#حاضرجواب
#خاطره
💢دو تا جوون ردیف جلو، محو جمال مهماندار بودن ...⚡️
🔻رسید کنار صندلیم؛
➕لطفا کمربندُ ببندید
➖نمیبندم
➕چرا؟!
➖دوست ندارم
➕(با لحن متفاوت) دوست داشتنی نیست! #قانون هواپیماست
✔️مگه #حجاب هم قانون هواپیما نیست؟
چند ثانیه سکوت ...
کمربند رو بستم، رفت
✅موقع پذیرایی، روسریش جلو اومده بود😊
✍ #مرتضی_رجائی
ٺـٰاشھـادت!'
#خاطره
🍁شب آخر موقعه ی خداحافظی متوجه شدند که مادر خواب است و به جای بیدار کردن مادروخداحافظی، شروع به بوسیدن کف پای مـادر کرد، وبه پدر خودشان گفت که سلام مرا به ،مادرم برسانید
#شهید_حسن_رجایی_فر
@taShadat
#خاطره
همسر شهید:
هر از گاهی میرفتیم امامزاده بیبی زبیده، جایی بود در گلزار شهدای بیبی زبیده که میگفت اگر خدا بخواهد من اینجا دفن میشوم، من هم میخندیدم و میگفتم مگر جنگ است که تو جای خودت را مشخص میکنی؟! بعضی وقتها هم که با هم مسافرت میرفتیم و جای سرسبزی بود میگفت از من عکس شهادت بگیر، منم همان حرفها را میزدم و میگفتم کو جنگ؟ شما با این حال و هوا و روحیه باید در زمان دفاع مقدس به دنیا میآمدی، اینها را با شوخی و خنده میگفتم اما واقعاً از داشتن چنین همسری خوشحال بودم
#شهید_مهدی_قاضیخانی
#خاطره
🍁شب آخر موقعه ی خداحافظی متوجه شدند که مادر خواب است و به جای بیدار کردن مادروخداحافظی، شروع به بوسیدن کف پای مـادر کرد، وبه پدر خودشان گفت که سلام مرا به ،مادرم برسانید
#شهید_حسن_رجایی_فر
@taShadat
#خاطره 🍃
#شهیدحججی☘
به نقل از حاج #اقاماندگاری
خاطره ای که از شهید حججی شنیده بودند:
یکی ازهمرزمان شهید حججی تعریف میکرد؛در سوریه به ما گفته بودند،کنار جاده اگر ماشینی دیدید که با زن وبچه ایستادند وکمکی میخواهند،شما نایستید،اینا تله ای از طرف داعش است.😔
بعد از این ماجرا،یه روز من ومحسن باماشین که درجاده میرفتیم،کنار جاده اتفاقا خانواده ای دیدیم که تقاضای کمک میکردند که ماشینشان خراب شده،
هرچقدر به محسن گفتیم :اینا تله اس،ولشون کن،بیا بریم.🚶♂
شهید حججی گفت:نه بلاخره کمک میخوان،زن وبچه همراهشون هست،گناه دارند.
رفتیم وکمکشون کردیم وان لحظه اتفاقی نیفتاد(درصورتیکه داعشی بودند).
