🌹سلام جانا
امروز سالروز #تولدت است
ای کاش بودی و می دادی جوابمان را
برای مایی که هنوز ﴿#احیاءٌ_عند_ربهم﴾ را باور نداریم اینگونه است، و اِلّا می دانم
ک تو می بینی و می شنوی تمام سخن هارا و یک به یک می دهی جواب هارا
حالمان خوش نیست اما می دانم در کنار #ارباب غرق در خوشی هستی برسان به آن #یار_غائب از نظر ها سلام مارا
و یاد کن از این خاکی های جامانده ای #عزیز_سفر_کرده
🌷#شهید_مدافع_حرم_رسول_پورمراد🌷
🌷 @tashadat 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مهدی باکری ازمنظرمقام رهبری،شهید احمد کاظمی،شهید سلیمانی ومحسن رضایی
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
🌷 @tashadat 🌷
💠 سر ماه از دو جا برایش فیش حقوقی آمده بود. هم فرمانده ی نیروی هوایی بود هم وزیر دفاع. حقوق وزارت خانه را پس داد. گفتم: جواد چرا اینکارو میکنی مگه روی گنج نشستیم که حقوقت رو پس میدی؟ گفت: مگه از ارتش حقوق نمی گیرم؟
گفتم: باشه خب تو داری دو جا کار میکنی. گفت: خانوم من نظامی ام دارم از ارتش حقوق می گیرم؛ دیگه نیازی به حقوق وزارت خونه نداریم.
🌺خلبان شهید جواد فکوری
🍃راوی: همسر شهید
📚منبع آسمان ۲ - ص ۲۵
🌷 @taShadat 🌷
ای غنچه ی ناز ای حسرت آب 1.mp3
5.38M
⚫️ #وفات_حضرت_رباب(سلام الله علیها)
⚫️ای غنچه ی ناز ای حسرت آب
🎶 #کربلایی_جواد_مقدم
http://eitaa.com/joinchat/2567897106Cb024eb90db
ٺـٰاشھـادت!'
⚫️ #وفات_حضرت_رباب(سلام الله علیها) ⚫️ای غنچه ی ناز ای حسرت آب 🎶 #کربلایی_جواد_مقدم http://eita
#مادر_آب🥀
🍂هر ڪس به فڪر آبروداریسٺ اما
🍂دل درهواے روضہے آب و رباب اسٺ
🍂بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی
🍂اصلاً خیال کن که تو اصغر نداشتی
🏴۲۱ رجب سالروز #وفات_حضرت_رباب﴿س﴾ تسلیت باد.
🌷 @taShadat 🌷
#خاطرات_شهید
●قرار بود شهید آیت الله مدنی خطبه عقد ما را جاری کند. قبل از شروع مراسم، علی آقا رو به من کرد و گفت: شنیده ام که عروس هر چه در مراسم عقد از خدا بخواهد خدا اجابت می کند.نگاهش کردم و گفتم چه آرزویی داری؟ درحالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود گفت:اگر علاقه ای به من داری دعا کنید و از خدا برای من شهادت بخواهید. از این کلام او تنم لرزید.چنین جمله ای برای یک عروس در چنین مراسمی بی نهایت سخت بود.
●سعی کردم طفره بروم اما علی مرا قسم داد و به ناچار قبول کردم.هنگام جاری شدن خطبه عقد از خداوند بزرگ هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم و بلافاصله با چشمانی پر از اشک نگاهم را به علی دوختم؛ آثار خوشحالی در چهرهاش آشکار بود. مراسم ازدواج ما در حضور شهید آیتالله مدنی و تعدادی از برادران پاسدار برگزار شد. نمیدانم این چه رازی است که همه پاسداران این مراسم و داماد و آیتالله مدنی همه به فیض شهادت نائل شدند.
#شهید_علی_تجلایی
#سالروز_شهادت 🌷
🌷 @taShadat 🌷
سلام علیکم
هموطن عزیز
دو سال پیش شب سال تحویل مصادف شد با شب شهادت امام علی النقی (امام هادی )علیه السلام.
ما توجهی به قلب امام زمان نکردیم و آن زمان که چشم امام مان اشک می ریخت به همدیگر تبریک گفتیم نتیجه اش گرانی, بیماری و.......شد و ما دنبال مقصر گشتیم در صورتی که مقصر اصلی بی توجهی به چشمان اشکبار امام مان بود.
