📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
میلادی: Thursday - 23 April 2020
قمری: الخميس، 29 شعبان 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین (100 مرتبه)
- یا غفور یا رحیم (1000 مرتبه)
- یا رزاق (308 مرتبه) برای وسعت رزق
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان
▪️10 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام
▪️15 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
▪️18 روز تا اولین شب قدر
▪️19 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام
🌷 @taShadat 🌷
﷽
#نهج_البلاغه
#حکمت19
══🍃🌷🍃════
💠 قَالَ علی (علیه السلام): مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ، عَثَرَ بِأَجَلِهِ.
🔷 هر كه عنان مركب آرزو را رها كند و در پى آن بشتابد مرگش بلغزاند و بر زمين زند.
🌷 @taShadat 🌷
🔹خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه برای برطرف شدن بیماری کرونا🤲
🔹روز سی و پنجم 1399/2/4
🍃🌷 @taShadat 🌷🍃
1_208537320.mp3
11.47M
#صوت
قرائت دعای هفتم صحیفه سجادیه
🎶#حاج_محمودکریمی
🌷 تاشهادت🌷
http://eitaa.com/joinchat/2567897106Cb024eb90db
#ڪلام_شهید🌷
🔅 خدایا! یک جان بیشتر ندارم و در این آخرین فرازهای وصیتنامه از تو میخواهم که مهدی (عج) ما را برسانی و اگر هم ما زنده نبودیم، آرزو داریم که صدها جان داشتیم تا فدای مهدی (عج) کنیم و این همان مقدمه انقلاب مهدی موعود است به رهبری امام خمینی.
#شهیدمحمدصالح_قاسملو
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سلام✋🏻
#صبحتون💐
#شـهـدایـی😇🌷
🌷 @taShadat 🌷
نام شهید: محمدرضاجهان نژادیان
سال تولد: ۱۳۳۷
محل تولد: شهرستان بهمئی-روستای ممبی
مکان شهادت: بانه
سال شهادت: ۶۶/۴/۲
🌷 @taShadat 🌷
#چادرانه🦋
✨شهید آوینی می گفت :
"بالی نمی خواهم ...این پوتین های کهنه هم میتواند مرا به آسمانها ببرد!"
من هم بالی نمی خواهم بی شک با "چادرم" هم می توانم مسافر آسمان باشم
"چادر" من بال پرواز من است!🕊
#شهیدآوینی🌹
#چادرم_بال_پراوزمن_است
🌷 @taShadat 🌷
تولدت مبارک برادر بسیجیم😍♥️
حمید سیاهکالی مرادی
.
در شفاعت، شهدا دست درازی دارند
عکسشان را بنگر چهره ی نازی دارند
ما به یاد آوری خاطره ها محتاجیم
ورنه آنان به من و تو، چه نیازی دارند؟
#شهید_مدافع_حرم
#حمید_سیاهکالی_مرادی
🌷 @taShadat 🌷
سلام دوست عزیز
💯ختم صلوات گرفتیم
از ❤️ولادت حضرت حجت بن الحسن ( عج )
تاولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع)
(۱۵شعبان تا۱۵رمضان)
اگرمایل به شرکت دراین ختم صلوات هستید تعدادصلوات هاتون روبه این حقیراعلام کنید...🌷
ان شاءالله که در روز قیامت آقامون حضرت حجت بن الحسن وامام حسن مجتبی به فریادمون برسن.
🌷 @Khadem_hasan_2
🥀 التماس دعا 🤲
آقاعارف از کودکی شلوغ، پر جنب و جوش و پرپتانسیل و در کنار اینها همه همیشه مؤدب بود.❤️ او در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد و بزرگ شد ولی هیچگونه فشاری برای تحمیل عقیده در خانواده نبود. هر خصلتی که ایشان از ما بردند به صورت غیرمستقیم بود.🌱 هیچگونه فشار و تحمیل نظری نبود. خانواده متوسطی هستیم و آقاعارف بسیار آزادانه و آزاداندیش از کودکی بزرگ شد. البته ناگفته نماند که از همان زمان کودکی ما برای عارف کتاب داستانهایی با محتوای مذهبی برایش میخریدیم یا داستانهای مذهبی برایش تعریف میکردیم.📚 خودم کتاب مذهبی میخواندم و خلاصهاش را برای آقاعارف تعریف میکردم.😊شور و شوق زیادی برای شنیدن داستان اهل بیت و شهدا داشت.✨کمی که بزرگتر شد در دوران راهنمایی، یک بار از من پرسید که آیا پذیرفتن دین اسلام برای ما اجبار است⁉️ یا میگفت شیعه بودن اجباری است⁉️میگفتم نه اجبار نیست و خودمان دینمان را دوست داریم، به خاطر اینکه اسلام دین کاملتری است خودمان اسلام را انتخاب کردیم و مذهب هم همینطور است.👌❤️ بعد از این صحبتها کتاب انجیل و تورات را گرفت و مطالعه کرد. کتابها را با دقت کامل میخواند.📔 بسیار اهل هدیه گرفتن و هدیه دادن بود.🎁 اگر میخواستیم برایش هدیه بگیریم بیشتر اوقات میگفت هدیهام کتاب باشد. کتابهای قطور را با لذت فراوانی میخواند.☺️ از زمانی که پسرم به دنیا آمد و تا روزی که شهید شد هیچوقت یادم نمیرود حرف بدی زده باشد. از همان کودکی بسیار مهربان و خوشزبان بود. خیلی سر و زبان داشت.❤️
راوی:مادرشهید
#شهیدعارف_کایدخورده
🌷@taShadat 🌷
ميخواھمت شھید.!!