بعد از ان ماجرا،وقتی فیلم وعکسهای اسارت محسن را دیدم،حالم خیلی بد شد،
چون کسی که پایش را روی گلوی محسن گذاشته بود،همونی بود که کنار جاده کمک میخواست و محسن کمکش کرد...😔😔😔😭😭
آخه چقد نامردی😢
🌹 @tashadat
🔸 در محضـــر شهیـــد... ✍داداش مهدی خیلی دلداده امام رضا(ع) بود. یه روز ڪه عازم مشهدالرضا (ع) بودیم بهم گفت: می دونی چطوری باید زیارت کنی و از آقا حاجت طلب کنی؟ گفتم: چطور؟ 🌼گفت: باید دو زانو روبه روی ضریح بشینی و سرت رو کج کنی، خیلی به آقا التماس کنی تا حاجتت رو بده، زود بلند نشی بری. 🌼فکر میکنم برات شهادتش رو هم همینجوری از امام رضا (ع) گرفت؛ چون قبل از آخرین سفر به سوریه، رفته بود پابوس امام رضا(ع). #شهید#مهدی_لطفی_نیاسر
#راوی:خواهر شهید
#خاطره
#هو_الشهید
#شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید
#خاطره
یک روز بنده در دژبانی نگهبان بودم یک ماشین جیپ تویتا آمد آن زمان زیر پیرهن سبزی برای بسیجیان می دادند که من آن را تنم نکرده بودم بهم گفت چرا لباس نظامیت را نپوشیدی به ایشان گفتم که شستم گفت همان یدونه رو دارید گفتم بله ؛ اسممو پرسید و نوشت دو سه ساعت بعد... یک تویتا که یک پرچم بلند روش نصب شده بود آمد درب دژبانی اسسمو صدا زد؛ گفت بفرمائید یک پیرهن کره ای #ازطرف_شهیدمهدی_باکری آورده بود ک پشتش نوشته بود #راه_قدس_از_کربلا_میگذرد.
تا چندین سال بوی #شهیدباکری را از آن میگرفتم....
.
.
#راوی: جناب آقای قدرت حبیبی از اردبیل
.
.
#شهیدمهدیباکری #مردعمل #اللهبندهسی#راهکربلا #قدس #شهدا
🍃 بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃
#خاطره
محمدرضا خیلی هیئتی بود و حضورش در مراسم ها و مجالس اهل بیت علیهم السلام ترک نمی شد.
همین هم باعث شده بود تا زمینه های اعتقادی و معنوی اش عمیق تر و شوق شهادت در او ریشه دار شود.
مدرسه که بود اغلب شبها در هیئت دانش آموزیشان می ماند و به کارهای اجرایی علاقه مند بود.
شب های محرم در یک شب، به چند هیئت و مسجد می رفت و استفاده می کرد.
گاهی هم برای آخرین مجلسی که قصد رفتن داشت، می گشت تا جایی پیدا کند که شام می دهند!! با اینکه می توانست به خانه رود ولی روی این قضیه اصرار داشت؛ می گفت: "غذای #هیئت یه چیز دیگه ست"
🔺به روایت تعدادی از بستگان شهید
#شهدا_هیئتی_بودند
#مقید_به_حفظ_ارزشها_در_هیئت
#مجالس_اهل_بیت_را_زنده_نگه_میداشتند
#هم_شور_هم_شعور
#شهید_مدافع_حرم
#شهیدمحمدرضادهقانامیری
#ابـــووصــال ✨
🏴 @taShadat 🏴
🔹 #خاطره ای از شهید ابراهیم هادی
🌗 یک شب به اصرار من به جلسه #عیدالزهرا رفتیم فکر میکردم ابراهیم که عاشق حضرت صدیقهست خیلی خوشحال میشه...
مداح جلسه، مثلاً برای شادی حضرت زهرا(س) حرفای زشت و نامربوطی رو به زبان میآورد اواسط جلسه ابراهیم به من اشاره کرد و با هم از جلسه بیرون رفتیم در راه گفتم: «فکر میکنم ناراحت شدین درسته؟»
ابراهیم در حالی که آرامش همیشگی رو نداشت رو به من کرد و در حالیکه دستش رو تکان میداد گفت: «توی این جور مجالس خدا پیدا نمیشه همیشه جایی برو که حرف از خدا و اهل بیت باشه» و چند بار این جمله رو تکرار کرد...
بعدها وقتی نظر علما رو در مورد این مجالس و ضرورت حفظ وحدت مسلمین مشاهده کردم به دقت نظر ابراهیم بیشتر پی بردم
📘منبع: کتاب سلام بر ابراهیم
#درخواستے_کاربر
▪️ @taShadat ▪️
#خاطره
حاج همت دفترچه کوچکی داشت🍃 که در آن چیزهای مختلفی نوشته بود.
