eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
5.5هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
گل نرگس: ‍ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :9⃣7⃣1⃣ اما چون شیری نمی آمد، گریه می کرد.» از این حرفش خیلی ناراحت شدم. گفت: «حالا ببین تو چه آسوده بچه ات را شیر می دهی. باید خدا را هزار مرتبه شکر کنی.» گفتم: «خدا را شکر که تو پیش منی. سایه ات بالای سر من و بچه هاست.» کاسه انار را گرفت دستش و قاشق قاشق خودش گذاشت دهانم و گفت: «قدم! الهی اجرت با حضرت زهرا. الهی اجرت با امام حسین. کاری که تو می کنی، از جنگیدن من سخت تر است. می دانم. حلالم کن.» هنوز انارها توی دهانم بود که صدای بوق ماشینی از توی کوچه آمد. بعد هم صدای زنگ توی راهرو پیچید. بلند شد. لباس هایش را پوشید، گفت: «دنبال من آمده اند، باید بروم.» انارها توی گلویم گیر کرده بود. هر کاری می کردم، پایین نمی رفت. آمد پیشانی ام را بوسید و گفت: «زود برمی گردم. نگران نباش.» صبح زود با صدای سمیه از خواب بیدار شدم. گرسنه اش بود. باید شیرش می دادم. تا بلند شدم و توی رختخواب نشستم، سمیه خوابش برد. از پشت پنجره آسمان را می دیدم که هنوز تاریک است. به ساعت نگاه کردم، پنج و نیم بود. بلند شدم، وضو گرفتم که دوباره صدای گریه سمیه بلند شد. ادامه دارد...✒️ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :0⃣8⃣1⃣ بغلش کردم و شیرش دادم. مهدی کنارم خوابیده بود و خدیجه و معصومه هم کمی آن طرف تر کنار هم خوابیده بودند. دلم برایشان سوخت. چه معصومانه و مظلومانه خوابیده بودند. طفلی ها بچه های خوب و ساکتی بودند. از صبح تا شب توی خانه بودند. بازی و سرگرمی شان این بود که از این اتاق به آن اتاق بروند. دنبال هم بدوند. بازی کنند و تلویزیون نگاه کنند. روزها و شب ها را این طور می گذراندند. یک لحظه دلم خواست زودتر هوا روشن شود. دست بچه ها را بگیرم و تا سر خیابان ببرمشان، چیزی برایشان بخرم، بلکه دلشان باز شود. اما سمیه را چه کار می کردم. بچه چهل روزه را که نمی شد توی این سرما بیرون برد. سمیه به سینه ام مک می زد و با ولع شیر می خورد. دستی روی سرش کشیدم و گفتم: «طفلک معصوم من، چقدر گرسنه ای.» صدای در آمد. انگار کسی پشت در اتاق بود. سینه ام را به زور از دهان سمیه بیرون کشیدم. سمیه زد زیر گریه. با ترس و لرز و بی سر و صدا رفتم توی راه پله. گفتم: «کیه... کیه؟!» صدایی نیامد. فکر کردم شاید گربه است. سمیه با گریه اش خانه را روی سرش گذاشته بود. پشت در، میزی گذاشته بودم. رفتم پشت در و گفتم: «کیه؟!» کسی داشت کلید را توی قفل می چرخاند. صمد بود، گفت: «منم. باز کن.» با خوشحالی میز را کنار کشیدم و در را باز کردم. ادامه دارد...🖋 تقدیم نگاه پر مهر شما ❤️❤️ @tashadat🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
التماس فرج
#روایتگری_حاج_حسین_یکتا🎤 چندتا قلب برا #امام_زمانت شکار کردی؟ چندتامون غصه خورِ امام زمانیم⁉️ رفقا!☝️ توجنگ چیزی که بین #شهدا جا افتاده بود این بودکه میگفتن امام‌زمان دردوبلات به جون من😭😭 🌷 @taShadat 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تـا ڪور شـود هـر آن کـس کـہ نـتـوان دیــد جـانـم فـدای #سـیـد_علے الـلـہــم احـفـظ قـائـدنـا الامـام الـخـامـنـہ ای #لـبـیـک_یـاخـامـنہ_ای #رهبر #حامد_زمانی 🌷 @taShadat 🌷
هدایت شده از  ٺـٰاشھـادت!'
