💚
6⃣
•♡ټاشَہـادَټ♡•
عشق ناصر به #حضرت_فاطمه_زهرا س بر بچه های #گردان_امام_مهدی عج پوشیده نبود. 💚
وقتی نوحه ی: دروسط کوچه تورا میزدند...کاش بجای تو مرا میزدند...😭
را اولین بار در نمازخانه گردان خواند،
تعدادی از بچه ها که طاقت نداشتند، امدند به من گفتند چرا ناصر این نوحه می خونه؟😞
گفتم زبان حال خودش است.
شما دوست ندارید بجای #فاطمه_سلام_الله_علیها کتک می خوردید؟
به هم دیگر نگاه کردند و رفتند.
شب های بعد گرم کننده نوحه ناصر همین بچه ها ی عاشق بودند.🌱
دم همیشگی ناصر در ذکر مصیبت ها این بود؛
اگر قلب مارا بشکافن ... روی ان نوشته یا حسین ع یا زهرا س.❤️
این نوحه انقدر تکرار شده بود،که من از بر شده بودم.
7⃣
•♡ټاشَہـادَټ♡•
♦️ روز آخر که جنازه ناصر از تپه ریشن پایین امد وقتی بوسیدمش، چشمم به طرف قلبش رفت.
لباس خونی سمت چپش مرا کشاند به ان فکری که سال ها برایم پیش امده بود رابطه او و نوحه اش. 🍂
به ارامی لباسش را کنار زدم.
خدای من.
فقط قلب ناصر شکافته شده بود .همه جایش نگاه کردم هیچ جراحت دیگری نداشت. 🌾
آرام زیر لب زمزمه کردم:
🌷اگر قلب مارا بشکافن ... روی ان نوشته یا حسین (ع) یا زﻫﺮا (س)••🍃
8⃣
•♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠نوحه خوانی شهید ناصر ورامینی🌸
9⃣
•♡ټاشَہـادَټ♡•
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
#شهید_ناصر_ورامینی
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
•♡ټاشَہـادَټ♡•
#تلنگر⟮.▹💥◃.⟯
#برگہ ی امتحان📑📚
+سرکلاس استاد از دانشجویان پرسید:🤔
+این روزها شهدای زیادی رو پیدا میکنن و میارن ایران...😐
+به نظرنتون کارخوبیه⁉️🤔
+کیا موافقن؟ ✅
+کیامخالف؟ ❌
_اکثر دانشجویان مخالف بودن❗️❌😡
_بعضی ها میگفتن: کارناپسندیه....نباید بیارن...😏
_بعضی ها میگفتن: ولمون نمیکنن ...گیر دادن به چهار تا استخوووون... ملت دیوونن❗️"😤
_بعضی ها میگفتن: آدم یاد بدبختیاش میفته❗️😰
+تا اینکه استاد درس رو شروع کرد ولی خبری از برگه های امتحان جلسه ی قبل نبود...📄
_همه ی سراغ برگه ها رو می گرفتند.🤔
+ولی استاد جواب نمیداد...😐
_یکی از دانشجویان با عصبانیت گفت:استاد برگه هامون رو چیکار کردی❓
_ شما مسئول برگه های ما بودی❓😡😤
+استاد روی تخته ی کلاس نوشت: من مسئول برگه های شما هستم...🤔📝
+استاد گفت: من برگه هاتون رو گم کردم و نمیدونم کجا گذاشتم؟🤔⁉️
_همه ی دانشجویان شاکی شدن.
استاد گفت: چرا برگه هاتون رو میخواین⁉️⁉️
_گفتند: چون واسشون زحمت کشیدیم😓
_درس خوندیم📚📖🖊
_هزینه دادیم💵💶💷
_زمان صرف کردیم...🕒⏱
+هر چی که دانشجویان میگفتند استاد روی تخته مینوشت...📝
+استاد گفت: برگه های شما رو توی کلاس بغلی گم کردم هرکی میتونه بره پیداشون کنه❓
_یکی از دانشجویان رفت و بعداز چند دقیقه با برگه ها برگشت ...📄📄
+استاد برگه ها رو گرفت و تیکه تیکه کرد.
_صدای دانشجویان بلند شد.😱😱😱
+استاد گفت: الان دیگه برگه هاتون رو نمیخواین! چون تیکه تیکه شدن!😌
_دانشجویان گفتن: استاد برگه ها رو میچسبونیم.
+برگه ها رو به دانشجویان داد و گفت:شما از یک برگه کاغذ نتونستید بگذرید و چقدر تلاش کردید تا پیداشون کردید،پس چطور توقع دارید مادری که بچه اش رو با دستای خودش بزرگ کرد و فرستاد جنگ؛ الان منتظره همین چهارتا استخونش نباشه⁉️🤔
+بچه اش رو میخواد، حتی اگه خاکستر شده باشه.😔
_+چند دقیقه همه جا سکوت حاکم شد!
و همه ازحرفی که زده بودن پشیمون شدن!!😔😔😔
💔تنها کسی که موافق بود ....
💔فرزند شهیدی بود که سالها منتظر پدرش بود
•♡ټاشَہـادَټ♡•
لحظهی غروب، متعلّق به امام زمانت است، برنامهٔ خود را طوری تنظیم کن که چند دقیقه توسل به امام زمان ارواحنافداه داشته باشی. همه باهم دعای فرج روزمزمه کنیم
•♡ټاشَہـادَټ♡•
صلوات خاصه امام رضا علیه السّلام:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.
🕊#یاجوادالائمهادرکنی🕊
#الّلهُمَ_عَجّل_لِولیّکَ_الفرَج
#اللهمصلعليمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
•♡ټاشَہـادَټ♡•
شهیدان غریبی پشت چشمان تو پنهانند
هزار آیینه در پلکت نماز صبح میخوانند🍃
✨شب از شوق نگاهت سینه ریز از کهکشان دارد
بهیادت اختران درهفت گردون مست وحیرانند
نگاه عاشقت از شاعران شهر دل برده
تبسم میکنی ابیات در تعبیر میمانند..🍃
سکوتت حرفها دارد که در گفتن نمیآید💔غزلهایم پر از آرامش اما قبل طوفانند🍃
ببار ای ابر رحمت در دلم شوری ببار آور😔
کویرم، چشمهای تشنهام دلتنگ بارانند💔
تو سردار هزاران لشکر ملک سلیمانی
شهیدان در نگاه تو نماز عشق میخوانند..🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•