یک قسمت این دفتر، مخصوص نام دوستان #شهید🌹 او بود. اسم شخص را نوشته بود و در مقابلش هم، منطقه عملیاتی که در آن شهید شده بود.❤️
یکی، دو ماه قبل از شهادتش،
در اسلامآباد این دفترچه را دیدم. نام سیزده نفر در آن ثبت شده بود🌷🌷 و جای نفر چهاردهم، یک خط تیره کشیده شده بود.
پرسیدم: «این چهاردهمی کیه؟ چرا ننوشتهای؟»
گفت: «این را دیگر تو باید دعا کنی!»😔❤️
🌷 @taShadat 🌷
#شهیدی_که
#پرچم_آقارا_باخون_خودرنگ_کرد
✍محمـدجـواد توی تبلیغـات بود
و نقـاشی می ڪشید قـرار شد
بـارگاه ملڪوتی امـام حسيـن ( ع ) رو روی دیــوار نقــاشی ڪنه.
♦️نزدیڪای غـروب ڪارمون تقریبا تمـوم شد محمدجواد در حال رنــگ ڪردن #پــرچــم_حــرم امام حسين( ع ) گفت؛
♦️حیفه این پرچم باید با #قـرمـز_خـونی_رنـگ_بشـه...
♦️هنــوز جمله اش تمـوم نشده بود
ڪه صـدای سوت خمپـاره پیچید،
♦️بعد از انفجـار دیدم ترکش خمپاره
به سر محمدجواد خـورده
و #خــون_ســرش دقیقا به
#پــرچـم حــرم امام حسین (ع) #پــاشیــده..😔
#طلبه_شهید_محمدجواد_روزی_طلب
#خاطره
🌷 @taShadat 🌷
💔💔
#خــاطره✍
ایام #فاطمیه
❣سال اول زندگیمون بود،
آقا مصطفی، اون زمان، بیش تر در گیر کارهای هیئت حضرت ابوالفضل علیه السلام بود. که به دلیل ارادت ویژه وخاصی که به حضرت ابوالفضل(ع) داشتن😍
باسختی های زیاد هیئتی رو با همین نام تاسیس کردن☺️
❣روز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قرار بود، دسته عزاداری بیرون ببرن. 😔
دیدم آقا مصطفی قبل از اینکه برن سمت هیئت، دارن مطلبی رو برای مداحی آماده میکنن!!!
❣با حالت تعجب سوال کردم.
آقا مصطفی!!! شما که مداحی نمی کردید.😳
گفتن:
"روز شهادت بی بی فرق میکنه"😔
مخصوصا امسال!!!😓
❣گفتم: امسال مگه چه فرق می کنه؟ گفتند:
آدم تا چیزی رو درک نکنه، اون رو نمیفهمه😔
❣من امسال که شما پیشم هستی، و من به اندازه ذره ای از محبت بین حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمومنین علیه السلام را چشیدم
"فهمیدم فاطمیه، یعنی چی"😭😭
✨هر چند ناچیز، ولی حالا درک میکنم که چه بر سر امیرالمومنین علیه السلام آوردند.😭😭😭
🎙 راوے: همسرشهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
🍃🌹🍃🌹
🏴 @taShadat 🏴
#خاطره
#امداد_غیبی
ماجرای حمله زنبورها به پادگان حزب الله
سردار کریمی مشاور اسبق ریس بنیاد شهید که در تشکیل حزب الله لبنان نیز حضور داشته می گوید :
جلسه مهمی با حضور #شهید_سید_عباس_موسوی و فرمانده هان حزب الله داشتیم ، ناگهان #زبنورهای وحشی به پادگان حمله کردند و با ما کاری کردند که کل پادگان را تخلیه و برای خلاصی از دست آنها به سمت کوه فرار کردیم.