ولی
خيلی خيلی دوری
نه دستم به دستانت ميرسد
نه چشمانم به نگاهت
چاره ای كن...
تو رو كم داشتن
كم نيست..!!
درد است😔
#شهید_محسن_حججی🌸🌷
#درخواستی
🌷 @taShadat 🌷
شهیدی که پیگرش برگشت ولی
ولی قلب نداشت
قلب مهربونش و نوادگان شمر از سینه کشیدن بیرون
شهید مدافع حرم حمیدرضا قاسم پور
🌷 @tashadat 🌷
ٺـٰاشھـادت!'
﷽ #براساس_داستان_واقعی #رمان_نسل_سوخته ══🍃🌷🍃══════ #قسمت_بیست_پنجم 🔹حبیب الله گاهی عمق شک ...
﷽
#براساس_داستان_واقعی
#رمان_نسل_سوخته
══🍃🌷🍃══════
#قسمت_بیست_ششم
🔹 نماز شکر
ایستاده بودم ... و محو اون حدیث قدسی ... چند بار خوندمش ... تا حفظ شدم ... عربی و فارسیش رو ...
دونه های درشت اشک ... از چشمم سرازیر شده بود ...
- چقدر بی صبر و ناسپاس بودی مهران ... خدا جوابت رو داد... این جواب خدا بود ...
جعبه رو گذاشتم زمین ... نمی تونستم اشکم رو کنترل کنم ... حالم که بهتر شد از جا بلند شدم ... و سنگ مزار شهید رو بوسیدم ...
- ممنونم که واسطه جواب خدا شدی ...
اشک هام رو پاک کردم ... می خواستم مثل شهدا بشم ... می خواستم رفیق خدا بشم ... و خدا توی یه لحظه پاسخم رو داد ... همون جا ... روی خاک ... کنار مزار شهید ... دو رکعت نماز شکر خوندم ...
وقتی برگشتم ... پدرم با عصبانیت زد توی سرم ...
- کدوم گوری بودی الاغ؟ ...
اولین بار بود که اصلا ناراحت نشدم ... دلم می خواست بهش بگم ... وسط بهشت ... اما فقط لبخند زدم ...
- ببخشید نگران شدید ...
این بار زد توی گوشم ...
- گمشو بشین توی ماشین ... عوض گریه و عذرخواهی می خنده ...
مادرم با ناراحتی رو کرد بهش ...
- حمید روز عیده ... روز عیدمون رو خراب نکن ... حداقل جلوی مردم نزنش ...
و پدرم عین همیشه ... شروع کرد به غرغر کردن ...
کلید رو گرفتم و رفتم سوار ماشین شدم ... گوشم سرخ شده بود و می سوخت ... اما دلم شاد بود ... از توی شیشه به پدرم نگاه می کردم ... و آروم زیر لب گفتم ...
- تو امتحان خدایی ... و من خریدار محبت خدا ... هزار بارم بزنی ... باز به صورتت لبخند میزنم ...
نویسنده:#شهیدسیدطاها ایمانی
🌷 @taShadat 🌷
ٺـٰاشھـادت!'
﷽ #براساس_داستان_واقعی #رمان_نسل_سوخته ══🍃🌷🍃══════ #قسمت_بیست_ششم 🔹 نماز شکر ایستاده بودم ...
﷽
#براساس_داستان_واقعی
#رمان_نسل_سوخته
══🍃🌷🍃══════
#قسمت_بیست_هفتم
🔹والسابقون
قرآن رو برداشتم ... این بار نه مثل دفعات قبل ... با یه هدف و منظور دیگه ... چندین بار ترجمه فارسیش رو خوندم ...
دور آخر نشستم ... و تمام خصلت های مثبت و منفی توش رو جدا کردم و نوشتم ... خصلت مومنین ... خصلت و رفتارهای کفار و منافقین ...
قرآن که تموم شد نشستم سر احادیث ... با چهل حدیث های کوچیک شروع کردم ... تا اینکه اون روز ... توی صف نماز جماعت مدرسه ... امام جماعت مون چند تا کلمه حرف زد...
- سیره اهل بیت یکی از بهترین چیزهاست ... برای اینکه با اخلاق و منش اسلامی آشنا بشیم ... برید داستان های کوتاه زندگی اهل بیت رو بخونید ... اونها الگوی ما برای رسیدن به خدا هستن ...