⚘﷽⚘ ۸_به_وقت_امام_هشتم🕗 تاخراسان راهی نیست...✋ دست بر سینه و عرض ادب 🌷بسم الله الرحمن الرحیم ‌‌‌‌🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلى 🌷علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى 🌷الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ 🌷و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ 🌷و مَنْ تَحْتَ الثَّرى 🌷الصِّدّیقِ الشَّهیدِ 🌷صلاةً کَثیرَةً تامَّةً 🌷زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً 🌷کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک... تو بزن نقـاره زن اسیر آهنگ توام... به امام رضابگوبدجوری دلتنگ توام... خوشبختی یعنی تو زندگیت امام رو رضا داری.... 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا غریب الغربا 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا معین الضعفا 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا علی بن موسی الرضا 🏴 @taShadat 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 دختر! چشم میخوری، وَر می‌پری... 🎙 نهی از منکر به روش #حاج_حسین_یکتا 🌷 @taShadat 🌷
دائم سوره توحید را بخوانید؛ و ثوابش را هدیه ڪنید بھ امام زمان (عج) ... این ڪار عمرِ شما را با برڪٺ میڪند؛ و "مورد ٺوجه خاص حضـرٺ" قرار مے گیرید... اللهم عجل لولیک الفرج نذر تعجیل در فرج صلوات
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۱۸ آبان ۱۳۹۸ میلادی: Saturday - 09 November 2019 قمری: السبت، 11 ربيع أول 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم 💠 اذکار روز: - یا رَبَّ الْعالَمین (100 مرتبه) - یا حی یا قیوم (1000 مرتبه) - يا غني (1060 مرتبه) برای غنی گردیدن ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️6 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیهما السلام ▪️23 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ▪️27 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️29 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ▪️32 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 45روز) 🌷 @taShadat 🌷
✅ امام صادق عليه‌السلام می‌فرمایند: 📍 آكِلُ الرِّبا لا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيا حَتّى يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ؛ 📌 ربا‌خوار از دنيا نرود، تا آن كه شيطان ديوانه‌اش كند. 📚 بحارالانوار(ط-بیروت)، ج ۱۰۰ ، ص ۱۳۰، ح ۳۰ 🌷 @taShadat 🌷
😭شهیدی که گوشت بدنش رو خوردند! 🌹شهید احمدوکیلی در جریان عملیات آزادسازی شهر سنندج توسط حزب کومله به اسارت گرفته شد. 😳دشمنان برای اعتراف گرفتن، هردودستش را از بازو بریدند😭،بادستگاه های برقی تمام صورتش راسوزاندند😭، بعد از آن پوست های نو که جانشین سوخته شد همان پوستهای تازه را کنده و با همان جرحات داخل دیگ آب نمک انداختند😭، اومرتب قرآن زمزمه میکرد😭. سرانجام اورا داخل دیگ اب جوش انداختند 😭و همان جا به دیدار معشوق شتافت، 😭کومله ها جسدش را مثله نموده وجگرش رابه خوردهم سلولیهایش دادند😭و مقدارش را هم خودشان خوردند😭! چه شهدایی رفتند تا ما الان در آسایش بمونیم. ولی کسانی توی این مملکت مسئولند حاظرنیستندحتی نام کوچها بنام شان باشد.شهدا شرمنده ایم😭😭😭 🌷 @taShadat 🌷
✅☘شهیدی که کارگر نانوایی حضرت علی(ع) شد✅☘ شهید علی ناز کاظمی پور تحصیلات ابتدایی خود را در مدارس عشایری سپری کرد و مقطع راهنماییاش را در مدرسه راهنمایی شهید بهشتی یاسوج با موفقیت به پایان رساند. وی دانش آموز رشته تجربی بود،عزم خود را برای ورود به دانشگاه جزم کرده بود،اما دم مسیحایی امام)ره( و شور حسینی وی را به دانشگاه انسان سازی که در آن روزگار راه صدساله را یک شبه در آن می پیمودند، یعنی جبهه کشاند. قبل از شهادت ایشان گفت:در خواب دیدم که حضرت علی(ع) نانوایی دارند و من به عنوان کارگر ایشان مشغول به کار هستم. قبل از شهادت شهید یکی از همسایگان خواب دید که از طرف جهاد جهت معرفی دامدار نمونه به روستایمان آمده بود و پدرم به عنوان دامدار نمونه معرفی شد. چند روز بعد از این ماجرا خبر شهادت برادرم را آرودند. یکی از همرزمان شهید به نام سید علی عسکر تیموری در مورد شهید چنین بیان می کند:در دوران انقلاب با توجه به سن کمی که داشت نسبت به پخش اعلامیه های حضرت امام(ره)تلاش می کرد. پس از آغاز جنگ وی عاشق جبهه و جنگ شد و در جبهه رشادت های بی نظیری از خود شنان داد. در روزهای آخر که با هم در منطقه هور العظیم بودیم،یک روز به من گفت:«من به همین زودی شهید می شوم»خیال می کردم شوخی می کند.گفت:جدی می گویم،زیرا حقایقی را من می بینم که شما نمی بینید». سرانجام در تاریخ 9 دی ماه 1366 در منطقه عملیاتی هور العظیم در حال گشت زنی در آبراها سوار بر قایق مورد اصابت خمپاره دشمن قرار گرفت و در جا جانش از کالبد خاکی به افلاک پر کشید. 🌷 @taShadat 🌷