وضع جوری شده بود که کسی جز به فرار فکر نمی کرد .
مدتی بعد که از پادگان دور شدیم ناگهان پادگان توسط #موشکهای اسرائیلی به طور کامل منهدم شد .
ما مانده بودیم و بهت از این #امداد_غیبی ، دیگر خبری از #زنبور ها نبود .
🌷 @taShadat 🌷
#خـاطره📝🍃
یکی از کتابهایی که شهید دهقان خیلی بهش تاکید داشت #صحیفه_فاطمیه بود.
کتابی که شامل ادعیه، مناجاتها و خطبه ی فدکیه ی حضرت زهرا سلام الله علیها است.
💢 فقط پی سینه زنی و گریه نبود...
#شناخت_راه حضرت زهرا (س) هم براش مهم بود.
#من_مادری_ام...💛
#شهیدانه_زندگی_کنیم...🕊
🌷 @taShadat 🌷
#خاطــره🎞
فرمانده و مسئول آموزش شهید :
بابک بسیار شوخ طبع و در حین آموزش بسیار جدی بود، در زمان آنتراکبسیار شوخ و خنده رو بود و نسبت به سنی که داشت و شیطنت های مقتضی این سن بسیار رفتار مناسب و سنجیده ای داشت.
مسئول آموزش شهید نوری :
یک روز برای آموزش حضور نداشتم، و جانشین خودم را برای برگزاری کلاس فرستادم، روز بعد جانشین آموزش گفت:
"بابکنوری دیروز در کلاس من را به چالش کشید و یکسوالی پرسید که من نتوانستم جواب بدهم"، دوست ما با وجود سابقه بالایی که داشت نتوانسته بود جواب بدهد.
#شهیدبابڪنورے
🌷 @taShadat 🌷
#خاطــره🌹
رفیق شهید:
بابک، شخصیت مهربانی داشت که راحت به دل مینشست، اصلا به دنبال شهرت و معروف شدن نبود چون چنین شخصیتی نداشت.👌
انگیزه اصلی اش دفاع از جان، مال و ناموس کشورش بود و وقتی این اتفاقها را از رسانهها دنبال میکرد که چطور داعش در سوریه درگیری ایجاد کرده❗️، بحثش پیش میآمد و میگفت:
" اگر ما نباشیم که برای دفاع پیشقدم شویم، همین اتفاقها ممکن است در کشور خودمان و برای خواهر و مادر و بچه های خودمان رخ بدهد."😔
برای همین رفت تا از آنچه که اعتقاد داشت، دفاع کند.
وقتی این بحثها پیش میآمد به علاقه زیادی که برای رفتن به سوریه داشت پی میبردیم در حالی که میدانستیم حتی پدرش شرایطی برایش فراهم کرده که میتوانست برای ادامه تحصیل به آلمان برود❗️.درکش برایمان خیلی سخت بود!
شهید مدافع حرم بابک نوری🌸
🌷 @taShadat 🌷
#کلام_شهید 🌹
تنها راه رسیدن به سعادت ؛
فقط بندگی خداست...
#شهید_علی_خلیلی
🌹تاریخ شهادت:۱۳۹۳/۱/۰۳
#خاطره🌹
سال ۸۳ از همون روزای اول که اومده بود مسجدمون باهاش رفیق شدم. نه اینکه حالا شهیــــ🌹ــــد شده اینارو بگم اما خیلی باادب و باحجب و حیا بود.😍
تو این ۱۰ سال رفاقت،شوخی و سرکله زدن دیده بودیم ازش اما حتی یکبار فحاشی و بی احترامی،
هرگز...
به نقل از دوست شهید
#شهید_امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
#شهید_علی_خلیلی
#مدافع ناموس
#سالروز_شهادت
ـــــــــــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــــــــــــ
@tashadat