امسال هم شب سال تحویل مصادف شده با شب شهادت امام موسی ابن جعفر علیه السلام بیایید از همین الان تصمیم جدی بگیریم چشمان اشکبار امام زمان و امام رضا علیهمالسلام را ببینیم و حداقل حرمت ائمه را نگه داریم و یک شب دیرتر به هم تبریک بگوییم که اگر خواستیم برای حاجت در خانه امام رضا برویم روی رفتن داشته باشیم.
لطفاً برای حرمت قلب مبارک امام زمان و امام رضا علیهم السلام نشر دهید تا دوباره اشتباه دو سال پیش را تکرار نکنیم که عقوبت این کار حتما دامان ما را می گیرد.
🌷 @taShadat 🌷
❁﷽❁
#مـعرفی_رفیق_ناب_شهید
🌷 #شهید_عباس_کریمی
🔰فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله
🍃ولادت : ۱۳۳۶/۲/۱ - قهرود کاشان
🍂شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۴ - جزیره مجنون
🍁️آرامگاه : تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها
💠رمز یا زهرا سلام الله علیها
🌸می گفت: نام همسرم زهراست، در #عملیات_فتحالمبین با رمز #یا_زهرا سلام الله علیها مجروح شدهام و تولد فرزندم نیز در بیمارستان #حضرت_زهرا سلام الله علیها است.
🌺حاج عباس درست میگفت، زندگی ما با رمز #یا_زهرا سلام الله علیها گره خورده بود. حتی شهادت او هم در #عملیات_بدر با رمز #یا_زهرا سلام الله علیها بود و پیکرش مهمان گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها شد.
🌷 @tashadat 🌷
هدایت شده از ٺـٰاشھـادت!'
⚘﷽⚘
#یک_قرار_معنوی
#ساعت_۸_به_وقت_امام_هشتم🕗
تاخراسان راهی نیست...✋
دست بر سینه و عرض ادب
🌷بسم الله الرحمن الرحیم
🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلى
🌷علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى
🌷الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
🌷و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
🌷و مَنْ تَحْتَ الثَّرى
🌷الصِّدّیقِ الشَّهیدِ
🌷صلاةً کَثیرَةً تامَّةً
🌷زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
🌷کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک...
تو بزن نقـاره زن اسیر آهنگ توام...
به امام رضابگوبدجوری دلتنگ توام...
خوشبختی یعنی تو زندگیت امام رو رضا داری....
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا غریب الغربا
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا معین الضعفا
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا علی بن موسی الرضا
🏴 @taShadat 🏴
میگفت :
از خدا خواستم
بدنم حتــی یڪ وجب
از خاڪ زمین را اشغال نڪند !
آب دجله . . .
او را برای همیشه با خود بُرد
#فرمانده_جاویدالاثر_لشکر۳۱عاشورا
#شهید_سردار_مهدی_باکری
🌷 @taShadat 🌷
#سلام_بر_شهدا
#رفیق_شهیدم
•┄❁#قرارهرشبما❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتــ
بہ نیتــ سلامتے و
ٺعجیـل در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر تمامی شهدا مخصوصا شهید
#مصطفی_نبی_لو
🌷 @taShadat 🌷
#تلنگرانہ
🔹 حكيمى در بیابان به چوپانی رسید و گفت: «چرا به جای تحصیل علم، چوپانی می کنی؟!» چوپان در جواب گفت: «آنچه خلاصه دانشهاست، یاد گرفتهام!» حكيم گفت: «خلاصه دانشها چیست؟»
🔸 چوپان گفت: پنج چیز است: «تا راست تمام نشده دروغ نگویم»، «تا مال حلال تمام نشده، حرام نخورم»، «تا از عیب و گناه خود پاک نگردم، عیب مردم نگویم»، «تا روزی خدا تمام نشده، به در خانهٔ دیگری نروم»، «تا قدم به بهشت نگذاشتهام، از هوای نفس و شیطان غافل نباشم»
✅ حكيم گفت: «حقا که تمام علوم را دریافتهای، هر کس این پنج خصلت را داشته باشد، از آب علم و حکمت سیراب شده است..)