تا این جمله رو گفت ... به پهنای صورتم لبخند زدم ... بعد از نماز ... بلافاصه اومدم سر کلاس و نوشتمش ... همون روز که برگشتم ... تمام اسباب بازی هام روز از توی کمد جمع کردم ... ماشین ها ... کارت عکس فوتبالیست ها ... قطعات و مهره های کاوش الکترونیک ... که تقریبا همه اش رو مادربزرگم برام خریده بود ...
هر کی هم ... هر چی گفت ... محکم ایستادم و گفتم ...
- من دیگه بزرگ شدم ... دیگه بچه دبستانی نیستم که بخوام بازی کنم ...
پول تو جیبیم رو جمع می کردم ... به همه هم گفتم دیگه برای تولدم کادو نخرید ... حتی لباس عید ...
هر چقدر کم یا زیاد ... لطفا پولش رو بهم بدید ... یا بگم برام چه کتابی رو بخرید ...
خوراکی خریدن از بوفه مدرسه هم تعطیل شد ...
کمد و قفسه هام پر شده بود از کتاب ... کتاب هایی که هر بار، فروشنده ها از اینکه خریدارشون یکی توی سن من باشه... حسابی تعجب می کردن ...
و پدرم همچنان سرم غر می زد ... و از فرصتی برای تحقیر من استفاده می کرد ...
با خودم مسابقه گذاشته بودم ...
امام صادق (ع) فرموده بودند ... مسلمانی که 2 روزش عین هم باشه مسلمان نیست ...
چهل حدیث امام خمینی رو هم که خوندم ... تصمیمم رو گرفتم ... چله برمی داشتم ... چله های اخلاقی ... و هر شب خودم رو محاسبه می کردم ...
اوایل ... اشتباهاتم رو نمی دیدم یا کمتر متوجه شون می شدم ... اما به مرور ... همه چیز فرق کرد ... اونقدر دقیق که متوجه ریزترین چیزها می شدم ... حتی جایی رو که با اکراه به صورت پدرم نگاه می کردم ...
حالا چیزهایی رو می دیدم ... که قبلا متوجه شون هم نمی شدم ...
نویسنده:#شهیدسیدطاها ایمانی📝
🌷 @taShadat 🌷
دوست داشتنت❤️
نهال زیبایی است در دلم
كه هر روز چند شاخهاش با
هوای عشق تو شكوفه میدهد..!🌱
سلام بر پهلوان بی مزار
#سلام_بر_ابراهیم 🌷
🌷@tashadat🌷
💠اخلاق عملی را باید از ابراهیم هادی آموخت:💠
🟡در ارتفاعات کوره موش چهار اسیر گرفتیم و قرار بود بعد از چند روز تحویل پادگان ابوذر بدیم. یک اتاق آهنی در میان حیاط وجود داشت همه پیشنهاد دادن که اسرارا در آنجا نگهداری کنیم.
🟣اما ابراهیم آنها را آورد داخل اتاق هر غذایی که میخوردیم بیشترش را به اسرا میداد و میگفت این ها مهمان ما هستند. بعد از چند روز برای آنها لباس تهیه کرد و آنها را راهی حمام کرد.
🔴بعد از اینکه قرار بود اسرا را تحویل دهیم همه ی آنها به ابراهیم نگاه میکردند و گریه میکردند و التماس میکردند کنار ابراهیم بمانند.
🔺و این است نشانه ی اخلاق و رفتار خوش.
#شهید_ابراهیم_هادی
شادی روحش صلوات🌹
🌷@tashadat🌷
هدایت شده از ٺـٰاشھـادت!'
⚘﷽⚘
#یک_قرار_معنوی
#ساعت_۸_به_وقت_امام_هشتم🕗
تاخراسان راهی نیست...✋
دست بر سینه و عرض ادب
🌷بسم الله الرحمن الرحیم
🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلى
🌷علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى
🌷الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
🌷و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
🌷و مَنْ تَحْتَ الثَّرى
🌷الصِّدّیقِ الشَّهیدِ
🌷صلاةً کَثیرَةً تامَّةً
🌷زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
🌷کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک...
تو بزن نقـاره زن اسیر آهنگ توام...
به امام رضابگوبدجوری دلتنگ توام...
خوشبختی یعنی تو زندگیت امام رو رضا داری....
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا غریب الغربا
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا معین الضعفا
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا علی بن موسی الرضا
🌷 @taShadat 🌷
🔸 #رفیق_آسمانی
گفته بود رفقایت را به من معرفی کن تا من بگویم چه کارهای.
اگر همه رفقایت اهل دنیا هستند پس تو هم اهل دنیایی؛ بنابراین آدم باید از همان اول مراقب باشد که رفیق دنیایی پیدا نکند و با او رفت و آمد نداشته باشد. مبادا با خود بگوید با اینها میروم و در عین حال مواظبم. این شدنی نیست؛ زیرا دنیا آنقدر جلوه فریبندگی و اشکال مختلف حیلهگری و حقهبازی دارد که کمتر کسی میتواند از دستش سالم فرار کند. بنابراین بهتر است آدم از همان اول مراقب باشد.
#شرح_دعای_سحر
#جایی_نوشته_بود
#در_خانه_بمانیم
#دعا_بخوانیم 😍