تو خواب دیدم که یه پارچه سفید رو سرم انداختند درحالیکه گریه نمی کردم ولی اشکامو از صورتم پاک کردن❗️، دوباره پارچه را انداختن رو صورتم تمام بدنم لرزه گرفت یه دفعه ازخواب بلندشدم و نمازصبح راخوندم دیگه خوابم نبرد تا صبح رو پله نشستم، دم در رفتم، توحیاط گشتم، باخودم به طور خود به خود زمزمه می کردم: "خدایا برای محمد داره اتفاقی می افته که من اینطوری شدم😞؟" به خودم میگفتم که این چه حرفیه که من میزنم. دیگر نتوانستم بخوابم، تا صبح منتظر بودم انگار یه جوری دلم خبرمیداد که پسرم شهید میشه💔 و صبح همون روز بهمون خبر دادن که پسرم زخمی شده ولی دلم گفت که شهید شده ...🕊
#شهید_مدافع_وطن
محمد جعفر خانی🌹
شهادت در ارتفاعات جاسوسان
#تلنگر 🔴
🔻 دیندار آن است ڪه در ڪشاڪش بلا دیندار بماند ،
و گرنہ ...
در هنگام راحت و فراغت و صلح و سلم ،
چہ بسیارند اهل دین ...!
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
✍ : ڪتاب فتح خون - ص ۹۳
🌸✨
✨
💌 #دلنوشتـــــہ
💠 فرمانـــــده
از بلنداے آسماڹ پرستاره شهادت
درایڹ روزگار تار و تاریڪ
دعایماڹ ڪڹ
و برایماڹ آرزوے شهادت ڪڹ
تلخ است ازشهدا گُفتڹ
و با شهدا نَبودڹ
°•{هـــــادی دلهـــا
#شهید_ابراهیــم_هـــــادی🍃🌹}•°
#کلام رهبری:😍
▫ امروز شما جوانان عناصر مؤثريد ولى فردا ستونهاى انقلاب هستيد، توجه كنيد انقلاب را با ريشه ها و مبانى فكرى و منطقيش، بدرستى بشناسيد.
🔸حقيقتاً جوانان موتور يك جامعه هستند.
محبوبترين انسانهاى جامعه در نزد پروردگار، جوانهاى پارسا و پرهيزگار و مؤمن هستند.
🔹مهمترين مظهر قدردانى از جوانى همين است كه از اين صفا و نورانيت و از اين نا آلودگى و پيراستگىِ طبيعىِ انسان جوان استفاده كنيد و خود را در زمينه هاى تزكيه و اخلاق پيش ببريد؛ اين ان شاءاللَّه ذخيره ى همه ى زندگى شما خواهد شد.
✔هرجا جوانهاى ما خواستند و همت گماشتند، به هدف رسيدند و رسيديم.
📚معرفی کتاب:
کتاب حاضر، روایتی جذاب و خواندنی از حر زمانه ما، جوان دهه هفتادی، شهید مدافع حرم مجید قربانخانی است.
بخش اول زندگی او، بخش تاریک و خاکستری آن است. او در یافت آباد تهران قهوه خانه دار بوده، و زندگی او سرشار از مواردی است که این جور آدم ها با آن درگیر هستند. از درگیری و دعواهای هر روزه تا به رخ کشیدن آمار قلیانهای قهوه خانه اش.
اما بخش دوم زندگی او، عنایتی است که به او می شود و مسیر زندگی اش عوض می شود و مهر حر مدافعان حرم بر پیشانی او نقش می بندد و او گر چه تک پسر خانواده
🌷🇮🇷🌷🇮🇷
🔶واکنش حاج احمد متوسلیان به کلمه مرسی :
«پاوه که بودیم، حاج احمد صبحها بعد از نماز ما را به ارتفاعات شهر میبرد و توی آن برف و یخبندان باید از کوه بالا میرفتیم. بالا رفتن از کوه خیلی سخت بود، آن هم صبح زود. اما پایین آمدن راحت بود؛ روی برفها سُر میخوردیم و ده دقیقهای برمیگشتیم. حاج احمد همیشه روی پلی که کنار کوه بود با یک جعبه خرما میایستاد و به بچهها خسته نباشید میگفت و از آنها پذیرایی میکرد.
یکبار که در حال برداشتن خرما بودم، گفتم «مرسی برادر» گفت: «چی گفتی؟»، فهمیدم چه اشتباهی کردم، گفتم: «هیچی گفتم دست شما درد نکنه.» گفت: «گفتم چی گفتی؟» گفتم: «برادر گفتم خیلی ممنون» دوباره گفت: «نه اون اول چی گفتی؟» من که دیگر راه برگشتی نمیدیدم، گفتم: «خرما را که تعارف کردین گفتم مرسی» گفت: «بخیز».
سینه خیز رفتن در آن شرایط با آن سرما و گل و برف ساعت 8 صبح، واقعاً کار دشواری بود. اما چارهای نبود باید اطاعت امر میکردم. بیست متری که رفتم، دیگر نتوانستم ادامه بدهم. انرژیام تحلیل رفته بود. روی زمین ولو شدم و گفتم: «دیگه نمیتونم»؛ حاج احمد گفت: «باید بری»، گفتم: «نمیتونم»، والله نمیتونم»، بعد با ضربهای به پشتم زد که نفهمیدم از کجا خوردم!