🌷 @taShadat 🌷
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: سه شنبه - ۲۷ اسفند ۱۳۹۸
میلادی: Tuesday - 17 March 2020
قمری: الثلاثاء، 22 رجب 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه)
- یا الله یا رحمان (1000 مرتبه)
- یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹فرار ابوبکر در جنگ خیبر، 7ه-ق
📆 روزشمار:
▪️3 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
▪️4 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام
▪️5 روز تا مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم
▪️11 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام
▪️12 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام
🌷 @taShadat 🌷
گوارا ترین زندگی را کسی دارد ،که از آنچه خدا قسمت او کرده خشنود باشد
#امام_علی_علیه_السلام
#غررالحکم_دررالکلم_جلد1_صفحه38_حدیث161
🌷 @taShadat 🌷
🔹دعای هفتم صحیفه سجادیه 🤲
🔹روز یکم ۹۸/۱۲/۲۷
🔹خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه برای برطرف شدن بیماری کرونا
🍃🌷 @taShadat 🌷🍃
1_208537320.mp3
11.47M
#صوت
قرائت دعای هفتم صحیفه سجادیه
🎶#حاج_محمودکریمی
🌷 تاشهادت🌷
http://eitaa.com/joinchat/2567897106Cb024eb90db
🔸درس اخلاق در محضر شهدا
🔹اشک چشمم کم میشود
🔹بعدازظهر عاشورای امسال پشت ترک موتورش بودم تو اصفهان ، رسیدیم به یه چهار راه خلوت پشت چراغ قرمز ایستاد ، بهش گفتم: امید چرا نمیری ماشینی که اطرافت نیست بهم گفت: رد کردن چراغ خلاف قانونه و امام گفته رعایت نکردن قوانین راهنمایی رانندگی خلاف شرعه پس اگر رد بشم گناهه داداش، من شب تو هیئت اشک چشمم کم میشه...
🌹شهید امید اکبری🌹
🌷 @taShadat 🌷
از ابراهیم به جوانان ایران...🇮🇷
چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپا خیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامے ما در هیچ ڪجا پیدا نمےشود.
#شهیدحاجمحمدابراهیمهمت🌹
#شادےروحشهداصلوات
🌷 @taShadat 🌷
این خاطره از شــهید عزالدین جوان هفده ســاله لبنانی اســت که در راه دفاع از حرم عمه سادات به شهادت رسید.🌹
ايشان اينگونه گفت:
این شهید مدتی قبل به مادرش میگوید، با
توجه به خوابی که دیدهام این آخرین ناهاری است که باهم میخوریم!!
مادر با ناراحتي😔 اجازه تعریف خواب را نمیدهد. اما او برای دوستانش اینگونه
تعریف کرد: دو شــب است که خواب میبینم روی سینهام نشستهاند تا سرم را
از تنم جدا کنند! 😰من فریاد میزنم😫 و آن وقت است که امام حسین(ع)میآید و
میگوید: نترس، درد ندارد... عزیز من! ســر تو را خواهند برید. همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت.😔
اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از
هر طرف تو را در بر خواهند گرفت!!☺️☺️
امــا چند روز بعــد از این ماجرا درگیری شــدیدی بین نیروهــای داعش و
رزمندگان مقاومت در اطراف حرم شریف حضرت زینب(س)رخ می دهد.✊
ذوالفقار حسن عزالدین« همين رزمنده ۱۷ ساله حزب الله كه از اهالی منطقه
صور لبنان بود در این درگیری به شــدت زخمی و بیهوش شــده و به اســارت
تکفیریها در می آید.😔
تروریست تکفیری پس از مدتی، سر از بدن این مجاهد راه خدا جدا کردند😔😔
🌷 @taShadat 🌷
تأملے در #وصیت_شهید 📝
تو وصیتنامش فقط با پدر و مادر و خواهرش حرف زده و اخرشم یہ بوس آبدار براشون نوشتہ بود ، اینجورے ...👇
بوووووس پدر و مادر عزیزم 😘😘
بووووس خواهراے گلم 😘😘
#شهید_عمار_بهمنی
#شهید_مدافع_حرم
🌷@taShadat 🌷
#اینها_به_چی_فکر_میکنن
#حاجی آمده بود شهرضا مدتی قبل از آن، یک نامه از طرف اداره آموزش و پرورش برایش ارسال شده بود✉️، اما چون او در منطقه حضور داشت، هنوز به دستش نرسیده بود☹️ فرصت را مناسب دیدم و نامه را برایش آوردم متن نامه این بود که به #حاجی اخطار داده بودند❌ که اگر هرچه سریع تر به شغل قبلیش که معلمی بود برنگردد🙁، از مسئولان ذی ربط درخواست می شود که حقوق ماهیانه اش را قطع کنند😐 #حاجی از طرف آموزش و پرورش، به عنوان مأمور در سپاه خدمت می کرد🍃 و چون دائم در جبهه ها بود، چنین نامه ای برایش آمده بود وقتی #حاجی نامه را تا آخر خواند، خندۀ معنی داری کرد😀 و با لحن خاصی گفت «اینها معلوم نیست به چی فکر می کنن نمی دونن که ما اصلاً میریم جبهه که حقوقمون قطع بشه »👌🙂
📓 برگرفته از کتاب برای خدا مخلص بود
به روایت «ولی الله همت»
📷 عکس جبهه غرب پنجوین دشت شیلر آبان ۱۳۶۲ والفجر چهار🍃
#شهیدابراهیم_همت
#سپاه
🌷@taShadat 🌷
تماس تلفنی پیامبر با مشرکان
از خاطرات دوران دبستان(طنز واقعی)
سال هفتاد و چهار بود ، دبستان امام حسن مجتبی برازجان درس میخوندیم، امتحان دینی داشتیم ،بعد یکی از سوالات جوابش این بود :
(پیامبر(ص) زمانی که در دره شعب ابی طالب تبعید بود دست از رسالت خود بر نمیداشت و با کاروانهایی که از آنجا عبور میکردند تماس بر قرار میکرد و آنها را به اسلام دعوت میکرد)
بعد یکی دوستان من هم چون تو کتاب خونده بود پیامبر (ص)تماس برقرار میکرد همیشه پیش خودش فکر میکرده منظور کتاب تماس تلفنی بوده .
