🌷قرار عاشقی🌷
✨شهیدان را نیازی به گفتن و نوشتن نیست ، آنان نانوشته دیدنی و خواندنی هستند....
☁️ باز هم ساعت 🕖به وقت قرار تپش قلبهاست ❤️ ...برای شنیدن عاشقانه هایی که شهیدان 🌷 خلق کردند...
امروز میزبان یکی از پرستوهای سبکبال این مرزو بوم هستیم....
#شهید_رضا_حاجی_زاده
1⃣
سلام رفقا☺️✋
رضا حاجی زاده هستم..در تاریخ 6دیماه 1366 در آمل بدنیا آمدم.
بنده یک برادر دارم..
از بچگی پرشروشوربودم😅
ولی خیلی مهربون و دلسوز بودم 😌
روحیه استکبارستیز و شهادت طلبی داشتم ..
18سالگی برای خدمت به سپاه رفتم و بعد خدمتم جذب سپاه شدم...
و از تکاوران لشگر 25کربلا بودم که عازم سوریه شدم...
🍃2⃣🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•
سال 87با دختری مومنه ومذهبی ازدواج کردم .
همه ی شرایطم رو برای همسرم توضیح دادم ،
حتی گفتم ممکنه یک ساعتی برای ماموریت برم ودیگه هیچوقت بر نگردم ...
همسرم همه ی شرایطو قبول کرد ☺️❤️
🍃3⃣🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•
خصوصیات اخلاقی شهید از زبان همسرش:
آقا رضا خیلی مهربان و دوست داشتنی بود به حدی که مادرم عزیزالله صداش میزد☺️
در طول این 8سال زندگی مشترک هیچوقت عصبانیتی ازش ندیدم ..
نماز اول وقتش قضا نمیشد ...
همیشه سفارش میکرد مومن پرنشاط باشیم ولو در روضه☺️
احترام خاصی برای والدینش قائل بود ...
🍃4⃣🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•
💕❣💕از عشق زیادی که بهش داشتم اجازه دادم بره سوریه..چون نمیتونستم ناراحتی ایشون رو ببینم.خیلی خیلی به رضا وابسته بودم شب قبل اینکه بره از مسجد اومد و نشست براشون چایی اوردم ...چشماش پره اشک شده بود
گفت:خانم دیدی دوستام یکی یکی دارن میرنو من جاموندم😔
(خبره شهادت دوستش رو شنیده بود)..گفتم رضا تو یبار رفتی تکلیفتو انجام دادی حالش رو که دیدم خیلی دلم سوخت😞
گفتم برو من جلوتو نمیگیرم😢
🍃5⃣🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•
وقتی اوضاع جنگ در سوریه بالا گرفت
نمیتونستم فقط تماشاچی باشم😢
یکبار برای ماموریت به سوریه رفتم وبعد 2ماهی ایران بودم.
خیلی دلم شکسته بود...وقتی میدیدم دوستام یکی یکی دارن میرن وعده ای شهید میشن😢
با خانواده ام صحبت کردم ..
همسرم با اینکه از دوریم رنج میبرد، نهایتا قبول کرد ..
ولی مادرم مخالف رفتنم بود حتی دعوامم کرد😅
صبح روز بعدش اومد گفت برو خدا بهمراهت ☺️
🍃6⃣🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•
موقع رفتن بهش گفتم آقا رضا اگه تو شهید بشی من چطوری ببینمت؟!
گفت:دیگه صورت منو نمیبینی ولی من همه جا کنارتم☺️😔
🍃7⃣🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•
من از شهدای لشگر25 کربلا بودم که سرانجام به همراه 12 تا از یارانم در تاریخ 17اردیبهشت 95 توی خانطومان خدایی شدیمو به رفقای شهیدمون پیوستیم ... ☺️😇🕊
🍃8⃣🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•
اینم دردونه های من
فاطمه حلما خانم و آقا محمد طاها که خیلی خیلی دوستشون دارم😍
🍃9⃣🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•
🔰🔰
وصیت نامه شهید حاجی زاده:
«و اما خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنه هی الماوی» آیات ۴۰ و ۴۱ سوره مبارکه النازعات
«و اما آن کس که از مقام و مرتبه پروردگارش ترسیده و خود را از هوا و هوس بازداشته است، به یقین بهشت جایگاه اوست.»
با سلام و صلوات به محضر منجی عالم بشریت حضرت صاحبالزمان (عج) و نائب بر حقش امام خامنهای و شهدای اسلام و ایران، به خصوص شهدای مدافع حرم.
اینجانب رضا حاجیزاده فرزند رجبعلی در صحت و سلامت کامل عقلی وصیتنامه خود را مینویسم، من نمیخواهم که عمرم بیثمر باشد و مرگم یک مرگ عادی، مرگی میخواهم که در راه اسلام و ایران اسلامی باشد.
من به خاطر منطق خویش برای دفاع از اسلام و حریم اهلبیت (ع) وارد جنگ با دشمنان اسلام شدم و با عشق و علاقه و رضایت کامل جان خویش را فدای این راه مینمایم و میروم تا انتقام سیلی حضرت زهرا (س) را بگیرم.
من از مردم ایران میخواهم تفرقهاندازی نکنید، با هم متحد باشید، دین اسلام را سربلند نگهدارید، به دوستان و آشنایان توصیه میکنم نماز اول وقت و با حضور قلب بخوانید.
پدر و مادر را گرامی و محترم بدارید، از طهارت و معصومیت خود شدیداً حراست و پاسداری کنید، پیوند به ائمه اطهار (ع) و بهخصوص امام هشتم را مستحکم کنید و خدای متعال و مهربان را در همه حال به یاد داشته باشید.
خدمت پدر و مادر عزیز و گرامی!
موفقیت من در مراحل گوناگون زندگی مرهون زحمات و دعای خیرتان بوده است، امیدوارم کوتاهی و قصورم را در رسیدگی به اوضاع و احوالتان بخشنده باشید و حلالم کنید و این را بدانید تا آنجا که در توان داشتم در حد بضاعتم تلاش کردم تا رضایت شما را در زندگی خود داشته باشم.
هر پدر و مادری عاقبت به خیری فرزندشان را خواهانند و این را بدانید که بنده عاقبت به خیر شدم و این عاقبت به خیری را مدیون زحمات دیروز شما هستم.🌷🌷
🍃🔟🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•