ظهر که همدیگر را دوباره دیدیم، گفتم: «حاج احمد اون چه کاری بود که شما با من کردی؟ مگه من چی گفتم؟ به خاطر یک کلمه برای چی منو زدین؟»، گفت: «ما یک رژیم طاغوتی را با فرهنگش بیرون کردیم. ما خودمون فرهنگ داریم. زبان داریم. شما نباید نشخوار کننده کلمات فرانسوی و اجانب باشید. به جای این حرفها بگو خدا پدرت رو بیامرزه🌷🇮🇷🌷🇮🇷
🌸خاطره شهیده📚
آمد وگفت:به من یک روز مرخصی بده.رفت و شب دیدم سخت راه میرود😢
پرسیدم:تصادف کردی؟
جواب نداد
پاپیچش شدم و گفت:روی لولههای نفت که خدا میداند توی آفتاب داغ خوزستان چقدر داغ میشدند پابرهنه راه رفته😔
پرسیدم:چرا؟😳
گفت:غافل شده بودم،این کار رو باید میکردم تا یادم بیاید چه آتشی درآخرت منتظرم است😭
گفت:بعضی اشارهها،بعضی سکوتهای نابجا؛همه گناهای کوچیکیه که تکرار میکنیم و برامون عادی میشن😔
شهیده مریم فرهانیان🌹
🔸بهش گفتن: آقا ابراهیم! چرا جبهه رو ول نمیکنی بیای دیدار #امام_خمینی؟
گفت:ما امام رو برای اطاعت میخوایم،نه برا تماشا
#شهید_ابراهیم_هادی
کلام رهبری:😍
🔴زورگویی هرجا جواب دهد، در جمهوری اسلامی جواب نخواهد داد و این نظام، راست قامت و مقتدر ایستاده است.
#سید_علی_فرمانده_خوبان💖
--
#امام_خامنہای
من مادران شهدایے را زیارت ڪردم ڪہ بہ جِد و با صِدق دل میگفتند:
اگر ما ده تا فرزند دیگر هم داشتیم، حاضر بودیم در راه خدا بدهیم...!
گفتم :
دگر قلبم شوق شهادت ندارد !
گفت :
مراقب ِنگاهت باش ...
اَلعَین بَریدُ القَلب ؛
چشم پیغام رسان دل است .
#شهید_مدافع_حرم🕊
#محمد_رضا_دهقان_امیری🌷
📩 پیام شهید حدادیان🌷
بہ دوستش ...
#بسیجی_خامنهای بودن از سرباز خمینے بودن سختتر است و صد البتہ شیرینے بیشترے هم دارد .
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
#شهید_امنیت
🕊🕊 #زیارتنامهیشهدا 🕊🕊
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیما لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم. فَاَفُوزَمَعَکُم
🌸🍂
#شهیـــــدانه
"چقدر از منش این شهــــدا دور شدیم"
"آنقدر خیره به دنیـا شده و کور شدیم"
"معذرت از همه خوبان وهمه همرزمان"
"ما برای شهــــدا وصلهی ناجور شدیم"
"شهـــــدا در همهجا فاتـح اصلی بودن"
"عجــــب اینجاست که مـا این همــــه"
""مغــــــــــرور شدیم""
#یاد_شهدا_با_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌼🍂
#بــــرگــےازخاطــــراتــــــ 📄
◽️ساعت یک و دو نصف شب بود. صدای شُرشُر آب میآمد. یکی ظروف رزمندهها رو جمع کرده بود و خیلی آروم، به طوری که کسی بیدار نشود، پای تانکر آب میشست.
◽️آری او کسی نبود جز ابراهیم همت، فرمانده لشکر؛ این خصوصیت مردان بزرگ است.
《انسان بزرگ هر چه بالاتر میرود، خاکیتر میشود》
°•{ســـــردار دلهـــــا
#شهید_محمدابراهیم_همـت🍃🌹}•°
🕊🕊 #زیارتنامهیشهدا 🕊🕊
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیما لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم. فَاَفُوزَمَعَکُم
🌸🕊
°•{مداح اهلبیت
#شهید_سیدجمال_قریـــــشی🍃🌹}•°
🔴 شهیدی که رهبری از شالش تبرک جست
◽️قبل از یکی از عملیاتها، بچههای گردان علیاکبر(ع) میرن پیش رییس جمهور وقت (مقام معظم رهبری) تا هم دیداری داشته باشند و هم روحیهای بگیرن.
◽️تو مراسم هم سیدجمال که هم مسئول تبلیغات گردان بوده و هم مداح اهل بیت(ع)، برنامه اجرا میکنه و جلوی حضرت آقا مرثیه سرایی میکنه.
◽️موقع نماز وقتی حضرت آقا میان شروع کنن نماز رو، سیدجمال که قرار بود مکبر هم باشه شال سبزش و میندازه رو دوش آقا و میگه اینو میذارم تا تبرک بشه و بعداً میبرم تا ان شاءالله تو جبهه به آرزوم برسم و #شهید بشم.
◽️نماز که تموم میشه و میره شال رو بگیره آقا میفرمایند که شما هم ساداتی و اگه مشکلی نداره این به عنوان تبرک پیش من بمونه که سیدجمال قبول میکنه.
◽️بعداً حضرت آقا به برخی از دوستان تو لشگر میسپرن تا بیشتر هوای سیدجمال رو داشته باشن و نذارن بره خط که حضورش برا بقیه رزمندهها هم باعث دلگرمیه و هم قوت قلب.
◽️اتفاقاً تو عملیات هم تقریباً مواظب بودن که خط نره و عقب بمونه، ولی تو شلوغی درگیریها سید هم جلو میره و به آرزوی دیرینهاش میرسه و #شهید میشه.