خلاصه ما هم طبق معمول سر جلسه برای تقلبی کنار هم نشسته بودیم ، بهش گفتم ایزدی ، جواب سوال هشت چی میشه گفت جوابش میشه :(با تماس تلفنی )،
تعجب کردم بهش گفتم مگه زمان پیامبر(ص) تلفن بوده برگشت گفت تو انگار حالت خوب نیست مثل اینکه پیامبر خدا بوده ها ، برای خدا کاری داره یه خط تلفن بده به پیامبرش؟ ،
اینو که گفت کمی قانع شدم بعد گفت: نترس بنویس بعد از امتحان تو کتاب هم نشونت میدم تا خیالت راحت بشه ، منم با کمی ترس همینو نوشتم.
هفته بعد معلممون آقای کازرونیان برگه ها رو صحیح کرده بود ،اومد سر کلاس قبل از اینکه هر کاری بکنه مستقیم رفت در کمدش رو باز کرد چوبش، (که خودش بهش میگفت ترکه علیه السلام) رو بیرون آورد، گفت : موسوی و ایزدی بیان بیرون ،
از حالت معلم متوجه شدم اتفاق بدی افتاده، کلاس یه جوری تو سکوت همراه با ترس فرو رفته بود که هنگام حرکت کردن صدای کفشهای داملامپ سیاه دوتامون تو کلاس می پیچید اومدیم بیرون کنار تابلو ایستادیم ،
معلم همینجوری که تو کلاس قدم میزد و میرفت ته کلاس و بر می گشت، با یه لحن خاصی گفت: خب پیامبر تو دره شعب ابی طالب چطوری مردم رو به یگانه پرستی دعوت میکرد؟
من متوجه شدم ایزدی یه گندی زده ،سکوت تمام کلاس رو گرفته بود ،ما هم داشتیم از ترس میمردیم ، دوباره معلم سؤالش رو تکرار کرد ،
منم با ترس و لرز گفتم: با تماس تلفنی
که یکدفعه کلاس منفجر شد از خنده ، بعد از اینکه معلم کلاس رو ساکت کرد گفت شما کنار هم نشسته بودین؟
با ترس و لرز گفتیم بله همینجوری که چوبش رو تو دستش میچرخوند گفت خب حالا بگو ببینم مگه زمان پیامبر تلفن بوده؟ منم گفتم: خب پیامبر خدا بوده یه خط تلفن که چیزی نیست که خدا به پیامبرش نده باز کلاس منفجر شد از خنده .😂
معلم در حالی که با اشاره چوبش داشت بهمون حالی میکرد که دستاتون رو بیارین بالا گفت: حالا خدا به پیامبرش یه خط تلفن داد مشرکان قریش از کجا تلفن آوردن که اگه پیامبر بهشون زنگ زد جواب بدن؟
بعد با صدای بلند گفت دستاتون رو بگیرین بالا متقلبهای کثیف .
در حالی که داشتم به این فکر میکردم راست میگه تازه اگه خدا به مشرکان قریش هم تلفن میداد وقتی کاروان در حال حرکته سیم تلفن رو به کجا میخواستن وصل کنن ؟ (سال هفتاد و چهار موبایل نبود)
احساس کردم تمام کلاس رو برفکی میبینم ، متوجه شدم معلم با تمام قدرت چوب رو خوابونده کف دستم.
😂
خاطرات دبستان ( سید علی اصغر موسوی زیارتی )
🌷@taShadat 🌷